پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
برخی تکثرگرایان با استناد به آیاتی از قرآن کریم کوشیدهاند مبنایی قرآنی برای آن ارائه کنند. آنان بر این پندارند که پلورالیسم دینی آموزه ای برخاسته از متن دین است.
[۱] بینات، ش ۱۷، ص ۱۷۶، «قرآن و الهیات جهانی».
[۲] پیام هاجر، ماهنامه، شهریور ۱۳۷۷.
فهرست مندرجات
۱ – پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
۲ – ۱. کثرت خدا خواسته
۲.۱ – آیه اول
۲.۱.۱ – استدلال اول
۲.۱.۲ – رد استدلال اول
۲.۱.۳ – استدلال دوم
۲.۱.۴ – رد استدلال دوم
۲.۱.۵ – رد حقانیت همه ادیان
۲.۲ – آیه دوم
۲.۲.۱ – رد استدلال
۲.۲.۲ – دو تفسیر
۲.۳ – آیه سوم
۲.۳.۱ – رد استدلال
۲.۴ – آیه چهارم
۲.۵ – آیه پنجم
۲.۵.۱ – تناقض
۲.۵.۲ – رد استدلال
۳ – ۲. صراط های مستقیم
۳.۱ – رد استدلال
۳.۲ – کاربردهای صراط مستقیم
۴ – ۳. کفایت توحید و عمل صالح
۴.۱ – آیه اول
۴.۱.۱ – آراء مفسران
۴.۱.۲ – رد تکثرگرایی دینی
۴.۲ – آیه دوم
۴.۲.۱ – رد استدلال
۴.۳ – آیه سوم
۴.۳.۱ – رد استدلال
۴.۴ – آیه چهارم
۴.۴.۱ – سه تفسیر
۴.۵ – آیه پنجم
۴.۵.۱ – رد استدلال
۵ – ۴. آمیختگی حق و باطل
۵.۱ – رد استدلال
۶ – ۵. تجلی هدایتگری خدا
۶.۱ – رد استدلال
۷ – ۶. اسلام اهل کتاب
۷.۱ – معانی اسلام در قرآن
۷.۲ – رد استدلال
۸ – ۷. بزرگداشت اهل کتاب
۸.۱ – آیه اول
۸.۱.۱ – رد استدلال
۸.۱.۲ – گروندگان به اسلام
۸.۱.۳ – جاهلان قاصر
۸.۲ – آیه دوم
۸.۲.۱ – رد استدلال
۸.۳ – آیه سوم
۸.۳.۱ – رد استدلال
۸.۴ – آیه چهارم
۸.۴.۱ – رد استدلال
۹ – ۸. جزیه اهل کتاب
۹.۱ – رد استدلال
۱۰ – ۹. حلیت طعام اهل کتاب و ازدواج با آنان
۱۰.۱ – رد استدلال
۱۰.۲ – هدف از تشریع
۱۱ – ۱۰. برداشت کثرت گرایانه از سوره کافرون
۱۱.۱ – رد استدلال
۱۱.۲ – پاسخ تفسیری و روایی
۱۲ – ۱۱. کثرت شاهدان در قیامت
۱۲.۱ – رد استدلال
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
پاورپوینت کامل مستندات قرآنی تکثرگرایان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
مهم ترین مستندات قرآنی تکثرگرایی عبارتاند از:
۱. کثرت خدا خواسته
آنان با استناد به آیاتی همچون ۱۴۸ سوره بقره ؛ ۴۸ سوره مائده ؛ ۱۱۸-۱۱۹ سوره هود ؛ ۳۲ سوره روم و ۸ سوره شوری کثرت ادیان (پلورالیسم دینی) را خواست خداوند دانسته و گفته اند:
اولین کسی که بذر پلورالیسم را در جهان کاشت، خود خداوند بود که پیامبران مختلف فرستاد و بر هر کدام ظهوری کرد و هریک را در جامعه ای مبعوث کرد و بر ذهن و زبان هر یک تفسیری نهاد و بدین سان کوره پلورالیسم گرم شد.
[۳] صراط های مستقیم، ص ۱۸.
اکنون به بررسی آیات مورد استناد تکثرگرایان میپردازیم:
آیه اول
أ. «ولِکُلّ وِجهَهٌ هُوَ مُوَلّیها فَاستَبِقُوا الخَیرتِ…؛ و برای هر قومی قبله ای است که وی (خدا) آن را قبله آنان قرار داده است، پس در کارهای نیک بر یکدیگر پیشی گیرید…».
[۴] بقره/سوره۲، آیه۱۴۸.
استدلال اول
برای هر قومی وجهه ای از راه تقرب به خداوند نهاده شده و هرکس باید از همان راهی که در پیش روی اوست در نیکوکاری بر دیگری سبقت بگیرد
[۵] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰-۱۱، «وحدت متعالی ادیان».
و چون این راهها از سوی خداوند آمدهاند همگی تام و تماماند و میتوانند پیرو را به بالاترین حدّی که برایش ممکن است برسانند.
[۶] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰.
مسابقه ای که در آیه آمده در صورتی عادلانه تحقق مییابد که همه مردم از اوضاع و زمینه های یکسانی برای انجام مسابقه بهره مند باشند، پس هریک از ادیان الهی راه رسیدن به خداست.
[۷] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰.
رد استدلال اول
این برداشت از آیه پذیرفتنی نیست، زیرا این آیه که در میان آیات مربوط به قبله قرار گرفته، ادامه آیاتی است که استقبال مسلمانان به کعبه را تأیید و ادعای منکران را باطل میکند
[۸] الاساس فی التفسیر، ج ۱، ص ۳۱۷-۳۱۸.
[۹] التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۴۱.
[۱۰] نظم الدرر، ج ۱، ص ۲۷۱.
و پیامش این است که هر امتی قبله ای دارد یهودیان به سوی بیت المقدس ، مسیحیان به سوی ناصری ، زادگاه حضرت مسیح (علیه السلام) و مسلمانان به سوی کعبه ) و قبله خاص، رکنی ثابت در ادیان نیست، از این رو تحول قبله نمیتواند دستاویز طعن در نبوت و شریعت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) باشد.
[۱۱] تفسیر المنار، ج ۲، ص ۲۱-۲۲.
[۱۲] تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۳۲۷.
این آیه خواستار برچیده شدن بساط مجادله با یهودیان درباره قبله است و مسلمانان را به اهمیت دادن به مقاصد و پرداختن به اصلاح جامعه خویش توجه میدهد، از این رو در ادامه آیه به سبقت گرفتن بر یکدیگر در کارهای خیر فرمان میدهد.
[۱۳] تفسیر تسنیم، ج ۷، ص ۴۵۳.
بر پایه این تفسیر که مراد از وجهه (جهتی که انسان به آن رو میکند) قبله باشد، آیه ارتباطی به تکثرگرایی ندارد، چون ناظر به اختلاف انسانها در برگزیدن دین نیست.
استدلال دوم
برپایه احتمالی دیگر آیه بدین معناست که هرکس خط مشی و جهتی (دینی) دارد که خود آن را برگزیده است یا خداوند راهنما و مولّی او بدان راه است.
[۱۴] الصافی، ج ۱، ص ۲۰۰.
[۱۵] تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۳۲۷.
در صورت بازگشت ضمیر «هُوَ» به کل باز هم آیه مؤید کثرت گرایی نیست؛ اما اگر ضمیر به خدا باز گردد آیه بدین معناست که خداوند ضمن اینکه هیچکس را به انتخاب راهی خاص وا نمیدارد، راه کسی را نیز نمیبندد، بلکه برای آزمون، امکانات پیمودن راه خوبان و بدان را فراهم میکند: «کلا نُمد؛ هر دو (دسته) را مدد میبخشیم»،
[۱۶] اسراء/سوره۱۷، آیه۲۰.
پس هرکس راهی برگزیند خدا وسیله پیمودنش را فراهم میکند و خدا افزون بر آن، پیمودن راه را تسهیل نیز میکند.
[۱۷] لیل/سوره۹۲، آیه۵-۱۰.
رد استدلال دوم
بر پایه معنای دوم که وجهه به معنای شریعت باشد گرچه آیه درباره کثرت شرایع است، هیچ تأییدی برای تکثرگرایی دینی نیست، زیرا تنها بیانگر وضع مردمی است که هریک برای خود راهی را (به حق یا باطل) برگزیدهاند و خدا نیز برای آزمون، آنان را در راههایی که برگزیدهاند به پیش میبرد و پیمودن راه را برایشان آسان میکند؛ اما از حق یا باطل بودن راه برگزیده شده سخن نمیگوید.
رد حقانیت همه ادیان
اما استنتاج حقانیت ادیان از «فَاستَبِقُوا الخَیراتِ» بر پایه لزوم عادلانه بودن مسابقه، جای شگفتی دارد، زیرا :
اولا : خدای سبحان در قرآن ، خط آغاز مسابقه را شریعت محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دانسته که بارها به آن دعوت کرده است، پس شرط حضور در مسابقه خیرات، پذیرش شریعت ختمیه است و منکران آن، اصلا در شمار مسابقه دهندگان نیستند، پس خطاب آیه به حاضران در مسابقه یعنی مسلمانان است.
ثانیاً : اگر عادلانه بودن مسابقه ایجاب میکند که همه در یک خط باشند و در نتیجه هریک از ادیان الهی راه رسیدن به خداست، نباید این نتیجه را به ادیان الهی منحصر دانست؟ بر پایه استدلال یاد شده همه افراد بشر پیرو هر آیینی باشند باید مرامشان بر حق باشد و گرنه مسابقه عادلانه نخواهد بود! چنین نتیجه ای را دست کم هیچ کثرت گرای مسلمانی نمیپذیرد، بنابراین مخاطبان آیه مسلمانان اند.
حتی اگر دعوت آیه را عام و شامل پیروان سایر ادیان نیز بدانیم، می تواند بدین معنا باشد که پیروان دیگر ادیان در صورت رو نیاوردن به شریعت کامل، از باب حداقل، راه خیرات و احسان را در پیش گیرند؛ مانند دعوت اهل کتاب به اصل مشترک ادیان ابراهیمی یعنی توحید .
[۱۸] آل عمران/سوره۳، آیه۶۴.
آیه دوم
ب. «لِکُلّ جَعَلنا مِنکُم شِرعَهً ومِنهاجًا ولَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَکُم اُمَّهً واحِدَهً ولکِن لِیَبلُوَکُم فی ما ءاتکُم فَاستَبِقُوا الخَیرتِ…؛ برای هریک از شما (امت ها) شریعت و راهی روشن قرار دادهایم و اگر خدا میخواست شما را یک امت قرار میداد؛ ولی (خواست) تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید، پس در کارهای نیک بر یکدیگر سبقت گیرید…».
[۱۹] مائده/سوره۵، آیه۴۸.
خداوند خود خواسته است که ادیان متعدد وجود داشته باشند و تعدد ادیان امری تصادفی نیست.
[۲۰] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰-۱۱، «وحدت متعالی ادیان».
کثرتی که ما اکنون با آن مواجهیم در حقیقت راههایی گوناگون است که خداوند به سوی خود قرار داده است… و چون این راهها از سوی خداوند است همگی تام و تمام اند.
[۲۱] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰.
رد استدلال
در پاسخ این استناد باید گفت که احتمال نخست در تفسیر آیه این است که اگر خدا میخواست با اکراه همه انسانها را به دین حق وا میداشت؛ اما مشیت او بر ایمان اجباری آدمیان نیست و این اعطای آزادی در انتخاب راه به معنای به رسمیت شناختن راهها در عرض هم نیست، چنان که در آیه ای دیگر تنها نشان دادن راه را بر عهده خدا دانسته است:
«وعَلَی اللّهِ قَصدُ السَّبیلِ ومِنها جائِرٌ ولَو شاءَ لَهَدکُم اَجمَعین؛ و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخی از آن (راه ها) کژ است و اگر (خدا) می خواست مسلماً همه شما را هدایت میکرد»،
[۲۲] نحل/سوره۱۶، آیه۹.
[۲۳] رعد/سوره۱۳، آیه۳۱.
[۲۴] یونس/سوره۱۰، آیه۹۹.
[۲۵] سجده/سوره۳۲، آیه۱۳.
بنابراین مشیت در «وَلَوْ شاءَ اللّهُ» تکوینی است نه تشریعی؛ یعنی خدا نمیخواهد با اکراه مردم را به سوی دین واحد سوق دهد؛ اما اینکه کدام دین بر حق است؟ این آیه در مقام بیان آن نیست.
[۲۶] مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۱۴.
دو تفسیر
ابن عباس آیه را چنین تفسیر کرده است: اگر خدا میخواست شریعت از حضرت آدم (علیهالسلام) تا پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یکی بیش نبود و نسخ و تبدّل در شریعت راه نداشت؛ ولی خدا چنین نخواست.
[۲۷] مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۱۴.
علامه طباطبایی نیز همین تفسیر را برگزیده و تعلیل مبسوط تری برای آن ارائه کرده است.
[۲۸] المیزان، ج ۵، ص ۳۵۲-۳۵۳.
بر اساس این دو تفسیر، آیه بر تکثرگرایی دینی دلالت ندارد، بلکه برخی شواهد داخلی این آیه و آیات پیشین نادرستی این برداشت را نشان میدهند؛ مانند وصف « مُهَیْمن بودن قرآن بر کتب آسمانی پیشین» که در همین آیه آمده و به نسخ احکام فرعی کتب پیشین ناظر است
[۲۹] المیزان، ج ۵، ص ۳۴۸.
.
همچنین در آیات قبلی خداوند به رسول خود درباره ایمان نیاوردن کافران اهل کتاب تسلی میدهد
[۳۰] مائده/سوره۵، آیه۴۱.
که نافی تکثرگرایی دینی است.
آیه سوم
ج. «ولَو شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النّاسَ اُمَّهً واحِدَهً ولا یَزالونَ مُختَلِفین اِلاّ مَن رَحِمَ رَبُّکَ ولِذلِکَ خَلَقَهُم…؛ و اگر پروردگار تو میخواست قطعاً همه مردم را امتی واحد قرار میداد، در حالی که پیوسته در اختلاف اند، مگر کسانی که پروردگار تو، به آنان رحم کرده و برای همین ( رحمت ) آنان را آفریده است».
[۳۱] هود/سوره۱۱، آیه۱۱۸-۱۱۹.
انسان در عین اجتماعی بودن، اهل تفرقه است و به آن تمایل فطری دارد و خداوند میدانست که هر گروهی دلبسته ایمان خود خواهد شد و رها کردن آن برایشان دشوار است.
[۳۲] بینات، ش ۱۷، ص ۱۷۱-۱۷۳، «قرآن و الهیات جهانی».
رد استدلال
پاسخ این است که در قرآن کریم ، آیات فراوانی انسان را به وحدت دعوت و از تفرقه و اختلاف مذموم مانند اختلاف در دین نهی میکنند
[۳۳] بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.
[۳۴] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.
[۳۵] آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.
[۳۶] آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۵.
[۳۷] انعام/سوره۶، آیه۱۵۳.
[۳۸] انعام/سوره۶، آیه۱۵۹.
و عدم پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب را بر اثر حسد ،
[۳۹] بقره/سوره۲، آیه۱۰۹.
استکبار
[۴۰] بقره/سوره۲، آیه۸۷.
و ستم
[۴۱] بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.
[۴۲] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.
آنان میدانند نه «تمایل فطری به اختلاف» و «دلبستگی به ایمان خود».
پیام آیه ۱۱۸ سوره هود نیز این است که اگر خدا میخواست همه مردم را در دینداری همسو قرار میداد و مردم به فرقه های گوناگون دینی قسمت نمیشدند؛ ولی چون مشیت (تکوینی) او بر پیراستن جامعه از اختلاف دینی تعلق نگرفته، مردم پیوسته در اختلافاند و تنها کسانی از تفرقه میرهند که مشمول رحمت (هدایت) الهی قرار گیرند و خدای رحیم ، آدمیان را برای رحمت آفریده است.
این آیه گرچه بر « تکثر ادیان » دلالت دارد، بر «حقانیت ادیان متکثر» دلالت ندارد، بلکه با مذمت از اختلاف در دین تکثرگرایی دینی را نفی میکند.
آیه چهارم
د. «کُلُّ حِزب بِما لَدَیهِم فَرِحون؛ هر حزبی بدانچه نزد آن هاست دلخوش اند».
[۴۳] روم/سوره۳۰، آیه۳۲.
برداشت تکثرگرایانه از این آیه
[۴۴] بینات، ش ۱۷، ص ۱۷۳.
نیز ناتمام است، زیرا این آیه و آیه قبلی آن به صراحت از تفرقه در دین نهی میکنند و آن را از اوصاف مشرکان : «ولا تَکونوا مِنَ المُشرِکین مِنَ الَّذینَ فَرَّقوا دینَهُم وکانوا شِیَعًا کُلُّ حِزب…» و همچنین آن را معلول پیروی ستمگران از هواهای نفسانی میدانند: «بَلِ اتَّبَعَ الَّذینَ ظَلَموا اَهواءَهُم بِغَیرِ عِلم… فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا…… ولا تَکونوا مِنَ المُشرِکین مِنَ الَّذینَ فَرَّقوا دینَهُم…»
[۴۵] روم/سوره۳۰، آیه۲۹-۳۲.
نه الهام و تمایل فطرت الهی و چون هواهای نفسانیْ متفرق و ناپایدارند، دین برخاسته از آنها نیز بی ثَبات و متفرق خواهد بود.
[۴۶] المیزان، ج ۱۶، ص ۱۸۲.
آیه پنجم
ه. «ولَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَهُم اُمَّهً واحِدَهً ولکِن یُدخِلُ مَن یَشاءُ فی رَحمَتِهِ والظّلِمونَ ما لَهُم مِن وَلیّ ولا نَصیر؛ و اگر خدا میخواست قطعاً آنان را امتی یگانه میگردانید؛ ولی هرکه را بخواهد به رحمت خویش درمی آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری».
[۴۷] شوری/سوره۴۲، آیه۸.
این آیه به شهادت سیاق، ناظر به معاد و دارای دو محور اصلی است:
یک. اگر خدا میخواست مردم را یکسان قرار میداد و در قیامت به دو دسته بهشتی و دوزخی قسمت نمیشدند که در این صورت به انذار و وحی و رسالت نیز نیاز نبود.
دو. خدا چنین مشیتی ندارد و سنت الهی بر یاری یک گروه تا رساندن به بهشت و رها کردن گروهی (ظالمان) بدون دوست و یاور است.
این آیه نیز گرچه به «تکثر ادیان» نظر دارد، در تأیید «حقانیت ادیان متکثر» سخنی ندارد، بلکه با تقسیم انسانها به دو گروه بهشتی و دوزخی در آیه قبل و به برخورداران از رحمت الهی و ستمگران بی دوست و یاور در این آیه، به کسانی هم اشاره دارد که از پذیرش دین حق ، سر باز زدند و این نفی تکثرگرایی دینی است.
تناقض
شایان گفتن است که برخی تکثرگرایان از یک سو کثرت گرایی را به خداوند مستند کرده، بر این باورند که خدا اولین کسی است که بذر پلورالیسم را در جهان کاشت.
[۴۸] صراط های مستقیم، ص ۱۸.
قرآن کریم را نیز منادی پلورالیسم دانسته، به آیاتی از آن برای تثبیت کثرت گرایی استناد میکنند
[۴۹] صراط های مستقیم، ص ۲۷.
و از سوی دیگر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را انحصارگرا و غیر پلورالیست و حتی مبلغ بر ضد پلورالیسم دینی برمی شمارند
[۵۰] صراط های مستقیم، ص ۱۴۰-۱۴۱.
؛
ولی با توجه به تصریح قرآن به اسوه بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
[۵۱] احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.
با این پرسش مواجه شدهاند که چگونه حصرگرایی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با تکثر گرایی پیروان سازگار است، لذا برای برون رفت از تنگنای این اشکال، حصر گرایی را از «احکام اختصاصی» پیامبران (علی نبینا وآله و علیهم السلام) دانسته اند.
[۵۲] صراط های مستقیم، ص ۱۸۷.
رد استدلال
در پاسخ باید گفت گرچه قرآن کریم تکثر گرایی اجتماعی (همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان دیگر ادیان) را با حدودی خاص میپذیرد و پلورالیسم نجات (رستگاری پیروان دیگر ادیان در جهان دیگر) را نیز درباره جاهلان قاصر و مستضعفان فکری میپذیرد ( تکثرگرایی نجات ) ولی هرگز منادی تکثرگرایی دینی (حقانیت همه یا مجموعه ای از ادیان در عصر واحد) نیست و اسوه بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز در همه عقاید، اخلاق و اعمال آن حضرت جریان دارد و اختصاصات نبوی باید با دلیل خاص ثابت شوند و گرنه اصل اولی بر اسوه بودن آن حضرت است.
[۵۳] پلورالیسم دینی از منظر قرآن کریم، ص ۶۸-۷۱.
۲. صراط های مستقیم
قرآن کریم در آیاتی صراط مستقیم را بدون الف و لام تعریف و به صورت نکره آورده؛ مانند آیات ۴۳ سوره زخرف ؛ ۴ سوره یس و ۲ سوره فتح .
کثرت گرایان از نکره بودن واژه صراط تعدد آن را برداشت کرده و برای تأیید پلورالیسم دینی به آنها استناد کرده اند.
[۵۴] صراط های مستقیم، ص ۲۷.
رد استدلال
در پاسخ باید گفت صراط مستقیم در فرهنگ قرآن ، بزرگراهی پیراسته از انحراف و مصداق آن «دین قیّم» یعنی دینی است که هم خود برپا ایستاده است و هم دیگران را برپا میدارد: «قُل اِنَّنی هَدنی رَبّی اِلی صِرط مُستَقیم دینًا قِیَمًا مِلَّهَ اِبرهیمَ حَنِیفًا؛ بگو: آری، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است: دینی پایدار، آیین حضرت ابراهیم حقگرای…».
[۵۵] انعام/سوره۶، آیه۱۶۱.
در قرآن همه جا کلمه صراط به صورت مفرد به کار رفته است. در آیه ۸۶ سوره اعراف نیز که با کلمه «کلّ» تعدد آن مطرح شده: «ولا تَقعُدوا بِکُلِّ صِرط؛ بر سر هر راهی ننشینید» به گفته برخی مفسران از جمله علامه طباطبایی اشاره است به رفتار مردم مَدْیَن که بر سر راه مؤمنان به شعیب مینشستند و آنان را تهدید میکردند
[۵۶] راهنما، ج ۶، ص ۱۲۰.
[۵۷] مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۸۸-۶۸۹.
[۵۸] المیزان، ج ۸، ص ۱۸۸.
و به معنای مسیرها و راه های زمینی است، چنان که در آیه ۲۲ سوره ملک به همین معنا آمده است، بنابراین خداوند در قرآن بیش از یک صراط مستقیم را به خود نسبت نداده؛ اما سُبُل فراوانی را برای خود برشمرده است.
[۵۹] المیزان، ج ۱، ص ۳۱-۳۲.
[۶۰] تسنیم، ج ۱، ص ۴۶۶-۴۶۸.
[۶۱] تسنیم، ج ۱، ص ۴۸۵-۴۸۶.
اما نکره آمدن تعبیر «صراط مستقیم» در قرآن نشان ابهام و عدم تعین واقعی آن نیست تا با تعدد همراه باشد و پلورالیسم دینی را تأیید کند، بلکه نکره بودن آن در برخی موارد برای دلالت بر تفخیم است.
[۶۲] المیزان، ج ۱۷، ص ۶۲-۶۳.
حتی در صورت افاده تعدد، می تواند ناظر به عصرهای متعددی باشد که هر یک صراط مستقیم خاص خود ( شریعت ) را میطلبد نه صراط مستقیم واحد الهی ( دین ).
کاربردهای صراط مستقیم
برخی مفسران کاربردهای گوناگون صراط مستقیم در قرآن را چنین تبیین کرده اند:
أ. در نظام تکوین هر موجود عینی راه تکاملی ویژه ای دارد که همان، صراط مستقیم خاص آن است.
[۶۳] هود/سوره۱۱، آیه۵۶.
ب. در نظام تشریع هر پیامبری در عصر خود منهاج و شریعتی آورده که صراط مستقیم آن روزگار و در همان مقطع خویش بر حق و حجت بوده است (کثرت طولی نه عرضی) و قرآن در این گونه موارد صراط را به صورت نکره (موصوفه) یاد میکند.
[۶۴] بقره/سوره۲، آیه۲۱۳.
ج. در نظام تشریع و برای پیامبر و امت و عصر خاص همان گونه که دین (خطوط کلی اعتقاد، اخلاق، فقه و حقوق) واحد است شریعت و منهج نیز واحد است و در این گونه موارد قرآن کریم صراط را به صورت معرفه یاد میکند
[۶۵] حمد/سوره۱، آیه۶.
[۶۶] انعام/سوره۶، آیه۱۵۳.
[۶۷] تسنیم، ج ۷، ص ۳۰۱-۳۰۳.
،
بنابراین نکره آمدن صراط اگر بر کثرت نیز دلالت کند ناظر به کثرت طولی شرایع است نه کثرت عرضی آنها و مدعای کثرت گرایان را تأیید نمیکند. علامه طباطبایی ذیل آیه ۱۴۲ سوره بقره نکره آمدن صراط را از آن رو میداند که به اختلاف امتها در استعدادهایشان برای هدایت و رهیابی به سوی کمال و سعادت مختلف میشود.
[۶۸] المیزان، ج ۱، ص ۳۱۹.
۳. کفایت توحید و عمل صالح
کثرت گرایان با استناد به آیاتی مانند ۶۲، ۱۱۲ و ۱۷۷ سوره بقره؛ ۶۴ سوره آل عمران ؛ ۶۹ سوره مائده و ۱۳ سوره حجرات مدعی شدهاند که معیار حقانیت دین و نجات انسان، تنها ایمان به خدا و جهان آخرت و همچنین عمل صالح است و همه ادیان دربردارنده این دو رکن بر حق و نجات بخش اند.
[۶۹] بینات، ش ۱۷، ص ۱۷۷، «قرآن و الهیات جهانی».
[۷۰] هفت آسمان، ش ۱، ص ۱۰، «وحدت متعالی ادیان».
اکنون به بررسی استدلال هایشان میپردازیم:
آیه اول
أ. «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والنَّصری والصّبِینَ مَن ءامَنَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ وعَمِلَ صلِحًا فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون؛ در حقیقت کسانی که (به اسلام) ایمان آورده و کسانی که یهودی شدهاند و ترسایان و صابئان ، هرکس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد».
[۷۱] بقره/سوره۲، آیه۶۲.
این آیه و همچنین آیه ۶۹ سوره مائده که با اندکی تفاوت همانندند، راه نجات را به پیروان ادیان مینمایانند. مراد از «الَّذینَ ءامَنوا» به قرینه تقابل با «والَّذینَ هادوا…» مسلمانان اند، اعم از حقیقی و ظاهری. گروه های سه گانه یهودیان، مسیحیان و صابئان نیز در آیه نام برده شده اند.
آراء مفسران
مفسران در تفسیر این آیه آرای گوناگونی دارند:
یک. بر پایه شأن نزولی
[۷۲] مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۶۰.
[۷۳] جامع البیان، ج ۱، ص ۲۵۴-۲۵۵.
ناظر به رستگاری هر امتی در عصر پیامبر خویش است.
[۷۴] نمونه، ج ۱، ص ۲۸۴.
[۷۵] روح المعانی، ج ۱، ص ۲۷۹.
[۷۶] فی ظلال القرآن، ج ۱، ص ۷۵.
فخر رازی این تفسیر را به ابن عباس نسبت داده است.
[۷۷] التفسیر الکبیر، ج ۳، ص ۵۳۶.
[۷۸] فتح القدیر، ج ۱، ص ۱۱۱.
برخی مفسران در رد این تفسیر گفته اند: گرچه هدایت یافتگی و نجات مؤمنان صالح از امت های پیشین درست است؛ ولی رسالت قرآن تعیین تکلیف درباره گذشتگان نیست، بلکه با اِخباری به داعی انشاء و با دعوتی عمومی مسلمانان ظاهری و پیروان سایر ادیان را به اسلام واقعی فرا میخواند.
[۷۹] دین شناسی، جوادی آملی، ص ۲۲۶.
دو. پیروان دیگر ادیان اگر مؤمنان واقعی باشند و در برابر کتاب آسمانی خود که از ظهور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خبر داده تسلیم شوند، به آن حضرت میگرایند و آن گاه مشمول وعده های آیه قرار میگیرند.
[۸۰] نمونه، ج ۱، ص ۲۸۴.
این تفسیر نیز با استناد به برخی نکات ادبی مردود شمرده شده است.
[۸۱] دین شناسی، جوادی آملی، ص ۲۲۷.
سه. مراد جاهلان قاصر از پیروان ادیان پیشیناند که بر اساس اصول اخلاقی میزیسته اند.
[۸۲] دین شناسی، جوادی آملی، ص ۲۲۷.
این تفسیر نیز چنین نقد شده که جاهل قاصر «معذور» است نه «مأجور»، در حالی که در آیه سخن از اجر به میان آمده است.
[۸۳] دین شناسی، جوادی آملی، ص ۲۲۷.
چهار. آیه در مقام بیان اصلی کلی است که هدایت یافتگی و نجات در گرو عناوین ادیان و مکاتب نیست و ایمان ظاهری بدون نفوذ آن در قلب و عمل صالح مشکلی را حل نمیکند، بلکه میزان، ایمان واقعی و عمل صالح است. این تفسیر در المیزان
[۸۴] المیزان، ج ۱، ص ۱۹۳.
و تسنیم
[۸۵] تسنیم، ج ۵، ص ۲۹.
[۸۶] تسنیم، ج ۵، ص ۳۵.
[۸۷] تسنیم، ج ۵، ص ۳۸.
برگزیده شده و پیام کلی آیه را دفع توهم ملاک بودن عناوین ادیان و مکاتب و تبیین معیار حقیقی هدایت و نجات دانسته اند. به باور این دو مفسر، ایمان واقعی و عمل صالح در عصر حاضر جز در اسلام محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یافت نمیشود.
رد تکثرگرایی دینی
برداشت تکثرگرایی دینی از آیه به ادله زیر مردود است:
نیامدن واو عطف پس از عناوین چهارگانه «الَّذینَ ءامَنوا»، «والَّذینَ هادوا»، «النصاری» و «الصابئین».
[۸۸] تسنیم، ج ۵، ص ۳۸.
بر اساس مدعای کثرت گرایان باید آیه چنین باشد: «مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، صابئان و هرکسی که به خدا و روز…».
گروه های چهارگانه به علاوه دو گروه مجوس و مشرکان در آیه ۱۷ سوره حجّ مطرح شدهاند و داوری میان آنان و حکم به حقانیت گروه بر حق و ابطال باطل گرایان (با توجه به واژه «یَفْصِلُ») به قیامت واگذار شده است.
[۸۹] المیزان، ج ۱۴، ص ۳۵۷-۳۵۹.
دست کم بر پایه برخی تفسیرها از تکثر گرایی دینی جایگاهی برای «حکم به حقانیت برخی و ابطال باطل گرایان» نمی ماند.
نیامدن واژه «منهم» با اینکه در این گونه موارد باید ضمیری از صله به موصول بازگردد.
[۹۰] المیزان، ج ۱، ص ۱۹۳.
تحریف کتب آسمانی پیشین در آیاتی آمده است
[۹۱] بقره/سوره۲، آیه۷۵.
[۹۲] بقره/سوره۲، آیه۷۹.
[۹۳] آل عمران/سوره۳، آیه۷۸.
[۹۴] آل عمران/سوره۳، آیه۹۳-۹۴.
[۹۵] مائده/سوره۵، آیه۱۵.
و کتاب محرّف نمیتواند راهنمای ایمان و عمل صالح باشد، چنان که وضع موجود تورات و انجیل بهترین شاهد است، زیرا مشحون از مطالب شرک آمیزند.
قرآن، مخالفت با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را موجب کفر و اهل کتاب را «کافر» می داند و گاه به آنان وعده عذاب و گاه فرمان جنگ با آنان میدهد،
[۹۶] بقره/سوره۲، آیه۴۰-۴۱.
[۹۷] بقره/سوره۲، آیه۸۹.
[۹۸] بقره/سوره۲، آیه۱۰۵.
[۹۹] بقره/سوره۲، آیه۱۰۹.
[۱۰۰] آل عمران/سوره۳، آیه۳۲.
[۱۰۱] آل عمران/سوره۳، آیه۷۰.
[۱۰۲] نساء/سوره۴، آیه۱۴.
[۱۰۳] نساء/سوره۴، آیه۴۷.
[۱۰۴] مائده/سوره۵، آیه۱۷.
[۱۰۵] مائده/سوره۵، آیه۷۲-۷۳.
[۱۰۶] توبه/سوره۹، آیه۲۹-۳۰.
در حالی که بر اساس تکثرگرایی دینی تسلیم نشدن در برابر آیین خاص و حتی معارضه با آن موجب کفر نمیشود. روشن است که کافر عمل صالح ندارد.
[۱۰۷] نور/سوره۲۴، آیه۳۹.
آیاتی از قرآن، اهل کتاب را به اسلام فرا میخوانند و آنان را بر عدم پذیرش آن نکوهش میکنند.
[۱۰۸] بقره/سوره۲، آیه۴۱.
[۱۰۹] آل عمران/سوره۳، آیه۷۰-۷۱.
[۱۱۰] مائده/سوره۵، آیه۱۹.
آیاتی نیز پذیرش اسلام را شرط هدایت یافتگی اهل کتاب میدانند.
[۱۱۱] بقره/سوره۲، آیه۱۳۷.
[۱۱۲] آل عمران/سوره۳، آیه۲۰.
[۱۱۳] آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.
[۱۱۴] آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۰.
[۱۱۵] مائده/سوره۵، آیه۶۵.
[۱۱۶] اعراف/سوره۷، آیه۱۵۸.
حکم به کفر مخالفان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، وعده عذاب به مخالفان آن حضرت، فرمان جنگ با اهل کتاب، فراخواندن آنان به اسلام و مشروط ساختن هدایت آنان به پذیرش اسلام، هیچ یک با تکثرگرایی دینی سازگاری ندارد.
آیه دوم
ب. «بَلی مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وهُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ اَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون؛ آری، هرکس که خود را با تمام وجود به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد پس مزد وی نزد پروردگار اوست و بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد».
[۱۱۷] بقره/سوره۲، آیه۱۱۲.
رد استدلال
این آیه نیز تکثرگرایی دینی را تأیید نمیکند، زیرا :
یک. آیه مورد بحث باید در کنار آیات مربوط به کتب آسمانی پیشین، و اهل کتاب (مخالفان پیامبر اکرم)، دیده شود تا معنای اصیل خود را بازیابد و به تفسیر به رأی که در باره آن وعید آتش دوزخ داده شده
[۱۱۸] الصافی، ج ۱، ص ۳۵.
[۱۱۹] عوالی اللئالی، ج ۴، ص ۱۰۴.
نینجامد.
دو. برشمردن معیار حقانیت و عامل نجات در این آیه، مصداق آن را ثابت نمیکند؛ ادعای حقانیت راه پیروان ادیان پیشین با تمسک به این آیه از قبیل «تمسک به عام در شبهه مصداقیه خود عام» است که درست نیست.
سه. با توجه به آیه پیشین
[۱۲۰] بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.
که درباره ادعای انحصار بهشت به یهودیان و مسیحیان است: «وقالوا لَن یَدخُلَ الجَنَّهَ اِلاّ مَن کانَ هودًا اَو نَصری» و واژه «بَلی» در این آیه که برای ابطال مدعای مطرح شده است، این آیه در پی ردّ توهم آنان است و هدایت را در گرو اسلام راستین و عمل صالح میداند.
[۱۲۱] المیزان، ج ۱، ص ۲۵۸.
چهار. «اسلامِ وجه» در برابر خدا: «بَلی مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ» و «احسان» که دو شرط محوری هدایت و نجاتاند جز با تسلیم در برابر شریعت ختمیه که حجت عصر کنونی است محقق نخواهند شد و کسانی که معیار حقانیت را از این گونه آیات جست و جو میکنند تفسیر این گونه آیات را نیز باید از خود قرآن بخواهند و «تسلیم» و «احسان» تفسیر شده در شریعت ختمیه را معیار بدانند.
مراد از احسان در این آیه (الاتیان بفعل حَسَن: انجام دادن کار نیک) همان عمل صالح است که در آیات ۶۲ سوره بقره و ۶۹ سوره مائده آمده و بدون ایمان و هماهنگی با حجت عصر یعنی حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حاصل نخواهد شد.
پنج. توجه به آیات قبلی و بعدی، نادرستی برداشت کثرت گرایان از این آیه را نشان میدهد، زیرا آیات ۱۰۵ تا ۱۲۳ بخشی از اوهام و خرافات بی پایه اهل کتاب را به میزان نقد میگذارند و از آنان در کنار مشرکان با وصف «الَّذینَ کَفَرُوا» (آیه ۱۰۵) یاد میکنند و در فضا و سیاق مذمت و تکفیر اهل کتاب چگونه آیه ای حقانیت و نجات بخشی آیین آنان را ثابت میکند؟ در این آیات از راه اهل کتاب به «أهواء» ( هوا و هوس ) و از راه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به « علم » تعبیر شده است. (آیه ۱۲۰)
آیه سوم
ج. «لَیسَ البِرَّ اَن تُوَلّوا وُجوهَکُم قِبَلَ المَشرِقِ والمَغرِبِ ولکِنَّ البِرَّ مَن ءامَنَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ والمَلئِکَهِ والکِتبِ والنَّبِیّینَ…؛ نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد…».
[۱۲۲] بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.
رد استدلال
در پاسخ به برداشت کثرت گرایانه از این آیه، افزون بر نقدهای گذشته باید گفت:
اولاً پس از تحویل قبله ، اهل کتاب به طعن بر مسلمانان پرداختند و آنان را محروم از خیر و برّ دانستند. خدای متعالی با این آیه به آنان پاسخ داد
[۱۲۳] المیزان، ج ۱، ص ۴۲۸.
، بنابراین تعبیر «رو کردن به سوی مشرق و مغرب» تعبیری نمادین از برگزیدن دین خاص نیست تا مؤید تکثرگرایی دینی باشد، بلکه پیام محوری آن نفی تلازم میان بِرّ و توجه به شرق و غرب (قبله خاص) است؛ برّ، در امتثال فرمان جامع خداست نه صِرف رو کردن به قبله خاص. از نفی تلازم میان بِرّ و رو کردن به شرق و غرب، تکثرگرایی دینی ثابت نمیشود.
شایان ذکر است که ایمان به کتاب های آسمانی پیشین و همه پیامبران الهی از آموزه های اسلام است؛ بدین معنا که مسلمان باید نبوت و رسالت هر پیامبر در عصر خاص خود را باور داشته باشد (کثرت طولی نه عرضی).
ثانیاً قرآن در آیاتی دیگر، اهل کتاب را فاقد ارکان و شرایط برّ می داند؛ ارکانی مانند ایمان توحیدی،
[۱۲۴] توبه/سوره۹، آیه۳۰.
ایمان درست به فرشتگان و دشمنی نکردن با آنان،
[۱۲۵] بقره/سوره۲، آیه۹۷-۹۸.
ایمان جامع به همه پیامبران الهی و خودداری از ایذاء و قتل آنان،
[۱۲۶] بقره/سوره۲، آیه۶۱.
[۱۲۷] بقره/سوره۲، آیه۷۵-۷۶.
[۱۲۸] بقره/سوره۲، آیه۷۸.
[۱۲۹] بقره/سوره۲، آیه۹۱.
[۱۳۰] بقره/سوره۲، آیه۹۹-۱۰۱.
[۱۳۱] بقره/سوره۲، آیه۱۰۴.
[۱۳۲] بقره/سوره۲، آیه۱۰۹.
[۱۳۳] بقره/سوره۲، آیه۱۱۹-۱۲۰.
[۱۳۴] بقره/سوره۲، آیه۱۴۳-۱۴۶ و….
وفا به عهد و پیمان
[۱۳۵] بقره/سوره۲، آیه۱۰۰-۱۰۱.
[۱۳۶] نساء/سوره۴، آیه۱۵۵.
[۱۳۷] مائده/سوره۵، آیه۱۳.
[۱۳۸] طه/سوره۲۰، آیه۸۶.
و صبر.
[۱۳۹] بقره/سوره۲، آیه۶۱.
[۱۴۰] تسنیم، ج ۹، ص ۹۳-۹۷.
آیه چهارم
د. «قُل یاَهلَ الکِتبِ تَعالَوا اِلی کَلِمَه سَواء بَینَنا وبَینَکُم اَلاَّ نَعبُدَ اِلاَّ اللّهَ ولا نُشرِکَ بِهِ شیًا ولا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا اَربابًا مِن دونِ اللّهِ فَاِن تَوَلَّوا فَقولوا اشهَدوا بِاَنّا مُسلِمون؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم: که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعض دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد، پس اگر (از این پیشنهاد) اِعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم (نه شما)».
[۱۴۱] آل عمران/سوره۳، آیه۶۴.
سه تفسیر
این آیه سه گونه میتواند تفسیر شود که هیچیک مؤید تکثرگرایی دینی نیست:
یک. آیه، پیروان کتب آسمانی پیشین را به پذیرش اسلام محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دعوت میکند، زیرا :
اولاً «تعالوا» از ریشه علوّ (بلندی) برای دعوت به تعالی و بدین معناست که اهل کتاب از حضیض شرک به بلندای توحید فرا خوانده شده اند.
ثانیاً توحید خالص عبادی و ربوبی که محور دعوت آیه است در تعالیم قرآن یافت میشود نه در کتب محرّف یهود و ترسا و پذیرش حقیقی این دعوت مستلزم قبول اسلام است.
ثالثاً آیه تعریضی است به کسانی که دیگران را به جای خدا « ارباب » برگزیده و ربوبیت آنها را پذیرفته اند؛ مانند مسیحیان: «اِتَّخَذوا اَحبارَهُم ورُهبنَهُم اَربابًا مِن دونِ اللّهِ والمَسیحَ ابنَ مَریَمَ وما اُمِروا اِلاّ لِیَعبُدوا اِلهًا واحِدًا…؛ اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر حضرت مریم را به جای خدا به الوهیت گرفتند، با اینکه مأمور نبودند جز اینکه خدایی یگانه را بپرستند…».
[۱۴۲] توبه/سوره۹، آیه۳۱.
رابعاً ذیل آیه: «تَوَلَّوا» دلالت دارد که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پیروانش بر دین خدا پسندند (اسلام) و دیگران از دین مرضی بی بهره اند.
[۱۴۳] المیزان، ج ۳، ص ۲۵۰.
اگر دین اهل کتاب بر حق و مورد تأیید است آنان از چه چیزی تولّی کرده و روی گردانده اند؟
خامساً در برخی نامه های رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به سران سیاسی و مذهبی در سال ششم هجری این آیه در کنار دعوت صریح به اسلام آمده است: «فانی أدعوک بدعایه الإسلام؛ أسلم تسلم…
«یاَ اهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلی کَلِمَه…»؛ تو را به دعوت اسلام (کلمه شهادت) فرا میخوانم؛ اسلام بیاور تا سالم بمانی…. ای اهل کتاب!…».
[۱۴۴] مکاتیب الرسول، ج ۲، ص ۳۸۸.
[۱۴۵] الدرالمنثور، ج ۲، ص ۴۰.
[۱۴۶] صحیح البخاری، ج ۱، ص ۴.
[۱۴۷] مکاتیب الرسول، ج ۲، ص ۳۹۰.
سادساً امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر «کَلِمَه» در این آیه فرموده اند: شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و… است.
[۱۴۸] البرهان، ج ۱، ص ۶۳۹.
دو. اهل کتاب اگر از پذیرش آیین حق سر باز میزنند دست کم به اصل توحید پایبند باشند و آن رابه شرک نیالایند؛ یعنی دعوت به مشترکات.
[۱۴۹] مجمع البیان، ج ۱، ص ۷۶۶-۷۶۷.
[۱۵۰] الصافی، ج ۱، ص ۳۴۵.
[۱۵۱] المیزان، ج ۳، ص ۱۵.
[۱۵۲] المیزان، ج ۳، ص ۲۶۶-۲۶۷.
[۱۵۳] الدرالمنثور، ج ۲، ص ۴۰.
سه. آیه میتواند ناظر به کثرت گرایی اجتماعی (تولرانس) و بدین معنا باشد که مسلمانان و اهل کتاب میتوانند در پرتو اصل مشترک توحید، همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند.
شایان ذکر است که آیات پیشین حجت را بر اهل کتاب تمام کرده، کسانی را که پس از اتمام حجت حق را نمیپذیرند «مفسد» می داند (آیه ۶۳) و آنان را به مباهله فرا میخواند (آیه ۶۱) و آیات بعدی اهل کتاب را «کافر به آیات خدا» می نامد و از درآمیختن حق به باطل و کتمان حق با وجود آگاهی به حقانیت اسلام از سوی آنان انتقاد میکند (آیات ۷۰-۷۱) و چنین سیاقی هیچ مجالی برای برداشت کثرت گرایانه باقی نمیگذارد. اگر آیین های اهل کتاب در عرض اسلام بود، دعوت به مباهله، تکفیر و مذمت جایگاهی نداشت.
آیه پنجم
ه. «یاَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقنکُم مِن ذَکَر واُنثی وجَعَلنکُم شُعوبًا وقَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقکُم…؛ ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابلی حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست».
[۱۵۴] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.
برخی کثرت گرایان دینی پنداشتهاند که از جمع بین آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 