پاورپوینت کامل مسیحیت در قرآن ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسیحیت در قرآن ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسیحیت در قرآن ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مسیحیت در قرآن ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مسیحیت در قرآن ۶۱ اسلاید در PowerPoint

قرآن کریم خاطرنشان ساخته که عیسی (علیه‌السلام) عبدی بود رسول، و اینکه هیچ چیزی جز این ادعا نمی‌کرد و آنچه به وی نسبت می‌دادند خود او ادعایش را نکرده و با مردم جز به رسالت خدا سخنی نگفته، هم چنان که قرآن این معنا را در آیه‌های ۱۱۶ تا ۱۱۹ سوره مائده صراحتا از حضرت عیسی (علیه‌السلام) نقل کرده است.

فهرست مندرجات

۱ – حضرت عیسی عبد و رسول خدا
۲ – حضرت عیسی از شفیعان
۳ – تفدیه حضرت عیسی
۳.۱ – تفاوت تفدیه و شفاعت
۳.۲ – تفدیه مخالف سلطنت مطلقه‌الهی
۴ – آیات قرآن و بطلان عقائد مسیحیان
۵ – نظرات مذاهب مسیحیت
۶ – تثلیث در انجیل‌های موجود
۶.۱ – معنای تثلیث
۶.۲ – پدری و پسری صرف تشریف
۶.۳ – پدری و پسری نوعی استکمال
۶.۴ – وجود مانع از حمل بر تشریف
۶.۵ – تناقض ها علت قائل به تثلیث
۷ – اقنوم‌های سه گانه
۷.۱ – ایجاد هفتاد مذهب مسیحیت
۸ – عناوین مرتبط
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

حضرت عیسی عبد و رسول خدا

قرآن کریم خاطرنشان ساخته که عیسی (علیه‌السلام) عبدی بود رسول، و اینکه هیچ چیزی جز این ادعا نمی‌کرد و آنچه به وی نسبت می‌دادند خود او ادعایش را نکرده و با مردم جز به رسالت خدا سخنی نگفته، هم چنان که قرآن این معنا را در آیه‌های زیر صراحتا از آن جناب نقل کرده است و می‌فرماید:
«واذ قال الله یا عیسی ابن مریم اانت قلت للناس اتخذونی وامی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان اقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فی نفسی ولا اعلم ما فی نفسک انک انت علام الغیوب؛

[۱] مائده/سوره۵، آیه۱۱۶.

زمانی که خدای تعالی می‌گوید‌ای عیسی بن مریم آیا تو، به مردم گفته‌ای که‌ ای مردم به جای خدا مرا و مادرم را دو معبود برای خود بگیرید؟ عیسی جواب می‌دهد! منزهی تو‌ای خدا، مرا نمی‌رسید که به مردم چیزی را بگویم که حقم نبود و به فرض هم گفته باشم تو بدان آگاهی، چون تو می‌دانی آنچه در نفس من است و من نمی‌دانم آنچه در نزد تو است، زیرا تو علام الغیوبی.»
«ما قلت لهم الا ما امرتنی به ان اعبدوا الله ربی وربکم وکنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم فلما توفیتنی کنت انت الرقیب علیهم وانت علی کل شیء شهید؛

[۲] مائده/سوره۵، آیه۱۱۷.

من به مردم نگفتم مگر همان دستورهائی که تو، به من دادی و آن این بود که‌ ای مردم خدای تعالی پروردگار من و پروردگار خود را بپرستید، مادام هم در بین ایشان بودم شاهد رفتارشان بودم، ولی بعد از آنکه مرا گرفتی خودت مراقب وضع آنان بودی و تو برهرچیزی شاهد و ناظری.»
«ان تعذبهم فانهم عبادک وان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم؛

[۳] مائده/سوره۵، آیه۱۱۸.

حال اگر عذابشان کنی کسی حق اعتراض ندارد، چون بندگان خود را عذاب کرده‌ای و اگر بیامرزی باز هم اعتراضی نیست، چون تو هم عزیزی و شکست ناپذیری و هم کار به حکمت می‌کنی»
«قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم؛

[۴] مائده/سوره۵، آیه۱۱۹.

خدای تعالی می‌فرماید امروز روزی است که راستی راستگویان به آنان سود می‌رساند.»
و این کلام عجیب که مشتمل بر عصاره‌ای از عبودیت و متضمن جامع‌ترین نکات ادب و حیرت آورترین آن است، کشف می‌کند از اینکه نسبت به موقعیت خود در برابر ربوبیت پروردگارش و در برابر مردم و اعمال آنان چه دیدی داشته، می‌فرماید: عیسی (علیه‌السلام) خود را نسبت به پروردگارش تنها یک بنده می‌دانسته که جز امتثال کاری ندارد و جز به امر مولایش چیزی اراده نمی‌کند و جز به امر او عملی انجام نمی‌دهد و خدای تعالی هم جز این دستوری به وی نداده که مردم را به عبادت او به تنهائی دعوت کند، او نیز به مردم جز این را نگفت که‌ای مردم الله را که پروردگار من و پروردگار شما است بپرستید.
و از ناحیه مردم هم جز این مسؤولیتی نداشته که رفتار آنان را زیر نظر گرفته، در باره آن تحمل شهادت کند و بس، و اما اینکه خدا در روزی که مردم به سویش برمی گردند با ایشان و در ایشان چه حکمی می‌کند، هیچ ارتباطی با آن جناب ندارد، چه بیامرزد و چه عذاب کند.

حضرت عیسی از شفیعان

ممکن است کسی بگوید: شما در بحث شفاعتی که قبلا در این تفسیر داشتید یکی از شفیعان روز جزاء را عیسی نام بردید و گفتید که شفاعتش پذیرفته هم می‌شود و در اینجامی گوئید آن جناب هیچ کاره است؟
در پاسخ می‌گوئیم بله، باز هم می‌گوئیم او از شفیعان روز جزا است، برای اینکه از شاهدان بحق است و آیه شریفه: «ولا یملک الذین یدعون من دونه الشفاعه الا من شهد بالحق وهم یعلمون؛

[۵] زخرف/سوره۴۳، آیه۸۶.

شرکائی که مشرکین می‌پرستند و می‌خوانند مالک شفاعت نیستند، تنها کسانی مالک شفاعتند که شاهد به حق و دارای علم به توحید باشند.» بر شفاعت شاهدان به حق که عالم هستند دلالت دارد، پس به حکم این آیه عیسی از شفیعان روز جزا است، برای اینکه در آیه: «ویوم القیامه یکون علیهم شهیدا»

[۶] نساء/سوره۴، آیه۱۵۹.

آن جناب را شاهد خوانده و در آیه: «واذ علمتک الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل»

[۷] مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.

او را عالم به توحید دانسته (چون توحید هم یکی از معارفی است که کتاب و حکمت و تورات و انجیل بر آن ناطقند).

تفدیه حضرت عیسی

اعتقاد خرافی به تفدیه عیسی (علیه‌السلام) (فدا شدن برای رهائی گناه کاران) با اعتقاد به اینکه آن حضرت از شفیعان روز جزا است فرق دارد.

تفاوت تفدیه و شفاعت

پس اگر در بحث شفاعت گفتیم عیسی (علیه‌السلام) نیز از شفیعان است در اینجا منکرش نشدیم، لیکن شفاعت کردن آن جناب مساله‌ای است و اعتقاد مسیحیان به مساله فدیه دادن مساله‌ای دیگر، آنچه را که در این مقام در صدد بیانش هستیم این است که می‌خواهیم بگوئیم قرآن کریم تفدیه را برای عیسی ثابت نکرده و چنین قدرت و اختیاری به آن جناب نداده است و تفدیه‌ای که مسیحیان بدان معتقدند، این است که عیسی (علیه‌السلام) (با اینکه خدای پسر بود و دارای قدرت خدائی بود و می‌توانست دشمنان خود را در یک چشم بر هم زدن نابود کند)، لیکن برای اینکه کیفری را که گنه کاران در قیامت دارند باطل سازد، خود را فدای گنه کاران نمود و حاضر شد به این منظور به بالای دار برود!!.

تفدیه مخالف سلطنت مطلقه‌الهی

قرآن این معنا را برای آن جناب نه تنها اثبات نکرده، بلکه آیه‌ای که از نظر خواننده گذشت آن را نفی نموده، عقل هم نمی‌تواند آن را بپذیرد، زیرا این معنا مستلزم آن است که قدرت و سلطنت مطلقه الهی با عمل عیسی باطل شود که ان شا الله بیانش می‌آید.
و اما شفاعت، در آیه شریفه هیچ تعرضی به آن نشده و از این جهت ساکت است، نه اثبات کرده و نه نفی نموده، چون اگر آیه شریفه در مقام اثبات شفاعت بود (گو اینکه مقام آیه مقام اظهار ذلت است نه اختیارداری) جا داشت بفرماید: «وان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم؛[۸] واگر ایشان را بیامرزی بسیار بجا است، چون تو آمرزنده مهربان هستی.» و اگر درصدد نفی شفاعت بود و می‌خواست بفرماید عیسی از شفیعان روز جزا نیست دیگر جا نداشت مساله شهادت بر اعمال مردم را به میان بیاورد، آنچه در اینجا گفته شد اجمال مطالبی است که ان شا الله در تفسیر سوره مائده در ذیل آیات مذکور خواهد آمد.
و اما آنچه مردم در باره عیسی (علیه‌السلام) گفته‌اند؟ هر چند مردم بعد از آن جناب به مذاهب مختلف و مسلک‌های گوناگونی – که چه بسا از هفتاد مذهب تجاوز کند- معتقد شده و متشتت گردیده‌اند، چه بسا که اگر کلیات و جزئیات مذاهب و آرایشان در نظر گرفته شود، از این مقدار هم تجاوز کند و لیکن قرآن کریم تنها به نقل سخنانی از مسیحیان اهتمام ورزیده که در باره عیسی و مادرش گفته‌اند، چون همین سخنان است که با مساله توحید برخورد دارد، مساله‌ای که قرآن کریم – و اصولا دین فطری و قویم – به آن دعوت می‌کند. و اما بعضی ازجزئیات از قبیل مساله تحریف و تفدیه را آن طور که باید مورد اهتمام قرار نداده است.

آیات قرآن و بطلان عقائد مسیحیان

آیات شریفه‌ای که عقائد باطل مسیحیان در باره مسیح (علیه‌السلام) را بیان می‌کنند.و آنچه قرآن کریم از مسیحیان در این باره حکایت کرده و یا به آنان نسبت داده، سخنانی است که آیات زیر بیانگر آنها است:
۱ – «وقالت النصاری المسیح ابن الله»

[۸] توبه/سوره۹، آیه۳۰.

که به حکم این آیه مسیحیان گفته اند مسیح پسر خدا است و آیه: «و قالوا اتخذ»، عبارت اخرای همان آیه است،
۲ – «لقد کفر الذین قالوا ان الله هو المسیح ابن مریم»

[۹] مائده/سوره۵، آیه۷۲.

به حکم این آیه مسیحیان رسما مسیح را خود خدا دانسته‌اند،
۳ – «لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثه»

[۱۰] مائده/سوره۵، آیه۷۳.

در این آیه که بعد از آیه (۷۲) قرار گرفته، خدا را سومین خدا از خدایان سه گانه دانسته‌اند، آیه: «ولا تقولوا ثلاثه انتهوا»

[۱۱] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.

هم به همین معنا اشاره دارد.

نظرات مذاهب مسیحیت

این آیات بالا هر چند به ظاهرش مشتمل بر سه مذهب و سه مضمون و سه معنای مختلف است و به همین جهت بعضی‌ها از قبیل شهرستانی صاحب کتاب ملل و نحل آنها را حمل بر اختلاف مذاهب کرده و گفته است: مذهب مکانیه قائل به فرزندی حقیقی مسیح برای خدایند و نسطوریه گفته‌اند: نزول عیسی و فرزندیش برای خدا از قبیل تابش نور بر جسمی شفاف چون بلور است، و یعقوبیه گفته‌اند: از باب انقلاب ماهیت است، خدای سبحان به گوشت و خون منقلب شده است.

[۱۲] شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، ملل و نحل، ج ۱، ص ۲۲۲ – ۲۲۴ – ۲۲۵.

و لیکن ظاهرا قرآن کریم (العیاذ بالله) کتاب ملل و نحل نیست تا بخواهد به این مذاهب بپردازد و هرگز به خصوصیات مذاهب مختلف آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.