پاورپوینت کامل مذهب دیلمیان دوره اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مذهب دیلمیان دوره اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مذهب دیلمیان دوره اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مذهب دیلمیان دوره اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مذهب دیلمیان دوره اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

دیلمیان طوایفی کوه‌نشین بودند که جغرافی‌دانان عرب قرن دهم میلادی آن‌ها را همان ساکنان دیلم (ارتفاعات گیلان و غرب مازندران) می‌دانستند. مذهب دیلمیان در دوره اسلامی، با پذیرش اسلام با مذهب تشیع آغاز شد و از فرق شیعه، مذهب زیدیه، اولین و پرطرفدارترین آنان بود. البته عده‌ای به مذهب اسماعیلیه گرویدند، و مذهب امامیه نیز از طریق فرزندان ناصر کبیر وارد آن منطقه شد و طرفداران بسیاری یافت.

فهرست مندرجات

۱ – چکیده
۲ – سرزمین دیلمان
۳ – اسلام آوردن دیلمیان
۴ – سرزمین دیلم محل امن مخالفان
۵ – مذهب امامیه در میان دیلمیان
۵.۱ – رهبری حسن بن زید
۵.۲ – حمایت وهسودان از حسن
۵.۳ – حمایت جستان از حسن
۵.۴ – فعالیت ناصر کبیر
۵.۵ – مذهب امامیه در طبرستان
۵.۶ – تشیع آل مسافر
۵.۷ – تحرکات ابن داعی
۵.۸ – اثبات اعتقاد آل‌بویه به تشیع
۵.۸.۱ – تلاش بر تغییر خلافت
۵.۸.۲ – برقراری شعایر شیعیان
۵.۸.۳ – برپایی عزاداری امام حسین
۵.۸.۴ – نصب نام دوازده امام بر تخت جمشید
۵.۸.۵ – حضور علما در دربار
۵.۸.۶ – زیارت ائمه به وسیله امرای آل‌بویه
۵.۹ – موقعیت خوب شیعیان در دوره آل‌بویه
۵.۱۰ – نتیجه
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

چکیده

موقعیت جغرافیایی سرزمین دیلم، ورود مسلمانان به آن محل را با تاخیر روبه‌رو کرد. تقریباً اولین مسلمانانی که از حدود قرن دوم هجری به بعد وارد این سرزمین شدند و توانستند در آن‌جا اقامت گزینند، علویان بودندکه به علت مخالفت یا مبارزه با حکام عباسی بدان سرزمین روی آوردند. بدین‌ترتیب، پذیرش اسلام دیلمیان با مذهب تشیع آغاز شد و از فرق شیعه، مذهب زیدیه، اولین و پرطرفدارترین آنان بود. البته، مذهب اسماعیلیه با تبلیغات و فعالیت ابوحاتم رازی در دیلم، پیروانی پیدا کرد؛ و این مذهب در میان مردم دیلم همچنان پیروانی داشت. در زمان سلجوقیان نیز با استقرار حسن صباح در الموت، این مذهب رونق بسیاری در منطقه دیلم پیدا کرد. مذهب امامیه از طریق فرزندان ناصر کبیر وارد آن منطقه شد و طرفداران بسیاری یافت. حکام محلی دیلم، آل جستان و آل مسافر، در ارتباط سیاسی با زیدیان، به مذهب زیدیه تمایل یافتند و عده‌ای از آنان نیز به مذهب اسماعیلیه متمایل شدند. زیاریان در ابتدای کار به علت تصفیه حساب‌های سیاسی مردآویج با داعی صغیر، از زیدیان روی گرداندند.
خاندان بویه که از نظر سیاسی و مذهب تشیع نقش مهمی در ایران دوره اسلامی و جهان اسلام ایفا کردند، از مردم دیلم بودند. آنان اگر نه در ابتدا از معتقدان به تشیع امامی بودند که موجبات ارزش‌گذاری و اعتباریابی سیاسی مذهب تشیع را فراهم آوردند.

سرزمین دیلمان

دیلمان، سرزمینی وسیع، شامل دو بخش دشت و کوهستان بوده است. دشت را گیلان می‌گفتند که اقوام گیل در آن مستقر بودند و بخش کوهستانی آن محل زندگی اقوامی به نام دیلم بود و به همین جهت دیلم خوانده می‌شد. رودبار و طارم، دو مرکز مهم دیلم به حساب می‌آمد که محل استقرار حکام منطقه بوده است. ورود مسلمانان به سرزمین دیلم، به علت موقعیت خاص جغرافیایی آن تقریباً با تاخیر صورت گرفت. دیلمیان که عادت و تمایل به استقلال داشتند، با کمک وضع طبیعی و کوهستانی سرزمینشان، حملات عرب‌ها را دفع می‌کردند. عرب‌ها نیز به علت صعب‌العبور بودن راه‌های منتهی بدین سرزمین و بارش‌ها و رطوبت بسیار که با محیط زیستی آنان متفاوت بود، میل چندانی به حملات و محاصره‌های طولانی سرزمین دیلم نداشتند؛ و بدین‌ترتیب، دیلمیان نه تنها تسلیم عرب‌ها نشدند، بلکه از مردم شهر‌های مجاور، ری و قزوین، نیز در مقابل عرب‌ها حمایت کردند. با وجود فتوحات مسلمانان در ایران که از زمان عمر خلیفه دوم آغاز شد، دیلمیان فقط در زمان معاویه بود که مجبور به پرداخت خراج شدند؛ ولی تا مدت‌های مدید بعد از آن حاضر به پذیرش اسلام نبودند و در مناطق کوهستانی مشکلاتی برای شهر‌های مسلمان‌نشین اطراف، به خصوص قزوین، فراهم می‌ساختند.

[۱] ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶۰.

به همین جهت، خلفا یا حکومت‌های محلی همواره گروه‌هایی از مسلمانان مجاهد را مامور مقابله با کفار متهاجم دیلمی می‌کردند. مقر اصلی مجاهدان مسلمان، قزوین بود.

[۲] ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۵، ص۵۱۲، ۱۳۹۹ ه ق/ ۱۹۷۹م، بیروت:دار صادر.

[۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۵۱۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

[۴] مستوفی، قزوینی حمدالله، نزهه القلوب، مقاله الثالثه، به سعی و اهتمام و تصحیح گای لیسترانج، ۱۳۶۲، تهران: دنیای کتاب.

[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان (بخش مربوط به ایران)، ترجمه آذرتاش آذرنوش، ۱۳۴۶، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

اسلام آوردن دیلمیان

عدم پذیرش اسلام از سوی دیلمیان تا زمان حضور علویان در طبرستان ادامه داشت؛ و پس از آن بود که دیلمیان نیز به لحاظ مجاورت با مردم طبرستان، به تدریج به دین اسلام و تشیع گرایش یافتند. ابن حوقل گزارش می‌دهد: «دیلمیان در روزگار اسلام بیش‌تر در کفر بودند و از آنان برده می‌گرفتند تا زمان حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السّلام) که به دعوت وی علوی و مسلمان شدند.»

[۶] ابن حوقل، صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، ۱۳۴۵، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

بدین‌ترتیب، اسلام آوردن دیلمیان از طریق علویان بوده و طبیعی است که از همان ابتدا گرایش‌های شیعی پیدا کرده باشند، به‌خصوص تشیع زیدی در میان دیلمیان رواج بیشتری داشته است.
با وجود حضور و تبلیغات علویان در سرزمین دیلم و گرویدن عده‌ای از دیلمیان به اسلام شیعی، برخی از مردم ساکن در کوهستان‌های دیلم تا مدت‌ها در کفر باقی بودند. اصطخری (متوفی در سال ۳۴۶ ه. . ق.) اشاره می‌کند: «در کوه‌های دیلمان هنوز کافران هستند.»

[۷] اصطخری، ابواسحق ابراهیم، مسالک و ممالک، به اهتمام ایرج افشار، ۱۳۶۸، تهران: علمی و فرهنگی.

ابن حوقل نیز خبر می‌دهد: «هنوز در زمان ما (حدود سال ۳۶۷ ه. . ق.) کافرانی در کوه‌ها سکونت دارند.»

[۸] ابن حوقل، صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، ۱۳۴۵، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.

سرزمین دیلم محل امن مخالفان

همان‌طور که گفته شد، وضع جغرافیایی و انسانی سرزمین دیلم در این منطقه، محیطی امن و مناسب برای دشمنان و مخالفان خلفای عباسی فراهم آورده بود. بدین‌جهت، در طول خلافت عباسیان، بارها شاهد حضور علویان مخالف خلافت عباسی در این منطقه هستیم که تحت تعقیب حکومت‌های وقت به این سرزمین پناه آورده بودند. یحیی بن عبدالله (یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن (علیه‌السّلام)) که در قیام صاحب فخ

[۹] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۶۰، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

شرکت داشت و پس از شهادت صاحب فخ در خفا می‌زیست، برای درامان ماندن از مکر و کشتار عباسیان، به طرف شرق رهسپار و ابتدا وارد طبرستان شد و چون حاکم آن‌جا از او حمایت نکرد، به دیلمان رفت. او اولین فرد علوی بود که به دیلم پای گذاشت. حضور یحیی مسلماً در اسلام آوردن عده‌ای از مردم دیلم مؤثر بود. مُحلّی می‌گوید: «یحیی در دیلم مسجدی بنا کرد که اولین مرکز و پایگاه دین اسلام در آن سرزمین محسوب می‌شود.»

[۱۰] مُحلّی، حمید بن احمد، اخبار ائمه الزیدیه، تحقیق ویلفرد مادلونگ، ۱۹۸۷م، بیروت: دارالنشر.

بدین‌ترتیب، از این زمان، زمینه‌های قیام علویان در مناطق شمالی ایران و اطراف دریای خزر به وجود آمد تا سرانجام به تشکیل حکومت علویان انجامید. ابن طقطقی می‌نویسد: «یحیی به ناحیه دیلم رهسپار شد. در آن‌جا مردم معتقد شدند که وی استحقاق پیشوایی دارد. سپس با او بیعت کردند و گروهی از مردم شهرها گرد وی جمع شدند و رفته رفته کارش بالا گرفت. رشید از این بابت در‌اندوه شد…»

[۱۱] ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، تاریخ فخری، ترجمه محمدوحید گلپایگانی، ۱۳۶۷، تهران: علمی و فرهنگی.

‌هارون الرشید خلیفه عباسی «نامه‌ای تهدیدآمیز به شاه) امیر (دیلم نوشت و یحیی را از او خواست»

[۱۲] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۱۲، بی تا، بیروت: دار صادر.

و سپاهی حدود پنجاه هزار نفر برای سرکوب او فرستاد. ارسال این تعداد از افراد برای سرکوب یحیی، از کثرت نفرات یحیی و اهمیت قیام او حکایت دارد. فضل بن یحیی برمکی فرمانده سپاه خلیفه یحیی بن عبدالله را به صلح دعوت کرد و سرانجام با تطمیع حاکم دیلمی و وعده امان از طرف خلیفه، یحیی تحویل فضل شد.

[۱۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۸، ص۲۴۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

خلفای عباسی سعی داشتند حکام و مردم دیلمی را به نوعی تطمیع کنند و از حمایت آنان برخوردار شوند؛ ازجمله در اختلاف میان مامون و امین، فرمانده نظامی امین «نامه‌ها برای پادشاهان دیلم و جبال و طبرستان و پادشاهان دیگر نوشت»

[۱۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۸، ص۴۰۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

و با دادن وعده‌هایی، از آنان خواست «راه خراسان را قطع کنند و هر کس را که درصدد کمک رساندن به طاهر است مانع شوند. آن‌ها پذیرفتند.»

[۱۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۸، ص۴۰۸، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

با وجود این، دیلم همچنان محلی امن برای علویان بود و گریز آنان به دیلم در سال‌های بعد نیز ادامه داشت.
در سال ۲۰۳ ه. . ق.، بعد از شهادت امام رضا (علیه‌السّلام)، دیلم مامن خویشاوندان و پیروان آن حضرت بود که از مقابل سپاه مامون می‌گریختند و بدانجا پناه می‌بردند؛ «چون خبر غدری که با رضا (علیه‌السلام) کرده، به راه به سادات رسید، هر جا که بودند، پناه به کوهستان دیلمان و طبرستان و ری نهادند. بعضی را همین‌جا شهید کردند و مزار ایشان باقی است و بعضی وطن ساخته.»

[۱۶] آملی، اولیاءالله، تاریخ رویان، تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده، تهران: ۱۳۴۸، بنیاد فرهنگ ایران.

مذهب امامیه در میان دیلمیان

چگونگی رواج مذهب امامیه در میان دیلمیان به شرح زیر است.

رهبری حسن بن زید

در زمان طاهریان، ظلم و ستم عمال آنان، مردم برخی از نواحی طبرستان ازجمله رویان، چالوس و کلار را به خشم آورد. پس، با کمک دیلمیان به نزد محمد بن ابراهیم علوی (محمد بن ابراهیم بن علی بن عبدالرحمان بن قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی (علیه‌السّلام)) رفتند و بیعت با او را خواستار شدند

[۱۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۹، ص۲۷۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

با راهنمایی او، از حسن بن زید که در ری به سر می‌برد، دعوت کردند و رهبری او را گردن نهادند. با شروع نهضت حسن بن زید در طبرستان، از آن‌جا که محل استقرار اولیه او کلار در مجاورت سرزمین دیلم بود، بیشتر مردم دیلم نیز با او بیعت کردند. حکومت علویان در طول فعالیت همواره علیه حکومت عباسیان اقدام می‌کرد.

حمایت وهسودان از حسن

وهسودان حاکم دیلمی (آل جستان) نیز از حسن بن زید حمایت کرد. او مذهب زیدیه را پذیرفت و رسماً با خلیفه عباسی مخالفت کرد. در سال ۲۵۲ ه. . ق.، با متحدان علوی خود به ری حمله کرد و مردم بسیاری را کشته یا اسیر گرفت. حاکم ری گریخت؛ «مردم ری با تعهد پرداخت درم صلح کردند و پس از پرداخت آن ابن جستان از ری رفت.»

[۱۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۹، ص۳۷۲، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی تا، لبنان بیروت:دار سویدان.

وهسودان بعدها از مذهب زیدیه برگشت. در این زمان، تمایل به اسلام شیعی درمیان آنان چنان قوت گرفت که با وجود قطع حمایت حاکم دیلمی از حسن بن زید، دیلمیان همچنان به خدمت رهبر زیدی در می آمدند. «چهار هزار نفر دیلم به مرگ او (وهسودان، حاکم دیلمی) پیش داعی حسن زید آمدند.»

[۱۹] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۳۵، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

حمایت جستان از حسن

تشکیل حکومت علویان در طبرستان موجب رواج مذهب تشیع زیدی در منطقه شد. پسر وهسودان، جستان، نیز از زیدیان حمایت کرد و حسن بن زید را درمقابل سپاه خلیفه عباسی پناه داد. دیلمیان در این مبارزه تلفات جانی بسیاری را متحمل شدند. جستان نیز در سال ۲۸۹ ه. . ق. با ناصر کبیر، داعی زیدی دیگر، علیه سامانیان متحد شد. ولی برادر و جانشین جستان، علی بن وهسودان، به اطاعت عباسیان درآمد و مشکلاتی برای زیدیان فراهم آورد تا جایی که حسن بن قاسم ملقب به داعی صغیر را دستگیر کرد.

[۲۰] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۸۱، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

طاهر بن محمد، کاتب علی بن وهسودان که تمایلات شیعی داشت مانع از آن شد که داعی را به بغداد بفرستد. او گفت: «مصلحت آن است با قلعه پدران خویش الموت فرستی»

[۲۱] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۸۱، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

حکام بعدی آل جستان دیدگاه‌های متفاوتی در مورد زیدیان داشتند. خسرو فیروز برادر و جانشین علی داعی را «خلاص داد و با گیلان فرستاد»

[۲۲] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۸۱، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

فعالیت ناصر کبیر

مذهب امامیه با حضور و تبلیغات و فعالیت ناصر کبیر،

[۲۳] مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۶۰، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

موقعیت مهم و استواری درمیان دیلمیان یافت. ناصر کبیر، مذهب شیعه داشت؛ ولی درمورد زیدی یا امامی بودن او، خبر موثق و مؤکدی وجود ندارد. آنچه مسلم است، «احمد بن الناصر (پسر الناصر)، امامی المذهب بود»

[۲۴] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۹۷، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

و علی فرزند دیگر ناصر کبیر از تلامذه امام حسن بن علی عسکری (علیه‌السّلام) یازدهمین امام شیعه اثنی عشری بوده است. پس از کشته شدن محمد بن زید علوی، ناصر کبیر به دیلمان پناه برد و درمیان آن‌ها زیست و آنان را به اسلام دعوت کرد. «او در سرزمین آنان مساجدی بنا کرد. مسلمانان در مقابل آن‌ها، سرحدهایی مانند قزوین و چالوس داشتند.»

[۲۵] ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۱، ص۸۱، ۱۳۹۹ ه ق/ ۱۹۷۹م، بیروت: دار صادر.

مذهب امامیه در طبرستان

در طبرستان، حسین بن‌ هارون

[۲۶] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

پدر ابوطالب یحیی و ابوالحسین «امامی المذهب بود و در اول ایشان نیز همچنین…»

[۲۷] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۹۸، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

ابوالحسین مردم را به تشیع دعوت کرد و «جمله گیل و دیلم برو بیعت کردند»

[۲۸] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۸۶، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

ابوطالب یحیی که ابتدا مذهب امامی داشت، با پیوستن به قاضی‌القضات عبدالجبار، مذهب زیدی را پذیرفته بود. ابن اسفندیار می‌نویسد: «در میان زیدیه از او مبرز و محقق‌تر دانشمند نبود»

[۲۹] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۰۱، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

مردم دیلم بعد از فوت ابوالحسین، «برو بیعت کردند»

[۳۰] ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۰۱، قسم اول و دوم، تصحیح عباس اقبال، به اهتمام محمد رمضانی، ۱۳۶۶، تهران: پدیده «خاور.

سید زاهد شرف‌الدین نیز مذهب امامیه داشت و «اظهار مذهب امامیه و بطلان مذهب زیدیه از شرف‌الدین قوت گرفت در آن حدود»

[۳۱] ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ ج۸، ص۸۱، ۱۳۹۹ ه ق/ ۱۹۷۹م، بیروت: دار صادر.

بدین‌ترتیب، مذهب امامیه، همراه مذهب زیدی و گاه قوی‌تر از آن، در این دوره در طبرستان و دیلمان رواج داشته است. خبرها حاکی است که دیلمیان همچنان به مذهب تشیع پای‌بند مانده‌اند؛ ولی در مورد نوع تشیع آنان، خبر صریحی وجود ندارد.

[۳۲] مقدسی، ابوعبدالله محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفهالاقالیم، ترجمه علینقی منزوی، ج۱و۲، ۱۳۶۱، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران.

[۳۳] ابن خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج۱، ص۶۴۱، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ج۲، ۱۳۶۴، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی).

[۳۴] مستوفی، قزوینی حمدالله، نزهه القلوب، مقاله الثالثه، به سعی و اهتمام و تصحیح گای لیسترانج، ۱۳۶۲، تهران: دنیای کتاب.

تشیع آل مسافر

آل مسافر، حکام محلی دیگر دیلمی بودند که بیش‌تر به تشیع از نوع اسماعیلی گرایش داشتند. تبلیغات ابوحاتم رازی، داعی اسماعیلی (متوفی به سال ۳۲۲ه. . ق.) درمیان دیلمیان، موجب این گرایش شد. زرین‌کوب در علت این گرایش می‌نویسد: «ظاهراً بیشتر بهانه اظهار مخالفت با مسوده عباسی بوده است تا گرایش واقعی به مذهب»

[۳۵] زرین کوب، عبدالحسین، ج۱، ص۳۳۸، تاریخ مردم ایران، ۱۳۶۷، تهران: امیر کبیر.

به هر حال، سکه‌های به جای مانده از آنان فاقد نام خلیفه عباسی است و به جای آن عبارت «سیف آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)» آمده و اسامی امامان اسماعیلی نقش شده است.

[۳۶] زرین کوب، عبدالحسین و دیگران، ج۱، ص۳۲۴، تاریخ ایران (از ظهور اسلام تا آمدن سلجوقیان)، پژوهش دانشگاه کمبریج، ۱۳۷۲، گردآورنده: رنفرای ترجمه حسن انوشه تهران: امیرکبیر.

مسعودی که تالیف خود را در سال ۳۳۶ ه. . ق. نگاشته است، خبر می‌دهد: «اکنون مذهب آن‌ها تباهی گرفته و عقایدشان دگرگون شده و بیشترشان ملحد شده‌اند»

[۳۷] مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۷۴۳، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۶۰، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

ولی به نظر می‌رسد پیروان این مذهب همچنان به عقاید خود پای بند بوده‌اند و تا چند قرن بعد نیز منطقه رودبار و طارم پیروان اسماعیلیه را پذیرا بوده است. پیروان اسماعیلی، همچنان در الموت صاحب قدرت بودند، در منطقه نفوذ داشتند و شاخه‌ای از آنان نیز در آذربایجان به حکومت رسیدند و مذهب اسماعیلی را تبلیغ کردند. در طول تاریخ حکومت علویان، سرداران بزرگ دیلمی، ازجمله لیلی بن نعمان، در خدمت زیدیان بودند و از جهات سیاسی و نظامی از آنان در مقابل سامانیان حمایت می‌کردند. لیلی بن نعمان به همین مناسبت به لقب المؤید لدین الله و المنتصر لآل رسول الله منسوب شد. او در سال ۳۰۸ ه. . ق. نیشابور را فتح کرد و به نام داعی صغیر، حسن بن قاسم، خطبه خواند و در همین راه نیز جان از دست داد. مرگ او نه تنها برای سامانیان، بلکه برای عباسیان نیز خوشایند بود؛ زیرا در صورت موفقیت لیلی بن نعمان، خراسان که نقش مرکزیت خلافت عباسی در شرق فتوحات را داشت، از دست می‌رفت و قدرت علویان که تهدیدی برای خلافت عباسی محسوب می‌شد، توسعه بیشتری می‌یافت. در مقابل، کشته شدن لیلی بن نعمان خشم بسیاری از سرداران دیلمی را برانگیخت. آنان داعی صغیر را فاقد درایت لازم برای رهبری دانستند و اقدام به جنگ با سامانیان را نتیجه بی‌تدبیری و عدم شنا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.