پاورپوینت کامل مشروعیت اشهد ان علیا ولی الله در اذان ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مشروعیت اشهد ان علیا ولی الله در اذان ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشروعیت اشهد ان علیا ولی الله در اذان ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مشروعیت اشهد ان علیا ولی الله در اذان ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مشروعیت اشهد ان علیا ولی الله در اذان ۷۷ اسلاید در PowerPoint
شهادت ثالثه (شهادت سوم) عنوانی است که در کتب فقهی درباره شهادت به ولایت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) در اذان به کار برده میشود. بسیاری از شیعیان، شهادت ثالثه (اشهد ان علیا ولی الله) را به هنگام اذان بر زبان میآورند، در حالی که اهل سنت، چنین شهادتی را در اذان بر زبان نمی آورند. پرسش این است که آیا آوردن چنین تعبیری در اذان مشروع است؟ و اگر چنین است، مستندات آن کدام است؟
در این نوشتار، ابتدا به ذکر مستندات مشروعیت و استحباب شهادت ثالثه از دیدگاه شیعه می پردازیم و سپس به صورت مختصر، به تاریخچه ذکر شهادت ثالثه در اذان اشارهای خواهیم داشت. در نهایت نیز به بدعتهایی که در اذان صورت گرفته خواهیم پرداخت.
فهرست مندرجات
۱ – نظر عالمان شیعی درباره شهادت ثالثه
۲ – روایات دال بر جواز شهادت ثالثه
۲.۱ – روایت اول
۲.۱.۱ – شواهد از منابع سنی
۲.۱.۱.۱ – شاهد اول
۲.۱.۱.۲ – شاهد دوم
۲.۱.۱.۳ – شاهد سوم
۲.۲ – روایت دوم
۲.۲.۱ – شواهد از منابع سنی
۲.۲.۱.۱ – شاهد اول
۳ – تاریخچه شهادت ثالثه
۳.۱ – اذان ابوذر غفاری
۳.۲ – اذان سلمان فارسی
۴ – بدعتها در اذان
۴.۱ – اضافه کردن «الصلاه خیر من النوم»
۴.۲ – اضافه کردن «السلام علیک ایها الامیر»
۴.۳ – حذف «حی علی خیر العمل»
۵ – پانویس
۶ – منبع
نظر عالمان شیعی درباره شهادت ثالثه
در ابتدا باید دانست که اجماع شیعیان بر استحباب این شهادت است؛ نه وجوب و ضرورت آن. عالمان شیعی برای اثبات استحباب شهادت ثالثه در اذان، به روایات متعددی استناد کردهاند، اما در میان آنان، دو نظر درباره دلیل استحباب آن وجود دارد:
۱. برخی آن را جزء مستحب میدانند. این بدان معناست که شهادت ثالثه مانند قنوت که جزئی مستحبی از نماز است (در عین جزئیت، نمازگزار می تواند آن را به جای نیاورد)، مستحب بوده و از اجزای اذان به شمار میآید.
۲. عدهای دیگر، آن را جزء اذان نمی دانند؛ هر چند همچنان به استحباب آن قائلاند. این یعنی نمازگزار می تواند آن را در اذان بر زبان آورد، اما نباید با قصد جزئیت (با این قصد که شهادت ثالثه جزئی از اجزای اذان است) این کار را انجام دهد. مانند صلوات در هنگام بردن یا شنیدن نام گرامی رسول اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، که استحباب صلوات پس از شنیدن نام ایشان، مخصوص به غیر اذان نیست؛ یعنی حتی در اذان هم اگر کسی نام ایشان را بر زبان آورد، مستحب است بعد از آن، صلوات بفرستد. و این حکم برای صلوات از جانب هیچ عالمی مورد اشکال قرار نگرفته است. بنابر دیدگاه این دسته از عالمان شیعی،دقیقا همین مطلب در مورد شهادت ثالثه نیز جاری است؛ زیرا در روایات شیعه چنین آمده است که هر زمان شخصی شهادت به وحدانیت خدا و نبوت پیغمبر گرامی اسلام داد، بلافاصله پس از آن شهادت به ولایت امیرمومنان علی (علیهالسلام) نیز شهادت دهد.
به عنوان نمونه، محمدحسن نجفی که به صاحب جواهر شهرت دارد، میگوید: «الا انه لا باس بذکر ذلک لا علی سبیل الجزئیه عملاً بالخبر المزبور ولا یقدح مثله فی الموالاه و الترتیب، بل هی کالصلاه علی محمد عند سماع اسمه… بل لو لا تسالم الاصحاب لامکن دعوی الجزئیه بناء علی صلاحیّه العموم لمشروعیه الخصوصیه. و الامر سهل؛
[۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۸۷.
ولی اشکالی ندارد ذکر شهادت سوم نه به عنوان جزئیت، بلحاظ عمل کردن به روایت احتجاج و این معنی شهادت سوم ضرری به موالات و ترتیب اذان و اقامه نمیزند، بلکه همانند صلوات بر محمد است به هنگام شنیدن اسم ایشان در اذان و بلکه اگر اتفاق و تسالم اصحاب و فقهاء بر عدم جزئیت نبود جا داشت ادعای جزئیت آنرا میکردیم، بنابراین که عمومات صلاحیت دارند خصوصیت برای عبادت تشریع کنند.»
ممکن است این سوال به ذهن آید که چگونه ادعای اجماع بر این مطلب می شود، در حالی که در فتاوای برخی عالمان شیعی، حکم به حرمت شهادت ثالثه در اذان شده است. پاسخ به این پرسش، این است که اگر برخی عالمان شیعه در فتوای خود، حکم به تحریم آن کردهاند، متعلق این تحریم، شهادت به نحو جزئیت بوده است؛ یعنی نباید شهادت ثالثه را به قصد جزء اذان گفت. اما اصل گفتن آن بدون این قصد، اشکالی ندارد.
روایات دال بر جواز شهادت ثالثه
در این بخش به ذکر برخی روایات می پردازیم که بر جواز شهادت ثالثه در اذان دلالت دارند. برای این منظور، ابتدا روایتی از منابع شیعی را آورده و در ادامه به ذکر روایت یا روایاتی که موید مضمون روایت شیعی هستند، می پردازیم:
روایت اول
روی القاسم بن معاویه قال: قلت لابی عبدالله (علیهالسّلام): هؤلاء -(ای اهل السنه) یروون حدیثا فی انه لما اسری برسول الله رای علی العرش مکتوبا: لا اله الا الله محمد رسول الله ابو بکر الصدیق. فقال (علیهالسّلام): سبحان الله، غیّروا کل شئ حتی هذا؟ قلت: نعم، قال (علیهالسّلام): ان الله (عزّوجلّ) لما خلق العرش کتب علیه: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المؤمنین، ولما خلق الله (عزّوجلّ) الماء کتب فی مجراه: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المؤمنین، ولما خلق الله (عزّوجلّ) الکرسی کتب علی قوائمه: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المؤمنین، وهکذا لما خلق الله (عزّوجلّ) اللوح، ولما خلق الله (عزّوجلّ) جبرئیل، ولما خلق الله (عزّوجلّ) الارضین – الی قضایا اخری، فقال فی الاخیر: قال (علیهالسّلام): ولما خلق الله (عزّوجلّ) القمر کتب علیه: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المؤمنین، وهو السواد الذی ترونه فی القمر، فاذا قال احدکم: لا اله الا الله محمد رسول الله، فلیقل: علی امیر المؤمنین.
[۲] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ص۱۵۸.
از امام جعفر صادق (علیهالسّلام) چنین روایت شده است که: به حضرت عرض نمودم: ایشان (اهل سنت) روایتی نقل میکنند که وقتی رسول خدا به آسمان برده شد، بر روی عرش نوشتهای دید که: لا اله الا الله محمد رسول الله، ابوبکر صدیق. پس حضرت فرمودند: سبحان الله؛ همه چیز را تغییر دادند؛ حتی این را؟ گفتم: آری؛ پس فرمودند: خداوند وقتی عرش را آفرید بر روی آن نوشت: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیرالمومنین؛ و وقتی آب را آفرید در محل حرکت آن نوشت: لا اله الا الله محمد رسو الله علی امیرالمومنین؛ و وقتی خداوند کرسی را آفرید بر پایههای آن نوشت: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیرالمومنین؛ و وقتی خداوند لوح را آفرید نیز چنین کرد؛ و وقتی جبریل را آفرید؛ و وقتی زمینها را آفرید؛ و… پس در انتها فرمودند: ووقیت خداوند ماه را آفرید بر روی آن نوشت: لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیرالمومنین؛ و این همان سیاهی است که در ماه میبینید؛ پس هر زمان که یکی از شما گفت: لا اله الا الله محمد رسول الله، پس باید بگوید: علی ولی الله.
همانطور که در بحث بالا گذشت، بنابر دیدگاه شیعی، این روایت مربوط به زمان یا مکان خاصی نیست و شامل اذان نیز میگردد.
شواهد از منابع سنی
در منابع اهل سنت، روایاتی را وجود دارد که مضمون روایت بالا را تایید مینماید:
شاهد اول
عن ابی الحمراء عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال: «لمّا اسری بی الی السماء اذا علی العرش مکتوب لا اله الاّ الله، محمد رسول الله ایّدته بعلی؛
[۳] سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور، ج۵، ص۲۱۹.
[۴] سیوطی، جلالالدین، الخصائص الکبری، ج۱، ص۷.
[۵] عیاض، ابوالفضل، الشفاء، ج۱، ص۱۷۴.
[۶] طبری، محبالدین، الریاض النضره فی مناقب العشره المبشّره، ج۳، ص۱۳۱.
[۷] زرندی، محمد بن یوسف، نظم درر السمطین، ص۱۲۰.
[۸] ابن المغازلی، علی بن محمد، مناقب علی، ص۲۳۶.
از ابی حمراء از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمودند: وقتی که من به آسمان برده شدم بر عرش نوشته شده بود که خدایی جز خدای یگانه نیست؛ محمد فرستاده اوست؛ او را با علی پشتیبانی نمودم.»
شاهد دوم
«عن ابن مسعود عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال: اتانی ملک فقال: یا محمّد واسال من ارسلنا من قبلک من رسلنا علی ما بعثوا. قلت: علی ما بعثوا؟ قال: علی ولایتک وولایه علی بن ابی طالب؛
[۹] نیشابوری، محمد بن عبدالله، معرفه علوم الحدیث، ص۹۵.
از ابن مسعود (در ذیل آیه ۴۵ سوره زخرف) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمود: ای محمد از فرستادگان قبل از خودت بپرس که به چه شرطی فرستاده شدهاند؟ پرسیدم به چه شرطی فرستاده شدهاند؟ پاسخ داد: بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب.»
شاهد سوم
«عن حذیفه عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال: لو علم الناس متی سمّی علی امیرالمؤمنین ما انکروا فضله، سمّی امیرالمؤمنین وآدم بین الروح والجسد، قال الله تعالی: واذ اخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذریّتهم واشهدهم علی انفسهم الست بربّکمقالت الملائکهبلی فقال: انا ربّکم محمد نبیّکم علی امیرکم؛
[۱۰] دیلمی، شیرویه بن شهردار، فردوس الاخبار، ج۳، ص۳۹۹.
از حذیفه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمودند: اگر مردم میدانستند چه زمانی علی را به امیری مومنان انتخاب شد، برتری او را انکار نمیکردند؛ او زمانی امیر مومنان شد که آدم بین روح و جسد بود (هنوز روح در بدن او وارد نشده بود) خداوند میفرماید: «و هنگامی که پروردگارت از فرزندان آدم از پشتهای ایشان نسل ایشان را بیرون آورد و ایشان را شاهد بر خویش گرفت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا؛ پس فرمود: من پروردگار شمایم؛ محمد پیامبر شما و علی امیر شما.»
روایت دوم
روایت دوم، روایتی مرفوعهای است که آن را سیدنعمتالله جزایری از استاد خویش محمدباقر مجلسی از رسول خدا نقل میکند که فرمودند:
«عن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قال: یا علی انی طلبت من الله ان یذکرک فی کل مورد یذکرنی فاجابنی واستجاب لی؛ از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وسلم روایت شده است که فرمودند: من از خدا خواستهام که در هر جایی که من را ذکر میکند تو را نیز ذکر نماید؛ پس درخواست من را قبول کرده و مورد اجابت قرار داد.»
طبق این روایت در هر جایی که رسول خدا ذکر میشود (که اذان نیز از جمله آنهاست) امیر مومنان نیز ذکر خواهد شد.
شواهد از منابع سنی
در منابع اهل سنت، روایاتی را وجود دارد که مضمون روایت بالا را تایید مینماید:
شاهد اول
از جمله شواهد این روایت، روایتی است که اهل سنت در مورد علی بن ابیطالب (علیهالسلام) نقل میکنند که رسول خدا به او فرمودند:
«ما سئلت ربّی شیئا فی صلاتی الاّ اعطانی و ما سالت لنفسی شیئا الاّ سالت لک؛
[۱۱] هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۰.
[۱۲] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمّال ج۱۳ ص۱۱۳.
از پروردگار خویش در نمازم هیچ چیز نخواستم، مگر آنکه آن را به من داد؛ و برای خویش چیزی نخواستم مگر آنکه آن را برای تو نیز خواستم.»
در اینجا به همین مقدار اکتفا می نماییم، اما یقینا در این زمینه روایات دیگری نیز موجود بوده که به دست ما نرسیده است. از این رو، محمدباقر مجلسی در بحارالانوار میگوید: «واقول: لا یبعد کون الشهاده بالولایه من الاجزاء المستحبه للاذان، لشهاده الشیخ و العلامه و الشهید و غیرهم بورود الاخبار بها؛
[۱۳] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۴، ص۱۱۱.
و میگویم: بعید نیست که شهادت به ولایت از اجزای مستحب اذان باشد؛ زیرا شیخ (طوسی) و علامه (حلی) و شهید و غیر ایشان، شهادت دادهاند که روایاتی در این زمینه آمده است.»
بنابراین، شهادت ثالثه نزد بیشتر علمای ما مکمل شهادت به رسالت رسول گرامی اسلام و ذکر ـن، مستحب است؛ اگر چه جزو اجزای اذان به شمار نمیرود.
آیتالله سیستانی نیز در کتاب منهاج الصالحین به این مطلب اشاره کردهاست:«…والشهاده لعلی (علیه السلام) بالولایه وإمره المؤمنین مکمله للشهاده بالرساله ومستحبه فی نفسها وإن لم تکن جزء من الأذان ولا الإقامه، وکذا الصلاه على محمد وآل محمد عند ذکر اسمه الشریف؛
[۱۴] سیستا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 