پاورپوینت کامل مدّعی به ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدّعی به ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدّعی به ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدّعی به ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
دعوا (فقه)
دعوا ادّعای شخصی علیه شخصی دیگر نزد حاکم است. به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعی علیه» یا «خوانده» (جاحد) و به حقّ مورد ادعا «مدّعی به» یا «خواسته» گویند که از عنوان یاد شده در باب قضاء بحث کردهاند.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف دعوا
۲ – ارکان دعوا
۳ – تعاریف مدّعی و احکام آن
۳.۱ – تعریف اول
۳.۲ – تعریف دوم
۳.۳ – بررسی این تعاریف
۳.۴ – تداعی
۴ – شرایط پذیرش دعوا
۴.۱ – شرایط مدّعی
۴.۲ – شرایط مدّعی علیه
۴.۳ – شرایط مدّعی به
۴.۴ – دعوا علیه قاضی
۵ – وظیفه مدعی و عکس العمل مدّعی علیه
۵.۱ – وظیفه مدّعی
۵.۲ – عکس العمل مدّعی علیه
۵.۲.۱ – سکوت
۵.۲.۲ – نفی علم
۵.۲.۳ – انکار
۵.۲.۴ – اقرار
۶ – راههای اثبات دعوا
۷ – پانویس
۸ – منبع
تعریف دعوا
دعوا عبارت است از اینکه فردی که مدّعی حقّی علیه دیگری است نزد حاکم شرع (قاضی) آن را از او مطالبه کند؛ خواه آن را برای خود مطالبه کند یا برای موکل و یا مولّی علیه خویش؛ اعمّ از اینکه حق مورد ادّعا عین خارجیِ مشخص باشد، مانند زمین معین، و یا غیر آن مانند دین، حق خیار، شفعه، فرزندی، زوجیت و جنایت.
ارکان دعوا
به اقامه کننده دعوا «مدّعی» یا «خواهان»، به طرف مقابل که دعوا علیه او اقامه شده «مدّعی علیه» یا «خوانده» و به حقّ مورد ادعا «مدّعی به» یا «خواسته» گویند؛ بنابر این، ارکان دعوا سه چیز خواهد بود: مدّعی، مدّعی علیه و مدّعی به.
تعاریف مدّعی و احکام آن
تعریف اول
مدّعی بنابه تعریف برخی عبارت است از کسی که اگر از ادعای خود صرف نظر کند، کسی با او کاری ندارد و دعوا کأن لم یکن تلقی میگردد. مقابل آن منکر (جاحد) است؛ یعنی کسی که اگر طرف مقابلش سکوت کند و دست از خصومت بردارد، سکوت از او پذیرفته است و رها میشود و در غیر این صورت، سکوت از او پذیرفته نیست و باید در برابر مدّعی پاسخگو باشد.
تعریف دوم
بنابر تعریف دیگر، مدّعی کسی است که گفتهاش خلاف اصل است و یا کسی است که ادّعای امری پنهان را دارد که ظاهر شرع خلاف آن است، مانند آنکه فردی علیه دیگری مدّعیِ طلبی یا مدّعیِ مالکیت مالی باشد که در دست دیگری و تحت تصرف او است. در این جا، سخن مدّعی خلاف اصل و ظاهر است؛ چون اصل در مثال اوّل، برائت ذمّه آن فرد از بدهی است؛ چنان که ظاهر در مثال دوم مالکیت او نسبت به مالی است که تحت تصرف دارد.
[۱] الروضه البهیه ج۳ ص۷۶
[۲] الدروس الشرعیه ج۲ ص۸۳
بررسی این تعاریف
برخی، به لحاظ عدم جامعیت و مانعیت تعاریف یاد شده، آنها را تعریف به خواص و لوازم دانستهاند نه تعریف به مفهوم، و رجوع به عرف را جهت یافتن مفهوم مدّعی و منکر لازم دانسته و گفتهاند: به نظر عرف مدّعی کسی است که انشاء دعوا منوط به او است؛ خواه انشاء برای اثبات حقّی باشد- مانند ادّعای ملکیت مالی برای خود- یا برای برون رفت از حقّی علیه خود- مانند ادّعای باز پس دادن امانت از سوی امین-.
[۳] مسالک الافهام ج۱۴ ص۶۰ و۶۱
[۴] جواهر الکلام ج۴۰ ص۳۷۱ تا۳۷۵
مهذّب الاحکام ج۲۷ ص۶۰
تداعی
عنوان مدّعی گاه تنها بر یک طرف دعوا صادق است و بر طرف مقابل تنها عنوان منکر صادق میباشد، و گاهی بر هر دو طرف صدق میکند، مانند آنکه مالک ساختمان با شخصی در اجاره بخشی از ساختمان در برابر مبلغی معین اتفاق نظر داشته باشد، لیکن قبل از تحویل مورد اجاره به مستأجر، بین آن دو بر سر تعیین مورد اجاره اختلاف بیفتد و مستأجر ادعا کند که بخش غربی ساختمان را اجاره کرده است؛ اما مالک ادعا کند که قسمت شرقی آن را اجاره داده است. در این صورت، هر یک از آن دو، در یک زمان مدّعی و دیگری منکر است. بدین معنا که مالک ادعا میکند اجاره بر بخش شرقی واقع شده نه غربی و مستأجر ادعا میکند اجاره بر بخش غربی واقع شده نه شرقی.
فقها این دو را «متداعیان» و دعوای آنان را «تداعی» مینامند.
شرایط پذیرش دعوا
شنیدن و پذیرش ادعای مدّعی توسط قاضی منوط به شرایطی است. برخی از این شرایط، شرایط مدّعی، برخی دیگر، شرایط مدّعی علیه و برخی، شرایط مدّعی بهاند:
شرایط مدّعی
۱. بلوغ و عقل در مدّعی. بنابر این، دعوای کودک و دیوانه شنیده نمیشود.
برخی گفتهاند: بعضی دعاویِ نابالغ ممیز شنیده میشود، مانند ادعای وی علیه شخصی که او را زده یا مالش را به غارت برده است.
[۵] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۳۶
۲. رشید بودن مدّعى. بنابر این، دعواى سفیه، در صورتى که مستلزم تصرف در مال باشد، پذیرفته نیست؛ هرچند در غیر موارد استلزام تصرف، پذیرفته است.
[۶] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۳۷
فقه الامام جعفر الصادق ج۶ ص۷۳
۳. وجود ارتباط بین مدّعى و دعوا؛ بدین معنا که مدّعى یا براى خود طرح دعوا کند یا براى کسانى که با او مرتبطند، همچون موکل و مولی علیه (کسى که مدّعى، ولی او است) مانند آنکه مدّعى، پدر یا وصی یا قیم و یا حاکم شرع باشد.
چنان که گاه مدّعى به جهت حسبه ( امور حسبی) مىتواند اقامه دعوا کند، مانند اینکه شخصى علیه میّتى که وارث نابالغ دارد، مدّعىِ طلبى باشد و فردى اجنبی مىداند که میت بدهی مدّعى را پرداخت کرده است؛ شهود نیز بر آن دارد. در چنین صورتى، اجنبی مىتواند نزد قاضى بر برائت ذمّه میّت اقامه دعوا کند.
[۷] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۳۷
[۸] فقه الامام جعفر الصادق ج۶ ص۷۳
۴. در شرط بودن جزم در دعوا اختلاف است. شرط بودن آن به مشهور نسبت داده شده است. بنابر اشتراط، چنانچه مدّعى بگوید: گمان مىکنم یا احتمال مىدهم چنین باشد، دعوایش پذیرفته نیست.
برخى، بین مواردى که اطلاع بر آنها مشکل است، همچون قتل و سرقت، و مواردى که چنین نیست، تفصیل داده، در موارد نخست، گمان و احتمال را نیز مسموع دانستهاند.
برخى معیار در شنیدن دعوا را صدق عرفى آن دانستهاند؛ بدین معنا که بر هر موردى که از نظر عرف دعوا و نزاع صادق باشد، دعوا پذیرفته است، هرچند جزم نباشد بلکه در حدّ ظن یا احتمال باشد.
[۹] جواهر الکلام ج۴۰ ص۱۵۳ تا۱۵۷
[۱۰] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۴۲
[۱۱] مهذّب الاحکام ج۲۷ ص۶۵
[۱۲] تحریر الوسیله ج۲ ص۴۱۲
شرایط مدّعى علیه
۱. بلوغ و عقل در مدّعى علیه. بنابر این، در صورتى که مدّعى علیه نابالغ یا دیوانه باشد مدّعى مىتواند در برابر ولی آنان اقامه دعوا کند.
[۱۳] فقه الامام جعفر الصادق ج۶ ص۷۵
۲. مدّعى علیه معلوم و معین باشد.
بنابر این، چنانچه مدّعى، علیه یکى از دو نفر- باتردید- اقامه دعوا کند- مانند اینکه بگوید: من از حسن یا حسین فلان مبلغ طلب دارم- دعوایش پذیرفته نیست.
برخى، آن را مسموع دانسته و گفتهاند:
فایده شنیدن چنین دعوایى- در فرضى که آن دو اقرار کنند که یکى نامعین از ما به مدّعى بدهکاریم- این است که اگر برائت ذمّه یکى از آن دو- هرچند به سبب اقرار دیگرى- معلوم گردد، حق ثابت مىشود.
[۱۴] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۴۴
حضور مدّعى علیه شرط شنیدن دعوا نیست و دعوا علیه غایب نیز شنیده مىشود.
[۱۵] مهذّب الاحکام ج۲۷ ص۶۶
شرایط مدّعى به
۱. مورد ادّعا (مدّعى به) بنابر قول برخى، به لحاظ جنس، نوع، وصف و مقدار معلوم باشد. در پذیرش ادّعاى مجهول اختلاف است. برخى، بین ادعایى که مطلقا مجهول است- مانند اینکه ادعا کند من از مدّعى علیه چیزى طلب دارم- و ادعایى که مجهول مطلق نیست- مثل آنکه مدّعى باشد من از مدّعى علیه لباس یا مرکبى طلب دارم- فرق گذاشته و گفتهاند ادعا در صورت دوم پذیرفته است به خلاف صورت نخست.
[۱۶] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۳۸ و۳۹
۲. دعوا صحیح و داراى اثر باشد.
بنابر این، ادعاى محال؛ اعم از محال عقلی و عادى و شرعى، پذیرفته نیست.
ادعاى هبه بدون اقباض، ادعا علیه فرد مجهول و ادعاى ملکیت چیزى که براى مسلمان تملک آن صحیح نیست، از قبیل شراب و خوک و مواردى از این قبیل از مصادیق دعواى نادرست و غیر برخوردار از اثر است که مسموع نخواهد بود.
[۱۷] العروه الوثقی (تکمله) ج۲ ص۳۸
۳. دعوا براى رفع خصومت ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 