پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
حنفیّه، مکتب فقهی و کلامی منسوب به ابوحنیفه نعمان بن ثابت (متوفی ۱۵۰) است.
فهرست مندرجات
۱ – مشخصات ابوحنیفه
۲ – گسترش مذهب حنفی
۲.۱ – در عراق
۲.۲ – در شام
۲.۳ – در مصر
۲.۴ – در افریقیه
۲.۵ – در ناطولی
۲.۶ – در خراسان و ماوراءالنهر
۳ – تاثیر حکومتها در رواج پاورپوینت کامل مذهب حنفیه ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
۳.۱ – غزنویان
۳.۲ – سلجوقیان
۴ – تراکم حنفیان در مناطق
۵ – اسباب انتشار مذهب حنفی
۶ – استادان ابوحتیفه
۷ – شاگردان ابوحنیفه
۸ – گستره مذهب حنفی
۹ – مصادر فقهی ابوحنیفه
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منابع
مشخصات ابوحنیفه
وى در کوفه متولّد شده و در همان جا رشد و پرورش یافت. معروف آن است که تولّد وى در سال ۸۰ هجرى و وفاتش در سال ۱۵۰ هجرى در بغداد بود. ابوحنیفه، شاگرد حماد بن ابی سلیمان کوفی(م۱۲۰) بود.
ابوحنیفه از نظر سِنّی جزو اتباع تابعین است ولی چون چند تن از صحابه ، از جمله انس بن مالک را دیده و از آنها روایتِ حدیث کرده، او را از تابعین شمرده اند.
[۱] خطیب بغدادی، ج۱۵، ص۴۴۵.
[۲] موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۲۷ـ ۳۷، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۳] محمد بن محمد کَردَری، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۵ـ۹، در موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج ۲، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
بسیاری از فقیهان بزرگ اهل سنّت تسلط ابوحنیفه بر فقه را ستوده اند.
محمد بن ادریس شافعی (پیشوای شافعیان ) مردم را در فقه ریزه خوار (عیال) ابوحنیفه شمرده است.
[۴] ابن عبدالبرّ، الانتقاء فی فضائل الائمه الثلاثه الفقهاء: مالک بن انس الاصبحی المدنی و محمد بن ادریس الشافعی المطلبی و ابی حنیفه النعمان بن ثابت الکوفی، ج۱، ص۱۹۳ـ۲۱۲، چاپ عبدالفتاح ابوغده، حلب ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۵] خطیب بغدادی، ج۱۵، ص۴۶۳ـ۴۸۱.
تبحر او در فقه، در زبان ادیبان عرب به شکل مثل درآمده است.
[۶] عبدالملک بن محمدثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۹۸۵).
گسترش مذهب حنفی
پساز درگذشت حماد بن ابی سلیمان در سال ۱۲۰، ابوحنیفه که از برجسته ترین شاگردان او بود، تدریس فقه را در کوفه آغاز کرد
[۷] حسن بن علی صیمری، اخبار ابی حنیفه و اصحابه، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۸] موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۶۳ـ۶۶، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
و حضور شاگردانی از سرزمینهای مختلف در جلسه درس او ــکه سی سال دوام یافت ــ موجب انتقال آرای او به نقاط مختلف جهان اسلام شد.
پس از وفات ابوحنیفه ، ابویوسف یعقوب انصاری در زمان خلافت مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) و هادی عباسی (حک: ۱۶۹ـ ۱۷۰) قاضی بغداد و در زمان هارون الرشید (حک: ۱۷۰ـ۱۹۳) قاضیالقضات شد.
او نخستین کسی بود که در دستگاه خلافت عهده دار این منصب گردید.
[۹] محمد بن خلف وکیع، اخبارالقضاه، ج۳، ص۲۵۶، بیروت: عالمالکتب، (بیتا).
[۱۰] خطیب بغدادی، ج۱۶، ص۳۵۹.
از آنجا که عزل و نصب قاضیان از وظایف قاضی القضات بود، با انتصاب ابویوسف، در بیشتر مناطق جهان اسلام حنفیان بر مسند قضا نشستند و احکام قضایی را طبق مذهب خود صادر می کردند.
این امر از یک سو سبب انتشار آرای حنفیان شد و از سوی دیگر، فقه حنفی را وارد مرحلهای جدید ساخت و آن را با واقعیتهای موجود در جامعه روبه رو کرد.
به علاوه، ضرورت پاسخگویی به مسائل جدید که در عرصه قضا و افتا مطرح می شد، به توسعه فقه حنفی انجامید.
[۱۱] محمد وفاریشی، «المذهب الحنفی»، ج۱، ص۳۱۳ـ۳۱۴، در المذاهب الاسلامیه الخمسه: تاریخ و توثیق، بیروت: الغدیر، ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
چگونگیِ توسعه و انتشار مذهب حنفی در نقاط گوناگون جهان اسلام یکسان نبوده و تحت تأثیر عوامل مختلفی صورت گرفته است.
در سطور آینده، این مسئله را بر پایه تفکیک مناطق مختلف که پایگاه مذهبی حنفیان بوده اند، بررسی می کنیم :
در عراق
کوفه خاستگاه مذهب حنفی بود و به طور طبیعی، حنفیان در این شهر اقتدار داشتند.
بر پایه گزارش کَردَری که فهرستی از شاگردان ابوحنیفه را براساس انتساب به شهرهای مختلف گردآورده،
[۱۲] محمد بن محمد کَردَری، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۱۷، در موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج ۲، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
شمار شاگردان کوفی او بیش از همه مناطق است.
[۱۳] محمد بن محمد کَردَری، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۴۹۸ـ۵۰۴، در موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج ۲، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
همچنین به کوشش دو تن از شاگردان ابوحنیفه، یوسف بن خالد سمتی و زفر بن هذیل، این مذهب به بصره وارد شد و در آنجا رواج یافت.
[۱۴] حسن بن علی صیمری، اخبار ابی حنیفه و اصحابه، ج۱، ص۱۱۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۵] موفق بن احمد اخطب خوارزم، مناقب ابی حنیفه، ج۱، ص۳۶۰ـ۳۶۸، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
پس از تأسیس و انتخاب بغداد به عنوان مرکز خلافت عباسیان در سال ۱۴۶، برخی اصحاب ابوحنیفه از جمله ابویوسف و شیبانی در این شهر سکونت گزیدند.
ابویوسف عهده دار منصب قضا شد و شیبانی حلقه درس پررونقی یافت.
[۱۶] صفدی، ج۲، ص۳۳۴.
این عوامل تأثیری انکارناپذیر در گسترش مذهب حنفی در بغداد داشتند؛ با این همه بر پایه گزارش مقدسی در قرن چهارم ،
[۱۷] مقدسی، ج۱، ص۱۲۶۱۲۷.
غالب فقها و قضات اقلیم عراق حنفی و بیشتر فقیهان بغداد حنبلی بوده اند.
این را نیز می دانیم که در ۴۵۹، هنگام تأسیس مدرسه نظامیه برای شافعیان بغداد، مدرسه ابوحنیفه در کنار مزار او افتتاح شد.
[۱۸] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۵۴۵۵.
[۱۹] عماد عبدالسلام رئوف، مدارس بغداد فیالعصرالعباسی، ج۱، ص۳۲ـ۷۵، بغداد ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
در شام
مذهب حنفی در دمشق پایگاه استواری نداشت.
[۲۰] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۶۶، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
نخستین مدرسه حنفیان دمشق در ۴۹۱ تأسیس شد.
[۲۱] عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۴۱۳، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
این مدرسه و نیز مدارس دیگری که بعدابنا شدند، در تثبیت و گسترش مذهب حنفی در منطقه شام سهم جدّی داشتند.
نعیمی دمشقی (متوفی ۹۷۸؛
[۲۲] عبدالقادر بن محمد نعیمی دمشقی، الدارس فی تاریخ المدارس، ج۱، ص۳۶۲ـ۵۰۰، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
از حدود پنجاه مدرسه حنفیان در دمشق و مدرّسان آن به تفصیل گزارش داده است.
حاکم حلب ، نورالدین محمود زنگی (حک: ۵۴۱ـ۵۶۹) که سیاست او تقویت همه مذاهب اهل سنّت بود، مدرسه بزرگ حلاویه را در این ولایت برای حنفیان ساخت که کسانی چون ابوبکر بن مسعود کاسانی در آن تدریس می کردند.
از ۵۷۹ که حلب تحت سلطه صلاحالدین ایوبی درآمد، اوضاع به نفع شافعیان تغییر کرد.
[۲۳] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۷۲ـ۸۱، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
در مصر
نخستین قاضی حنفی مصر اسماعیل بن یَسَع، از اهالی کوفه، بود که در سال ۱۶۴ به این سمت منصوب شد، اما چون آرای او ــکه مطابق با آرای ابوحنیفه بودــ برای مردم مصر ناشناخته بود، آنان خواستار عزل وی شدند و او در ۱۶۷ به فرمان مهدی عباسی برکنار شد.
[۲۴] ابن ابی الوفاء، الجواهر المضّیه فی طبقات الحنفیه، ج۱، ص۴۳۸ـ۴۳۹، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۲۵] قسم ۱، ص ۱۲۶ـ ۱۲۸، ابن حجر عسقلانی، رفع الإصْرعن قضاه مصر، چاپ حامد عبدالمجید، محمدمهدی ابوسنه، و محمد اسماعیل صاوی، (قاهره ۱۹۵۶).
در آن زمان، مصر به سبب حضور شاگردان مالک بن انس پایگاه مالکیان بود و بعدها به سبب حضور محمد بن ادریس شافعی (پیشوای شافعیان) در مصر، مذهب شافعی در آنجا گسترش یافت.
با این همه، مذهب حنفی تا نیمه سده چهارم در کنار این دو مذهب، هرچند با پیروانی کمتر، یکی از مذاهب رایج در مصر بود.
[۲۶] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۴۵ـ۱۴۶، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
در زمان حکومت فاطمیان ، مذهب حنفی در مصر تقریبآ رو به افول گذاشت.
[۲۷] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۶۰، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
ایوبیان که پس از فاطمیان بر مصر حاکم شدند، شافعیان را گرامیتر می داشتند و گرچه چند مدرسه حنفی در مصر تأسیس کردند اما شمار آنها به عدد مدارس شافعی نمی رسید.
نخستین مدرسه حنفیان مصر، مدرسه سیوفیه بود که صلاح الدین ایوبی در ۵۷۲ آن را وقف حنفیان کرد.
در این دوره، عده حنفیان در مصر افزایش یافته بود.
گروهی از آنها از شام آمده بودند و برخی دیگر علمای حنفیِ مشرق بودند که در قاهره سکونت گزیده بودند.
در دوره ایوبیان، ساخت مدارس مشترک برای حنفیان و شافعیان نیز رواج یافت.
در دوران ممالیک (حک: ۶۴۸ـ۹۲۲)، در قاهره و حلب که به قلمرو آنان پیوسته بود، چهار قاضی از هر چهار مذهب اهل سنّت منصوب شدند و مدارس متعددی در قاهره تأسیس شد که تمام مذاهب چهارگانه در آن تدریس می گردید.
[۲۸] علی بن احمد سخاوی، تحفهالاحباب و بغیه الطلاب فی الخطط و المزارات، ج۱، ص۷۵، و التراجم و البقاع المبارکات، چاپ محمود ربیع و حسن قاسم، قاهره ۱۳۵۶/۱۹۳۷.
[۲۹] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۶۱، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
[۳۰] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۹۲ـ۲۵۸، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
[۳۱] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۷۷ـ۸۵، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
در افریقیه
شماری از طالبان علم اهل افریقیه ، مانند ابومحمد عبداللّه بن فروخ (متوفی ۱۷۶؛ ابن فروخ ) و اسد بن فرات (متوفی ۲۱۳ یا ۲۱۴)، در عراق نزد ابوحنیفه و اصحاب او درس خواندند و تعالیم آنان را به آن دیار منتقل کردند، هرچند خود بر مذهب مالک بن انس بودند
[۳۲] عیاض بن موسی قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفه اعلام مذهب مالک، ج۳، ص۶۵ـ ۶۷، ج ۳، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۳] عیاض بن موسی قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفه اعلام مذهب مالک، ج۳، ص۱۰۲، ج ۳، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۰۹.
[۳۴] عیاض بن موسی قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفه اعلام مذهب مالک، ج۳، ص۲۹۱ـ۳۰۰، ج ۳، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
گفتنی است اسد بن فرات نزد مالک و اصحاب او و نیز شیبانی درس خوانده بود و نقش مهمی در تدوین فقه مالکی داشت.
وی در ۱۸۱ به قَیْروان بازگشت و در ۲۰۳ یا ۲۰۴ قاضی آن شهر شد.
شاید علت اینکه در برخی منابع رواج مذهب حنفی در افریقیه به وی نسبت داده شده است،
[۳۵] مقدسی، ج۱، ص۲۳۷.
[۳۶] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۴۴، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
آن باشد که او پس از رنجش از برخی یاران مالکی مذهب خود، به آثار ابوحنیفه روی آورد و به روایت آنها پرداخت.
[۳۷] عیاض بن موسی قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفه اعلام مذهب مالک، ج۳، ص۲۹۶ـ۳۰۱، ج ۳، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۸] مقدسی، ج۱، ص۲۳۷.
به نقلِ مَقریزی،
[۳۹] عیاض بن موسی قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک لمعرفه اعلام مذهب مالک، ج۳، ص۲۹۶ـ۳۰۱، ج ۳، چاپ عبدالقادر صحراوی، مغرب ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
پس از اسد بن فرات منصب قضا در افریقیه منحصر به مالکیان شد.
با این حال، ابن فرحون (متوفی ۷۹۹)
[۴۰] ابن فرحون، الدیباج المُذهَب فی معرفه اعیان علماء المَذهَب، ج۱، ص۴۷، چاپ مأمون بن محیی الدین جنان، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
تا حدود سال ۴۰۰ مذهب حنفی را مذهب غالب در افریقیه دانسته است.
پس از آنکه معز بن بادیس (حاکم افریقیه، متوفی ۴۵۴) حنفیان را برای ترک مذهبشان زیر فشار قرارداد و مردم را به گرویدن به مذهب مالکی واداشت، قریب به اتفاق مردم افریقیه مالکی مذهب شدند و از آن پس قضا و افتاء تنها بر پایه مذهب مالکی بود.
[۴۱] ابن خلکان، ج۵، ص۲۳۳ـ۲۳۴.
[۴۲] احمد بن علی مَقریزی، کتاب الخطط المقریزیه، ج۴، ص۱۴۴، ج ۴، مصر ۱۳۲۶.
مقدسی در احسن التقاسیم
[۴۳] مقدسی، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۷.
از همبستگی و اتحاد حنفیان با مالکیانِ شمال افریقا گزارش داده و با شگفتی گفته که در دورهای حاکم آنان یک سال از حنفیان و سال دیگر از مالکیان انتخاب می شده است.
مذهب حنفی به اندلس نیز رفت اما نضج نگرفت.
مقدسی
[۴۴] مقدسی، ج۱، ص۲۳۷.
به نقل از مردم مغرب ، سبب آن را این دانسته که روزی در هنگام مناظره حنفیان و مالکیان در نزد حاکم اندلس، وی از خاستگاه ابوحنیفه و مالک پرسید و پاسخ شنید که ابوحنیفه از کوفه و مالک از مدینه است.
حاکم گفت که دارالهجره ما را بس است و به اخراج حنفیان از اندلس فرمان داد.
در ناطولی
مذهب حنفی در آناطولی هم رواج داشت.
مادلونگ
[۴۵] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۸۶ـ۸۸، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
درباره عالمان حنفی این دیار و مدارس آنان در قرن ششم و هفتم گزارش مختصری داده است.
پس از تأسیس حکومت عثمانی (در پایان قرن هفتم) در آناطولی ــکه حدود شش قرن برقرار بودــ حنفیه مذهب رسمی قلمرو این حکومت (با همه گستردگیاش) شد.
ابن بطوطه ، جهانگرد مسلمان قرن هشتم، همه ساکنان منطقه آناطولی (بلادالروم) را حنفیمذهب دانسته است.
[۴۶] ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
در خراسان و ماوراءالنهر
منسوب بودن بسیاری از عالمان حنفی به منطقه ماوراءالنهر و خراسان ، حضور فعال بسیاری از آنان در مدارس بغداد ، دمشق ، حلب و آناطولی به عنوان مدرّس فقه حنفی (به ویژه در قرن ششم و هفتم) و محول شدن مناصب مهم قضایی و سیاسی به آنان (مثلا در بغداد و اصفهان ) بیانگر آن است که این منطقه یکی از ریشه دارترین پایگاههای فقه حنفی بوده است.
[۴۷] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۶۰ـ۷۰، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
[۴۸] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۷۲ـ۷۵، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
[۴۹] ویلفرد مادلونگ، مکتبها و فرقه های اسلامی در سده های میانه، ج۱، ص۸۶ـ۸۸، ترجمه جواد قاسمی، مشهد ۱۳۷۵ش.
فقه حنفی در منطقه وسیع ماوراءالنهر و خراسان و شهرهایی چون مرو ، بلخ ، سمرقند و بخارا ، در قرون نخستین هجری، عمدتاً با حمایت حاکمان محلی توسعه و استقرار یافت.
بلخ بزرگترین مرکز تعالیم حنفیان در مشرق بود و مردم آن در زمان حیات ابوحنیفه و پس از آن، از مهمترین پیروان وی بودند.
به گفته صفی الدین بلخی ،
[۵۰] عبداللّه بن عمر صفیالدین بلخی، فضائل بلخ، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، ترجمه عبداللّه بن محمد حسینی بلخی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۵۰ش.
علم آموزان بلخ جز در حلقه درس ابوحنیفه حاضر نمی شدند و مردم بلخ جملگی بر مذهب او بودند.
این ارتباط به اندازهای محکم بود که بلخ را مُرجی آباد می خواندند (منسوب به مرجئه، یکی از فرق کلامی که پیروان آن غالبآ در فقه پیرو ابوحنیفه بودند)، همچنان که گفته شده ابوحنیفه نیز قائل به ارجاء بود.
[۵۱] محمد محروس مدرس، مشایخ بلخ من الحنفیه و ما انفردوا به منالمسائل الفقهیه، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۵۰، بغداد ۱۳۶۷/۱۹۷۷.
[۵۲] محمد محروس مدرس، مشایخ بلخ من الحنفیه و ما انفردوا به منالمسائل الفقهیه، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۳۲، بغداد ۱۳۶۷/۱۹۷۷.
[۵۳] محمد محروس مدرس، مشایخ بلخ من الحنفیه و ما انفردوا به منالمسائل الفقهیه، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۳، بغداد ۱۳۶۷/۱۹۷۷.
دو تن از شاگردان خراسانی ابوحنیفه در زمان حیات او منصب قضا یافتند.
یکی، ابن رمّاح عَمرو بن می مون (متوفی ۱۷۱)، اهل بلخ که بیش از دو دهه قاضی آنجا بود و دیگری، ن وح بن ابی مریم (متوفی ۱۷۳)، اهل مرو که قاضی این شهر شد.
نوح پس از عهده دار شدن این سمت، با ابوحنیفه م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 