پاورپوینت کامل مدخلنگاری فقه ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدخلنگاری فقه ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدخلنگاری فقه ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدخلنگاری فقه ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مدخلنگاری فقه ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
علم فقه، بی نیاز از مدخلی نیست که در آن از منابع، ابواب و مباحث، ادوار تاریخی و اعلام و آثار عرضه شده در هر دوره به شکل تطبیقی و با نگاهی به دیگر مذاهب سخن گفته شود.
فهرست مندرجات
۱ – هموار کننده راه ورود به آفاق و اعماق فقه
۲ – کتب المدخل الفقهی اهل سنت
۳ – کتب المدخل الفقهی شیعه
۴ – دو کار دیگر در اطراف مدخل شیعه
۵ – نکات مورد توجه در مورد مدخلهای فقهی
۶ – فلسفه فقه جولانگاه اهل کلام
۷ – تنوع و تمایز مدخلهای فقهی
۸ – شکل مطلوب مدخل فقه شیعه
۸.۱ – تفاوت فقه شیعه با فقه سنی به تمام مذاهب آن
۸.۱.۱ – نکته اول
۸.۱.۲ – نکته دوم
۸.۱.۳ – نکته سوم
۸.۱.۴ – نکته چهارم
۸.۱.۵ – نکته پنجم
۸.۲ – بسنده نکردن به مذهب فقهی خاص
۸.۳ – نکته سوم
۸.۴ – نکته چهارم
۸.۵ – نکته پنجم
۸.۶ – نکته ششم
۹ – قواعد فقهی برزخ میان اصول و فقه
۱۰ – چگونگی طرح عناوین اصلی مبحث در مدخلها
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
هموار کننده راه ورود به آفاق و اعماق فقه
مدخل فقه را کتابی باید در نظر گرفت که راه ورود به آفاق و اعماق فقه را هموار میکند و نمیتوان پذیرفت که علم اصول برآورنده چنین نیازی باشد؛ چون علم اصول، علم به قواعد کلی استنباط و منطقی برای اجتهاد است که به تعبیر شهید صدر: بدون آن ما در برابر انبوهی از نصوص شرعی قرار خواهیم گرفت، در حالی که نمیدانیم برای کشف احکام شرعی چگونه از آنها بهره ببریم. درست مانند شخصی که ابزار نجاری و قطعات بسیاری از چوب دارد، ولی نمیداند چگونه با آنها تختی چوبین بسازد.
[۱] دروس فی علم الاصول، الحلقه الاولی، شهید صدر، ص۱۰۴، تحت عنوان (اهمیه علم الاصول فی عملیه الاستنباط)
پس دانستن علم اصول برای ورود به فقه استدلالی و استنباط احکام، ضروری مینماید. اما نگاه دانشمند اصولی به علم فقه، بسیار محدودتر و جزئی تر از نگاهی است که ما میخواهیم برای جویندگان و خوانندگان این رشته علمی در آغاز راه فراهم کنیم.
کتابهای اصول فقه در وضعیت موجود تا حدّی مُعرّف منابع استنباط فقهی و راه بهره گیری از آنهاست و بدین لحاظ، کتابهای مذکور تا حدّ فراوانی مبانی اختلافات اجتهادی را معرفی میکند، ولی این کتابها غالباً تطوّر آرای فقهی را در سیری منظم منعکس نمیکند، هم چنان که به ابواب و تقسیمات فقه و معرفی فقها و آثار آنها تعرضی ندارد. پس باید فکر دیگری کرد و این نیاز را به گونهای دیگر پاسخ داد. در فراهم آوردن مجموعه معلوماتی که در مدخل علم فقه مورد نیاز است، علاوه بر اصل کتابهای فقهی و اصولی، از مقدمات نگاشته شده برای آن کتابها از سوی مؤلفان؛ مانند: مقدمه کتاب السرائر، ابن ادریس؛ مقدمه اصول الاستنباط، سید علی نقی حیدری؛ نیز میتوان به تاریخ علم الاصول مندرج در نفس مباحث کتاب (المعالم الجدیده) اثر شهید سید محمدباقر صدر اشاره کرد. یا شاگردان آنها یا اعلام متأخر(مانند: مقدمه شیخ محمدمهدی آصفی و سید محمد کلانتر بر شرح (اللمعه الدمشقیه)) و نیز از کتب تراجم و رجال و طبقات الفقها؛ مانند: موسوعه طبقات الفقها، لجنه علمی در مؤسسه امام صادق و مقدمه آن به قلم استاد جعفر سبحانی، میتوان بهره جست. از باب نمونه، میتوان از دو کتاب معروف شیخ انصاری؛ یعنی: فرائد الاصول و (المکاسب) نام برد که در ضمن طرح مباحث علمی و استدلالی، به طور ضمنی تاریخ تطور علم اصول و فقه و مبانی اختلافات اجتهادی را با آوردن عین عبارت و نشان دادن روش علمی هر دوره بخوبی منعکس میکند.
[۲] یکی از موارد روشن تقریر شیخ انصاری در کتاب (فرائد الاصول) است؛ ایشان در تقریر دلیل اجماع بر صحت اجرای برائت در شبهات حکمیه سیر تاریخی و تطور اقوال را به خوبی نشان میدهد.
و همین از امتیازات خاص هردو کتاب محسوب میشود، ولی البته این اطلاعات جزئی و محدود باید منسجم و منظم و با معلومات لازم دیگر در یک جا متمرکز گردد.
کتب المدخل الفقهی اهل سنت
در سالهای اخیر، دانش مندان اهل سنت تلاش گستردهای را در این جهت صورت دادهاند و آثار مستقل فراوانی را تحت عنوان (المدخل الفقهی)، یا به صورت جزئی تر تحت عنوان (تاریخ التشریع الاسلامی) عرضه کردهاند. مانند: المدخل فی التعریف بالفقه الاسلامی، محمد مصطفی شلبی؛ تاریخ التشریع الاسلامی، محمد خضری بک؛ علم اصول الفقه وخلاصه تاریخ التشریع الاسلامی، عبدالوهاب خلاف؛ المدخل الفقهی العام، مصطفی احمد زرقا؛ تاریخ الفقه الاسلامی، عمر سلیمان اشقر؛ مدخل لدراسه الشریعه الاسلامیه، یوسف قرضاوی؛ الفکر السامی فی تاریخ الفقه الاسلامی، محمد بن حسن حجوی فاسی؛ المدخل للتشریع الاسلامی، محمد فاروق نبهان؛ مدخل الفقه الاسلامی، محمد سلام مدکور؛ تاریخ الفقه الاسلامی، محمدعلی سایس؛ الاجتهاد، عبدالمنعم نمر؛ مجموعه بحوث فقهیه، عبدالکریم زیدان؛ تاریخ التشریع الاسلامی، منّاع القطّان. که کوشش مشابه را برای معرفی فقه شیعه در همین قالبها طلب میکند.
کتب المدخل الفقهی شیعه
البته محدود آثار دانشمندان شیعه که در زمینه موجود است: تاریخ فقه و فقها، دکتر ابوالقاسم گرجی؛ ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی؛ منابع اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی؛ ادوار فقه، محمود شهابی؛ مقدمهای بر فقه شیعه، حسین مدرسی طباطبایی؛ مقدمه موسوعه طبقات الفقهاء، جعفر سبحانی؛ ادوار علم الفقه واطواره، علی آل کاشف الغطاء. درخور تقدیر مینماید و برای نگاشتن آثار کامل تر باید مورد نظر باشد، ولی هنوز با شکل مطلوب فاصله زیادی دارد. بیش تر اهل منطق از آوردن مقدماتی در آغاز هر علم برای شناخت: ۱.غرض و غایت؛ ۲. تعریف؛ ۳. موضوع؛ ۴. منفعت؛ ۵. عنوان یا فهرست ابواب؛ ۶. مؤلف؛ ۷. مرتبه؛ ۸. و انحای تعلیمیه آن علم (تقسیم، تحلیل و تحدید) سخن میگفتند.
[۳] رهبر خرد، استاد محمود شهابی، ص۵.
برخی دیگر از منطقیان رئوس ثمانیه را چنین برمی شمردند: ۱. سِمَت (وجه تسمیه علم)؛ ۲. مؤلف؛ ۳. غرض (انگیزه فاعلی که برای پرداختن بدان علم لازم است)؛ ۴. منفعت (اثر حاصل از تحصیل علم)؛ ۵. مرتبه علم (بررسی تقدم یا تأخر رتبه آن علم نسبت به دیگر علوم)؛ ۶. جنس علم (عقلی یا نقلی و فرعی یا اصلی بودن علم)؛ ۷. قسمت (تقسیمات داخلی و ابواب علم)؛ ۸. روشهای تعلیم (تقسیم، تحلیل، برهان و تحدید).
[۴] گنجینه خرد، مهدیهادوی تهرانی، ج۱، ص۲۱.
در تعداد و عناوین این مقدمات اندکی اختلاف دیده میشد، ولی اصل نیاز به طرح این گونه مباحث، برای هر علمی مورد اتفاق بوده و حیثیت مشترک همه آنها که سنخ مباحث مذکور را نشان میدهد، همان جنبه مقدمیت و به تعبیر جدید پیش نیاز بودن آنها محسوب میشود.
دو کار دیگر در اطراف مدخل شیعه
در حال حاضر در بیشتر کتب علمی اکتفا به طرح مقدمات ثلاث، یعنی: تعریف، موضوع و فایده علم، مرسوم و معمول است، و چون به علم فقه میرسیم، میبینیم که دو کار دیگر در اطراف آن به صورت منفصل از علم فقه در حال وقوع است:
۱. مباحث مربوط به فلسفه فقه که پس از طرح فلسفههای مضاف و بالا گرفتن مباحث مربوط به فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه تاریخ. این مباحث که زادگاه بیشتر آنها در میان شیعیان است، از تظارب آرای روشن فکران مسلمان کشور، با دیدگاههای سنتی فقها به دست آمده است. این روشن فکران که حامل موج افکار و اندیشههای جدید هستند، در برابر فضای فکری حاکم بر حوزه تشیع به طرح پرسشهای جدید پرداخته و زمینه جدیدی را برای فعالیتهای علمی گشوده اند.
۲. با کشیده شدن دروس فقه به دانشگاهها و توجه بیشتر به برنامه ریزی آموزشی مناسب و تأمین نیازهای جانبی دانش جویان رشته فقه، کار مدخل نگاری در دنیای اهل سنت خود را بیشتر نشان داده است؛ چراکه حوزهها و مدارس سنتی فقه در میان اهل سنت به تدریج ضعیف و مراکز دانشگاهی و وابسته به دولت تقویت و توسعه یافته و این البته با طبیعت فقه سنی که در فکر تشکیلات مستقل از حکومت نیست، سازگاری بیشتری دارد. ازاین رو، زادگاه نگارشهای موجود تحت عنوان مدخل فقه در میان اهل سنت است و از ماده درسی فقه در مجامع دانشگاهی اهل سنت و به انگیزه لزوم وسعت نظر بخشیدن به خواننده مباحث فقه به دست آمده است.
نکات مورد توجه در مورد مدخلهای فقهی
چباری، اکنون صرف نظر از زمینهها و بسترهای پیدایی این گونه مباحث، در هردو عرصه باید از پاسخ گویی مناسب به اصل نیازهای موجود سخن گفت. نخست باید توجه داشت که: کار مدخلهای فقهی که از سنخ همان مباحث مطرح در رئوس ثمانیه به شمار میآید، متفاوت از مباحث فلسفه فقه است؛ چه آن که فیلسوف فقه را الزاماً فقیه بدانیم یا ندانیم، و چه کار او از حد گزارش گری و توصیف فراتر ندانیم، یا آن که آن را به حدّ توصیه و تبیین بایدها و نبایدها بدانیم. در هر صورت، او در جست وجوی مبادی تصوری و تصدیقی فقه، معرفی منابع آن، نحوه ارتباط فقه با دیگر علوم و بررسی تأثیر و تأثرها، روش استنباط فقهی و امور دخیل در استنتاج، رمز تفاوت مدرسههای فقهی، تعیین قلمرو فقه و شریعت است. و البته از تعریف، موضوع و هدف فقه با عنوان چیستی و چرایی علم فقه نیز سخن دارد. برخی معتقدند که: در پاسخ پرسشهای فلسفه فقه باید به سراغ تاریخ فقه و آنچه در طول زمان اتفاق افتاده و میافتد و خلاصه سراغ واقعیت موجود برویم و عملکرد فقه را که همان عملکرد فقهاست، مبنی قرار دهیم؛ چون کار فیلسوف فقه گزارش گری است و گزارش گر از واقعیّت موجود خبر میدهد. و برخی معتقدند: فیلسوف فقه نقش آفرین است و اظهار نظر او سرانجام به معماری، اصلاح و طرح ریزی بهتر برای فقه میانجامد. پس او تنها گزارش گر نیست و تنها واقعیت موجود را نمیبیند بلکه ظرفیتهای علم فقه را میسنجد و از آنچه باید باشد و نیست، یا کمتر به فعلیت رسیده است، خبر میدهد.
[۵] گفت وگوهای فلسفه فقه، ص۱۰۰-۵۴.
[۶] گفت وگوهای فلسفه فقه، ص۱۵۲-۱۰۲.
اگر به همه این بحثها توجه کنیم، میبینیم که: فلسفه فقه هنوز در حال طراحی قرار دارد و گفت وگوها از حدّ ترسیم جهت و کیفیت مباحث فراتر نرفته است. هنوز بر اساس یکی از مبانی مختار در فلسفه فقه اثر مستقلی عرضه نشده است، چه رسد بدان که هریک از این مبانی باید مدلّل شود و مدلّل نشده است.
هنوز هم معلوم نیست که چرا نباید از خود علم فقه بپرسیم که قلمروی آن چیست؟ چرا بحث از تاریخ تطور و تکامل فقه، خارج از مباحث فقه تلقی شده است و به چه ملاکی در مباحث فلسفه فقه میتواند داخل باشد؟ آیا نگاه بیرونی فیلسوف فقه میتواند به تخطئه یک فقیه در استنتاج فقهی اش بینجامد؟ و چگونه است که تماشاگران صحنه بحث و گفت وگوی کارشناسان و متخصصان یک فن یک باره بدون آن که خود را اهل فن بدانند، میتوانند به صحنه بحث وارد شوند و میان آنها داوری کنند و بدانها راه را نشان دهند و به تدریج بازیگر میدان شوند؟ یعنی یا فرض اهل فن نبودن آنها فرض اشتباه است و یا فرض نقش آفرین و بازیگر شدن آنها.
فلسفه فقه جولانگاه اهل کلام
به سبب همین ابهامات، فلسفه فقه جولانگاه اهل کلام جدید شده و حتی فقها ، با شخصیت کلامی خود، در این وادی قدم گذاشته اند. گذشته از آن که سطح عمیق تر و دقیق تر مباحث فلسفه فقه، مناسب حال تازه راه یافتگان به دریای فقه نیست. پس باید در فکر تدوین مدخلی برای علم فقه برآییم که طرح کلی آن چندان پیچیده نیست، ولی تطبیق و عملی ساختن آن به شکل مطلوب البته سخت است.
اگر برای نمونه، به کتاب المدخل الفقهی العام تدوین دکتر مصطفی احمد زرقا استاد برجسته و پر آوازه رشته فقه و حقوق که رسماً در (مؤتمر رابطه العالم الاسلامی) به سال ۱۳۸۴ قمری در مکه مکرمه، پیشنهاد اجتهاد گروهی را مطرح کرد و فردی پر نفوذ در مجامع دانشگاهی چند کشور مسلمان محسوب میشد، نگاهی بیفکنیم، سرفصلهای کتاب را چنین مییابیم: معنای فقه، تفاوت شریعت و قانون و تفاوت قوانین شرعی و وضعی، اهداف شریعت، نظام تشریع، خصوصیات شریعت اسلامی، اقسام احکام فقهی، مصادر اصلی فقه، مصادر تبعی فقه، ادوار فقه، اختلاف اجتهادات و ارزش آن و سرانجام نظریههای فقهی.
نمونه خوب دوم از مدخلهای فقهی، اثری از محمد مصطفی شلبی موسوم به (المدخل فی التعریف بالفقه الاسلامی) است که رئوس مطالب آن عبارت است از: احتیاج به شریعت، شرایع آسمانی، تفاوت شریعت و دین و فقه، ادوار فقه، معرفی مذاهب فقهی، فقه و قانون گذاری، موضع ائمه فقه در برابر تقلید، اسباب اختلاف ائمه فقه، مزایای فقه اسلامی، مصادر اصلی و تبعی فقه، موازنه میان فقه اسلامی و قوانین وضعی، شبهه تأثیر فقه از قانون رومی، موضع اسلام در برابر حیلههای شرعی و سرانجام نظریههای فقهی.
تنوع و تمایز مدخلهای فقهی
با نظری به نمونههای دیگر میبینیم که محور مشترک این گونه آثار، بیان تعریف فقه و شریعت و خصوصیات آن، معرفی منابع و ادوار و آثار و اعلام در هر دوره، ارتباط فقه و حقوق و بیان تعدادی از نظریههای فقهی است. و آثاری مشابه با عنوان تاریخ التشریع الاسلامی نیز یافت میشود که متمرکز بر بیان ادوار و تحولات فقه و سیر تکامل آن است و به طور ضمنی از منابع و مصادر فقه و تفاوت فقه و قانون نیز سخن میگوید و بدین لحاظ مشابه مدخلهای فقهی است، اما تنوع و تمایز این آثار بیشتر در چند موضع به چشم میآید:
۱. در بیان تعدد و تکثر منابع فقه: در اعتبار عقل، قیاس، استحسان، استصلاح، عرف، شریعت سلف و مذهب صحابی و ارجاع برخی به برخی دیگر، هر یک از دانشمندان اهل سنت مطابق مذهب رسمی خود در فقه و یا آنچه در خارج از چارچوب مذاهب رسمی پذیرفتنی میدانسته، نوشته است.
[۷] علم اصول الفقه، عبدالوهاب خلاف، ص۹۱. علم اصول الفقه، عبدالوهاب خلاف، ص۱۰۰. المدخل الفقهی العام، مصطفی احمد زرقا، ص۱۲۲.
۲. در بیان کم و کیف ادوار فقه و خصوصیات هر دوره و مباحث تابعه، مانند: جواز اجتهاد پیامبر، اجتهادات و اختلافات صحابه، علل انسداد باب اجتهاد و پیامدهای آن، مذاهب سائده و بائده، ویژگیهای ائمه اربعه و فقه آنها، اعلام و مصادر هر مذهب فقهی، اسباب اختلاف مجتهدان و اقسام آنها، علل گرایش به تقلید و تمذهب در ادوار سابق و گرایش به انفتاح در دوره معاصر. مصطفی شلبی
[۸] مصطفی شلبی، المدخل، ص۱۰۰.
گوید: اجتهاد پیامبر منبع مستقلی برای تشریع جدای از کتاب و سنت حساب نمیشود، ولی عبدالوهاب خلاف در علم اصول الفقه،
[۹] علم اصول الفقه، ص۲۶۸.
گوید: مصدر تشریع در عهد نبوی جز وحی الهی و اجتهاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلم)چیز دیگری نبود. چنان که در مورد امکان و وقوع اجتهاد از سوی صحابه رسول خدا در عصر نبوت نیز اختلاف وجود دارد.
[۱۰] اجتهاد و سیر تاریخی آن از دیدگاه اهل سنت، احمد نعمتی، ص۱۹۲.
اما در شمارش ادوار فقه، محمد سلام مدکور از وجود سه دوره، محمد حجوی ثعالبی و عبدالوهاب خلاف و مصطفی شلبی از چهار دوره، محمد خضری بک و عمر سلیمان اشقر و مناع القطان از شش دوره و مصطفی احمد زرقا از هفت دوره سخن رانده اند، چنان که حجم اختصاصی به ادوار و مرحله بندی برای برخی ادوار و شرح خصوصیات هر دوره در کار این مدخل نگاران بسیار متفاوت دیده میشود.
۳. در معرفی فقها و آثار علمی عرضه شده در هر دوره، غالب آثار معرفی خوبی از فقهای دوره معاصر و کتب فقهی آنها ندارند و در دورههای پیش تر برخی به تفصیل و برخی به ایجاز وارد شده اند، چنان که گاه هیچ تعریفی از دوره معاصر دیده نمیشود.
۴. در بیان تقسیمات داخلی فقه، برخی مانند: مصطفی احمد زرقا، متأثر از تقسیمات علم حقوق، مباحث فقه را به هفت دسته تقسیم کرده اند؛ یعنی: عبادات، احوال شخصیه، معاملات، احکام سلطانی یا سیاست شرعی، عقوبات، حقوق دولی و آداب.
[۱۱] المدخل الفقهی العام، ج۱، ص۵۶.
و برخی مانند: عمر سلیمان اشقر تنها به تقسیم ثلاثی (عبادات، معاملات و عقوبات) یا رباعی (عبادات، معاملات، مناکحات و عقوبات) اشارهای مختصر داشته اند.
در این جا نیز مانند دیگر موارد مؤلفان مدخلها به دیدگاههای معاصران خود توجه کافی نداشته اند، در حالی که از راه مقارنه و مقایسه دیدگاهها به طراحی مناسبی برای بیان تقسیمات و ادوار فقه میتوان دست یافت.
شکل مطلوب مدخل فقه شیعه
در نگارش چنین مدخلی باید نکات زیر ملاحظه شود:
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 