پاورپوینت کامل مدرسه علمی تهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدرسه علمی تهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرسه علمی تهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرسه علمی تهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
حوزه علمیه تهران
پیریزی حوزه علمیه تهران از زمان پایتخت شدن تهران از زمان آقا محمدخان قاجار آغار گردید.
فهرست مندرجات
۱ – تاریخچه
۲ – جایگاه
۳ – مدارس
۳.۱ – پیش از قاجار
۳.۱.۱ – حکیم هاشم
۳.۱.۲ – رضائیه
۳.۲ – دوره قاجار
۳.۲.۱ – صدر
۳.۲.۲ – دارالشفا
۳.۲.۳ – برهان
۳.۳ – دوره ناصری
۳.۳.۱ – شیخ العراقین
۳.۳.۲ – آصفیه
۳.۳.۳ – خازن الملک
۳.۳.۴ – معیّرالممالک
۳.۳.۵ – صنیعیه
۳.۳.۶ – کاظمیه
۳.۳.۷ – دانگی
۳.۳.۸ – منیریه
۳.۳.۹ – دیگر مدارس
۳.۴ – پس از عهد ناصری
۳.۴.۱ – محمودیه
۳.۴.۲ – لرزاده
۴ – مواد درسی
۴.۱ – ادبیات عربی
۴.۱.۱ – اساتید متقدم
۴.۱.۲ – اساتید متأخر
۴.۲ – ادبیات فارسی
۴.۳ – فقه و اصول فقه
۴.۳.۱ – استرآبادی
۴.۳.۲ – آشتیانی
۴.۳.۳ – کلانتر تهرانی
۴.۳.۴ – لاهیجی
۴.۳.۵ – حسینی تهرانی
۴.۳.۶ – عبدالنبی نوری
۴.۳.۷ – تنکابنی
۴.۳.۸ – حسین جزایری
۴.۳.۹ – محمدتقی آملی
۴.۳.۱۰ – احمد خوانساری
۴.۴ – تفسیر
۴.۴.۱ – محمدرضا همدانی
۴.۴.۲ – استرآبادی
۴.۴.۳ – دربندی
۴.۴.۴ – مولی آقاتهرانی
۴.۴.۵ – علی کنی
۴.۴.۶ – عبدالعظیمی
۴.۴.۷ – محمود تهرانی
۴.۴.۸ – لاریجانی حائری
۴.۴.۹ – شاهآبادی
۴.۴.۱۰ – الهی قمشهای
۴.۴.۱۱ – شعرانی
۴.۴.۱۲ – عصار تهرانی
۴.۴.۱۳ – کاظم گلپایگانی
۴.۴.۱۴ – پیش از انقلاب
۴.۵ – دانشهای دیگر
۴.۵.۱ – علیمحمد اصفهانی
۴.۵.۲ – صدرالافاضل
۴.۵.۳ – ابوالقاسم نائینی
۴.۵.۴ – نهاوندی
۴.۵.۵ – ابراهیم زنجانی
۴.۵.۶ – محمدطاهر تنکابنی
۴.۵.۷ – چپرسری
۴.۵.۸ – عراقی تهرانی
۴.۵.۹ – محمدتقی آملی
۴.۵.۱۰ – شعرانی
۵ – تحولات جدید
۶ – تبلیغات شفاهی
۶.۱ – خطابه
۶.۱.۱ – فیضالله دربندی
۶.۱.۲ – فاضل دربندی
۶.۱.۳ – واعظ تهرانی
۶.۱.۴ – محمدرضا تهرانی
۶.۱.۵ – کشفی
۶.۱.۶ – وعاظ مشهور
۶.۲ – مناظره
۶.۲.۱ – محمدرضا همدانی
۶.۲.۲ – حسینی طهرانی
۶.۲.۳ – فخرالاسلام
۷ – تبلیغات کتبی
۷.۱ – هادی نجمآبادی
۷.۲ – سراج انصاری
۷.۳ – ابوالفضل خراسانی
۷.۴ – احمد آشتیانی
۷.۵ – ذبیحالله محلاتی
۷.۶ – فرید گلپایگانی
۷.۷ – عمادزاده اصفهانی
۷.۸ – محمدباقر کمرهای
۸ – جراید
۸.۱ – عصر مشروطه
۸.۲ – پس از سقوط رضاخان
۹ – مؤسسات جدید آموزشی
۱۰ – نقشآفرینیهای سیاسی
۱۱ – اوضاع دوره بروجردی
۱۲ – اوضاع پس از انقلاب
۱۲.۱ – اساتید فعال
۱۲.۲ – مدارس فعال
۱۲.۲.۱ – چیذر
۱۲.۲.۲ – مجتهدی
۱۲.۲.۳ – مدارس دیگر
۱۲.۳ – نظام آموزشی
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
تاریخچه
پس از آنکه آقا محمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعه شهر از زمان فتحعلی شاه (۱۲۱۲ـ۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مسجد ـ مدرسههای فراوانی در این شهر بنا شد.
در پیگیری سیاست توسعه تهران، در دوره محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزههای دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند.
بدین ترتیب با روی آوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران ــکه در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه حضرت عبدالعظیم حسنی قرار داردــ حوزه علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد.
تداوم مدرسهسازی در سرتاسر دوره قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است.
بنا بر یک گزارش آماری، در دوره ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آنها مدرسه نیز داشتهاند، ۳۵ باب مدرسه و ۴۶۳، ۱ طلبه به ثبت رسیده است.
[۱] عبدالغفار بن علیمحمد نجمالدوله، تشخیص نفوس دارالخلافه، ج۱، ص۳۶۳، چاپ ناصر پاکدامن، در فرهنگ ایران زمین (۱۳۵۳ ش).
جمعیت طالبان علوم دینی در دورههای بعد نیز روی به افزایش داشت، چنانکه مثلا در دوره مظفرالدین شاه (۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطهخواه، که از تشکلهای حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت.
[۲] منصوره رفیعی (جعفری فشارکی)، انجمن: ارگان انجمن ایالتی آذربایجان، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۳۶۲ ش.
در آن دوره، اهمیت حوزه تهران، بیش از حوزه قم بود و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران میآمدند.
[۳] محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۲۵، قم ۱۳۶۱ ش.
[۴] محمد سمامی حائری، بزرگان رامسر، بخش ۱، ص ۵۱، قم ۱۳۶۱ ش.
[۵] محمد سمامی حائری، بزرگان تنکابن، ج۱، ص۲۵، قم ۱۳۷۲ ش.
[۶] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجهالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
از اسم نسبت بسیاری از علمای مقیم تهران در عهد ناصری آشکارا پیداست که بیشترشان از شهرهای مختلف ایران به تهران آمده بودند.
[۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۹۰ـ۳۰۵، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
جایگاه
حوزه تهران را باید حلقه واسط میان حوزههای بزرگ و اصلی آن عصر مانند نجف و کربلا و اصفهان و نیز حوزههای فرعی شهرستانهای ایران دانست.
مطالعه زندگی علمای تهران نشان میدهد که بسیاری از طالبان علوم حوزوی که بدین حوزه میآمدند، پس از گذراندن مقدمات یا سطح، برای تحصیلات عالی به عتبات عراق یا اصفهان میرفتند و در آنجاها به درجه اجتهاد میرسیدند.
سپس از میان آنان، شماری در اصفهان یا عتبات ماندگار میشدند، عدهای به زادگاهشان برمیگشتند و گروهی دیگر به تهران میآمدند و در آنجا به تدریس در سطوح عالی اشتغال میورزیدند و احیاناً در جایگاه مرجع و ریاست عامه مسلمانان ایفای وظیفه میکردند.
مدارس
تدریس علوم دینی، صرف نظر از مواردی که در منازل علما صورت میپذیرفت، عموماً در مدارسی بود که به همین منظور ساخته شده بودند.
این مدارس به مدارس پیش از دوره قاجار، دوره قاجار تا آغاز سلطنت ناصرالدین شاه (۱۲۶۴)، دوره پنجاه ساله ناصری و مدارس پس از این دوره تقسیم میشود؛
[۸] وقفنامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علیرضا میرزا محمد، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
پیش از قاجار
در میان مدرسههای پیش از عصر قاجاری دو مدرسه مشهورند: یکی مدرسه حکیم هاشم و دیگری مدرسه رضائیه، هر دو متعلق به قرن دوازدهم درخور ذکرند.
حکیم هاشم
مدرسه نخست را فردی به نام حکیم هاشم در اواخر دوره صفوی ساخت و در دوره قاجار، مادر ناصرالدین شاه، مهد علیا (متوفی ۱۲۹۰) به تعمیر آن همت گماشت که از همینرو به مدرسه مادر شاه نیز شهرت یافت.
[۹] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۴۰، قم ۱۳۵۰ ش.
شیخ محمدجعفر استرآبادی معروف به شریعتمدار (متوفی ۱۲۶۳)، از بزرگان علمای امامی که به دعوت فتحعلی شاه از قزوین به تهران آمده بود، در این مدرسه اسکان یافت و به تدریس مشغول شد.
از شاگردان معروف وی در این مدرسه میتوان به نصراللّه استرآبادی، میرزا محمد اندرمانی و جعفر بن محمدطاهر نوری اشاره کرد.
[۱۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم ۱، ص ۲۵۳ـ۲۵۴، مشهد ۱۴۰۴.
رضائیه
دومین مدرسه، مدرسه رضائیه به ملا آقارضا فیروزآبادی (متوفی ۱۱۱۷) منسوب است
[۱۱] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۶، تهران ۱۳۵۵ ش.
و ابوالحسن طهرانی (متوفی ۱۲۷۲)، از فقهای بنام سده سیزدهم، پیش از سفر علمی به اصفهان و عراق در همین مدرسه نزد مدرّسی به نامِ سید آغا مقدمات علوم را خوانده بود.
[۱۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم ۱، ص ۳۲، مشهد ۱۴۰۴.
دوره قاجار
در میان مدارس اوایل دوره قاجار و پیش از عصر ناصری، درباره چند مدرسه، از جمله مدرسه مروی، صدر و دارالشفا اطلاعات بیشتری در دست است.
صدر
بانی مدرسه صدر که در جلوخان مسجد سلطانی (نام کنونی آن: مسجد امام) قرار داشت، میرزا شفیع، صدراعظمِ فتحعلی شاه در بین سالهای ۱۲۱۵ تا ۱۲۳۴، بود و این مدرسه به همین سبب به مدرسه میرزا شفیع نیز شهرت یافت.
[۱۳] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۴] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۱۷۰ پانویس ۴، تهران ۱۳۵۷ ش.
میرزا محمدرضا قمشهای (متوفی ۱۳۴۸ش) حکیم برجسته و شاگردانش میر شهابالدین نیریزی شیرازی (متوفی ح۱۳۲۰) و میرزا محمود کهکی قمی (متوفی ۱۳۴۶)، متخلص به رضوان، در مدرسه صدر تدریس میکردند.
[۱۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۴۵، ۱۴۰۴.
[۱۶] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۰، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۱۷] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۲، تهران ۱۳۵۹ ش.
سید اشرفالدین گیلانی، مشهور به نسیم شمال شاعر مشهور و سراینده اشعار نشریه نسیم شمال، در همین مدرسه حجره داشت.
شیخ عبدالحسین رشتی (متوفی ۱۳۷۳)، فیلسوف و فقیه برجسته، در سالهای قبل از عزیمت به نجف در ۱۳۲۳ در این مدرسه ادبیات درس میداد.
[۱۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۰۶۴ـ۱۰۶۵، ۱۴۰۴.
دارالشفا
مدرسه دارالشفا نیز از دیگر مدارس شناخته شده این دوره است.
اطلاق دارالشفا به این مدرسه از آن رو بود که فتحعلی شاه ساختمان آن را ابتدا برای بیمارستان در نظر گرفته بود.
[۱۹] حسین سلطانزاده، تاریخ مدارس ایران: از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، ج۱، ص۳۰۹، تهران ۱۳۶۴ ش.
به نوشته آقابزرگ طهرانی،
[۲۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم ۲، ص ۵۸۲، مشهد ۱۴۰۴.
شیخ رمضان اَلَموتی در ۱۲۳۶ در این مدرسه سکونت داشت و ابوالحسن جلوه (متوفی ۱۳۱۴) نیز سالها در این مدرسه ساکن بود.
[۲۱] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تهران ۱۳۵۷ ش.
از محصلان مشهور مدرسه دارالشفا، میرزا طاهر منشی اصفهانی، متخلص به شعری و ملقب به دیباچه نگار (۱۲۲۴ـ۱۲۷۰) مؤلف کتاب ادبی گنج شایگان، بود.
[۲۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۸، ص۲۳۸، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
شیخ محمدحسن طالقانی (۱۲۸۷ـ۱۳۷۱)، از علمای بزرگ تهران، نیز در این مدرسه فقه و اصول درس میداد.
[۲۳] محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۴، ص۵۰۶ـ۵۰۷، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ ش.
برهان
یکی دیگر از مدارس قدیم تهران، مدرسه برهان است.
این مدرسه که ظاهراً در دوره فتحعلی شاه ساخته شده بود، همان مدرسهای است که حاج میرزا آقاسی، پس از درگذشت محمد شاه (۱۲۶۴) و قبل از ورود ناصرالدین شاه به پایتخت، از بیم جان در آن بست نشست.
در دوره پهلوی، به همت شیخ علی اکبر برهان (متوفی ۱۳۳۹ ش)، پیشنماز مسجد لرزاده در خیابان خراسان، تعمیرات کلی در این مدرسه به عمل آمد.
[۲۴] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۰۸، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۲۵] مهدی بامداد، ج۲، ص۲۰۸، پانویس ۱، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ ش.
شیخ محمود علائی (متوفی ۱۳۶۵ ش)، از شاگردان آیتاللّه بروجردی نیز یک چند سرپرست این مدرسه بود و در آن تدریس میکرد.
[۲۶] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۲۲، یا، تذکره المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبه الزهراء، (بیتا).
دوره ناصری
در دوره طولانی سلطنت ناصرالدین شاه، مدارس بسیاری در تهران ساخته شد.
شیخ العراقین
از جمله این بناها، یکی مسجد ـ مدرسه شیخ العراقین است که اکنون به نام مدرسه و مسجد ترکها یا آذربایجانیها نیز معروف و در بازار قدیم تهران واقع است.
بانی این مدرسه شیخ العراقین حاج عبدالحسین بود که آن را از مال الوصایه امیرکبیر در ۱۲۷۰ بنا کرد. ۲۶ باب دکان وقف این مسجد ـ مدرسه بوده است.
[۲۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۲۸] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، قم ۱۳۵۰ ش.
آصفیه
دیگر مدرسه عهد ناصری، مدرسه آصفیه است که آن را حاج محمد قلی خان آصفالدوله، از مال الوصایه میرزا ابوالحسن خان، وزیر خارجه ناصرالدین شاه، در ۱۲۷۷ در بازار تهران ساخت.
[۲۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
آیتاللّه سید رضا فیروزآبادی (متوفی ۱۳۴۴ ش)، عالم خیّر و بانی بیمارستان فیروزآبادی شهر ری در همین مدرسه تحصیل کرد و در آنجا اقامت داشت.
[۳۰] یادنامه آیهاللّه سیدرضا فیروزآبادی، ۱۲۵۳ ش ـ مرداد ۱۳۳۴ ش، ج۱، ص۱۴، به کوشش محمد ترکمان، تهران: کویر، ۱۳۷۶ ش.
خازن الملک
مدرسه دیگر این دوره، مدرسه خازن الملک است که آن را حاج رحیم خازن الملک در ۱۲۹۵ وقف کرد.
[۳۱] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۷۵، قم ۱۳۵۰ ش.
سرپرستی این مدرسه در دست خاندان آشتیانی بود.
ملا محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۹۱) تحصیلات مقدماتی خود را در همین مدرسه گذراند.
[۳۲] حسن حسنزاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۲۰۳، قم ۱۳۷۵ ش.
معیّرالممالک
مدرسه معیّر الممالک/ دوستعلی خان، از دیگر مدارسی بود که در عهد ناصری ساخته شد.
دوستعلی خان معیّر الممالک، صاحب مناصب مهم حکومتی در عصر قاجار، این مدرسه را در ۱۲۹۰، سال آخر عمرش، در نزدیکی امامزاده سید نصرالدین ساخت و اراضی و مغازهها و حمامهای متعددی را وقف آن کرد.
[۳۳] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۳۴] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۴، قم ۱۳۵۰ ش.
شیخ محمدصادق طهرانی (متوفی ۱۳۱۴) فقیه برجسته و برادرش مولی محمد طهرانی، از مدرّسان بنام این مدرسه بودند و طلاب بسیاری از محضرشان استفاده میکردند.
[۳۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۸۵۹، ۱۴۰۴.
از دیگر استادان این مدرسه، سید صالح خلخالی (متوفی ۱۳۰۶)، شاگرد برجسته حکیم جلوه، و شیخ علی مدرس تهرانی (متوفی ۱۳۷۴)، فقیه برجسته و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی و آخوند خراسانی، بودند.
[۳۶] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۵۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۳۷] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۱۱۵ـ۱۱۶، یا، تذکره المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبه الزهراء، (بیتا).
شیخ مهدی عبدالربآبادی، مشهور به شمس العلما از مؤلفان نامه دانشوران ناصری، در همین مدرسه درس خوانده بود.
[۳۸] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۲۸، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
صنیعیه
مدرسه صنیعیه یا حاج ابوالحسن نیز از مدارس دوره ناصری است که به همت حاج ابوالحسن اصفهانی، ملقب به صنیع الملک و دارای منصب معمارباشیگری، ساخته شد و بنای آن در ۱۳۰۳ به پایان رسید.
[۳۹] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۱۷، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
[۴۰] عبدالحجت بلاغی، تاریخ تهران: قسمت مرکزی و مضافات، ج۱، ص۱۸۰، قم ۱۳۵۰ ش.
کاظمیه
مدرسه مهم دیگر، کاظمیه ساخته میرزا سید کاظم، مستوفیِ اصطبل سلطنتی، بود که علی اکبر مجتهد تفرشی در آن تدریس میکرد.
[۴۱] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
دانگی
مدرسه دانگی نیز از مدارس پراعتبار عصر ناصری است.
مؤسس این مدرسه سید جعفر لاریجانی بود
[۴۲] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۱۲۱، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
(قس آقابزرگ طهرانی
[۴۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۱۰۹، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که در آن نام مؤسس مدرسه سید حسین لاریجانی ضبط شده است).
از بزرگترین مدرّسان این مدرسه، میرزا حسن کرمانشاهی (متوفی ۱۳۳۶) بود که پس از استادش، ابوالحسن جلوه، کرسی تدریس حکمت را در اختیار داشت.
[۴۴] منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، ج۱، ص۶۱، تهران ۱۳۵۹ ش.
شیخ داوود لاریجانی (متوفی بعد از ۱۳۱۵) از فقهای تهران و آقابزرگ طهرانی در همین مدرسه حجره داشتند و تحصیل میکردند.
[۴۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۷۱۱، ۱۴۰۴.
[۴۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، «شرح زندگی من»، ج۱، ص۳۰۵، تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۴).
منیریه
دیگر مدرسه شناخته دوره ناصری، مدرسه منیریه، متصل به بقعه سید نصرالدین در خیابان خیام تهران بود که به همین اعتبار نام سید نصرالدین نیز بدان دادهاند.
این مدرسه از بناهای امیرنظام، حاکم تهران بود که خواهرش منیرالسلطنه، همسر ناصرالدین شاه، به تکمیل آن همت گماشت و در ۱۳۱۱ با مراسمی خاص افتتاح شد.
[۴۷] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۹۵۴، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ ش.
ملا محمد هیدجی (متوفی ۱۳۱۴)، حکیم برجسته حوزه تهران، و میرزا ابراهیم بن ابی الفتح زنجانی (متوفی ۱۳۵۱)، فقیه، فیلسوف و ریاضیدان برجسته، از استادان مشهور این مدرسه بودند و آقابزرگ طهرانی، دانش حساب و هیئت را در این مدرسه خواند.
[۴۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۷ـ۸، ۱۴۰۴.
[۴۹] محمدعلی حبیبآبادی، مکارم الآثار، ج۶، ص۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، اصفهان، ج ۴، ۱۳۵۲ ش، ج ۶، ۱۳۶۴ ش، ج ۷، ۱۳۷۴ ش.
دیگر مدارس
به جز اینها مدارس و مسجد ـ مدرسههای دیگری نیز در دوره ناصری دایر بود، مانند سپهسالار، عبداللّه خان، حاج ابوالفتح/ فتحیه، آقارضاخان، و نیاکی.
[۵۰] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
پس از عهد ناصری
ساخت مدارس علمیه پس از عصر ناصری از رونق افتاد.
محمودیه
حسین کریمان
[۵۱] حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، ج۱، ص۳۰۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
در کنار مدارس بسیاری که از دوره ناصری و قبل از آن نامبرده، فقط به یک مدرسه پس از عصر ناصری به نام محمودیه اشاره کرده است که سید محمود جواهری آن را در ۱۳۲۵ در سرچشمه تهران ساخته بود.
[۵۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۱۹، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
سرآمدِ استادان این مدرسه، شیخ عبدالنبی نوری (متوفی ۱۳۴۴)، از مراجع تقلید تهران و استاد بسیار برجسته فقه و اصول، بود.
[۵۳] عباس رضوی، «میرزا: نماد حوزه شیعه»، ج۱، ص۱۰۹، حوزه، سال ۱۹، ش ۳ و ۴ (مرداد ـ آبان ۱۳۸۱).
بر اساس وقفنامه مدرسه، افراد عاطل و دانشگریز حق سکونت در مدرسه را نداشتند و فقط طلاب درسخوان و نیکاندیش مجاز به سکونت در مدرسه بودند.
نیز کسانی که فقط حکمت خوانده بودند حق اقامت در مدرسه را نداشتند مگر آنکه یک دوره فقه و اصول را نیز گذرانده باشند.
همچنین طلاب میبایست به قرائت روزانه یک حزب از قرآن پایبند میماندند.
دوره تحصیل مدرسه، که بیشتر درسهای آن به فقه و اصول اختصاص داشت، دوازده سال به درازا میکشید و طلاب هرچند گاه میبایست در آزمون شرکت میکردند.
نکته جالب توجه آنکه خود طلاب بر دستاندرکاران مالی مدرسه نظارت میکردند.
[۵۴] وقفنامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علیرضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
[۵۵] وقفنامه مسجد و مدرسه محمودیه تهران، چاپ علیرضا میرزا محمد، ج۱، ص۱۰۷، وقف: میراث جاویدان، سال ۸، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹).
از مدرّسان قدیمتر این مدرسه میرزا محمدتقی گرکانی (متوفی ۱۳۳۶) بود که آقابزرگ طهرانی در درس مکاسب و قوانین وی شرکت کرده بود.
[۵۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۴۰ـ۲۴۱، ۱۴۰۴.
لرزاده
پس از سقوط رضا شاه که پیگیر سیاستهای ضد مذهب و روحانیت بود، در دهه ۱۳۲۰ ش، شیخ علی اکبر برهان (متوفی ۱۳۳۹ ش) اقدام به تأسیس مدرسه لرزاده کرد.
میرزا علیآقا فلسفی، مجتهد نامبردار ساکن مشهد (متوفی ۱۳۸۴ ش)، پس از بازگشت از نجف و پیش از انتقال به مشهد، یک چند در این مدرسه کفایه تدریس میکرد.
[۵۷] رسول موسوی تهرانی، «آن روزها»، ج۱، ص۲۵۲، در فقیه پارسا، قم: مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
مواد درسی
در حوزه تهران، تعلیم همه علوم متداول در سایر حوزهها مانند ادبیات، فقه و اصول، فلسفه و تفسیر قرآن معمول بود و علمای برجستهای در این زمینهها به تدریس و پژوهش مشغول بودهاند.
ادبیات عربی
اساتید متقدم
ملا محمد هزارجریبی، مشهور به سیبویه (متوفی ۱۲۹۸) استاد برجسته ادبیات عرب بود.
[۵۸] امین، ج ۱۰، ص ۹۱.
شیخ علی استرآبادی (متوفی ۱۳۱۵)، فقیه و دانشمند برجسته، کتاب البُرْد الیمانی فی الفاظ المعانی را تألیف کرد.
[۵۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.
حاج میرزا ابوالفضل تهرانی از شاگردان میرزای شیرازی، علاوه بر مقامات علمی، استاد مسلّم ادبیات عرب نیز بود و حاج ملا علی کنی در ۱۳۰۰ که حاج میرزا ابوالفضل عازم سفر به عتبات و ادامه تحصیل در آنجا بود، وی را مجتهد در همه علوم و بی نیاز از مهاجرت به عراق خوانده بود.
وی در ۱۳۱۰ به تهران بازگشت و به تدریس علوم دینی مشغول شد.
[۶۰] محمدعلی عبرت نائینی، نامه فرهنگیان، ج۱، ص۱۰۶ـ ۱۰۸، چاپ عکسی تهران ۱۳۷۷ ش.
از وی دیوان شعری به عربی مانده که محدّث ارموی آن را تصحیح و در ۱۳۶۹ منتشر کرده است.
محمدحسین گرکانی معروف به شمس العلما و ملقب به جناب (متوفی بعد از ۱۳۵۳)، از شاگردان حوزه درسی میرزا آشتیانی و ملا علی کنی و حاج میرزا ابوالفضل تهرانی و صاحب اجازه از آنان،
[۶۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۲، ص ۵۰۸، ۱۴۰۴.
در ادبیات عرب و نیز فارسی سرآمد بوده و چند اثر در این زمینه تألیف کرده است مانند ابدع البدایع در علم بدیع که بسیار بدیع و همراه با مثالهای شیرین تنظیم شده، و نور الحدقه و نور الحدیقه در علم عروض.
از وی بیش از سه هزار بیت شعر فارسی و عربی باقیمانده است.
[۶۲] باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۲، ص۱۲۱۰، تهران ۱۳۸۰ ش.
اساتید متأخر
از استادان متأخر ادبیات باید از غلامحسین خیری دامغانی، محمدعلی ادیب تهرانی، و باقر بن محمدرفیع طهرانی معزّی نامبرد.
آقابزرگ طهرانی همراه حدود بیست طلبه دیگر مطوّل را در مدرسه مروی نزد شیخ باقر معزّی طهرانی خواند.
[۶۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۲۱۰ـ۲۱۱، ۱۴۰۴.
[۶۴] مهدی محقق، دومین بیست گفتار در مباحث ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم در اسلام، ج۱، ص۳۷۴، به انضمام زندگینامه و کتابنامه، تهران ۱۳۶۹ ش.
ادبیات فارسی
حوزه تهران علاوه بر ادبیات عرب، در ادبیات فارسی نیز منشأ خدمات مهمی بود است؛ شیخ حسن تنکابنی از علمای قرن سیزدهم، در شعر و ادبیات فارسی مهارت داشت.
[۶۵] احمد حسینی اشکوری، تراجم الرجال، ج۱، ص۲۲۷، قم ۱۴۲۲.
میرزا مصطفی آشتیانی، معروف به افتخار العلماء (متوفی ۱۳۲۷)، فرزند میرزا حسن آشتیانی، فردی ادیب بود و تخلص صهبا داشت و منظومه افتخارنامه حیدری را در شرح حوادث خلافت علی علیهالسلام و بر وزن شاهنامه در ۰۰۰، ۱۸ بیت سرود.
[۶۶] محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، ج۳، ص۱۲ـ۱۳، قم ۱۴۰۵.
[۶۷] احمد آشتیانی، چهارده رساله فارسی، ج۱، ص۱۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۴۰۳.
از دیگر دانشآموختگان مشهور در ادب فارسی در حوزه تهران، خوشدل تهرانی، شاعر دوره مشروطه و طلبه مدرسه مروی، سید عبدالرحیم خلخالی (متوفی ۱۳۶۱) و سید نصراللّه تقوی بودند.
فقه و اصول فقه
حوزه علمیه تهران در فقه و اصول عمدتاً تحت تأثیر حوزه نجف و تا حدی اصفهان بوده است و دانشآموختگان نزد علمای برجسته عتبات مانند شیخ مرتضی انصاری، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی و میرزای شیرازی، پس از بازگشت به تهران، میراث علمی استادان خود را به طلاب منتقل میکردند و به تألیف و تحقیق در موضوعات فقهی و اصولی میپرداختند.
استرآبادی
محمدجعفر استرآبادی معروف به شریعتمدار، از مراجع بزرگ شهر، کتاب موائد العوائد را در قواعد اصولی در چهل هزار سطر و موالید الاحکام را در احکام فقهی بر پایه مذهب شیعه و چهار مذهب فقهی معروف اهل سنّت نوشت.
[۶۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم ۱، ص ۲۵۵، مشهد ۱۴۰۴.
فرزندش شیخ علی استرآبادی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر ، نیز از فحول فقهای تهران بود که آقابزرگ افزون بر هفتاد اثر او را برشمرده است.
[۶۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۱ـ۱۳۶۴، ۱۴۰۴.
فرزند علی بن محمدجعفر شریعتمدار، عبدالنبی استرآبادی (متوفی ۱۳۴۰) نیز از فقیهان و مراجع تهران بود.
[۷۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۳، ص ۱۲۴۳، ۱۴۰۴.
آشتیانی
محمدحسن آشتیانی (متوفی ۱۳۱۹) و فرزندان وی نیز از استادان فقه و اصول حوزه تهران بودند.
وی از شاگردان خاص شیخ انصاری و نخستین عالمی بود که به طور گسترده اندیشههای اصولی شیخ مرتضی انصاری را در ایران نشر داد
[۷۱] امین، ج ۵، ص ۳۷
و احتمالا از همین رو وی ناشر اصول فقه به سبک نوین در تهران شمرده شده است.
[۷۲] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۰۴، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
حلقه درس وی یکی از گستردهترین و پربارترین حلقههای درسی حوزه تهران بود و صدها فقیه و مجتهد در درس او شرکت میکردند.
[۷۳] علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، ج۱، ص۳۷۹، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶.
[۷۴] موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۵۵ـ ۶۵۷، قم: مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
کلانتر تهرانی
حاج میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی نیز یکی دیگر از شاگردان برجسته شیخ انصاری و نویسنده تقریرات درس اصول او بود که در تهران کرسی تدریس مهمی داشت.
فرزندش، حاج میرزا ابوالفضل تهرانی نیز در سیاق همین فقیهان بزرگ درخور ذکر است.
از فقهای بزرگ دیگر این دوره باید از آخوند ملا کاظم (متوفی ۱۲۷۲)،
[۷۵] محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ج۱، ص۲۴۰، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ ش.
حاج ملا علی کنی و ملا نظرعلی طالقانی (متوفی ۱۳۰۶) نام برد.
لاهیجی
از دیگر مدرّسان برجسته فقه و اصول، سید عبدالکریم لاهیجی (متوفی ۱۳۲۳) شاگرد برجسته مرتضی انصاری بود که پس از بازگشت از نجف با تأکید شیخ انصاری و پیگیریهای حاج ملا علی کنی، به تدریس در مدرسه مروی مشغول شد.
حسینی تهرانی
سید ابراهیم بن سید علی اصغر حسینی تهرانی، شاگرد میرزای شیرازی، و فرزندش سید محمدصادق تهرانی نیز از مدرّسان برجسته فقه بودند.
[۷۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۱۸ـ۱۹، ۱۴۰۴.
شیخ فضلاللّه نوری (متوفی ۱۳۲۷)، از شاگردان میرزای شیرازی در سامرا، مدرّس برجسته و فقیه صاحب نظر حوزه تهران بود.
مجلس درس او سخت مورد استقبال و مایه مباهات شاگردان او بود و مجتهدان بسیاری پای درس او مینشستند.
[۷۷] مهدی انصاری، شیخ فضلاللّه نوری و مشروطیت: رویارویی دو اندیشه، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، تهران ۱۳۷۸ ش.
از مراجع و فقهای معاصرِ شیخ فضلاللّه نوری، سید جمالالدین افجهای (متوفی ح۱۳۳۰) بود که سپیده دمان در خانه خود تدریس میکرد و پدر آقابزرگ طهرانی نیز تبرکاً در این جلسات حضور مییافت.
[۷۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۱، ص ۳۱۵ـ۳۱۶، ۱۴۰۴.
عبدالنبی نوری
شیخ عبدالنبی نوری نیز مدرّس برجسته فقه و اصول بود و برخی او را در دانشهای عقلی و نقلی اعلم علما در شهر تهران شمردهاند.
[۷۹] حسن حسنزاده آملی، در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، ج۱، ص۱۹۶، قم ۱۳۷۵ ش.
از شاگردان مشهور او آخوند ملا علی همدانی (متوفی ۱۳۵۷ ش) بود، که پس از تأسیس حوزه علمیه قم به این شهر رفت و از مدرسان ممتاز این حوزه شد و پس از چند سال به همدان بازگشت و قریب پنجاه سال در این شهر به تدریس و خدمات دینی پرداخت و سالهای طولانی زعیم دینی این شهر بود.
تنکابنی
شیخ محمدرضا تنکابنی (متوفی ۱۳۴۵ ش) از شاگردان سید محمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی، پس از بازگشت از نجف به تدریس فقه و اصول در سطح و خارج پرداخت.
در حوزه تهران چنین شهره بود که او آرا و سخنان تازه اصولی آخوند خراسانی را به ایران آورده است.
[۸۰] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجهالاسلام فلسفی، ج۱، ص۳۱، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۸۱] محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجهالاسلام فلسفی، ج۱، ص۵۴، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۸۲] فقیه پارسا، یادنامه آیهاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدسسره به مناسبت اولین سالگرد ارتحال، ج۱، ص۱۳، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.
وی یکی از چهار روحانی بزرگی بود که در دوره اعمال فشار بر عالمان دینی و ممنوعیت پوشش روحانی، در تهران مجاز به استفاده علنی از لباس ویژه روحانیان بود.
در میان فرزندان روحانی او، محمدتقی فلسفی، واعظ مشهور، شهرت بیشتری دارد.
[۸۳] فقیه پارسا، یادنامه آیهاللّه العظمی میرزاعلی فلسفی قدسسره به مناسبت اولین سالگرد ارتحال، ج۱، ص۱۴، دفتر۱، تهیه: معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش.
حسین جزایری
از استادان مشهور و پرفضل فقه و اصول در حوزه تهران در عصر پهلوی، سید صدرالدین بن حسین جزایری شوشتری (متوفی ۱۳۸۶) از نوادگان سید نعمتاللّه جزایری بود.
وی پس از تحصیلات عالیه در مشهد و نجف و کربلا به تهران آمد و در مسجد بازار عباسآباد به اقامه نماز جماعت و تدریس پرداخت.
[۸۴] محمد شریف رازی، اختران فروزان ری و طهران، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۹، یا، تذکره المقابر فی احوال المفاخر، قم: مکتبه الزهراء، (بیتا).
محمدتقی آملی
شیخ محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۹۱/۱۳۵۰ ش)، شاگرد شیخ عبدالنبی نوری و میرزا حسن کرمانشاهی در تهران و سپس شاگرد آقا ضیاء عراقی و میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی در نجف و نیز بهرهمند از ارشادات سید علی قاضی طباطبائی، از وجوه علمای جامع تهران در این دوره بود.
وی سطح و خارج فقه و اصول و نیز فلسفه تدریس میکرد.
کتاب مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی از تألیفات فقهی مشهور اوست.
[۸۵] محمدتقی آملی، «شرح احوال»، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتاللّه شیخ محمدتقی آملی تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
[۸۶] موسوعه طبقات الفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، ج۱۴، قسم ۲، ص۶۳۷ـ ۶۳۸، قم: مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
احمد خوانساری
از فقهای بزرگ و صاحب رساله تهران در دوره پهلوی دوم، سید احمد خوانساری (متوفی ۱۳۶۳ ش) برآمده از حوزههای اصفهان، نجف و قم و از برجستهترین شاگردان حائری در اراک و قم بود.
وی در دوره مرجعیت عامه آیتاللّه بروجردی و با صوابدید ایشان در ۱۳۳۰ ش، از قم به تهران آمد.
حلقه درس فقه و اصول او در مسجد سید عزیزاللّه بازار، که پیشنماز آن نیز خود او بود، تشکیل میشد و فضلای بسیاری در درس او شرکت میکردند.
کتاب جامع المدارک فی شرح مختصر النافع از تألیفات پرارزش اوست.
[۸۷] علیرضا ریحان یزدی، آینه دانشوران، ج۱، ص۴۹۰، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ ش.
[۸۸] ناصرالدین انصاری قمی، «آیتاللّه سید احمد خوانساری»، ج۱، ص۷۸ـ۸۱، مسجد، ش ۳۴ (مهر و آبان ۱۳۷۶).
تفسیر
فعالیتهای حوزه تهران در زمینه تفسیر قرآن، چند گونه نمودار شده است: تألیف کتابهای تفسیر، تدریس علم تفسیر و علوم قرآنی برای طلاب، و تشکیل جلسات عمومی تفسیر قرآن که مردم عادی هم امکان استفاده از این جلسات را داشتهاند.
سابقه توجه به تفسیر قرآن در حوزه تهران به نخستین دهههای تشکیل این حوزه میرسد.
محمدرضا همدانی
مولی محمدرضا همدانی (متوفی ۱۲۴۷) تفسیری به نام الدّر النظیم فی تفسیر القرآن الکریم داشته است.
[۸۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۸، ص۸۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
استرآبادی
محمدجعفر استرآبادی شریعتمدار از مدرّسان و مفسران پرکار حوزه تهران بود.
برخی از آثار قرآنی او عبارتاند از: دلائل المرام فی تفسیر آیات الاحکام.
[۹۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۸، ص۲۵۲، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
حاشیه بر تفسیر بیضاوی،
[۹۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۶، ص۴۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
مظاهر الاسرار، و مشکلات القرآن.
[۹۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم۱، ص۲۵۶، مشهد ۱۴۰۴.
فرزندش شیخ علی شریعتمدار نیز چندین اثر تفسیری دارد.
[۹۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، قسم ۴، ص ۱۳۶۳، ۱۴۰۴.
دربندی
میرزا محمدعلی دربندی، مشهور به کاظمبگ هم تفسیری موسوم به مفتاح کنوز القرآن (سنپترزبورگ ۱۲۷۶) در کشف آیات قرآن داشته که آن را به نام ناصرالدین شاه نوشته است.
[۹۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۳۴۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
مولی آقاتهرانی
شیخ مولی آقاتهرانی (زنده در ۱۲۹۴) از مفسران حوزه تهران بود.
کتاب مفصّل البیان فی علم القرآن از آثار اوست.
این کتاب در واقع ترجمه و شرح مجمع البیان ابوعلی طبرسی است.
[۹۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، قسم۱، ص ۱۵۲، مشهد ۱۴۰۴.
[۹۶] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۳۷۰، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
علی کنی
حاج ملا علی کنی نیز کتاب ایضاح المتشابهات را در مشکلات تفسیر قرآن نوشت.
در همین زمینه ملا محمدتقی کاشانی (متوفی ۱۳۲۱) نیز کتاب توضیح الآیات را تألیف کرد.
[۹۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
عبدالعظیمی
در همین سالها، سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی (متوفی ۱۳۳۴) کتاب منتخب التفاسیر را تألیف کرد.
[۹۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۲، ص۳۸۶، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
محمود تهرانی
شیخ محمود تهرانی نیز کتاب خلاصه التفاسیر (تهران ۱۳۵۲) را نوشت.
وی در صفحه مقابلِ هر صفحه از آیات قرآن، تفسیر آن را درج کرد
[۹۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۲۰، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که کاری نو به شمار میرفت.
لاریجانی حائری
سید علی لاریجانی حائری (متوفی ۱۳۵۳) از شاگردان میرزای شیرازی، در ۱۳۱۲، تفسیری به فارسی به نام مُقْتَنَیات الدُرَر و مُلْتَقَطات الثَّمَر نوشت که در دوازده مجلد د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 