پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint
پاورپوینت کامل مدیریت کلان تبلیغ دینی ۹۶ اسلاید در PowerPoint موفق، شامل تمامی مراحل گزینش و تربیت و تامین نیروهای تبلیغی از همه جهات و مراقبت از انحرافات و نفوذ دشمنان فرهنگی علیه مسلمانان، برای ابلاغ دین اسلام ناب به مسلمین میشود.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – بررسی برخی آسیبها
۳ – فقدان ایمان و هدف و هراس از شرایط
۴ – مصداقی از تبلیغ در دوره قبل انقلاب
۵ – سستی در رسالت تبلیغی و ناباوری
۵.۱ – خطاب امام خمینی به روحانیون
۵.۲ – خطر جدی فرهنگ اسلامی
۵.۳ – تشکیک بعض در تهاجم به فرهنگ
۵.۴ – توبیخ امام علی مدیر خاطی
۵.۵ – نتیجه سستی در مدیریت اندیشه
۶ – نبود آشنایی با فرهنگ اجتماعی
۶.۱ – تقسیم فرهنگ
۶.۲ – والاترین عنصر جامعه
۶.۳ – هوشمندانه بودن کار فرهنگی
۶.۴ – نتیجه مدیریت فرهنگی هوشمند
۶.۵ – شرایط مدیریت موفق دینی
۷ – عدم پاسخگویی و همراهی با مردم
۷.۱ – فرمایش امام علی به مالک اشتر
۸ – همکاری و همپایی با صاحبان ثروت و قدرت
۸.۱ – هدایت جامعه در غرب
۸.۲ – هدایت جامعه در اسلام ناب
۸.۳ – رمز پاینده بودن تبلیغ دین
۸.۴ – خصوصیات روحانیت شیعه
۹ – نفوذ غیرخودیها و نااهلان
۹.۱ – خطاب امام بر مقابله با نفوذیها
۱۰ – ابزارهای تبلیغی دولبه
۱۱ – فرمایش امام علی درباره بیماردلان
۱۲ – نتیجهگیری
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
معرفی اجمالی
نظامهای گوناگون در زمینههای متفاوت همواره مورد هجوم آفتها و آسیبها قرار میگیرند. در جهان واقعیتها، هر پدیدهای میتواند آفتهای ویژه خود را داشته باشد و همین آفتهاست که نظامهای ناکارامد را فرسوده کرده، در پایان متلاشی مینماید. نظام مدیریت تبلیغ دینی، که در گستره فرهنگ و دین، رسالت پاسداری و پویش فرهنگ و دین را بر عهده دارد، از این خطر مصون نیست. سهلانگاری و تسامح و تساهل – هر چند در ادعا – در مقابل آفتها میتواند طومار سازمان تبلیغ دین را در مدتی کوتاه یا زمانی دراز در هم پیچد و از آن پوستهای تهی از مغز بسازد. این مهم زمانی جدیتر به نظر میرسد که این نظام تبلیغی دشمنانی کارآزموده، با پشتکار و با انگیزه براندازی در پیشرو داشته باشد. بر این مبنا، از توجه به آفتها و شناسایی آنها و سپس درمان و در صورت آرمانی، پیشگیری از آنها گریز و گزیری نیست.
بررسی برخی آسیبها
از میان این آسیبهای خرد و کلان، برخی پایههای بنیادین را هدف قرار میدهند و برخی دیگر در درازمدت یا زمانی کوتاه میتوانند پیکره مدیریت را دچار تلاشی و انهدام نمایند. در گفتار ذیل این آسیبها بررسی میشوند:
فقدان ایمان و هدف و هراس از شرایط
مدیریت در تبلیغ دین، باید ارشاد جامعه را تکلیفی مقدس بداند، آن را رسالتی الهی بشمارد، مشقات راه را با جان و دل پذیرا گردد، از کمبود امکانات نهراسد و با تمامی توان در ادای مسئولیت خطیر خویش بکوشد.
انبیا و رسولان الهی (علیهمالسّلام) در این میان، الگو و اسوهای بیبدیل به دست میدهند. چنانکه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنچنان مجذوب و شیفته هدف مقدس خویش بودند که پیشنهاد سروری و مال و جمال را به مشرکان بازگردانیدند یا حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) رنج غربت و اسکان خانواده خویش را در بیابانی بر جان میخرد و یا حضرت نوح (علیهالسّلام) که صدها سال در طی مسیر تبلیغی خویش لحظهای سستی به خود راه نداد و یا حضرت خضر (علیهالسّلام) که سختیها و بیمهریها را بر خود هموار میسازد تا به وظیفه خود جامه عمل بپوشاند: «استطعما اهلها فابوا ان یضیفوهما فوجدا فیها جداراً یرید ان ینقض فاقامه»
[۱] کهف/سوره۱۸، آیه۷۷.
(موسی و خضر (علیهماالسلام)) وارد قریهای شدند، (در حالی که گرسنه بودند) از مردم درخواست غذا کردند، ولی آنها از مهمان کردنشان خودداری نمودند. (با این حال) در آنجا چون دیواری یافتند که در حال خرابشدن بود، (خضر) به تعمیر دیوار پرداخت.
[۲] قرائتی، محسن، ترجمه قرآن و تبلیغ، ص۹۰.
بیتردید، آنگاه که بحث از اسلامیت یا دینی بودن تبلیغ به میان میآید، ایمان به هدف و نهراسیدن از سختیها یکی از شاخصهای آن به شمار میرود. حضرت امام (رحمهاللهعلیه) با توجه به همین نکته، پایههای اسلامیت را در باورهای قلبی جستوجو میکردند و میفرمودند: «آقایان روحانیون و خصوص اهل منبر، خطبا اینها سخنگوی اسلام هستند. اگر حکومتی سخنگو میخواهد، سخنگوی اسلام آقایان خطبا هستند. وقتی میتوانند آقایان خطبا سخنگوی یک اسلامی باشند که اسلامی که همه چیز در آن هست، اینها اگر خودشان را اسلامی کنند و مطالبی که گفته میشود، اسلامی باشد و از قلب پاکیزه اسلامی بیرون بیاید، این سخنگو صلاحیت سخنگویی برای اسلام را دارد.»
[۳] خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۸، ص۶۵.
سپس به تفاوت بین دو نگرش اسلام و غرب اشاره نموده، میگویند: «سخنگوی دولتهای دیگر هیچکاری به این ندارند که این حرفی که تو میزنی باور داری، از روی قلب است، به قلب هیچ کاری ندارند. اینها فقط کار دارند که این خوب صحبت بکند و مطالب دولت را خوب ادا بکند. حالا به حسب قلبش معتقد باشد یا نباشد، به آنها کار ندارد، از سخنگویی او هم چیزی کسر نمیشود. اما اسلام اینطور نیست.»
[۴] خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۸، ص۶۵.
بنابراین، باور قلبی و ایمان به هدف یکی از شاخصههای اساسی نه تنها مدیریت تبلیغ دینی، بلکه اجزای انسانی آن به شمار میرود و بدون آن نمیتوان به سرانجام مطلوب در عرصه تبلیغ مقدس امیدوار بود.
به عبارت دیگر، ایمان به هدف سبب میگردد تا از شرایط ناموافق نهراسیم و با شور و شوقی عاشقانه در مسیر سنت زیبا و تاریخی تبلیغ دین گام بنهیم و مشقتها را هیچ انگاریم و جاده آماده و مرکبی رهوار از امکانات را برای سیر و سفر تبلیغ طلب نکنیم و به اشکالتراشی بیمورد در ورای برنامهریزی کاربردی و سنجیده نپردازیم.
مصداقی از تبلیغ در دوره قبل انقلاب
رهبر معظم، که سابقه تبلیغی درخشانی در پرونده خود دارند، با نگاهی به گذشته خود، برای یادآوری و تذکر به نسل امروز پویندگان تبلیغ دینی میفرمایند: «سابقها منبر میرفتیم. چهطور میرفتیم؟ بیدعوت و با تنگنا منبر میرفتیم. ما در مشهد مسجدی داشتیم که خدا به دل یک کاسب انداخته بود مغازهای را مسجد کرده بود… مسجد ما دکان سوم بود. همان دکان کوچک محور و مرکزی برای تبلیغ مذهب و برای همه حرفهای نو و جاذبههای نو در مشهد شده بود. میشود از این کارها کرد. ما که همانیم و فرقی نکردهایم. یک مقدار به معنویات، به درون خود، به آن استعدادهای درونی و به آن چیزهایی که در ما هست و متوقع از ما هست، تکیه کنیم. این سرچشمهها را از درون خودمان بجوشانیم.»
[۵] دیدار با مسؤولان سازمان تبلیغات اسلامی، ۶/۲/۷۲.
هراس از شرایط و نبود ایمان به هدف و باور قلبی به راه و مسیر مقدس تبلیغ دینی یکی از آفتهای مشکلزا بر سر راه مدیریت سازمان تبلیغ است و در این کارزار فرهنگی – دینی، مدیری بایسته و شایسته است که با نیروی ایمان سرشار و با تکیه بر باورهای قلبی خود به جنگ شرایط ناسازگار میرود تا بتواند با استفاده بهینه از امکانات و منابع، پیروز و سربلند از این میدان بیرون آید.
سستی در رسالت تبلیغی و ناباوری
حفظ دستاوردها یکی از رسالتهای مهم در مدیریت تبلیغ دینی است. آنچه از مدیران تبلیغ انتظار میرود در وهله اول، پاسداری از داشتههای گرانبهای فرهنگ خودی و سپس فتح سنگرهای فرهنگ غیرخودی است. سستی و باورهای واژگونه از جایگاه و واقعیت میتواند به قیمت از بین رفتن تمامی سرمایهها و دستاوردهای ارزشی و فرهنگی جامعه تمام شود و این پاسداشت جز بر عهده نهاد تبلیغ و در راس آن، مدیریت تبلیغی نیست. در فرهنگ دین، نگهبانی از سرمایههای گرانسنگ ارزشی و تلاش در راه انتشار آن، نه تنها یک تکلیف الهی، بلکه سپاس عملی از نعمتهای خداوند به شمار میرود و روشن است که پشت کردن به آن زیانی بزرگ را در این سرا و آن سرا به دنبال خواهد داشت.
خطاب امام خمینی به روحانیون
حضرت امام (رحمهاللهعلیه) در خطابی همگانی در جمع روحانیان در اینباره چنین میگویند: «اسلام چیزی است که از خدا آمده است و باید حفظ شود و اگر – خدای نخواسته – این پیروزی، که دنبال این انقلاب به دست شما آمده است، به واسطه سستی ما، به واسطه ضعف تبلیغ ما، به واسطه ضعف حضور ملت ما به شکست – خدای نخواسته – برسد، بدانید که اسلام تا قرنها دیگر نمیتواند سر بلند کند. تکلیف بزرگی است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم… شما آقایان روحانیون و همه روحانیونی که در کشور هستند، همه مکلفند به اینکه این نعمت خدا را، این عطیه الهی را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این است که تبلیغ کنند.»
[۶] خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۱۷، ص۶۱.
خطر جدی فرهنگ اسلامی
ناتوانی تبلیغی از یک سو و مساله تهاجم فرهنگی دشمن از سوی دیگر، کیان فرهنگ اسلامی را در مخاطرهای سخت و جدی قرار داده است. بقای با عزت و سرافرازی یا زیستن در حاشیه فرهنگهای تهوعآور و منسوخ، در این نبرد فرهنگی تعیین میگردد. اعتلا و سربلندی مسلمانان یا خواری و زبونی آنان در این هماورد رقم خواهد خورد. امروز جنگ گلولهها و سرنیزهها جای خود را به پیکار امواج ارتباطات داده است و جنگ صلیبی با شکلی نو، در عرصههای فرهنگی خود مینمایاند و کینههای درون خفته زخمخوردگان صلیبی پس از قرنها در این وادی همچون زخمی چرکین سر باز میکند و بوی تعفن میپراکند. اما اندوهبار آن است که ناتوانی بر پیکره تبلیغ و مدیریت آن سایه افکنده و عرصه را در این تهاجم بر دشمن بازگذاشته است! «عدم باور جدی به مساله تهاجم فرهنگی در سطح مدیران عالی نظام، روشن نبودن استراتژی در آن مساله و عدم انسجام و همسویی بین دستگاههای ذیربط و نبود و عدم تخصیص امکانات مناسب در خصوص تهاجم»
[۷] مجله بصائر، ش. ۱۱ و ۱۲، ص۶، مصاحبه با حجتالاسلام سعیدی، قائم مقام سابق سازمان تبلیغات اسلامی.
از جمله مشکلات و آلامی است که جبهه تبلیغی خودی را در داخل به ضعف کشانیده است.
مقام معظم رهبری در دو دهه اخیر، همواره از این نبرد سخن به میان آورده و مخاطرات آن را گوشزد کردهاند و در هشداری مهم فرمودند: «اگر در مقابل تهاجم فرهنگی و اعتقادی استکبار جهانی، مقاومت نکنیم، شکست قطعی است».
[۸] خامنهای، سیدعلی، حوزه و روحانیت، ص۹۸.
[۹] خامنهای، سیدعلی، حوزه و روحانیت، ص۹۹.
تشکیک بعض در تهاجم به فرهنگ
با این وجود، ابعاد فاجعه برای برخی چندان معلوم نشده و چه بسا با تردیدها و وسوسههایی روبهرو شدهاند و از مبادله فرهنگی سخن به میان آورده و بر ضرورت گفتوشنود و تعامل تاکید کردهاند و در این هیاهو، مهاجم به فراموشی سپرده شده است. رهبر معظم انقلاب در هشداری به مدیریت تبلیغ و فرهنگ جامعه میفرمایند: «ما و همه دستاندرکاران فرهنگ در کشور باید باور کنیم که امروز آماج تهاجمات فرهنگی دشمنان هستیم.»
[۱۰] خامنهای، سیدعلی، حوزه و روحانیت، ص۹۸.
[۱۱] خامنهای، سیدعلی، حوزه و روحانیت، ص۹۹.
توبیخ امام علی مدیر خاطی
بیگمان، سستی و عدم باور واقعیتها یکی از آفتهای کشنده و در مواردی مسری در حوزه مدیریت تبلیغات دینی است. اسوه مدیران، امیرمؤمنان (علیهالسلام)، در گفتار نورانی خود به کمیل بن زیاد نخعی او را به دلیل سستی و کوتاهی در انجام وظیفه توبیخ نموده، میفرمایند:
«سستی انسان در انجام آنچه بر عهده او گذارده شده و اصرار بر انجام آنچه در حدود وظایف او نیست، نشانی روشن از ناتوانی و ضعف و اندیشه و رأیی باطل و بیارزش است. تو بر اهل قرقیسیا تاختی و این به بهای بیدفاع رها ساختن مرزهایی تمام شد که حفاظت از آنها بر عهده تو بود. این کار نشانی از یک فکر نادرست و بیهوده بود. تو در حقیقت، پل پیروزی دشمنان خود شدی تا بر دوستانت بتازند، نه بازوانی توانا داری و نه هیبت و ابهتی که در دل دشمن، ترس ایجاد کند، نه از مرزها میتوانی حفاظت نمایی و نه دشمنی را در هم میشکنی، نه اهل شهر و دیارت را حمایت میکنی و از آنان پاسداری مینمایی و نه امیر و پیشوایت را از دخالت در آن بینیاز و آسوده میسازی.»
[۱۲] امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، شرح فیض الاسلام، نامه ۶۱.
نتیجه سستی در مدیریت اندیشه
این نامه گواهی آشکار بر آفت اساسی مدیریت – یعنی سستی و عدم توجه به واقعیتها – است. در هر حال، باید توجه داشت که سهلاندیشی و سست پیکری در اندام مدیریت تبلیغ دینی میتواند همچون سیلی، ریشههای هویت جامعه را از بین ببرد و آن را در سیلاب امواج و نگرشهای ضد ارزشی غرب بیگانه غرق سازد. تسامح و تساهل نسبت به واقعیت و دل سپردن به توهمات توخالی و شانه خالی نمودن از رسالت بنیادی و اصلی و مشغول شدن به فروعات ناکارا، دروغین و شعارگونه آبی است ارزان به آسیاب دشمن فریبکار.
بنابراین، باید با باور جدی، پیشبینی و راهکارهای راهبردی و روشن به این مهم پرداخت و از نعرههای شیطانی دشمن نهراسید.
نبود آشنایی با فرهنگ اجتماعی
فرهنگ درونمایه اصیل هر جامعهای است. بیشک، هویت هر جامعهای بستگی به فرهنگ آن دارد. از دیدگاه جامعهشناسان، افراد یک اجتماع از فرهنگ ویژه خود پیروی میکنند. از اینرو، هیچ انسان بزرگسال و طبیعی بیفرهنگ نیست. در واقع، فرهنگ را میتوان مجموع رفتارهای اکتسابی و ویژگیهای اعتقادی و ارزشی اعضای یک جامعه دانست. فرهنگ در یک تقسیم درونی، به سه بخش اساسی تقسیم میشود:
تقسیم فرهنگ
یکم. ارزشها: احساسات عمیق و ریشهداری هستند که اعضای جامعه در آن شریک بوده، کردار و رفتار آنان را تعیین مینماید و میزان قضاوتی است برای ارزشیابی اعمال.
دوم. آداب و رسوم: شامل شیوههای رفتاری عادی میشود که در جامعه رواج دارد. غذا خوردن در سه وعده، نوع پوشش و آداب فردی مانند دید و بازدیدها از همین نمونهاند و در این چارچوب قرار میگیرند.
سوم. عرف: عبارت از رسومی است که در نظام حقوقی و آموزشی و آموزههای دینی متبلور میشود. قوانین بخشی از عرف است که به صورت مقررات درآمده و جنبه رسمی پیدا کرده است.
[۱۳] بروس، مبانی جامعهشناسی، ص۵۹- ۶۱.
والاترین عنصر جامعه
با توجه به آنچه آمد، مدیریت تبلیغات دینی و فرهنگی باید ضمن آگاهی از چگونگی و نوع چینش ارکان فرهنگ، بر آنها اشراف کامل داشته باشد و هویت جامعه خویش را همچون هستی تمام عیار آن بداند. معمار انقلاب جایگاه فرهنگ و اهمیت آن را این چنین ترسیم مینمایند: «بیشک، بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد.»
[۱۴] خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۶۰.
هوشمندانه بودن کار فرهنگی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 