پاورپوینت کامل مرحوم حاج حسن الهی ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مرحوم حاج حسن الهی ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرحوم حاج حسن الهی ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مرحوم حاج حسن الهی ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
سیدمحمدحسن الهی طباطبایی
سید محمدحسن الهی طباطبایی، فرزند حاج میرزا محمد آقای قاضی طباطبایی، برادر علامه طباطبایی، و از شاگردان آیتالله حاج سید علی قاضی طباطبایی بودند. وی عالمی ربانی و عارف متشرع و در ردیف دانشورانی است که چراغ هدایت و فضیلت را برافراشت.
فهرست مندرجات
۱ – فرازهای فضیلت
۲ – دوران کودکی و نوجوانی
۲.۱ – یتیمی محمدحسن
۲.۲ – تحصیلات ابتدایی
۳ – تحصیلات علوم دینی
۴ – مکاشفات
۵ – تدریس در تبریز و قم
۶ – خُلق و خوی
۶.۱ – صبر و استقامت
۶.۲ – در کلام برادر
۶.۳ – در کلام علامه حسنزاده
۷ – به سوی سرای باقی
۷.۱ – محل دفن
۷.۲ – علامه حسنزاده در فراق استاد
۸ – پانویس
۹ – منبع
فرازهای فضیلت
عالم ربانی و عارف متشرع حضرت آیتالله سید محمدحسن الهی طباطبایی در ردیف دانشورانی است که چراغ هدایت و فضیلت را برافراشت و با تلاشهای علمی و فرهنگی خود نور ایمان را بر زوایای جامعه عصر خویش تابانید. او اخلاص را با صفای معنوی و روحانی در هم آمیخت و به شیفتگان، معرفت آموخت. از فیض وجود امثال این حکیم بود که استعدادها شکوفا گردید و گرایشهای عالی انسانی آشکار گشت. او از طریق تکاپوی علمی و مجاهدتهای نفسانی و نیز ترویج معارف دینی و تربیت شاگردان اهداف اسلامی را در نظر داشت و در انتقال مضامین قرآنی و روایی به تشنگان فضیلت اصرار داشت.
مرحوم الهی طباطبایی دانشور پرهیزگاری بود که به منظور تهذیب نفوس، تزکیه درونی و تصفیه قلوب کوششهای عمیق و مستمری را از خود بروز داد و افرادی علاقمند در پرتو مواعظ و نصایح او به کمالاتی نایل شدند و از نردبان کرامت صعود کردند؛ به نحوی که به جای لذت بردن از تامین خواهشهای نفسانی و تمایلات شخصی از درستی، صداقت، پکی و خوشخویی و نیز سایر مکارم اخلاقی احساس انبساط روحی مینمود. این نامور عرصه معرفت از سلاله پک خاندان عترت و طهارت است و نسبتش از سوی پدر به دومین فروغ امامت، حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) و از سوی مادر به سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیهالسّلام) میرسد. یکی از اجداد طاهرینش که در حدود قرن نهم و یا دهم هجری به شهر تبریز مهاجرت نمود. سراجالدین امیر عبدالوهّات نام داشت که فرزندان و اعقابش غالباً در سطحی عالی و ممتاز از فرهنگ و اندیشه به سر برده و در زمره معارف خطه آذربایجان و حتی دنیای تشیع بودهاند.
[۱] طباطبایی، سید عبدالباقی، زندگی نامه علامه طباطبایی، مجله مطالعات مدیریت، شماره اول، دوره اول، بهار۱۳۷۰.
دوران کودکی و نوجوانی
میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی متوفی به سال ۱۲۲۰یا ۱۲۲۲ه. ق جد سوم سید محمدحسن الهی است که عارف مشهور حاج میرزا علی آقا قاضی طباطبایی (۱۳۶۵ – ۱۲۸۵ه. ق) در این شخص با نامبرده و برادرش علامه طباطبایی اشترک نسب دارد.
[۲] علامه تهرانی، محمدحسین، مهر تابان، ص۲۱.
از برخی کتب تراجم و آثار شرح حال نگاران چنین استنباط میگردد که میرزا محمدتقی قاضی مزبور از معاریف و نامداران جهان اسلام میباشد که در فقه، کلام، ادبیات عرب و مباحث تفسیری صاحب نظر بوده و رسالهای در شرح دعای صباح حضرت علی (علیهالسّلام) نوشته است و نیز نامبرده از شاگردان بزرگ و ممتاز وحید بهبهانی به شمار میرود که موفق به دریافت اجازه از شیخ محمدمهدی فتونی گردیده است.
[۳] آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرزه فی القرن الثالث بعد العشره، ج۲.
[۴] زنوری، میرزا محمد حسن، ریاض الجنه.
یتیمی محمدحسن
مرحوم حاج میرزا محمد آقای قاضی طباطبایی (پدر محمد حسن) خود عالمی وارسته و از روحانیان تبریز بود که با خانواده یحیوی وصلت ایجاد کرد و ثمره این پیوند در سال ۱۳۲۱ه. ق مطابق با ۱۲۸۱ه. ش فرزندی بود که محمد حسین (علامه طباطبایی) نامیده شد. ۵سال بعد یعنی در سال ۱۳۲۶ه. ق دومین فرزند این خانواده دیده به جهان گشود که او را محمدحسن نامیدند. این طفل نورسته در نخستین ماههای اولین بهار زندگی، مادر مهربان و عزیز خود را از دست داد و بر این اساس نهال نوپای وجودش در حالی که به محبتها، مراقبتها و عطوفتهای این بانوی باایمان و پکدامن نیاز داشت با ناملایمات مواجه گشت. هنوز چند مدتی از این حادثه نگران کننده و تاسف بار نگذشته بود که چون محمدحسن چهار ساله شد، پدر را از دست داد و از فیض وجود آن مربی عالیقدر که بذرهای فضیلت را در وجودش کاشته بود، محروم گشت و به ناچار سرپرستی و نظارت بر زندگی او و برادرش در منزل پدری واقع در خیابان مسجد کبود تبریز به یکی از محترمین خانواده پدری واگذار شد. وقتی که این نوباوه والدین خویش را از دست داد و غبار غم و تاثر بر جبین و سیمایش پاشیده شد، برخی افراد از گوشه و کنار به تصور خویش اظهار داشتند: بازماندگان و از جمله سید محمدحسن وضع آشفته و نگران کنندهای را در پیش خواهد داشت! ولی آنان از لطف الهی و فضل پروردگار غافل بودند و حکمت حق براندیشههای موهوم فائق آمد و وصیّ پدرش برای آنکه زندگی این خردسال و برادرش متلاشی نگردد وضعشان را بر همان نهج سابق سامان داد و برای هر کدام خادم و خادمهای معین کرد و پیوسته در امور ایشان مراقبت و نظارت نمود تا این دو کودک به رشد کافی برسند.
[۵] علامه تهرانی، محمدحسین، مهر تابان، ص۲۱.
تحصیلات ابتدایی
علامه طباطبایی در زندگینامهای که خودش نوشته است، میگوید: «کمی پس از درگذشت پدر به مکتب و پس از چندی به مدرسه فرستاده شدیم و بالاخره به دست معلم خصوصی که به خانه میآمد، سپرده گشتیم و به این ترتیب تقریباً مدت ۶ سال مشغول فراگیری فارسی و تعلیمات ابتدایی بودیم. »
[۶] طباطبایی، سید عبدالباقی، زندگی نامه علامه طباطبایی، مجله مطالعات مدیریت، ص۶و ۷، شماره اول، دوره اول، بهار ۱۳۷۰.
سید محمدحسن در سنین کودکی همزمان با آموزش در مکتب خانه و فراگیری مقدمات ادبیات فارسی و عرب زیر نظر استاد معروف وقت آقا میرزا علینقی خطاط با هنر خوشنویسی آشنایی یافت و در این اندیشه به مهارت رسید و پس از پایان درسهای شیخ محمدعلی سرابی به مدرسه طالبیه تبریز آمد و سطوح عالی فقه، اصول، فلسفه و کلام را زیر نظر اساتید خبره و دانشوران زبده به کمال رسانید.
[۷] مصاحبه با نجم السادات طباطبایی (دختر طباطبائی)، مجله زن روز، شماره۸۹۲.
مرحوم علامه طباطبایی به شاگردان خود فرموده بود: «روزهای بسیاری به همراه برادر از تبریز بیرون آمده و در دامنه کوهها و تپههای سر سبز اطراف از صبح تا غروب به تحریر خط مشغول بودم. »
[۸] علامه تهرانی، محمدحسین، رساله لب اللباب، ص۹۱.
این دو برادر در تمامی مراحل و طی منازل علمی و کمالات عرفانی با هم بودند و در مصائب و سختیها و امور عادی همچون رفیق و شفیق یکدیگر به شمار میرفتند که گویی یک جان در دو قالبند و اشعاری که ابوالعلاء معری درباره سید مرتضی و سید رضی در قصیده طولانی در مرثیه پدرشان سرود، در مورد این دو صادق است.
تحصیلات علوم دینی
سید محمدحسن به همراه برادرش (علامه طباطبایی) به سال ۱۳۰۴ه. ق جهت تکمیل تحصیلات علوم دینی، تبریز را به قصد عتبات عالیات ترک نمود و عازم نجف اشرف گشت و در منزلی واقع در محله عماره که در نزدیکی بارگاه مطهر حضرت علی (علیهالسّلام) قرار داشت، اقامت گزید که به دلیل دوری از وطن و خشونت آب و هوا و محیط ناآشنا چند مدتی را با سختی و مشقت سپری ساخت امّا بر خلاف این ناملایمات و با تحمل شدائد به محضر اساتید وقت حاضر گردید و به مدت یازده سال از حوزه درسی عارف معروف آیتالله حاج سید علی قاضی طباطبایی و سید حسین بادکوبهای (۱۳۵۸ – ۱۲۹۳ه. ق) در عرفان، فلسفه، ریاضی و طب بهره مند شد و به طور همزمان فقه و اصول را از محضر آیت الّه شیخ محمد حسین غروی کمپانی (۱۳۶۱ – ۱۲۹۶ه. ق) و آیتالله شیخ محمد حسین نائینی (۱۳۵۵ – ۱۲۷۶ه. ق) و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۶۵ – ۱۲۸۴ه. ق) فرا گرفت.
در نجف اشرف این دو برادر هر شب برای اقامه نماز شب برخاسته و پس از ادای نوافل تا فرا رسیدن وقت نماز صبح با یکدیگر تمرین خطاطی (خط درشت) میکردند و بعد از انجام فریضه صبح با هم به بحث در مسایل مورد تحصیل پرداخته و تا موقع حاضر شدن به درس استاد این روند استمرار داشت.
[۹] علامه تهرانی، محمدحسین، مهر تابان، ص۲۵۷-۲۵۸.
به دلیل شب زندهداری و تهجد و عبادتهای شبانه به همراه سلوک روحانی و توسل به پیشگاه خاندان عصمت و طهارت (علیهالسّلام) خصوصاً حضرت علی (علیهالسّلام) سید محمدحسن الهی به کمالاتی معنوی دست یافت و روزنههایی نورانی برایش فراهم گردید و حالاتی غیبی را کشف کرد. علامه طباطبایی نقل کرده است: چون در نجف اشرف همراه سید محمدحسن تحت تربیت اخلاقی مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی بودیم، سحرگاهی بر بالای بام بر سجاده عبادت نشسته بودم، در این هنگام خواب سبکی به من دست داد و مشاهده کردم دو نفر مقابلم قرار گرفتهاند، یکی از آنها حضرت ادریس (علیهالسّلام) و دیگری برادر ارجمندم حاج سید محمدحسن الهی بود. حضرت ادریس (علیهالسّلام) با من به مذاکره و سخن گفتن مشغول شدند ولی به گونهای بود که ایشان القای کلام مینمودند ولی سخنانشان توسط کلام اخوی شنیده میشد.
[۱۰] علامه طباطبائی در منظر عرفان نظری و عملی (گفتگو با علامه حسن زاده آملی)، کیهاناندیشه، شماره ۲۶ص ۶و۷.
مکاشفات
مرحوم آیتالله قاضی که در پرورش معنوی و تربیت روحانی ایشان نقش به سزایی داشت، بر اثر عبادتهای خالصانه در مسجد سهله کوفه از لطف الهی و انوار قدسی فیض ملکوتی برخوردار گشت و بدین جهت در مسیر زندگیش تحولی شگرف پدید آمد. وی بنا به نقل علامه طباطبایی و ارتباط مرحوم الهی با روح آن عارف از طریق یکی از شاگردانش، قدرت طیالارض داشت و ظاهراً پس از افشای این تحولات غیبی، جمعی نزد آیتالله قاضی آمده و از او خواستند تا برایشان درس اخلاق گذارده و جرعههایی از معنویت را به کامشان بریزد.
[۱۱] حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، ص۵۹۱-۵۹۲.
سید محمدحسن الهی به موازات پیگیری تحصیلات در نجف از طریق تزکیه نفس در عرفان عملی به رتبهای رسید که چشم برزخیاش باز شد و انسانها را مطابق ملکات و گرایشهای باطنی آنان مشاهده میکرد. علامه حسنزاده آملی نوشته است: برای بنده بارها پیش آمد و در محضر شریف ایشان شواهدی دارم و یادداشتها و خاطراتی در دفتر جداگانه نوشته و جمع آوری نمودم. سید محمدحسن و برادرش دیده باطن داشت و مشاهدات و مکاشفات عجیب از خود بروز میداد. آری، او و علامه طباطبایی متنعم به این نعمت قدسی بودند. وقتی علامه حسنزاده در روز پنجشنبه چهارم ذیحجه سال ۱۳۸۶ه. ق مطابق ۲۵اسفند ۱۳۴۵ه. ش در مزار شیخان قم دیداری با سید محمدحسن الهی داشت و طی گفتگویی از استاد عرفانی و اخلاقی ایشان سخن به میان آمد که مرحوم الهی فرموده بود: «استاد ما مرحوم قاضی بود که استاد وی حاج سید احمد کربلایی و استاد ایشان مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی و استاد نامبرده مرحوم حاج سید علی شوشتری (از شاگردان شیخ مرتضی) بود. »
[۱۲] حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، ص۵۹۱-۵۹۲.
تدریس در تبریز و قم
در سال ۱۳۱۴ه. ش آیتالله طباطبایی و برادرش به دلیل اختلال در وضع معاش و نرسیدن مقرری از ایران، به موطن خویش (تبریز) بازگشت و در حوزه علمیه شهر به تدریس فلسفه از شفا و اسفار و برخی دیگر از کتب اهل حکمت اشتغال ورزید و برخی جویندگان کمال را به سوی قله معنویت هدایت نمود. آیتالله شیخ ابوطالب تجلیل برخی دروس حوزه را خدمت ایشان تلمّذ نمود. به دلیل مقامات علمی و اشتهار ایشان در تبحر علوم عقلی، دانشگاه تهران جهت تدریس این رشته از دانش دینی برای تدریس از مرحوم الهی دعوت نمود، امّا ایشان از پذیرش امور رسمی اکراه داشت و چون دعوت کنندگان اصرار زیاد کردند، تفالی به قرآن نمود امّا استخاره خوب نیامد و لذا تقاضای مزبور را نپذیرفت.
[۱۳] بنا به اظهارات جناب آقای دکتر شهیدی (داماد آیتالله الهی).
علامه طباطبایی بنا به مقتضیات و شرایطی در جلسات علمی و خصوصی از خوش و ذکاوت و تواناییهای علمی برادرش آیتالله الهی سخن میگفت و حالات فرزانگی وی را میستود.
او در جلسهای نقل کرده بود: برادر ما راجع به تاثیر صدا و کیفیت آهنگها و تاثیر آن در روان انسان و به طور کلی از اسرار علم موسیقی و روابط معنوی روح با صداها و طنینهای وارد شده در گوش، کتابی به رشته تحریر درآوردند که انصافاً اثر نفیسی بود و تا به حال (زمان نقل این مطلب) در دنیای امروز بینظیر و از هر جهت بدیع و بیسابقه بود. لکن پس از آنکه کتاب یاد شده را به پایان رساند و از تا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 