پاورپوینت کامل مربی عرفانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مربی عرفانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مربی عرفانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مربی عرفانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پیر عرفانی
پیر در عرفان به معنای کسی است که برای شاگرد یا مرید یا سالک در حکم راهنما و مربی و مرشد باشد.
فهرست مندرجات
۱ – تداول لفظ پیر در دوره اسلامی
۱.۱ – در میان ملامتیان خراسان
۱.۲ – در میان صوفیان خراسان
۱.۲.۱ – آثار غزالی
۱.۲.۲ – آثار ژنده پیل
۱.۲.۳ – لفظ شیخ
۱.۳ – احترام عنوان پیر
۱.۴ – در مناطق آذربایجان و فارس
۲ – رابطه پیر و استاد
۳ – شیخ تعلیم و شیخ تربیت
۴ – شرائط پیر
۵ – پند پیران
۵.۱ – کتاب پند پیران
۵.۲ – وسیله تربیت
۵.۳ – اهمیت پند پیران
۶ – اهمیت جایگاه پیر
۷ – طبیب حاذق
۸ – نسبت پیر و مرید
۸.۱ – بیان مولوی
۸.۲ – اطاعت از پیر
۸.۳ – احترام پیر
۸.۳.۱ – ادب ظاهری
۸.۳.۲ – ادب باطنی
۸.۴ – علاقه به پیر
۸.۵ – ولایت پیر
۸.۶ – قدرت باطنی پیر
۸.۷ – تنها رفیق
۹ – پیر به معنای راهنمای درونی
۹.۱ – عقل فعال
۹.۲ – رساله ابن سینا
۹.۳ – آثار سهرودری
۹.۳.۱ – عقل سرخ
۹.۳.۲ – فی حالهالطفولیه
۹.۳.۳ – ده پیر
۹.۳.۴ – رسائل رمزی
۹.۴ – آثار سنایی
۹.۵ – آثار فریدالدین عطار
۹.۶ – آثار نجمالدین کبری
۹.۷ – مثنوی اسکندرنامه
۱۰ – معانی پیر در اشعار
۱۰.۱ – اشعار حافظ
۱۰.۱.۱ – پیر مغان
۱۰.۱.۲ – پیر بادهفروش
۱۰.۲ – اشعار مولوی
۱۱ – معنای پیر در ادیان و مذاهب
۱۱.۱ – دین زرتشت
۱۱.۲ – راهبان و مسیحیان
۱۱.۳ – اسماعیلیان نزاری
۱۱.۴ – قلندریان
۱۱.۵ – جوانمردان ایرانی
۱۱.۶ – اهل فتوت
۱۱.۷ – جوانمردان
۱۱.۷.۱ – فتوتنامه چیتسازان
۱۱.۷.۲ – فتوتنامه آهنگران
۱۱.۸ – اهل حق
۱۱.۸.۱ – پادشاه
۱۱.۸.۲ – پیر
۱۱.۸.۳ – دلیل
۱۱.۸.۴ – اقسام پیر
۱۱.۹ – صوفیان متأخر
۱۱.۱۰ – درویشان معاصر
۱۲ – فهرست منابع
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
تداول لفظ پیر در دوره اسلامی
دقیقاً معلوم نیست که لفظ پیر در دوره اسلامی از چه زمانی در میان طریقههای ایرانی در مناطق مختلف متداول شده است.
در میان ملامتیان خراسان
به نظر میرسد که استعمال این لفظ در خراسان پیش از لفظ عربی شیخ متداول بوده و به احتمال زیاد ملامتیان نیشابور در قرنهای سوم و چهارم، که به فارسی سخن میگفتند، از لفظ پیر استفاده میکردند.
رشیدالدین میبدی از عبدالله مُنازل ، که یکی از مشایخ ملامتیان در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم بود، با عنوان « پیر اهل ملامت » یاد کرده است.
[۱] احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار و عده الابرار، ج۱، ص۴۸۱، چاپ علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۶۱ش.
در ترجمه رساله قشیریه نیز، که ترجمهای است کهن ، ابومحمد عبدالله بن منازل « پیر ملامتیان » خوانده شده است.
[۲] عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمه رساله قشیریه، ج۱، ص۷۳، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۶۱ش.
در میان صوفیان خراسان
حتی تا قرن پنجم و ششم نیز صوفیان خراسانی مرشد و مربی خود را معمولاً «پیر» مینامیدند.
آثار غزالی
چنانکه مثلاً حجهالاسلام ابوحامد محمد غزالی (۴۰۵ـ ۵۰۵) در رساله «ای فرزند»، از «پیر» و « پیر طریقت » و مرتبه «پیری» سخن میگوید و لفظ شیخ را به کار نمیبرد. محمد بن محمد غزالی ، مکاتیب فارسی غزالی، بنام فضائلالانام من رسائل حجهالاسلام ، ص۱۰۳، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۳۳ش.
آثار ژنده پیل
احمد جام معروف به ژنده پیل (۴۴۰ـ۵۳۶) نیز در باب دهم از کتاب انسالتائبین بهطور طبیعی لفظ پیر را به کار میبرد.
لفظ شیخ
این دو نویسنده خراسانی البته هیچ اصراری برای استعمال لفظ فارسی نداشتهاند و اگر لفظ عربی شیخ در میان صوفیان خراسان و خوانندگان و مریدان ایشان بیشتر متداول میبود، حتماً آن را به کار میبردند.
البته از قرن پنجم، لفظ عربی شیخ نیز در آثار فارسی صوفیه ، مانند کشف المحجوب هجویری ، به کار میرفت، ولی در همین آثار نیز لفظ پیر فراوان به کار رفته است.
از نیمه دوم قرن ششم است که لفظ شیخ در کتابهای صوفیه خراسان بیشتر متداول میشود، ولی باز هم لفظ پیر در میان خراسانیان رواج خود را از دست نمیدهد.
مترجم خراسانی رساله قشیریه برای خوانندگان فارسی زبان خود لفظ شیخ را به «پیر» و مشایخ را به « پیران » ترجمه میکند.
در اسرارالتوحید ، محمد بن منوّر با اینکه ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰) را با عنوان « شیخ » یاد میکند، باز بکرّات از لفظ پیر و ترکیباتی که با این لفظ ساخته میشده است، مانند « پیر صحبت » و « پیر جمع » و « پیر طریقت » استفاده میکند.
[۳] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۲۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
[۴] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۶۷، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
[۵] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۲۹۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
احترام عنوان پیر
در زمان ابوسعید ابوالخیر و پیش از او، «پیر» عنوان احترامآمیزی بوده که برای رهبران دینی و معنوی به کار میرفته است، چنانکه در اسرارالتوحید از ابوعلی سیاه مروزی با عنوان « پیر بوعلی سیاه »
[۶] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۶۷ـ ۱۶۸، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
و از ابوالفضل سرخسی ، که «پیر صحبت» ابوسعید ابوالخیر بوده، با عنوان « پیر بُلفضل » یاد شده است.
[۷] محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۶۶ش.
در مناطق آذربایجان و فارس
رشیدالدین میبدی بارها در کشفالاسرار خواجه عبدالله انصاری را که ملقب به « شیخ الاسلام » بود «پیر طریقت» خوانده و فریدالدین عطار نیز از خواجه با عنوان « پیر هِری » یاد کرده است،
[۸] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۶۵۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۶۰ش.
ولی در مناطق غرب ایران ، در آذربایجان و جبال و فارس ، از عنوان « بابا » استفاده میشده است، همچنانکه در اسامی معروفی چون باباکویی یا باباکوهی ، باباطاهر همدانی ، بابافرج تبریزی، باباافضل کاشی و بابا رکنالدین شیرازی دیده میشود.
رابطه پیر و استاد
پیر برای سالک و مرید میتوانسته است به منزله استاد و معلم باشد، ولی شأن پیر بکلی معلمی و استادی نبوده است.
شیخ تعلیم و شیخ تربیت
در تصوف ، میان شیخ تعلیم و شیخ تربیت تفاوتی قائل شدهاند و در میان طریقههای ایرانی ، بخصوص نزد ملامتیان نیشابور ، بر جنبه تربیت تأکید میورزیدهاند و وظیفه کسی که مربی و راهنمای سالک بوده، دور کردن خلق و خوی بد از وی و جایگزین کردن آنها با اخلاق نیکو و پسندیده بوده و عنوان «پیر» نیز بیشتر حاکی از همین جنبه تربیتی بوده است.
محمد غزالی پیر را به برزگری شبیه میکند که غلّه را تربیت کند تا پرورده شود و نیکو برآید و هر کسی البته شایستگی این کار را ندارد.
شرائط پیر
پیری شرایطی دارد، از جمله اینکه پیر باید حب دنیا و حب جاه نداشته باشد و ریاضت کشیده و دارای محاسن اخلاق باشد و با طمأنینه و وقار باشد و از علم بهره کافی برده باشد.
[۹] محمد بن محمد غزالی، مکاتیب فارسی غزالی، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، بن ام فضائل الانام من رسائل حجه الاسلام، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۳۳ش.
پند پیران
از جمله چیزهایی که از پیران طلب میکردند پند بود.
کتاب پند پیران
کتاب پند پیران که در حدود قرن پنجم نوشته شده است کلاً حاوی حکایتهای پندآموز مشایخ یا پیران تصوف و عرفان است.
همین پندهای پیران است که نویسندگان سرگذشتنامههای مشایخ و اولیا سعی میکردند که در کتابهای خود درج کنند.
وسیله تربیت
خواندن و شنیدن این نوع سخنان و پندها خود نوعی عبادت و وسیله تربیت محسوب میشد.
اهمیت پند پیران
محرّر طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری میگوید که «شیخ الاسلام ما را گفت و نصیحت کرد ـ قدساللهروحه ـ که از هر پیری سخنی یاد گیریت (گیرید) و اگر نتوانید نام ایشان یاد دارید».
[۱۰] عبدالله بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، ج۱، ص۴، چاپ محمدسرور مولائی، تهران ۱۳۶۲ش.
بعضی از پیران، مانند پیر بوعلی سیاه مروزی که از او یاد کردیم، حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند، ولی همین پیران میتوانستند علم باطن و اسرارسلوک را به سالکان بیاموزند و آنان را تربیت کنند.
شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی در رساله فی حاله الطفولیه دقیقاً به تفاوت میان استاد و معلم ، از یک سو، و شیخی که مربی و آموزنده اسرار طریقت است، از سوی دیگر، اشاره کرده، طالبان علم را کودکانی خوانده است که برای تحصیل به مکتب میروند، ولی خود او نزد شیخی میرود که از اسرار طریقت و « ذوق » با او سخن میگوید.
[۱۱] یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۵۲ـ۲۶۶، ج ۳: مجموعه آثار فارسی شیخ اشراق، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۷۳ش.
اهمیت جایگاه پیر
اهمیت پیر به معنای راهنمای دینی و مربی سالک تا جایی است که صوفیه پیران خود را به منزله جانشینان پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم دانستهاند.
ابوحامد غزالی در رساله «ای فرزند» منزلت پیر را در میان مریدانش همان منزلت پیامبر در میان پیروانش دانسته است و میگوید: همان گونه که خدای متعال پیامبران را فرستاد تا راهنمای خلق باشند، در غیاب پیامبران نایبان ایشاناند که دلیل و راهنمای خلقاند و نایب پیامبر در میان هر قومی و گروهی از سالکان پیر ایشان است، چه «پیر نایب رسول خدای باشد».
[۱۲] محمد بن محمد غزالی، مکاتیب فارسی غزالی، ج۱، ص۱۰۳، بن ام فضائل الانام من رسائل حجه الاسلام، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۳۳ش.
از همین روست که احمد غزالی ، برادر ابوحامد، در یکی از نامههایش از پیر به عنوان « نبی نقد » یاد میکند.
[۱۳] احمد بن محمد غزالی، مکاتبات خواجه احمد غزالی با عین القضات همدانی، ج۱، ص۸، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۵۶ش.
صوفیه در این باره به حدیثی هم استناد میکردند که البته جزو احادیث موضوع است و میگوید: «الشیخ فی قومه کالنّبی فی امّته»، پیر در میان پیروانش به منزله پیامبر است در میان امّتش.
[۱۴] احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین و صراط الله المبین، ج۱، ص۱۲۶، چاپ علی فاضل، ج ۱، تهران ۱۳۵۰ش.
به همین دلیل، بدترین چیزها برای شخص «بیپیر بودن» است که همانند بیپیغمبر و بیدین و لامذهب بودن است.
در این مورد جملهای هم به عربی از بعضی مشایخ نقل کردهاند که «من لاشیخ له لادین له».
[۱۵] عبدالله بن محمد عین القضاه، تمهیدات، ج۱، ص۲۸، چاپ عفیف عسیران، تهران (۱۳۴۱ش).
اهمیت پیر را در میان پیروانش میتوان در سوگند «به پیر، به پیغمبر» که تا حدودی وارد زبان عامّه شده است ملاحظه کرد.
طبیب حاذق
پیر را همچنین به طبیب حاذق تشبیه کردهاند که مرید دردمند برای علاج خود به او نیازمند است.
[۱۶] عبدالله بن محمد عین القضاه، تمهیدات، ج۱، ص۹ـ۱۰، چاپ عفیف عسیران، تهران (۱۳۴۱ش).
نسبت پیر و مرید
نسبت پیر و مرید را با تشبیهات و تعبیرات شاعرانه نیز بیان کردهاند؛ یکی از آنها تشبیه پیر به ماه است و مرید به راهروی که در شب محتاج مهتاب است.
[۱۷] عبدالله بن محمد عین القضاه، تمهیدات، ج۱، ص۲۸، چاپ عفیف عسیران، تهران (۱۳۴۱ش).
بیان مولوی
مولوی نیز گاه پیر را « نردبان آسمان » معرفی میکند
[۱۸] ج ۳، دفتر ششم، بیت ۴۱۲۵، جلال الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد ا نیکلسون، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
و او را در میان مردم عین روشنایی میداند و میگوید «خلق مانند شباند و پیر ماه».
[۱۹] ج ۱، دفتر اول، بیت ۲۹۳۹، جلال الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد ا نیکلسون، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
هیچکس بدون پیر نمیتواند سالم در این سفر پرآفت و مخاطرهانگیز به مقصد برسد، و کسی که قدم در این راه میگذارد، ولو اینکه پیر در طول سفر با او نباشد، باز هم «به یاری دل پیران» به مقصد میرسد: «دست پیر از غایبان کوتاه نیست/ دست او جز قبضه الله نیست».
[۲۰] ج ۱، دفتر اول، بیت ۲۹۷۵، جلال الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد ا نیکلسون، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
به همین جهت است که مریدان حتی در غیاب پیر هم از باطن او همت میطلبند.
اطاعت از پیر
چون پیر نایب پیامبر و نبی وقت است، باید از فرمان او نیز اطاعت کرد و در ظاهر و باطن برای او احترام قائل شد.
احترام پیر
ادب ظاهری
احترام پیر در ظاهر رعایت ادب ظاهری است که مرید با وی مجادله نکند و هرچه کرد اعتراض نکند و چون و چرا نگوید و به قول ابوحامد غزالی «هر چه شنود از پیر که وجه آن بنداند، باید که از قصه موسی و خضر ـ علیهماالسلام ـ یاد آورد که برای حکایت پیر و مرید است».
[۲۱] محمد بن محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج۲، ص۳۴، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۱ش.
مرید همچنین باید پیش پیر خودنمایی نکند و حتی سجاده پهن نکند و در همه حال حرمت او را نگاه دارد.
ادب باطنی
احترام در باطن آن است که درون مرید با بیرون او موافق باشد
[۲۲] محمد بن محمد غزالی، مکاتیب فارسی غزالی، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۴، بن ام فضائل الانام من رسائل حجه الاسلام، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۳۳ش.
و در غیبت پیر آنچنان مراقب باشد که گویی وی حاضر است.
[۲۳] عبدالله بن محمد عین القضاه، تمهیدات، ج۱، ص۳۳، چاپ عفیف عسیران، تهران (۱۳۴۱ش).
مرید همچنین باید در ارادت خود ثابت قدم باشد
[۲۴] عبدالله بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص۲۶۵، چاپ محمد امین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ش.
و، به قول نظامی گنجوی ، به بادی روی از پیر نگرداند
[۲۵] الیاس بن یوسف نظامی، مخزن الاسرار، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۴۳ش.
و از جمله وظایف مرید این است که احوال خود را و بخصوص رؤیای خود را که به آن واقعه میگویند برای پیر بیان کند.
[۲۶] عبدالله بن محمد عین القضاه، تمهیدات، ج۱، ص۳۲، چاپ عفیف عسیران، تهران (۱۳۴۱ش).
حفظ حرمت پیر در باطن و به طورکلی توجه باطنی و قلبی به پیر در آثار صوفیانهای که از قرن ششم به بعد تألیف شده بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفته است.
علاقه به پیر
همچنانکه پیر نایب پیامبر است و حتی در حکم نبیّ نقد است و هدایت و رستگاری مرید در گرو اوست، همان علاقه و محبتی هم که شخص نسبت به پیامبر اکرم دارد باید به پیر خود احساس و ابراز کند.
ولایت پیر
پیر برای مرید همچنین مظهر ولایت و دارای کرامت است، بخصوص برای مریدانش.
قدرت باطنی پیر
پیر بتدریج آنچنان قدرتی در باطن مریدان پیدا میکند که شأن او حتی بالاتر از یک مربی و راهنما میشود.
پیر قادر است که مرید را بدون اینکه وادار کند که ریاضت بکشد و به خلوت بنشیند با یک نظر از گردنهها و مهلکههای راه باطنی نجات دهد.
به همین جهت است که مرید باید در همه احوال به پیر متوسل شود.
تنها رفیق
پیر تنها رفیق راه برای مرید و سالک است، رفیقی که در باطن با اوست.
در بعضی طریقهها از مرید میخواستهاند که دل خود را دایم بر شیخ ببندد، کاری که به آن «ربط القلب بالشیخ» میگفتند.
[۲۷] احمد بن عمر نجم الدین کبری، رساله الی الهائم الخائف من لومه اللائم، ج۱، ص۵۷، چاپ توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۴ش.
بعضی نیز از مریدان میخواستهاند که صورت پیر را در دل نقش کنند و پیش از ذکر گفتن به این صورت قلبی که به آن صورت فکریه میگفتند توجه کنند.
[۲۸] کلیم الله صاحب جهان آبادی، کشکول کلیمی فارسی، ج۱، ص۱۷، چاپ سنگی لاهور ۱۹۱۴.
پیر به معنای راهنمای درونی
پیر به عنوان یک شخص واقعی که در زاویه یا خانقاهی اقامت دارد و راهنمایی مریدان خود را به عهده میگیرد نخستین معنایی است که از این لفظ اراده میشده است، ولی از قرن پنجم به بعد معنای دیگری نیز برای این لفظ در نظر گرفته میشود و آن، پیر به معنای راهنمایی درونی است.
عقل فعال
این پیر در عالم مثال یا ملکوت دیده میشود و فلاسفه اصطلاحاً به او « عقل فعال » می گویند.
رساله ابن سینا
قدیمترین مأخذی که درباره این معنی در دست است رساله حی بن یقظان ابن سینا و ترجمه و شرح فارسی آن است که ظاهراً به قلم یکی از شاگردان شیخ الرئیس در قرن پنجم نوشته شده است.
ابن سینا در این رساله ارتباط نفس ناطقه را با عقل فعال از طریق داستان و تمثیل بیان میکند.
نفس ناطقه نویسنده که همان سالک است روزی از شهر خویش بیرون میآید و از دور پیری را میبیند « زیبا و فرهمند و سالخورده » که در عین کهنسالی تازگی و طراوت جوانی با اوست و از پیری جز شکوه پیران هیچ نشانی در او نیست.
[۲۹] ابن سینا، حیّ بن یقظان، ج۱، ص۳، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کور بن، تهران ۱۳۶۶ش.
این پیر را که همان عقل فعال است، به قول شارح ، «به زبان شریعت جبرئیل علیهالسلام خوانند».
[۳۰] ابن سینا، حیّ بن یقظان، ج۱، ص۶، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کور بن، تهران ۱۳۶۶ش.
علت اینکه ابن سینا عقل فعال یا جبرائیل را پیر خوانده است این است که او یکی از فرشتگان است و «فرشتگان را دیر است که بیافریدند، پس دیرینهاند».
[۳۱] ابن سینا، حیّ بن یقظان، ج۱، ص۷، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کور بن، تهران ۱۳۶۶ش.
نام این پیر «حیّ بن یقظان» است، یعنی زنده پسر بیدار.
و بیدار نیز مانند پسرش زنده یکی از فرشتگان کروبی است و نخستین چیزی است که ایزد متعال آفریده است و او همان عقل نخستین است.
سالک از این پیر سؤالهایی میکند و پیر دانا به او پاسخ میگوید و علمهایی به وی میآموزد، که یکی از آنها علم فراست است.
پیر همچنین به سالک توصیه میکند که برود سر و تن خود را در چشمه آب روان که به همسایگی چشمه زندگانی است بشوید و از آن آب بنوشد تا قوّتی پیدا کند که بتواند بیابانهای دراز درنوردد و در دریای محیط غرق نشود و از بالا رفتن از کوه قاف رنجشی به وی دست ندهد.
[۳۲] ابن سینا، حیّ بن یقظان، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کور بن، تهران ۱۳۶۶ش.
آثار سهرودری
پیر به معنایی که ابن سینا در رساله حیّ بن یقظان معرفی کرده است در آثار رمزی و عرفانی شیخ اشراق شهابالدین سهروردی ، از جمله رسالههای عقل سرخ و فی حاله الطفولیه و آواز پر جبرئیل نیز دیده میشود.
عقل سرخ
در عقل سرخ هنگامی که سالک در صورت باز در صحرا رود، پیری میبیند با محاسن و رنگ و روی سرخ ؛ ابتدا میپندارد که جوان است، و از او میپرسد: «جوان از کجا میآیی؟» پیر میگوید: «من اولین فرزند آفرینشم، تو مرا چون جوان همی خوانی؟» و چون سالک میپرسد که پس چرا محاسن او سپید نگشته است،پاسخ میدهد که «من پیری نورانیم».
[۳۳] یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۲۸، ج ۳: مجموعه آثار فارسی شیخ اشراق، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۷۳ش.
فی حالهالطفولیه
در رساله فی حاله الطفولیه نیز سالک پیری را میبیند در صدر خانقاه با خرقهای که نیمی از آن سپید است و نیمی سیاه.
[۳۴] یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۳، ص۲۵۴، ج ۳: مجموعه آثار فارسی شیخ اشراق، چاپ حسین نصر، تهران ۱۳۷۳ش.
این پیر همان جبرئیل یا روحالقد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 