پاورپوینت کامل مشترکات قرآن و نهجالبلاغه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مشترکات قرآن و نهجالبلاغه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشترکات قرآن و نهجالبلاغه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مشترکات قرآن و نهجالبلاغه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مشترکات قرآن و نهجالبلاغه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
قرآن کتاب هدایت و روشنگری است و نهج البلاغه نیز تالی تلو قرآن کریم میباشد. محتوای این گوهر گرانبها، همواره به دنبال یک هدف مشترک میباشند، مطالب و موضوعاتی که در قرآن و نهج البلاغه به طور مساوی و با یک مضمون بیان شده است عبارتند از: حمد و ستایش خداوند، دین پسندیده خدا، پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ، قرائت قرآن، و … .
فهرست مندرجات
۱ – حمد و ستایش خداوند
۱.۱ – کلام شیخ طوسی در تفسیر تبیان
۱.۲ – موارد حمد در قرآن و نهج البلاغه
۲ – دین پسندیده خدا
۲.۱ – معنای دین
۲.۲ – معنای اسلام
۳ – بعثت پیغمبر اسلام در زمان فترت
۳.۱ – معنای فترت
۴ – ترتیل قرآن
۴.۱ – معنای ترتیل
۵ – هدف خلقت انسان
۶ – شکر نعمت
۷ – تقدیر روزی مخلوق
۷.۱ – ایصال روزی
۸ – پاداش حسنه
۹ – گناه شرک
۱۰ – ترغیب و تشویق به دعا
۱۱ – بازگشت نتیجه خوبی و بدی
۱۲ – متاع دنیا و ذخیره آخرت
۱۳ – کم فروشی
۱۴ – جهل انسان
۱۵ – جمع دنیا و آخرت
۱۶ – امتحان خداوند
۱۷ – هدف بعثت
۱۸ – حسرت در قیامت
۱۹ – تلافی نیکی به نیکی بهتر
۲۰ – دلیل تغییر نعمت
۲۱ – خوف و رجا
۲۲ – صدقه در تنگدستی
۲۳ – رهن عمل
۲۳.۱ – راهن و مرتهن
۲۴ – نعمتهای خدا از اندازه خارج است
۲۵ – خداوند بر انسان سخت گیری نکرده است
۲۶ – تنها خردمندان پند میپذیرند
۲۷ – مرگ در غفلت
۲۸ – فرار از جهاد
۲۹ – میانه روی در خرج کردن
۳۰ – گواهی رخسار انسان بر ضمیر
۳۱ – سرزنش در راه خدا
۳۲ – منت گذاشتن
۳۳ – دلیل زنده شدن پس از مرگ
۳۳.۱ – خلقت دوباره انسان
۳۴ – نفس اماره
۳۵ – سفارش حضرت لقمان
۳۶ – پانویس
۳۷ – منبع
حمد و ستایش خداوند
قرآن مجید و نهج البلاغه ی شریف، بعد از تسمیه با کلمه «الحمدلله» آغاز میشوند که عین این کلمه بیست و دو مورد در قرآن و سی و یک مورد در نهج البلاغه آورده شده است؛ به علاوه ترکیبهای دیگری که مفید این معنی باشد، بیشتر از این مقدار است تا دستوری باشد برای مردم که در ابتدای خطابه خود، منعم و رازق خویش را ستایش کنند و متذکر عظمت و جلال او در ضمن صفاتی که بعد از این کلمه بیان میشود، بشوند؛ چنانکه علی (علیهالسّلام) میفرماید: «الحمد لله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره؛
[۱] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.
یعنی سپاس سزاوار خداوندی است که سپاسگزاری را کلیدی جهت یادآوری خود قرار داد.»
و چون علمای بیان الف و لام کلمه «الحمدلله» را استغراقیه و لام جر را مفید اختصاص دانستهاند، معنی این کلمه این است: «به طور کلی هر گونه ستایش مختص خداوند است».
کلام شیخ طوسی در تفسیر تبیان
از بیان شیخ طوسی در تفسیر تبیان پیرامون آیات اول سوره انعام ، استفاده میشود که صفاتی که بعد از کلمه الحمدلله ذکر میگردد، علت امر به تحمید بندگان و مانند «دعوی الشییء ببینه و برهان» است. شیخ جلیل بعد از ذکر آیه «الحمد لله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور؛
[۲] انعام/سوره ۶، آیه ۱.
میگوید: «اخبر الله تعالی فی هذه الآیه ان المستحق للحمد من خلق السموات و الارض؛
[۳] طوسی، محمدحسن، تفسیر تبیان، ج۴، ص۷۶.
یعنی خداوند متعال در این آیه خبر میدهد که سزاوار ستایش کسی است که آسمانها و زمین را آفریده و تاریکیها و نور را قرار داده است.»
و ملا عبدالله ـ مؤلف حاشیه معروف در منطق ـ نیز به این معنی تصریح کرده و آن را از لطایف کلام شمرده است و نیز در علم معانی و بیان خلاصه این مطلب را به این عبارت بیان میکند: «تعلیق الحکم الوصف یشعر بعلیه ماخذ الاشتقاق.» بنابراین میتوان گفت معنی آیه «الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین؛
[۴] نمل/سوره ۲۷، آیه ۱۵.
این است که چون خداوند ما را بر بسیاری از بندگان با ایمانش برتری داد، سزاوار است که او را ستایش کنیم. معنی آیه شریفه «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب»
[۵] کهف/سوره ۱۸، آیه ۱.
این است که چون خداوند قرآن را بر بنده اش محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرو فرستاد، سزاوار ستایش است. همچنین در جمله نهج البلاغه «الحمدلله الناشر فی الخلق فضله و الباسط فیهم بالجود یده؛
[۶] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۰.
معنی این است که چون خداوند احسانش را بر مردم پراکنده و همه را مشمول بخشش خود قرار داده است، سزاوار ستایش است.»
موارد حمد در قرآن و نهج البلاغه
به طوری که در قرآن و نهج البلاغه تفحص و استقصا نمودیم، حمد و ستایش الهی در شش مورد آورده شده است.
۱ـ در موقع بیان نعمتی از نعم الهی مانند سه مثال سابق.
۲ـ هنگام ذکر صفات الهی مانند آیهای که از شیخ طوسی در تفسیر تبیان بیان شد.
۳ـ زمان تذکر نعمت و احسانی که از جانب خداوند به انسان ارزانی شده است مانند آیه «الحمد لله الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل»
[۷] ابراهیم/سوره ۱۴، آیه ۳۹.
۴ـ موقعی که بلا و مصیبتی از انسان دفع شود، مانند: «الحمد لله الذی اذهب عنا الحزن؛
[۸] فاطر/سوره۳۵، آیه۳۴.
سپاس خدایی را سزاست که اندوه را از ما برد.»
۵ـ در اوقات مخصوصی از شبانه روز مانند آیه: «و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل الغروب؛
[۹] ق/سوره۵۰، آیه۳۹.
»
۶ـ ستایش در همه اوقات به صورت صنعت تابید مانند: «الحمد لله کلما وقب لیل و غسق و الحمد لله کلما لاح نجم و خفق؛
[۱۰] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۴۹.
» سپاس خداوندی را سزا است تا هر زمان که شب فرا رسد و تاریکی فراگیر شود و هرگاه که ستاره هویدا و پنهان گردد.»
دین پسندیده خدا
«ان الدین عند الله الاسلام؛
[۱۱] آل عمران/سوره۳، آیه ۱۹.
همانا دین نزد خدا اسلام است.»
«و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخره من الخاسرین؛
[۱۲] آل عمران/۳، آیه ۸۵.
کسی که غیر از اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است.»
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا؛
[۱۳] مائده/سوره۵، آیه ۳.
امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را دین شما انتخاب کردم.»
«ثم ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه و اصطنعه علی عینه؛
[۱۴] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰.
این اسلام، دین خدا است و آن را برای خود برگزیده و به نظر عنایت خویش پرورده است.»
«فمن یبتغ غیر الاسلام دینا تتحقق شقوته و تنفصم عروته و تعظم کبوته و یکن ما به الی الحزن الطویل و العذاب الوبیل؛
[۱۵] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۶۱.
کسی که غیر از اسلام دینی جوید، بدبختی و تیره، روزیش ثابت میگردد و رشته او گسیخته میشود و بر او سخت میافتد و بازگشت او به اندوه بسیار و عذاب دردناک است.»
معنای دین
دین در لغت به معنی جزا و پاداش است، مانند آیاتی که کلمه دین در آنها مضاف الیه یوم گشته است، چون «مالک یوم الدین؛
[۱۶] فاتحه الکتاب/سوره ۱، آیه ۴.
؛ به معنی اطاعت و انقیاد است مانند آیه «ما کان لیاخذ اخاه فی دین الملک؛
[۱۷] یوسف/سوره ۱۲، آیه ۷۶.
ولی اکنون که میگوییم دین، به معنی قوانین و مقررات خاصی است که ازجانب خداوند توسط یکی از پیغمبران برای سعادت بشر نازل گشته است؛ چنانکه در آیه شریفه: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق؛
[۱۸] فتح/سوره ۴۸، آیه ۲۸.
در این معنی به کار رفته است.
معنای اسلام
اما اسلام به معنی دخول در سلامت است زیرا شخص به برکت اسلام، عقاید و حیثبات خود را در دنیا و آخرت در حصار محکم و استوار الهی از گزند و شرور، سالم نگه میدارد؛ یا به معنی تسلیم و انقیاد است و این معنی از آیات بسیاری استیناس (انس گرفتن، مانوس شدن) میشود مانند: «فالهکم اله واحد فله اسلموا و بشر المخبتین؛
[۱۹] حج/سوره۲۲، آیه ۳۴.
خدایتان خدای یگانه است، مطیع او شوید و فروتنان را مژده بده.»
و به ملاحظه همین معنی شریعتهای گذشته را قرآن مجید ، اسلام نام نهاده است مانند: «اذ قال له ربه اسلم قال اسلمت لرب العالمین و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون؛
[۲۰] بقره/۲، آیه۱۳۱.
زمانی که پروردگار ابراهیم به او گفت: اسلام آور. گفت: به پروردگار جهانیان اسلام آوردم و ابراهیم همین طریقه را به پسران خویش و یعقوب سفارش کردای فرزندان من خدا این دین را برای شما برگزید، نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید.»
بعثت پیغمبر اسلام در زمان فترت
«یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فتره من الرسل؛
[۲۱] مائده/۳، آیه ۱۹.
ای اهل کتاب فرستاده ما در دوران فترت پیغمبران، به سوی شما آمد که حق را برای شما روشن کند.»
«ارسله علی حین فتره من الرسل و طول هجعه من الامم؛
[۲۲] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۸۹.
[۲۳] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۸.
خداوند پیغمبرش را در زمان فترت رسولان و خواب طولانی امتها فرستاد.»
معنای فترت
«فترت» در لغت به معنی انقطاع و سستی در کار است و در آیه شریفه به اتفاق جمیع مفسرین مراد انقطاع وحی و فاصله یی است که بین آمدن پیغمبران حاصل میشود و در اینجا مقصود فاصله یی است که بین حضرت عیسی و پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخ داد که حدود ۶۰۰ سال بوده است و ذکر این مطلب در آیه برای امتنان و اتمام حجت خداوند بر بندگان است تا نگویند چرا بعد از این مدت طولانی برای ما راهنما و پیغمبری نفرستادی، چنانکه این معنی از ذیل آیه شریفه و خطبه مبارکه نیز ظاهر میگردد.
ترتیل قرآن
در سوره مزمل خداوند متعال بعد از آنکه به پیغمبر اکرمش امر به قیام لیل میکند، میفرماید: «و رتل القرآن ترتیلا؛
[۲۴] مزمل/۷۳، آیه ۴.
و قرآن را با ترتیل بخوان.»
علی (علیهالسّلام) در خطبه همام که صفات متقین را ذکر میکند، میفرماید: «اما اللیل فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القران یرتلونه ترتیلا؛
[۲۵] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.
چون شب شود برای نماز برپا میایستند، آیات قرآن را با ترتیل میخوانند.»
معنای ترتیل
«ترتیل» را مفسرین شمرده شمرده و بدون شتاب خواندن، معنی میکنند به طوری که کلمات و حروف از یکدیگر جدا و متمایز باشد. ولی با تایید روایات دیگر میتوان گفت که مقصود از «ترتیل» خواندن با اندیشه و تامل است که در صورت عجله و تند خواندن میسر نمیشود.
هدف خلقت انسان
«ا فحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون؛
[۲۶] مؤمنون/۲۳، آیه ۱۱۵.
مگر پنداشتید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما بازگشت نمیکنید؟»
«فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثا و لم یترککم سدی؛
[۲۷] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۸۶.
خداوند شما را بیهوده نیافریده و مهمل رها نکرده است.»
در قسمت دوم این رساله بیان میکنیم که قرآن و نهج البلاغه منظور از خلقت انسان را چه میداند.
شکر نعمت
خداوند از قول موسی بن عمران به بنی اسرائیل حکایت میکند: «و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید؛
[۲۸] ابراهیم/۱۴، آیه ۷.
زمانی که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاسگزاری کنید، افزونتان دهم و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار سخت است.»
«اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاها بقله الشکر؛
[۲۹] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، حکمت۱۳.
هرگاه نمونهها و اوایل نعمت به شما رسید باقیمانده آن را به کمی سپاس ، دور نسازید.»
«ان لله فی کل نعمه حقا فمن اداه زاده منها و من قصر فیه خاطر بزوال نعمته؛
[۳۰] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، حکمت۲۴۴.
همانا خدای را در هر نعمتی حقی است که هر کس آن را به جا آورد، خدا از آن نعمت او را فراوان دهد و هر کس در انجام آن حق، کوتاهی کند در خطر زوال آن نعمت افتد.»
علی (علیهالسّلام) در خطبهای که بعد از برگشتن از جنگ صفین قرائت نموده، میفرماید: «احمده استتماما لنعمته؛
[۳۱] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۲.
خدا را برای تمام گردانیدن نعمتش، سپاس میگزارم.»
تقدیر روزی مخلوق
«و الله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق؛
[۳۲] نحل/سوره۱۶، آیه ۷۱.
خدا بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی برتری داد.»
«الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر؛
[۳۳] رعد/۱۳، آیه ۲۶.
خدا روزی را برای هر که خواهد گشایش دهد یا تنگ گیرد.»
و نیز میفرماید: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات؛
[۳۴] زخرف/۴۳، آیه۳۲.
ماییم که معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم و بعضی از آنها را بر بعضی دیگر به مرتبت بالا بردیم.»
«و قدر الارزاق فکثرها و قللها و قسمها علی الضیق و السعه فعدل فیها؛
[۳۵] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۹۱.
روزیها را اندازه گیری کرد و به تنگی و فراخی قسمت کرد و دراین قسمت به عدالت رفتار نمود.»
ایصال روزی
کم و زیاد روزی در مقام تقدیر و تقسیم غیر از مقام ایصال آن به مخلوق است زیرا رتبه تقدیر، مقدم و رتبه ایصال (رسانیدن، پیوند دادن)، مؤخر است و از قرآن و نهج البلاغه استفاده میشود که این اندازه گیری در رتبه اول میباشد و برای رتبه دوم علت و موجب دیگری لازم است که طلب و سعی و کوشش باشد. پس اگر دو نفر با وجود طلب مساوی، روزی مختلف بدست آوردند، کاشف از این است که در مرحله تقدیر و تقسیم روزی این دو نفر مختلف بوده است.
و اما راجع به علت این اختلاف در رتبه تقدیر در قرآن بیان شده است: «لیتخذ بعضهم بعضا سخریا؛
[۳۶] زخرف/۴۳، آیه۳۲.
تا بعضی از آنان بعض دیگر را مسخر خود گرداند.»
مقصود این است که چون انسان حوایجی دارد که به تنهایی از عهده انجام آنها برنمی آید، به کمک روزی بیشتر و ثروت زیادتری که دارد، میتواند دیگران را برای انجام آن حوایج مسخر خود کند. در نهج البلاغه علت این اختلاف چنین بیان شده است: «لیبتلی من اراد میسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها؛
[۳۷] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۹۰.
تا به آسانی و دشواری روزی هر که را بخواهد، آزمایش نماید و به همین طریق، سپاسگزاری را از ثروتمند و صبر و بردباری را از فقیر و مستمند بیازماید.»
پاداش حسنه
«من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون؛
[۳۸] انعام/سوره۶، آیه ۱۶۰.
هرکس کار نیکی را انجام دهد، ده برابر آن اجر دارد و هر کس گناهی را مرتکب شود جز مثل آن سزایش ندهند و ستمشان نکنند.»
علی ـ علیهالسّلام ـ در نامه یی که به پسرش امام حسن (علیهالسّلام) نوشته است بعد از آنکه رحمت و لطف خدای مهربان را شرح میدهد، میفرماید: «و لم یوئسک من الرحمه بل جعل نزوعک عن الذنب حسنه و حسب سیئتک واحده و حسب حسنتک عشرا؛
[۳۹] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، نامه۳۱.
ترا از رحمت خود ناامید نکرده، بلکه بازگشت ترا از گناه حسنه یی قرار داده و گناه ترا یکی و کار نیکت را ده برابر حساب کرده است.»
گناه شرک
«ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء و من یشرک بالله فقد افتری اثما عظیما؛
[۴۰] نساء/۴، آیه ۴۸.
محققا خدا نمیآمرزد که به او شرک آورند و جز این، هر که را بخواهد میبخشد و هر کس به خدا شرک آورد، گناهی بزرگ مرتکب شده است.»
علی (علیهالسّلام) در آخر خطبه یی که با موعظه و نصیحت شروع میشود، ظلم را سه قسمت نموده و راجع به قسم اول که شدیدترین اقسام آن است، میفرماید: «فاما الظلم الذی لا یغفر فالشرک بالله قال الله سبحانه: «ان الله لا یغفر ان یشرک به»؛
[۴۱] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
اما ظلمی که بخشیده نمیشود، شرک به خدا است و خدا فرموده است: «محققا» خدا نمیآمرزد که به او شرک آورند.»
ترغیب و تشویق به دعا
«و قال ربکم ادعونی استجب لکم؛
[۴۲] غافر/سوره۴۰، آیه ۶۰.
پروردگارتان گفته است، مرا بخوانید تا اجابتتان کنم.»
«و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان؛
[۴۳] بقره/سوره۲، آیه ۱۸۶.
و اگر بندگانم درباره ی من از تو پرسند، من نزدیک هستم و چون صاحب دعا مرا بخواند، دعای او را اجابت میکنم.»
«و من سئله اعطاه؛
[۴۴] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۹۰.
و هر کسی که چیزی از او خواست، عطا فرمود.»
در نامه یی که علی (علیهالسّلام) به پسرش نوشته است، یادآور میشود: «و اعلم ان الذی بیده خزائن السموات و الارض قد اذن لک فی الدعاء و تکفل لک بالاجابه و امرک ان تساله لیعطیک و تسترحمه لیرحمک؛
[۴۵] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، نامه۳۱.
خدایی که خزانههای آسمان و زمین به دست اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را برای تو ضامن گشته و به تو فرموده که از او بخواهی تا عطا کند و مهربانی طلبی تا مهربانی کند.»
«ولا لیفتح علی عبد باب الدعاء و یغلق عنه باب الاجابه؛
[۴۶] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، حکمت۴۳۵.
نمیشود که خدا بر بنده یی در دعا را بگشاید و در اجابت را بر او ببندد.»
بازگشت نتیجه خوبی و بدی
«ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها؛
[۴۷] اسراء/سوره۱۷، آیه ۷.
اگر نیکی کنید به خویش نیکی کردهاید و اگر بدی کنید برای خودتان است.»
«یا ایها الناس انما بغیکم علی انفسکم؛
[۴۸] یونس/سوره۱۰، آیه ۲۳.
ای مردم سرکشی کردن شما به ضرر خودتان است.»
و نیز میفرماید: «فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانما یضل علیها؛
[۴۹] زمر/سوره۳۹، آیه ۴۱.
هر که هدایت یابد برای خویشتن است و هر که گمراه شود به ضرر خویش گمراه میشود.»
«من کفر فعلیه کفره و من عمل صالحا فلانفسهم یمهدون؛
[۵۰] روم/سوره۳۰، آیه ۴۴.
هر که کافر شود، زیان کفرش بر خود اوست و کسانی که عمل شایسته یی انجام دهند برای خودشان آماده میکنند.»
در نامه یی که علی _علیهالسّلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاکم مکه نوشتهاند، میفرماید: «و لن یفوز بالخیر الا عامله و لا یجزی جزاء الشر الا فاعله؛
[۵۱] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، نامه۳۳.
و هرگز به خیر و نیکی نرسد مگر نیکوکار و هرگز کیفر بدی نبیند مگر بدکردار.»
متاع دنیا و ذخیره آخرت
«المال و البنون زینه الحیاه الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا؛
[۵۲] کهف/سوره۱۸، آیه ۴۶.
مال و فرزندان زیور زندگی این دنیا است و کارهای شایسته ماندنی نزد پروردگارت، از نظر پاداش بهتر و امید آن بیشتر است.»
«ان المال و البنین حرث الدنیا و العمل الصالح حرث الاخره؛
[۵۳] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، خطبه ۲۳.
همانا مال و فرزندان کشت دنیا و کار شایسته، کشت آخرت است.»
کم فروشی
«و اوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و احسن تاویلا؛
[۵۴] اسراء/سوره۱۷، آیه ۳۵.
و چون به وزن کردن پرداختید، پیمانه را تمام دهید و با ترازوی درست وزن کنید که این بهتر و سرانجام آن نیکوتر است.»
علی ـ علیهالسّلام ـ در نامه یی که به مالک اشتر نوشته است، تذکر میدهد که: «ولیکن البیع بیعا سمحا بموازین عدل؛
[۵۵] امام علی علیهالسلام، نهج البلاغه، نامه۵۳.
داد و ستد باید آسان و به ترازوهای بی کم و زیاد باشد.»
جهل انسان
چون از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) راجع به روح سؤال کردند، این آیه نازل شد: «و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا؛
[۵۶] اسراء/سوره۱۷، آیه۸۵.
از تو درباره ی روح میپرسند، بگو روح مربوط به پروردگار من است و شما جز اندکی از علم ، داده نشدهاید.»
در ذیل آیه شریفه امانت میفرماید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 