پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
ثنویت
ثنویت یعنى دوگانه پرستى و دو وجود پرستى و ثنوى مذهب یعنى دوگانهپرست و کسى که قائل به دو مبدأ مىباشد.
ثنویت، اعتقاد به وجود دو خالق و مدبر در عالم است.
فهرست مندرجات
۱ – ریشه ثنویت
۲ – زندیق و ثنویت
۳ – تاریخچه ثنویت
۴ – معانی ثنویت
۴.۱ – معانی ثنویت در نقدهای مختلف
۴.۲ – سایر معانی ثنویت
۵ – بررسی معنای دوخدایی یا دو مبدأ
۵.۱ – معنای دوآلیسم
۶ – تقسیمات ثنویت
۶.۱ – ثنویت افراطی و میانهرو
۶.۲ – ثنویت جدالی و معادباور
۶.۳ – ثنویت کیهانی و ضدکیهانی
۷ – ارتباط نگرشهای ثنوی با هم
۸ – ثنویت در فلسفه
۹ – ثنویت در اسلام
۹.۱ – ثنویت در قرآن و تفسیر
۹.۱.۱ – آیه ۲۲ سوره انبیاء
۹.۱.۲ – آیه ۷۹ سوره نساء
۹.۱.۳ – آیه نخست سوره انعام
۹.۱.۴ – آیه ۱۰۰ سوره انعام
۹.۱.۵ – آیه ۱۶ سوره رعد
۹.۱.۶ – آیه ۵۱ سوره نحل
۹.۱.۷ – آیه ۸۴ سوره زخرف
۹.۲ – ثنویت در احادیث
۹.۲.۱ – خطاب پیامبر به ثنویون
۹.۲.۲ – حدیث امام صادق علیهالسلام در ثنویت
۹.۲.۳ – گزارشات حدیثی از عقائد ثنویون
۹.۳ – ثنویت در منابع تاریخی
۹.۳.۱ – فرقههای ثنویت در تاریخ
۹.۳.۲ – سایر فرقههای ثنوی در منابع تاریخی
۹.۳.۳ – تفاوت آرای فرقههای ثنوی با هم
۹.۳.۴ – افراد ثنوی در تاریخ
۹.۴ – ثنویت در کلام اسلامی
۹.۴.۱ – تحلیل عقائد ثنویون
۹.۴.۲ – عقیده اشاعره در شر
۹.۴.۳ – عقیده معتزله و امامیه در شر
۹.۴.۴ – رد امتناع صدور افعال متضاد از فاعل واحد
۹.۴.۵ – سایر عقائد ثنویون
۹.۴.۶ – بطلان قول ثنویه در نظر قاضی عبدالجبار
۹.۴.۷ – قدیم یا حادث بودن دو خدا در ثنویت
۹.۴.۸ – رد قدیم و حادث بودن دو خدا از نظریات ثنویون
۹.۴.۹ – جسمانی بودن نور و ظلمت
۹.۴.۱۰ – نظرات فرقههای ثنوی در حدوث ظلمت
۹.۴.۱۱ – اشکال دیگر در حادث بودن ظلمت در عقیده ثنویون
۹.۴.۱۲ – حیات نور و ظلمت در عقائد ثنویت
۹.۴.۱۳ – عقیده ثنویون در نحوه پیدایش عالم
۹.۴.۱۴ – عقیده مرقیونیه در نور و ظلمت
۹.۴.۱۵ – نظر ماتریدی در عقیده ثنویون به قدم عالم
۹.۴.۱۶ – انتقاد به عقیده جایگاه مکانی نور و ظلمت
۹.۴.۱۷ – فاعلیت نور و ظلمت
۹.۴.۱۸ – سایر عقاید ثنویون
۹.۵ – آثار علمای اسلامی در رد ثنویت
۹.۵.۱ – رد ثنویت در آثار کلامی
۹.۵.۲ – رد ثنویت در آثار فلسفی
۹.۵.۳ – سهروردی و ثنویت
۱۰ – حکم ثنویّت
۱۱ – فهرست منابع
۱۲ – پانویس
۱۳ – منابع
ریشه ثنویت
ثنویت مصدر جعلی از صفت نسبیِ ثَنَوی (منسوب به اثنَین) و ریشه آن ث ن ی است.
[۱] ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۱۱۵، ذیل «ثنی».
[۲] محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۹، ص۲۶۰ـ۲۶۱، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۴.
زندیق و ثنویت
در برخی منابع،
[۳] محمد صالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، ج۳، ص۶، چاپ علی عاشور، بیروت۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۴] فخرالدین بن محمد طُرَیحی، مجمع البحرین، ج۲،ص۲۹۳، ذیل «زندق»، چاپ احمد حسینی، تهران۱۳۶۲ش.
زندیق نیز برای اشاره به ثنوی مذهبان به کار رفته و در بیشتر موارد
[۵] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۴،ص۱۴۸۹، ذیل «زندق»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران۱۳۶۸ش.
[۶] سمعانی، انساب، ج۳، ص۱۷۳.
[۷] ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۴۷، ذیل «زندق».
[۸] محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۳، ص۲۰۱، چاپ علی شیری، بیروت۱۴۱۴/۱۹۹۴.
زنادقه فرقهای از ثنویه ذکر شده است.
[۹] محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۲، ذیل «زندق»، چاپ طاهر احمد زاوی، بیروت۱۳۹۹/۱۹۷۹.
تاریخچه ثنویت
این مذهب در طى تاریخ چه در عقاید دینی و چه در نظرات فلسفی به صورتهای گوناگون جلوهگر شده است.
آنان قائل به دو اصل بودند که یکی را به نام نور و دیگری را ظلمت نامیدهاند و گاه از آن دو تعبیر به خیر و شر و دیگر بار به اهورا مزدا و اهریمن و زمانی به اسامی و نامهای دیگر شده است.
از فلاسفه یونان اولین کسى که ثنوى مذهب بود انکساکورس است که علاوه بر عناصر مادى معتقد به اصل عقلى که ناظم جهان است بود و آن را مدبّر و نظم دهنده عناصر و تشکیلات جهان میدانست.
افلاطون، میان مثل نوریه و موجودات مادیه فرق مىگذارد و در فلسفه او نیز ثنویت خاصى آشکار است.
مذهب مانی که خود ترکیبى است از دین زرتشت و مسیح و بودا نیز مظهر ثنویت است چنان که اهورا مزدا و اهریمن را دو اصل وجودى عالم میداند.
مذهب یهود نیز بنابر آنچه از کلمات تورات و قرآن مجید به دست مىآید به یکتاپرستی گرویدهاند، مع ذلک از جهتى ثنویت را حفظ کردهاند.
بعضى از فلاسفه قرون وسطی نیز پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint را پذیرفته و روح و عقل را دو اصل و اساس جهان آفرینش و عالم قرار دادهاند و بدین ترتیب پاورپوینت کامل مذهب ثنویت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint قدیم را مجددا تأیید کردهاند.
معانی ثنویت
اصطلاح ثنویت، به معانی مختلفی به کار رفته که از جمله آنهاست:
۱. قول به دو خدا یا دو مبدأ؛
۲. قول به ثنویت در خدایی واحد، که این معنا در نقد نظریههای مختلف به کار رفته است.
معانی ثنویت در نقدهای مختلف
از جمله درباره تفکیک صفات و ذات خدا چنانکه در اندیشه اشاعره مطرح است،
[۱۰] ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف فی الکلام، ص۵۷، چاپ رضا استادی، قم۱۳۶۳ش.
قول به ارادهای در برابر اراده خدا که این دیدگاه به مفوضه و معتزله نسبت داده شده است،
[۱۱] علی بن اسماعیل اشعری، الابانه عن اصول الدیانه، ص۳۹، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۲] علی بن اسماعیل اشعری، الابانه عن اصول الدیانه، ص۱۴۰، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۳] محمد بن محمد ماتریدی، کتاب التوحید، ص۸۷ـ۹۲، چاپ فتح اللّه خلیف، استانبول۱۹۷۹.
[۱۴] محمد بن محمد ماتریدی، کتاب التوحید، ص۱۲۰، چاپ فتح اللّه خلیف، استانبول۱۹۷۹.
قول به واحد و صادر اول که در قاعده الواحد فیلسوفان مطرح شده است،
[۱۵] ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب الدین رازی، ج۳، ص۱۲۲ـ۱۲۷، تهران۱۴۰۳.
قول به وجودی غیر از وجود خدا بر مبنای نظریه وحدت وجود عرفا که به موجب آن هر گونه تفکیکی میان واجب و ممکن مساوی با ثنویت و شرک است.
[۱۶] حیدر بن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ص۳۱۰ـ۳۱۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران۱۳۶۸ش.
علاوه بر اینها، ثنویت به معنای قول به دو مبدأ (نه دو خدا) مثلاً قول به مادّه و صورت،
[۱۷] هادی بن مهدی سبزواری، شرح المنظومه، ج۲، ص۳۴۹ـ۳۵۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، تهران۱۴۱۶ـ۱۴۲۲.
و قول به دوگانگی روح و جسم
[۱۸] مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۲، ص۱۲۰ـ۱۲۳، چاپ کلمان هوار، پاریس۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران۱۹۶۲.
هم به کار رفته است.
معنای اخیر را میتوان در اندیشههای اسلامی و حتی در روایات، در بیان حقیقت انسان یافت.
[۱۹] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۳۰۴.
سایر معانی ثنویت
با صرف نظر از دو معنای اخیر، سایر معانی ثنویت، از دیدگاه مخالفان آن نظریات، به معنای اول ثنویت قابل تحویل بوده یا به نحوی بدان میانجامیده و در حقیقت معنای اصلی مورد نظر از اصطلاح ثنویت همان قول به دو خدا یا دو مبدأ بوده است.
بررسی معنای دوخدایی یا دو مبدأ
در مقاله حاضر، ثنویت در معنای قول به دو خدا یا دو مبدأ بررسی شده است.
معنای دوآلیسم
اساساً قول به دو مبدأ برای جهان، در تاریخ و پدیدارشناسی دین پدیدهای قدیمی و آشناست که از آن به «دوآلیسم» تعبیر میشود.
دوآلیسم یا دوگانهانگاری، باور به این امر است که وجود جهان مبتنی بر وجود دو مبدأ عالیِ بنیادی است.
تقسیمات ثنویت
مورخان و پدیدارشناسان دین، با بررسی باورهای متدینان به ادیان مختلف ثنوی در طول تاریخ، دوگانهانگاری یا قول به ثنویت را به اقسامی تقسیم کردهاند.
ثنویت افراطی و میانهرو
دوگانهانگاری افراطی و دوگانهانگاری میانهرو.
در دوگانهانگاری افراطی دو مبدأ مفروض، هم ارز و هر دو قدیماند؛ (مانویت نمونهای از این باور است) اما در دوگانهانگاری میانهرو یکی از دو مبدأ، ازلی و دیگری برآمده از آن است. (بسیاری از فرقههای گنوسی از این جملهاند)
ثنویت جدالی و معادباور
دوگانهانگاری جدالی و دوگانهانگاری معادباور.
در دوگانهانگاری جدالی هر دو مبدأ خیر و شر جاودانیاند و تا ابد با یکدیگر رقابت دارند. (مایا و آتمن در باور هندی، یین و یان در باور چینی، و نیز نظریههای هراکلیتوس و امپدوکلس، دو فیلسوف یونانی پیش از سقراط، از این دست باورها و نظریههایند)
ولی در دوگانهانگاری معادباور، برای تاریخ پایان و غایتی در نظر گرفته میشود که در آن نهایتاً خیر بر شر غلبه میکند. (دین زردشت، مانویت و فرقههای گنوسی از این دستهاند)
دوگانهانگاری جدالی غالباً افراطی هم هست اما دوگانهانگاری معادباور با هر دو نظر افراطی و میانه رو سازگار است.
ثنویت کیهانی و ضدکیهانی
دوگانهانگاری کیهانی در مقابل دوگانهانگاری ضدکیهانی.
در دوگانهانگاری کیهانی نفس خلقت خیر است و شر امری خارجی و تحمیل شده به آن است اما در دوگانهانگاری ضدکیهانی شر لازمه ذات خلقت عالم است.
دین زردشت جزء دسته اول و مانویت جزء دسته دوم است.
[۲۰] دائره المعارف دین، ج۴، ص۵۰۶ـ۵۰۹.
ارتباط نگرشهای ثنوی با هم
به لحاظ تاریخی ارتباط بعضی از نگرشهای ثنوی با یکدیگر روشن است، مثلاً ارتباط باورهای مانویان و زردشتیان و نیز باورهای فرهنگی عامه در اروپای شرقی با فرقههایی مثل یزیدیه در ارمنستان و غرب ایران.
[۲۱] دائره المعارف دین، ج۴، ص۵۰۹ـ۵۱۰.
ثنویت در فلسفه
دوگانهانگاری در فلسفه هم مورد توجه بوده است چنانکه حتی در آثار افلاطون
[۲۲] افلاطون، دوره آثار افلاطون، ج۴، ص۲۱۹۴ـ۲۲۰۵، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی: قوانین، تهران۱۳۸۰ش.
اشاراتی به آن یافت میشود.
ثنویت در اسلام
دوگانهانگاری یا ثنویت، در اسلام نیز از همان ابتدا شناخته شده بود و در قرآن و حدیث به آن اشاره شده است.
عالمان مسلمان در شناخت آرای قائلان به این نظریه و رد آنها نوشتههای فراوانی از خود باقی گذاشتهاند.
ثنویت در قرآن و تفسیر
هرچند واژه ثنویت عیناً در قرآن به کار نرفته ولی چون لازمه اثبات و اعتقاد به توحید نفی ثنویت است، میتوان ثنویون را از جمله مخاطبان آیاتی دانست که به اثبات توحید میپردازد.
از دیدگاه مفسران، در قرآن علاوه بر آیات بسیاری که به طور مطلق به اثبات توحید و رد شرک میپردازد، آیاتی هم هست که به انکار وجود دو خدا یا دو فاعل و مؤثر اختصاص دارد.
البته مفسران در شرح برخی از آنها گفتهاند که مراد صرفاً نفی وجود دو خدا نیست بلکه مراد نفی وجود بیش از یک خداست.
آیه ۲۲ سوره انبیاء
از جمله این آیات، آیه ۲۲ سوره انبیاء
[۲۳] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۲.
و آیه ۹۱ سوره مؤمنون
[۲۴] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۹۱.
است که برخی مفسران این دو آیه را در رد ثنویون و برخی آنها را تقریری از برهانِ تمانع تلقی کردهاند.
[۲۵] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۶۹، چاپ طیب موسوی جزائری، قم۱۴۰۴.
[۲۶] زمخشری، تفسیر کشاف، ذیل مؤمنون: ۹۱.
[۲۷] محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح الغیب، ذیل انبیاء: ۲۲، بیروت۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۲۸] محمود بن عبداللّه آلوسی، تفسیر آلوسی (روح المعانی)، ج۱۵، ص۸۲، بیروت:داراحیاء التراث العربی.
آیه ۷۹ سوره نساء
در آیه ۷۹ سوره نساء مردم از این که امور خیر را از جانب خداوند و امور شر را از جانب غیر او (در اینجا پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) بدانند، منع شدهاند.
بر این اساس میتوان آن را رد معنای خاص تری از ثنویت دانست.
این آیه درباره افرادی نازل شده که پیروزی در جنگها و کسب غنایم جنگی را از جانب خدا، و کشته و مجروح و اسیر شدن در جنگها را از جانب پیامبر اکرم میدانستند.
[۲۹] فضل بن حسن طَبرِسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۳۸.
[۳۰] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۸۷.
در ادامه آیه با تأکید بر اینکه همه اینها از جانب خداست («قُلْ کلٌّ مِنْ عِندِاللّهِ»)، توحید و نفی اِسناد امور شر به غیرخدا، به مخاطبان یادآوری شده است.
آیه نخست سوره انعام
در آیه نخست سوره انعام که در رد سه گروه دهریه، ثنویه و مشرکان عرب نازل شده، عبارت دوم آیه («و جَعَلَ الظُّلُماتِ و النورَ») را ناظر به دیدگاه ثنویون و رد آن دانستهاند.
[۳۱] قاسم بن ابراهیم رسّی، کتاب العدل و التوحید و نفی التشبیه عن اللّه الواحد الحمید، در رسائل العدل و التوحید، ج۱، ص۱۰۴، چاپ محمد عماره، قاهره: دارالهلال، ۱۹۷۱.
[۳۲] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۶.
در احادیث نیز این نکته از قول علی علیهالسلام به نقل از امام صادق علیهالسلام ذکر شده است.
[۳۳] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۲۵، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
آیه ۱۰۰ سوره انعام
مفسران در تفسیر آیه ۱۰۰ سوره انعام («و جَعَلُو لِلّ”هِ شُرَکآءَ الجِنَّ»)، مخاطب آیه را مجوس و ثنویانی دانستهاند که معتقد به دو خدا، یزدان و اهریمن، بودهاند.
از دیدگاه مفسران مقصود از جن در این آیه، شیطان (اهریمن) است که به عقیده ثنویون، آنها خالق شُرور و موجودات آسیب رسان و شر هستند.
در ادامه آیه («سُبْحانَهُ وَ تَعالی” عَمَّایَصِفُون») خداوند از هر گونه شریکی منزّه دانسته شده است.
[۳۴] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۱۹، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
[۳۵] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۱۲۵.
[۳۶] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۹۰.
آیه ۱۶ سوره رعد
آیه ۱۶ سوره رعد («أم جَعَلُوا لِلّهِ شُرَکاءَ و قُل اللّهُ خالقُ کلِّ شی ءٍ») با تأکید بر اینکه خداوند خالق همه چیز است، باورهای غیرتوحیدی، از جمله نظر ثنویون را نفی میکند.
[۳۷] قاضی عبدالجبار بن احمد، المختصر فی اصول الدین، در رسائل العدل و التوحید، ج۱، ص۲۱۴، چاپ محمد عماره، قاهره، دارالهلال، ۱۹۷۱.
آیه ۵۱ سوره نحل
در آیه ۵۱ سوره نحل نیز خداوند اعتقاد به دو اِله (خدای خالق و خدای مدبر) را نادرست میخواند.
[۳۸] محمد شوکانی، فتح القدیر، ذیل آیه ۵۱ از سوره نحل، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
[۳۹] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۶۹.
آیه ۸۴ سوره زخرف
در شرح آیه ۸۴ سوره زخرف («وَ هُوَ الَّذیِ فِی السَّمآءِ الهٌ و فِی الاَرضِ الهٌ»)، که در سده نخست هجری بر سر آن بسیار بحث و مناقشه بوده، آمده است که ابوشاکر دَیصانی، از ثنویون مشهور زمان امام صادق علیهالسلام، نزد هشام بن حکم (متوفی ۱۷۹، از اصحاب امام صادق) ادعا کرد این آیه در تأیید نظر ثنویون است.
هشام این مطلب را به امام عرضه داشت و امام با بیانی جدلی سخن ابوشاکر را نفی کرد و فرمود خدای تعالی هم در آسمان هم در زمین، هم در دریاها هم در بیابانها و در همه مکانها اِله است.
[۴۰] کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۲۸۱۲۹.
[۴۱] ابن بابویه، التوحید، ص۱۳۳، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم۱۳۵۷ش.
[۴۲] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۳۲۳.
[۴۳] علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۲۸.
ثنویت در احادیث
در منابع حدیثی و روایی درباره معتقدان به ثنویت نکاتی آمده که از آن جمله است:
بعضی گزارشهای مختصر از آرای ثنویون با ذکر نام برخی از آنها
[۴۴] محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، ج۳، ص۶، چاپ علی عاشور، بیروت۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۴۵] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۰۹۲۱۹.
و در مواردی بیان استدلالهای کلامی در نقد آرای ثنویان، خصوصاً صورتهای مختلف برهان تمانع
[۴۶] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۱۹۲۲۰.
یا ردیاتی در قالب مناظرات پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهمالسلام با ثنوی مذهبان یا با کسانی که شبهات ثنویون را مطرح میکردند.
[۴۷] ابن بابویه، التوحید، ص۲۴۳۲۴۴، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم۱۳۵۷ش.
[۴۸] ابن بابویه، التوحید، ص۲۵۰، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم۱۳۵۷ش.
[۴۹] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۷۱۷۶، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
خطاب پیامبر به ثنویون
پیامبر اکرم در مناظرهای خطاب به ثنویون به تفاوت و تضاد میان طبیعت و جهت نور و ظلمت، از دیدگاه آنها، اشاره کرده و ترکیب دو امر متضاد را که هریک در جهت مخالف دیگری در حرکت باشد، غیرممکن دانسته است.
[۵۰] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۶۲۲، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
[۵۱] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۲۲۶۳.
[۵۲] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۸۲۶۹.
حضرت همچنین بر مبنای عقیده امتناعِ صدورِ افعال متضاد از فاعلِ واحد، ثنویه را به پذیرش بینهایت صانع قدیم، که البته بطلان آن روشن است، ملزم نمود.
[۵۳] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۶ـ۲۲، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
[۵۴] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۲۲۶۳.
[۵۵] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۸۲۶۹.
حدیث امام صادق علیهالسلام در ثنویت
در حدیثی امام صادق علیهالسلام به رد نظر ثنویون درباره نحوه پیدایش عالم پرداخته است.
به نظر ثنویون، در ازل طینت خشنی بوده که سبب رنجش و آزار نور میشده (در روایت این نور «اللّه» خوانده شده) و نور برای رهایی از این شر چارهای جز در آمیختن و ترکیب با آن نداشته است.
بنا بر سخن امام صادق ساحت قدس الاهی از این امر به دور است.
همچنین حضرت، الوهیت موجودی را که توانایی رها شدن از طینت خشن را ندارد مردود دانسته است.
از نظر امام صادق وجود طینت، در هر دو فرض زنده یا مرده بودن طینت، ممتنع است.
[۵۶] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۰۹۲۱۰.
در این حدیث، عقیده ثنویه درباره ظلمانی بودن جسد و بدن انسان و ناتوانی انسان بر ترک شرور به سبب داشتن بدنِ مادّی، نیز نقد شده زیرا بر این اساس ملامت و سرزنش فردی که کار ناشایستی انجام داده جایز نیست و این بر خلاف عقل است.
[۵۷] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۱۰.
گزارشات حدیثی از عقائد ثنویون
همچنین با استناد به رأی ثنویون مبنی بر اسارت نور در چنگ ظلمت و دیگر بحثهای تبعی این اعتقادات، گزارشهای متعددی در احادیث آمده است.
[۵۸] ابن بابویه، التوحید، ص۲۷۰، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم۱۳۵۷ش.
[۵۹] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۲۵، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
[۶۰] محمد بن حسن حرّ عاملی، الفصول المهمه فی اصول الائمه، ج۱، ص۱۳۷، چاپ محمد بن محمدحسین قائینی، قم۱۳۷۶ش.
[۶۱] مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۱۰۲۲۸.
[۶۲] مجلسی، بحار الانوار، ج۹، ص۲۶۶.
ثنویت در منابع تاریخی
در آثار مورخان مسلمان و ملل و نحل نویسان، درباره فرقههای ثنوی مذهب و افرادی که به دیدگاه ثنویون گرایش داشتند یا به ثنویت متهم بودند، توضیحاتی آمده است.
فرقههای ثنویت در تاریخ
به طور کلی در این گزارشها سه فرقه عمده در کانون توجه عالمان مسلمان است:
۱) مانویه، پیروان مانی (متوفی ۲۲۶ میلادی).
این فرقه با نامهای دیگر، مانند مانیه و منانیه یا مانانیه، نیز ذکر شده است.
[۶۳] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۱۰ـ۱۵، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
[۶۴] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۷۲ـ۸۲، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
۲) دیصانیه، پیروان ابن دَیصان (۱۵۴ـ۲۲۲ میلادی) از متفکران سریانی مسیحی.
[۶۵] مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۱، ص۹۱، چاپ کلمان هوار، پاریس۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران۱۹۶۲.
[۶۶] ابن قیّم جوزیّه، اغاثه اللهفان من مصاید الشیطان، ج۲، ص۲۶۳، چاپ محمدحامد فقی، بیروت۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳) مَرقِیوُنیه، پیروان مرقیون که در ۱۴۴ میلادی از نظر کلیسا بدعتگذار شناخته شد.
[۶۷] ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۱، ص۳۶، بیروت۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۸] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۹۱ـ۹۳، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
ترتیب این فرقهها، بر اساس تقدم و تأخر تاریخی آنها نیست ولی مؤلفان مسلمان به رغم آگاهی از این امر، در اغلب گزارشها در باره فرقههای ثنوی، آنها را به همین ترتیب آوردهاند.
[۶۹] دانشنامه جهان اسلام، چاپ دوم، ذیل “Thanawiyya”
.
سایر فرقههای ثنوی در منابع تاریخی
در منابع ملل و نحل و نیز آثار تاریخی به فرقههای ثنوی دیگر نیز اشاره شده است مانند زردشتی (زرادشتیه) و مزداییان که هر دو با عنوان عام مجوس نیز معرفی شدهاند؛مزدکیه، ماهانیه (از شاخههای مانویه)، مِقلاصیه، خُرَّمیه، و مُسلمِیه.
[۷۰] مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۴، ص۳۱، چاپ کلمان هوار، پاریس۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران۱۹۶۲.
[۷۱] ابن ندیم ابوالفرج محمد بن اسحاق، فهرست، ص۴۰۸.
[۷۲] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۱۶، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
[۷۳] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۱۸، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
[۷۴] قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء، ج۱۳، ص۲۹۳.
[۷۵] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیه، ج۲، ص۳۴۴، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست بغداد۱۹۷۰.
تفاوت آرای فرقههای ثنوی با هم
آرای فرقههای مختلف ثنوی و بزرگان آن فرقهها، به رغم وحدت در قول به دو خدا (فاعل خیر و فاعل شر)، در فروع با هم متفاوت است.
بحث از قدیم بودن دو خدا یا حادث بودن خدای فاعل شر، نحوه حدوث خدای فاعل شر، پیدایی عالم و ویژگیهای هریک از دو خدا، از مهمترین اختلاف نظرهای فرعی در میان فرقههای ثنوی است.
افراد ثنوی در تاریخ
در منابع اسلامی از جمله افراد مشهور به داشتن عقاید ثنوی، و به تعبیری زندیقان، این اشخاص بودهاند:
ابن طالوت، ابوشاکر دیصانی، نعمان بن ابی العَوجاء، جَعد بن دِرهَم، ابن اخی ابی شاکر و صالح بن عبدالقدوس (متوفی۱۶۰).
[۷۶] ابن ندیم ابوالفرج محمد بن اسحاق، فهرست، ص۴۰۱.
[۷۷] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۱۹ـ۲۱، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
[۷۸] علی بن حسین علم الهدی، امالی السید المرتضی، ج۱، ص۹۶، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۴۰۳.
[۷۹] علی بن حسین علم الهدی، امالی السید المرتضی، ج۱، ص۱۰۰، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۴۰۳.
[۸۰] ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ص۴۶ـ۴۷، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت۱۳۸۰/۱۹۶۱.
گفتهاند شاعرانی چون بَشّار بن بُرْد (متوفی۱۶۷)، اسحاق بن خلف (متوفی۳۱۸)، ابن سَیابَه (از شاگردان امام صادق علیهالسلام)، علی بن خلیل، علی بن ثابت و بُحتُری نیز به مذاهب ثنویه گرایش داشتهاند.
[۸۱] ابن ندیم ابوالفرج محمد بن اسحاق، فهرست، ص۴۰۱.
[۸۲] علی بن حسین علم الهدی، امالی السید المرتضی، ج۴، ص۱۳۴، چاپ احمد بن امین شنقیطی، قاهره۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۴۰۳.
[۸۳] ابن خلّکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۳.
در منابع گزارشهایی متعارض از ثنوی بودن برخی اشخاص وجود دارد؛ این تعارضات گاهی ناشی از اشتباهات و گاهی از روی اتهام و به تبع آن نفی اتهام است.
مثلاً، نام کسانی چون هشام بن حکم (از اصحاب امام صادق علیهالسلام)، ابوعیسی وراق (متوفی۲۴۷) و نَظّام معتزلی را در زمره قائلان به ثنویت آوردهاند.
[۸۴] عبدالرحیم بن محمد خیّاط، کتاب الانتصار و الرد علی ابن الروندی الملحد، ص۴۰ـ۴۱، چاپ نیبرگ، بیروت۱۹۸۶.
[۸۵] عبدالرحیم بن محمد خیّاط، کتاب الانتصار و الرد علی ابن الروندی الملحد، ص۱۴۹، چاپ نیبرگ، بیروت۱۹۸۶.
[۸۶] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۷۴، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
[۸۷] سمعانی، انساب، ج۵، ص۵۰۷.
در صورتی که چنانکه گزارش شده است این اشخاص خود از پیشگامان ردیه نویسی بر ثنویان بودهاند.
[۸۸] ابن ندیم ابوالفرج محمدبن اسحاق، فهرست، ص۲۰۵ـ۲۰۶.
[۸۹] ابن ندیم ابوالفرج محمدبن اسحاق، فهرست، ص۲۱۶.
[۹۰] ابن ندیم ابوالفرج محمدبن اسحاق، فهرست، ص۲۲۳ـ۲۲۴.
[۹۱] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر برجال النجاشی، ص۴۳۳۴۳۴، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم۱۴۰۷.
[۹۲] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۲۳، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم.
ثنویت در کلام اسلامی
انگیزه ثنویون از نظریه دو مبدأ چه بوده است؟ آیا اساساً شری در عالم وجود دارد یا هرچه هست خیر محض است؟ اگر شری هست، بسیار است یا اندک؟ اگر عالم آمیزهای از خیرات و شرور است، آیا خیر و شر باهم در تضاد و تقابلاند؟ آیا صدور افعال متضاد و متقابل از مبدأ واحدِ مفروض، معقول است یا ناچاریم به سبب وجود خیر و شر در عالم، قائل به وجود دو فاعل شویم؟ اگر در عالم دو فاعل، مثلاً نور و ظلمت، هست آیا آن دو قدیماند یا حادث؟ پیدایی عالم به چه صورت بوده است؟ آیا نور و ظلمت متناهیاند یا نامتناهی؟ آیا نور و ظلمت فاعل بالطبعاند یا فاعل بالاختیار؟ این گونه سؤالات از جمله مسائلی است که در کلام اسلامی درباره مفهوم ثنویت طرح و بررسی شده است.
متکلمان مسلمان در دو جا، به موضوع ثنویت پرداختهاند:
۱) در اثبات توحید و به اقتضای آن، نفی ثنویت
[۹۳] ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۰۰ـ۱۰۱، قم۱۳۹۸.
[۹۴] علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۶ـ۱۷، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۳۷۰ش.
[۹۵] علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۳۹ـ۴۰، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۳۷۰ش.
که مهمترین برهان در این بحث در رد ثنویت برهانِ تمانع است
[۹۶] محمد بن محمد ماتریدی، کتاب التوحید، ص۹۰، چاپ فتح اللّه خلیف، استانبول۱۹۷۹.
[۹۷] ابن بابویه، التوحید، ص۲۷۰، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم۱۳۵۷ش.
[۹۸] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ص۱۸۵ـ۱۹۰، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت۱۴۲۲.
[۹۹] عبدالملک بن عبداللّه امام الحرمین، الشامل فی اصول الدین، ص۱۷۳ـ۱۸۴، بیروت۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۰۰] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، نهایه الاقدام فی علم الکلام، ص۹۱ـ۹۳، چاپ آلفرد گیوم، قاهره.
[۱۰۱] محمود بن علی حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۸، قم۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
[۱۰۲] ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۷۹، چاپ محمد صباح، بیروت۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۱۰۳] عبدالرحمان بن احمد عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، ص۲۷۸ـ۲۷۹، بیروت: عالم الکتب.
[۱۰۴] ابن نباته، سرح العیون فی شرح رساله ابن زیدون، ص۲۸۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره۱۳۸۳/۱۹۶۴.
در بحث آلام یا شرور و حکمت آنها.
چون مهمترین توجیه ثنویون برای قول به دو مبدأ، وجود شر در عالم بوده است، متکلمان مسلمان در بحث از آلام و شرور به رد نظر ثنویه نیز پرداختهاند.
[۱۰۵] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ص۲۲، چاپ عمر سیدعزمی، قاهره۱۹۶۵الف.
[۱۰۶] عبدالملک بن عبداللّه امام الحرمین، کتاب الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، ص۲۳۷ـ۲۴۶، چاپ اسعد تمیم، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
تحلیل عقائد ثنویون
میتوان گفت عقیده ثنویون بر سه مقدمه استوار است:
مقدمه اول، خارج نبودن امور عالم از دو حال، خیر یا شر؛
مقدمه دوم قول به تضاد میان خیر و شر؛
و مقدمه سوم منع صدور افعال متضاد از فاعل واحد.
[۱۰۷] علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۴۳، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم۱۳۷۰ش.
در نتیجه این مقدمات، ثنویون معتقد بودند در عالم دو خالق (یا صانع) وجود دارد که یکی خالق همه خیرها و دیگری خالق همه شرهاست.
در بحث با ثنویون هر یک از این مقدّمات نقد و بررسی شده است.
وجود شر در عالم و حکمتِ وجود آن از موضوعهای بحث انگیز در کلام و فلسفه است و فرقههای کلامی و فلاسفه اسلامی به صورتهای مختلف آن را تبیین نمودهاند.
عقیده اشاعره در شر
به اجمال میتوان گفت اشاعره همه چیز را منتسب به خدا و مقدَّر او دانستهاند.
[۱۰۸] هفتاد و سه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری، ص۲۹، چاپ محمدجواد مشکور، تهران: عطائی، ۱۳۴۱ش.
[۱۰۹] ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، بیروت۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۱۰] عبدالملک بن عبداللّه امام الحرمین، کتاب الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، ص۲۳۷ـ۲۴۶، چاپ اسعد تمیم، بیروت۱۴۱۶/۱۹۹۶.
عقیده معتزله و امامیه در شر
معتزله و امامیه برای شروری که اختیار انسان در آنها مدخلیتی ندارد حکمتها و مصالحی عنوان کردهاند.
[۱۱۱] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ص۲۶۲ـ۲۶۳، چاپ عمر سیدعزمی، قاهره۱۹۶۵الف.
[۱۱۲] قاضی عبدالجبار بن احمد، المختصر فی اصول الدین، در رسائل العدل و التوحید، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۰، چاپ محمد عماره، قاهره، دارالهلال، ۱۹۷۱.
[۱۱۳] قاضی عبدالجبار بن احمد، المختصر فی اصول الدین، در رسائل العدل و التوحید، ج۱، ص۲۱۱، چاپ محمد عماره، قاهره، دارالهلال، ۱۹۷۱.
[۱۱۴] محمد بن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص۸۳۸۷، تهران۱۴۰۰.
[۱۱۵] حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۲۹، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم۱۴۰۷.
[۱۱۶] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، نهایه الاقدام فی علم الکلام، ص۲۶۰ـ۲۶۷، چاپ آلفرد گیوم، قاهره.
[۱۱۷] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، نهایه الاقدام فی علم الکلام، ص۴۱۰ـ۴۱۱، چاپ آلفرد گیوم، قاهره.
[۱۱۸] علی بن محمد آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲، چاپ احمد محمدمهدی، قاهره۱۴۲۳/۲۰۰۲.
این نکته نیز مطرح شده است که چه بسا امور عالم منحصر در خیر و شر نباشد و بتوان اموری را یافت که نه خیرند نه شر.
[۱۱۹] محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ص۶۳ـ۶۴، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت۱۹۵۷.
تضاد میان خیر و شر هم به اعتقاد برخی متکلمان پذیرفتنی نیست.
خیر و شر امور نسبیاند.
امر واحد ممکن است از جهتی خیر و از جهت دیگر شر باشد،
[۱۲۰] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۳۰، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
مثلاً زدنِ یتیم از روی ظلم، شر و به قصد تربیت وی، خیر است.
[۱۲۱] حمحمود بن علی حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۴۰، قم۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
حتی گاهی یک پدیدار، برای یک نفر لذت بخش – و با اندکی مسامحه، خیر – و برای فرد دیگر تألّم آور (با مسامحه : شر) است.
بنابراین، حصول خیر و شر از فاعل واحد جایز است.
[۱۲۲] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۵، ص۳۱، چاپ محمود محمد خضیری، قاهره۱۹۶۵ب.
[۱۲۳] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ص۱۹۳، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت۱۴۲۲.
[۱۲۴] محمد بن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص۴۵، تهران۱۴۰۰.
رد امتناع صدور افعال متضاد از فاعل واحد
در رد امتناع صدور افعال متضاد از فاعل واحد هم میتوان به دو طریق استدلال کرد.
طریق اول برها
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 