پاورپوینت کامل النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی

پدیدآوران

ناصر لدین الله، احمد بن یحیی (نویسنده)

مادلونگ، ویلفرد (مصحح)

عنوان‌های دیگر

.. النجاه لمن اتبع الهدی و اجتنب الردی فی اثبات العدل و الرد علی عبدالله بن زید البغدادی المجبر

کتاب النجاه

ناشر

دار النشر فرانز شتاینر

مکان نشر

ویسبادن – آلمان

سال نشر

۱۴۰۵ ق

چاپ

۱

موضوع

زیدیه – عقاید

کلام زیدیه – قرن ۹ق.

زبان

عربی

تعداد جلد

۱

کد کنگره

‏BP‎‏ ‎‏۲۱۴‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏۲‎‏ن‎‏۳

نورلایب

مشاهده

کتابخوان

مشاهده

النجاه لمن اتبع الهدى و اجتنب الرّدى تألیف الامام احمد بن یحیى الناصر لدین‌اللّه در قرن چهارم هجرى مى‌باشد.این کتاب و الناصر لدین‌للّه که از بزرگان زیدیه و از اولاد حسن بن حسن بن على بن ابیطالب علیهما‌السلام است در اثبات عدل و رد جبریّه و در پاسخ به درخواست شخصى به نام عبداللّه بن عمر براى جواب به کتاب عبداللّه بن یزید بغدادى تألیف نموده است.

ساختار

کتاب حاضر که هیچ سرفصل و تیترى ندارد بصورت پیوسته با تمسک به آیات قرآنى در دو بخش اقدام به اثبات اختیار نموده است و با استدلالاتى حرفهاى عبداللّه بن یزید در عقائد جبریّه را مورد نقادى قرار داده است.

گزارش محتوا

مؤلف مقدم مفصّلى را در سرآغاز کتاب آورده و شروع به استدلال براى مختار بودن انسان مى‌کند.نخست به آی شریف لیهلک من هلک عن بیّنه و یحیى من حىّ عن بیّنه و انه لسمیع علیم استشهاد نموده ارسال رسل و انزال کتب را دلیل محکم دیگرى بر این موضوع مى‌داند چرا که در صورت بى‌اختیار بودن انسان آمدن پیغمبران معنا و مفهومى نداشت زیرا سرنوشت مختوم هرکس از قبل تعیین شده بود و انسان فقط به عنوان ابزارى مجرى آن مقدرات مى‌بود.

دلیل دیگرى الناصر لدین‌للّه براى عقید عدلی آورد استناد به آیات ۶ تا ۱۶ سور مبارک انفطار است او مى‌گوید طبق افترایى که جبریون به خداوند مى‌بندند آیات زیر چه معنایى خواهد داشت

چرا خداوند مى‌فرماید: یا ایها الانسان ما غرّک بربّک الکریم…وقتى انسان اختیارى از خود ندارداین آیات چگونه معنا مى‌شوند چگونه خداوند مى‌فرماید: ان الابرار لفى نعیم و ان الفجار لفى جحیم.

وقتى بنده سزاى عملى که خود اختیارى در آن نداشته را ببیند این چه عدلى براى خداوند خواهد بود؟!

بعد از بیان این مقدمّه الامام احمد الناصر لدین‌للّه خطاب به شخصى به نام عبداللّه بن عمر که کتاب در واقع جواب نام اوست مى‌نویسد:یا ابا محمد نام تو بدستم رسید ‎که گفته‌اى کتابى برایت رسیده از عبداللّه بن زید بغدادى که در ردّ مؤمنان اهل عدل نوشته است و به حرفهاى سخیف و بى‌پایه‌اى استناد کرده است همو که در کتابش گفته حق با او و در دستان اوست نه پیش غیر او این حرف مصداق عجبى است که او و اصحابش را گرفته است و خودش را به قدرى مهم فرض کرده که خداى متعال را ذم نموده و قول و فعلش را ابطال مى‌کند.

او مصداق کسى است که خداوند در حق او و کسانى که همچون او فکر مى‌کنند اینچنین مى‌فرماید:

قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضلّ سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا اولئک الذین کفروا بآیات ربهم و لقائه و حبطت اعمالهم فلا یقیم لهم یوم القیامه وزنا.

مؤلف در ادامه به عبداللّه بن عمر مى‌نویسد کتاب عبداللّه بن یزید بغدادى را مطالعه کردم و حرفهاى او را در جور خداوند به بندگانش و طعنه‌هایش به قرآن کریم را خواندم و جوابش را از آنچه که علم بدان دارم دادم چه راجع به غلطهاى لغوى و چه دیگر اشتباهاتى که مرتکب شده است، خلاصه کتابش را سراسر غلط و عیب یافتم و این پاسخ دادن من بدان جهت بود که فکر نکنندما جوابى به اشکالات آنان نداریم.

سپس امام احمد بن یحیى شروع مى‌کند به بیان نکته‌هایى از کتاب عبداللّه بن یزید بغدادى و جواب دادن از آنها، نخست آنها را شدیدا لعن مى‌کند و با سئوالاتى از اعتقاد آنها در علم خداوند مى‌گوید آیا شما معتقدید که خداوند عالم به مخلوقات بوده قبل از خلقتشان؟جواب مى‌دهید: بله!مى‌گوئیم پس آیا خداوند بندگان را وادار کرده به غیر آنچه علم دارد عمل کنند؟

او استدلالش را ادامه مى‌دهد و از این اندیشه جبریون جواب مى‌دهد.

در ادامه نیز نکات دیگرى از سلطنت الهى، علت خلقت الهى، و…مطرح کرده پاسخهایى را به عقائد جبریّه بیان مى‌کند.او اینها را به صورت پاسخ به سئوالاتى که عبداللّه بن یزید بغدادى

در کتاب خود از معتزله پرسیده است مطرح مى‌کند.مثلاًآیاتى که به نوعى جبریّه به انها استناد کرده‌اند را عبدالله بن یزید مى‌آورد و از معتزله مى‌پرسد که جوابتان به این آیه چیست که احمد بن یحیى نیز پاسخ مى‌دهد.

از جمله مسائلى که بین دو طرف مطرح شده مى‌توان به حساب میّت صغیر، استطاعت بندگان بر اعمال، قضا و قدر الهى اشاره کرد که احمد بن یحیى تأویلات و توجیهات گوناگونى نیز به

کار برده است.تا اینجا بخش اول کتاب بود و از صفح ۱۵۰ به بعد جزء دوم شروع مى‌شود که تقریبا به همان روال سابق مى‌باشد.

ابتداء جزء دوم به اینصورت شروع مى‌شود: بسم اللّه الرحمن الرحیم ثم قال عبداللّه بن یزیدالبغدادى:أ لیس قد تزعمون أن من قال…یعنى بلافاصله ارائه سئوالات عبداللّه بن یزید را

از کتابش نقل کرده و اقدام به پاسخگویى بدانها مى‌کند.

در این بخش نیز سئوالات مطرح شده از سوى عبدالله بن یزید بغدادى که استناداتى است به آیات قرآنى و جواب احمد بن یحیى از آنها عنوان شده است.

براى نمونه عبداللّه بن یزید مى‌گوید حرف معتزله در مورد این آیه شریفه که مى‌فرماید:و من یرد اللّه أن یضلّه یجعل صدره ضیقا حرجا چیست؟آنها مى‌گویند این دلالت بر اراد خداوند بر اضلال

ندارد و هرکس خداوند را به اضلال متصف کند در واقع به ظلم متصفش کرده است.

مى‌گوید از معتزله بپرسید ‎پس معنى این آیه چیست؟آیا خداوند نفس خود را با این صفت متصف نکرده است؟ اگر مى‌گوئید کرده است پس خداوند خودش مى‌گوید که اضلال مى‌کند و بحثى د