پاورپوینت کامل مراتب انس با قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مراتب انس با قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مراتب انس با قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مراتب انس با قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مراتب انس با قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

از اولین شبی که قرآن بر رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرود آمد، سرزمین تشنه از معنویت حجاز در معرض رحمت الهی قرار گرفت و ابواب ارتباط با این منبع فیض الهی برقرار شد و قرآن، حلقه اتصال آسمان و زمین گردید. انس با کلام وحی و زمزمه آیات آن در شبانه روز به گونه‌ای بود که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آنها می‌شناخت.

[۱] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۵۴۷، ح۳۹۹۱.

[۲] مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۴۴.

عده‌ای به قرائت، عده‌ای به حفظ و گروهی به تدبر در آیات الهی پرداختند و جامعه اسلامی نیز در حال عمل کردن به این آیات نورانی بود.

فهرست مندرجات

۱ – شکایت از مهجوریت قرآن
۲ – رفع مهجوریت قرآن
۲.۱ – رفع تعارض بین روایات
۳ – بطون قرآن
۴ – بررسی دو مطلب
۵ – تعریف انس با قرآن
۶ – مراتب علم به قرآن
۶.۱ – نگهداری قرآن در خانه
۶.۲ – نگاه کردن به قرآن
۶.۳ – گوش فرادادن به قرآن
۶.۴ – تلاوت قرآن
۶.۵ – تدبر در قرآن
۶.۶ – عمل و تمسک به قرآن
۶.۶.۱ – تعبیرات پیامبر در عمل به قرآن
۶.۷ – حق تلاوت قرآن
۷ – ذکر چند نکته
۷.۱ – نکته اول
۷.۱.۱ – فهم پیامبر از قرآن
۷.۱.۲ – علم اهل بیت به قرآن
۷.۲ – نکته دوم
۸ – پانویس
۹ – منبع

شکایت از مهجوریت قرآن

با وجود این، چرا قرآن می‌گوید که در قیامت، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مهجوریت قرآن شکایت دارد؟ آیا حضرت از امت زمان خود گله می‌کند یا از مسلمانان بعد از آن دوران؟ به نظر می‌رسد با توجه به ارتباط و علاقه‌ای که بین اصحاب و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن زمان بوده است، این شکایت، متوجه دوران بعد از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باشد. روایت معتبری ذیل آیه: (رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا)

[۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۳۰.

پیدا نشده که منشا قضاوت صحیح باشد؛ ولی با توجه به آنچه گذشت، احتمال اینکه امت بعد از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مشمول این شکایت باشند، بیشتر است.
برای خارج شدن قرآن از مهجوریت، این نوشتار در پی آن است که روایات وارد شده در مورد قرآن را به صورتی نظام‌مند در آورد. البته این نظام در تمام سخنان گهربار پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و معصومان(علیه‌السّلام) وجود دارد (که در نوشته‌ای مستقل، خواهد آمد). کاری که ما کرده‌ایم، این است که چنین نظامی را آشکار نموده‌ایم. حاصل این سیر طولی که در روایات مربوط به قرآن انجام شده، این می‌شود که هر کس به فراخور ظرفیت و توان خویش از قرآن بهره گیرد و عدم توانایی در یک مرحله، او را از مراحل قبل محروم نکند؛ مانند روایات مربوط به نماز خواندن که فقها از مجموع روایات، قاعده‌ای ساخته‌اند که با توجه به آن قاعده، هیچ کس عذری در ترک نماز ندارد و گفته‌اند: (الصلاه لا یترک بحال؛ نماز در هیچ حالی نباید ترک شود).

رفع مهجوریت قرآن

در مورد قرآن نیز اگر بخواهیم آن را از مهجوریت خارج کنیم، هیچ کس نباید تحت هیچ شرایطی ارتباط خود را با آن قطع نماید. البته نماز، حکمی الزامی دارد؛ اما در مورد قرآن، الزام و تکلیفی در کار نیست.
اگر روایات مربوط به قرآن را تحت این نظم در نیاوریم، تعارض شدیدی بین آنها وجود خواهد داشت. برای مثال در تعدادی از روایات به قرائت قرآن سفارش شده است و بر این کار تاکید شده، تا جایی که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: (ان الرجل الاعجمی من امتی لیقرا القرآن بعجمیته فترفعه الملائکه علی عربیته؛ اگر کسی قرآن را اشتباه هم بخواند و نتواند آن را تصحیح کند، فرشته‌ای مامور می‌شود تا به صورت صحیح آن را بالا ببرد)

[۴] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۱۹.

و یا در دسته‌ای از روایات، برای شنیدن قرآن ثواب قائل شده‌اند و حتی شنیدن غیر ارادی آن را هم مستحق پاداش دانسته‌اند.
در مقابل، روایات فراوانی وجود دارد که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا ائمه علیه‌السّلام فرموده‌اند در قرائت بدون تدبر و اندیشه، خیری نیست و یا روایاتی هست که در آنها فقط برای عمل به قرآن، ارزش قائل شده‌اند.

رفع تعارض بین روایات

این تعارض‌ها باید رفع شوند و رفع تعارض به آن است که گفته شود هر دسته از روایات، شامل گروهی از مخاطبان است. عده‌ای فقط می‌توانند قرآن را نگهداری کنند و حتی از قرائت آن هم معذورند. گروهی فقط می‌توانند آیات آن را به تماشا نشینند. گروهی در آن تدبر می‌کنند. گروهی نیز بدان عمل می‌نمایند؛ و آنکه بتواند همه مراتب را داشته باشد، (طوبی له وحسن مآب).
این تقسیم بندی، مؤید هم دارد. در روایتی از امام صادق(علیه‌السّلام) نقل شده است:
کتاب الله علی اربعه: العباره للعوام، الاشاره للخواص، اللطائف للاولیاء، والحقائق للانبیاء.

[۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۸، ص۲۷۸، ح۱۱۳.

[۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۲، ص۲۰، ح۱۸.

نصیب عده‌ای از قرآن، عبارات و ظاهر آن است و عده‌ای، ظاهر را اشاره به معنای خاصی می‌دانند. اولیای الهی به لطائفی از آیات الهی پی می‌برند و انبیاء با توجه به بطون آیات الهی (ان للقرآن ظاهرا و باطنا)

[۷] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۴۹.

[۸] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۶.

و مراتب درک به حقایقی می‌رسند که دیگران از رسیدن به آن عاجز هستند.
البته ذکر این نکته ضروری است که امامان شیعه نیز به حقیقت قرآن پی برده‌اند و به آنچه از فهم مردمان عادی دور بوده است، آگاه بوده‌اند. در این جا به روایات مربوط به بطون قرآن اشاره‌ای می‌کنیم؛ چون اثبات بطن برای قرآن، در واقع تاکیدی است بر اینکه اولا فهم همه انسان‌ها از قرآن برابر نیست. ثانیا ظاهر و باطن هم امری نسبی است و آنچه برای شخصی باطن آیه‌ای محسوب می‌شود، برای دیگری ظاهر است و بالعکس؛

[۹] طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۳، ص۷۲.

و این بحث مهمی است.

بطون قرآن

در مورد بطون قرآن، دو سؤال مطرح است: یکی اینکه آیا قرآن بطن دارد؟ دوم اینکه تعداد این بطون، چند تاست؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت: قرآن علاوه بر ظاهر، باطنی دارد و روایات، این نکته را ثابت می‌کند. امام صادق(علیه‌السّلام) فرمود:
ان للقرآن ظهرا و بطنا.

[۱۰] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۴۹.

[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۷۴.

[۱۲] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۶.

[۱۳] برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۳۰۰.

[۱۴] عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۶.

این روایت، علاوه بر (اصول کافی) در (من لایحضره الفقیه)، (المحاسن) برقی و (تفسیر عیاشی) با سندهای متفاوت، نقل شده است.
در حدیث دیگری، جابر نقل می‌کند که از امام باقر(علیه‌السّلام) از تفسیر آیه‌ای پرسیدم. حضرت پاسخ داد. دوباره پرسیدم. جواب دیگری داد. درباره اختلاف دو جواب سؤال کردم. حضرت فرمود:
یا جابر! ان للقرآن بطنا و للبطن ظهرا.

[۱۵] عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۲.

[۱۶] برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۳۰۰.

البته در کتاب (محاسن)، این روایت به گونه دیگری هم آمده و به جای (للبطن ظهرا)، (للبطن بطنا) آمده؛ ولی این اختلاف، مانعی برای وجود بطن برای قرآن نیست.
اما درباره سؤال دوم که قرآن چند بطن دارد، مشهور است که تا هفتاد بطن برای قرآن ذکر نموده‌اند؛ اما نه عدد هفت و نه هفتاد، روایت معتبری ندارند. اگر هم این اعداد درست باشد، فقط کثرت را اثبات می‌کند؛ چون در عرف _و بخصوص در فرهنگ آن زمان_ از این اعداد برای همین مقصود استفاده می‌شده است. نگارنده هنوز هیچ حدیث معتبری مبنی بر وجود داشتن هفتاد بطن برای قرآن نیافته است و ظاهرا این اعداد، تنها شهرت دارند. البته در مورد هفت بطن هم فقط یک روایت در (عوالی اللئالی) وجود دارد که در آن آمده:
ان للقرآن ظهرا وبطنا ولبطنه بطن الی سبعه ابطن.

[۱۷] ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۴، ص۱۰۷، ح۱۵۹.

[۱۸] نجفی اصفهانی، محمد بن حسن، جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۵.

[۱۹] آخوندخراسانی، محمدکاظم، کفایه الاصول، ج۱، ص۳۸.

[۲۰] عراقی، آقا ضیاءالدین، نهایه الافکار، ج۱، ص۱۱۷.

مولانا در (مثنوی) درباره بطون قرآن، تعبیر به جان قرآن کرده است:
تو ز قرآن‌ای پسر ظاهر مبین
دیو آدم را نبیند جز که طین
ظاهر قرآن چو شخص آدمی است
که نفوسش ظاهر و جانش خفی است

[۲۱] مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۲۴۷_ ۴۲۴۸.

و در جای دیگر، هدایت انسان را در گرو ورود به لایه‌های معانی قرآن می‌داند:
که ز قرآن گر نبیند غیر (قال)
این عجب نبود ز اصحاب ضلال
کز شعاع آفتاب پر ز نور
غیر گرمی می‌نیابد چشم کور

[۲۲] مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۲۳۰_ ۴۲۳۱.

به عقیده مولوی باید علاوه بر گرمی خورشید به فوائد دیگر آن نیز پی برد و از آن بهره جست؛ چرا که در غیر این صورت، انسان به گوهر هدایت دست نخواهد یافت.

بررسی دو مطلب

۱. تعریف انس با قرآن؛
۲. شناخت نظامی که در روایات مربوط به انس با قرآن وجود دارد، به طوری که هر کس به فراخور حال خویش می‌تواند از این منبع فیض الهی بهره گیرد. این نظام طولی از نگهداری قرآن در منزل شروع می‌شود و تا بالاترین مرتبه آن، یعنی عمل به قرآن، ادامه می‌یابد. البته در پایان این نوشتار، از یک مرتبه بالاتر _که در این تقسیم بندی نمی‌گنجد_ سخن خواهیم گفت.
اگر این نظام مورد پذیرش قرار گیرد، ثمره مهمی خواهد داشت و آن، حصول (اخلاق تبلیغ) است. سیره پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جذب افراد به اسلام، این گونه بوده که همه را به یک دید، نگاه نمی‌کرده است و حتی در صورتی که افراد از نظر پذیرش احکام اسلام، با هم برابر بوده‌اند، به یکباره آنها را به بالاترین مراتب یک حکم دعوت نمی‌کرده است و این، رمز موفقیت ایشان بوده و می‌تواند درس بزرگی برای مربیان جامعه باشد.
ثمره دیگر آن، این است که قرآن از مهجوریت خارج می‌شود و هرکس براساس توان خویش از آن، بهره می‌گیرد. یکی ممکن است قرآن را فقط قرائت کند و دیگری در آن بیندیشد و افرادی هم آن را راهنمای خویش قرار دهند و بدان عمل کنند.

تعریف انس با قرآن

(انس) در لغت، معنایی مقابل (وحشت) دارد

[۲۳] ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۴۵.

[۲۴] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۱۴.

و انس انسان به چیزی، بدین معناست که از آن، هیچ وحشت و اضطرابی ندارد و همراه با آن به آرامش می‌رسد. انسان کمال طلب، فقط به امور مادی بسنده نمی‌کند و به سوی هدف‌های والاتری گام بر می‌دارد. لذا وحشت و تنهایی خود را در پناه امور معنوی زائل می‌کند. در روایات، به انس با علم و معرفت به قرآن و ذکر خدا سفارش شده است.
امام علی(علیه‌السّلام) فرمود: (هر کس با قرآن انس گیرد، از جدایی دوستان، وحشتی نخواهد داشت).

[۲۵] آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ح۸۷۹۰.

ایشان همچنین در جواب گروهی که هنگام سفر از ایشان توصیه‌ای خواسته بودند، فرمود: اگر به دنبال مونسی می‌گردید، قرآن برایتان کافی است.

[۲۶] شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۵۱۱، ح۱۴۳۱.

آن حضرت در مناجات خویش با خدا چنین زمزمه می‌کند:
اللهم انک آنس الآنسین لاولیائک… ان اوحشتهم الغربه آنسهم ذکرک.

[۲۷] عقائدیه امام علی علیه‌السّلام، نهج البلاغه، خطبه ۲۲۷.

پروردگارا! تو برای دوستانت مانوس‌ترین مونس‌هایی و اگر غربت آنان را به وحشت اندازد، یاد تو مونس تنهایی آنهاست.
امام سجاد(علیه‌السّلام) فرمود:
اگر هم هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، مادام که قرآن با من است، وحشتی نخواهم داشت.

[۲۸] عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۳.

تعبیرات این چنین در سخنان ائمه(علیه‌السّلام) فراوان وجود دارد و معمولا برای تاکید بر موضوعات مهم، این گونه سخن گفته‌اند؛ خصوصا در مورد قرآن که (تبیانا لکل شیء)

[۲۹] نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.

است. آنچه انسان در مسیر هدایت به آن نیاز داشته باشد، در قرآن پیدا می‌کند. حتی اگر انسان در معرض ترنم آیات الهی قرار گیرد و به آیات آن گوش بسپارد و قصد التذاذ معنوی از آن را نداشته باشد، به ایمانش افزوده می‌شود و احساس آرامش می‌کند:
انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم واذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا.

[۳۰] انفال/سوره۸، آیه۲.

آنهایی که در محافل قرآنی حضور داشته‌اند و تا اندازه‌ای با معانی آن نیز آشنا بوده‌اند، با شنیدن آیات رحمت به شوق آمده و مسرور گشته‌اند و از شنیدن آیات عذاب، حالت حزن به خود گرفته‌اند و در مجموع، ایمان‌شان استوارتر گشته است؛ چرا که قرآن، هم می‌تواند موجبات لذت معنوی را فراهم کند و هم کتاب عمل باشد. امام صادق(علیه‌السّلام) فرمود:
به دنبال مونسی بودم که در پناه آن، آرامش پیدا کنم، آن را در قرائت قرآن یافتم.

[۳۱] نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۷۴.

مراتب علم به قرآن

نظام پیشنهادیی که از مجموع روایات مربوط به قرآن به دست می‌آید _چنانکه گفتیم_ از نگهداری قرآن در خانه آغاز می‌شود و با بالاترین درجه، یعنی عمل به قرآن، پایان می‌یابد. مراتب علم به قرآن و بطون آن (که به طور تفصیلی هم به آنها اشاره خواهد شد) عبارت‌اند از:
الف) نگهداری قرآن در خانه؛
ب) نگاه کردن به آیات قرآن؛
ج) گوش فرادادن به تلاوت قرآن؛
د) تلاوت قرآن؛
هـ) تدبر و تفکر در قرآن؛
و) عمل به قرآن.
در مورد مراحل فوق، روایات زیادی وجود دارد که برای هر مرتبه، نمونه‌ای آورده می‌شود و سعی خواهد شد تا روایاتی که از سند معتبرتری برخوردار باشند، انتخاب شود. البته معمولا در هر مرتبه، تعداد روایات به حدی است که احتمال صدور آن را تقویت می‌کند. متاسفانه در زمینه سند و راویان روایاتی که منشا حکم و فتوا نیستند، کار زیادی صورت نگرفته است و چون این روایات در محافل علمی مورد نقد و بررسی واقع نمی‌شده‌اند، بسیاری از راویان آنها نیز مورد تحقیق رجالی قرار نگرفته‌اند و لذا در بعضی کتب رجالی، حکم به مجهول یا مهمل بودن آنها می‌شود. به نظر می‌رسد اگر روش خاصی در مورد این گونه روایات به کار گرفته شود، بسیاری در این روایات و راویان آنها از مهجور بودن خارج خواهند شد. فعلا پیشنهاد ما همان استفاضه است (یعنی در هر موضوع، روایات را باید کنار یکدیگر قرار داده، در مورد صدور آنها قضاوت نماییم).

نگهداری قرآن در خانه

از زمان‌های قدیم، تبرک جستن به اشیای خاص و نگهداری آنها در خانه، میان مردم مرسوم بوده است. توصیه به نگهداری قرآن در منازل که در روایات ما وجود دارد، شاید یک علتش این باشد که مردم از آن خرافات دست بردارند و به جای آنها به کلام الهی تبرک جویند. لذا امام صادق(علیه‌السّلام) فرمود:
انه لیعجبنی ان یکون فی البیت مصحف یطرد الله عزوجل به الشیاطین.

[۳۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۱۳.

[۳۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۱۰۳.

در شگفتم از اینکه قرآنی در خانه است و شیاطین به واسطه آن از خانه دفع می‌شوند.
پایین‌ترین مرتبه انس با قرآن نیز ـ چنانکه گفته شد ـ نگهداری آن در منزل است که اگر کسی قادر نیست که هیچ گونه ارتباطی با قرآن داشته باشد، لااقل آن را در منزل نگهداری کند. حتی اگر این معنا هم در نظر مبارک امام نباشد، نگهداری قرآن در منزل، به مصلحت انسان است که در روایت به آن اشاره شده است.
روایاتی هم داریم که در تعارض با این روایت است و نگهداری قرآن را بدون نگاه کردن به آن و یا بدون تلاوت آیات آن، مذموم شمرده است؛ ولی همان طور که گفته شد، حل تعارض به سبب اختلاف رتبه افراد است. معلوم است شخصی که توان نگاه کردن به قرآن و قرائت آن را ندارد، حداقل کاری که می‌تواند انجام دهد، این است که قرآن را در منزل نگهداری نماید و این امر، مصادیقی در جامعه دارد؛ درست مثل نماز خواندن که اگر کسی قادر به خواندن آن نیست، حداقل باید با ایما و اشاره، آن را به جای آورد.
علاوه بر دو احتمالی که گفته شد، احتمال سومی نیز وجود دارد که توصیه به نگهداری قرآن در آن زمان، برای حفظ قرآن بوده است تا نسخه‌های قرآن، متعدد باشد و از بین نرود. لذا امام صادق(علیه‌السّلام) برای جلب توجه، این گونه تعبیر آورده تا مردم تشویق به نگهداری قرآن شوند؛ ولی این احتمال، مؤیدی ندارد. اگر روایت نبوی بود، شاید این احتمال تقویت می‌شد.

نگاه کردن به قرآن

در مورد نگاه کردن به قرآن، روایاتی وجود دارد که آن را نوعی عبادت شمرده است. ابوذر از رسول خدا نقل می‌کند که فرمود: (نگاه کردن به قرآن، عبادت است).

[۳۴] شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۵۰، ح۱۰۱۶.

[۳۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۸، ص۱۹۶.

در روایت دیگری از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است:
(اعطوا اعینکم حظها من العباده)، قالوا: (وما حظها من العباده؟)، قال: النظر فی المصحف والتفکر فیه والاعتبار عند عجائبه.

[۳۶] متقی هندی، علی، کنز العمال، ج۱، ص۵۱۰.

(چشمان‌تان، بهره‌ای از عبادت دارند که باید به آنها ببخشید). سؤال کردند: (نصیب آنها از عبادت چیست؟). فرمود: نگاه کردن به قرآن و فکر کردن در آن و پند گرفتن از شگفتی‌های آن.
البته روایت دوم، دلالت بر تدبر در قرآن نیز دارد که در مراحل بالاتر است؛ اما با توجه به روایت ابوذر، اگر کسی فقط نگاه هم به قرآن بکند، نوعی عبادت است و روایت دوم، در مقام قید اطلاق روایت اول نیست؛ چون قرینه خارجی داریم. وقتی نگهداری قرآن در منزل سفارش شده است، قطعا نگریستن به آیات آن، ارزش بیشتری دارد.

گوش فرادادن به قرآن

قبل از مرتبه قرائت، گوش دادن به قرآن است. اگر کسی به هر دلیل از قرائت قرآن ناتوان است، می‌تواند به آن گوش فرا دهد. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این تقدم و تاخر رتبه استماع و قرائت را در روایتی چنین بیان فرموده است:
من استمع الی آیه من کتاب الله تعالی کتب له حسنه مضاعفه، و من تلاها کانت له نورا یوم القیامه.

[۳۷] احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۴۱، ح۸۵۰۲.

هرکس به آیه‌ای از کتاب خدا گوش فرا دهد، خداوند برای او حسنه مضاعف می‌نویسد و هر کس آن را تلاوت کند، (آیات آن) همچون نوری در قیامت برایش جلوه خواهد کرد.
کلینی در (اصول کافی) از امام سجاد و امام صادق(علیه‌السّلام) نقل می‌کند:
من استمع حرفا من کتاب الله عزوجل من غیر قرائه کتب الله له حسنه ومحا عنه سیئه و رفع له درجه.

[۳۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۱۲.

[۳۹] متقی هندی، علی، کنزل العمال، ج۱، ص۵۳۵، ح۲۳۹۶.

اگر کسی حرفی از کتاب خدا را فقط گوش کند و تلاوت هم نکند، خداوند برایش حسنه می‌نویسد و گناهی از او محو نموده، درجه‌اش را بالا می‌برد.
مضمون این روایت به گونه‌ای نیست که قبول آن مشکل باشد. در بعضی روایات، برای کارهای کوچک، ثواب زیادی وعده داده شده است که معمولا قبول کردن آن مشکل است. بسیاری از این گونه روایات، جعلی هستند؛ خصوصا در باب قرآن که برای ترتیب و تشویق مردم به قرائت آن، برخی از افراد نادان، روایات فراوانی جعل می‌کردند و حتی زمانی که آن جاعلان مورد اعتراض پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واقع می‌شدند، پاسخ می‌دادند که این روایات به نفع شماست و مردم، بیشتر به قرآن روی می‌آورند!
نقل شده که به ابوعصمه گفتند: (تو از کجا و به چه طریق، احادیثی در فضیلت قرآن و سوره‌های آن از عکرمه و ابن عباس نقل نمودی؟). گفت: چون من مردم را از قرآن روگردان و به (فقه) ابی حنیفه و (مغازی) محمد بن اسحاق مشغول دیدم، این احادیث را وضع کردم.
حاکم نیشابوری از یکی از زهاد نقل نموده که به وی گفتند: (چرا احادیثی در فضیلت قرآن و سوره‌های آن ساختی؟). وی همین جواب ابوعصمه را داد. آن گاه به وی گفتند: (مگر نشنیده‌ای که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود هر کس بر من دروغ ببندد، جایگاهش پر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.