پاورپوینت کامل منطق تقریرات ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منطق تقریرات ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منطق تقریرات ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل منطق تقریرات ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله
۶ پانویس

ساختار

کتاب، فاقد تبویب و یا فصل‌بندى است؛ تنها مى‌توان گفت که مطالب در ضمن ده عنوان کلى طرح شده است. نویسنده در این کتاب، به‌سادگى و روانى، اصول منطق و قوانین منطق قدیم و ارسطویى را شرح مى‌دهد.

گزارش محتوا

نویسنده، کتاب را با این مقدمه آغاز مى‌کند: «سه امر است که دانستن آنها در آغاز تعلیم اگر ضرورى هم نباشد، بسى لازم و مفید است. این سه امر عبارتند از: تعریف علم، موضوع علم، فایده و غایت و نتیجه و ثمره آن علم». وى سپس در توضیح این سه امر مهم مى‌نویسد: «بیشتر فرزانگان در آغاز تألیف خود، این سه امر را شرح داده‌اند و آن را لازم شمرده و علت لزوم را هم، چنین گفته‌اند که اگر تعریف علم دانسته نشود کسى خواستار آن نخواهد شد؛ زیرا خواستن بدون نشناختن محال است و اگر موضوعش معلوم نباشد از دیگر علوم ممتاز نخواهد شد؛ بالنتیجه مطلوب با غیر آن مشتبه مى‌شود و اگر فایده و غرض مجهول باشد آدمى را به فراگرفتن آن اقبال نخواهد شد؛ زیرا انسان عاقل را اراده کار عبث و بیهوده معقول نیست»[۱]

پس از آن، تعریفى از علم منطق ارائه مى‌دهد که تفاوتى با تعاریف سایر منطقیون ندارد: «منطق آلتى است قانونى که مراعات آن نگه مى‌دارد ذهن را از خطاى در فکر»[۲]

سپس با تقسیم علم به اصالى و آلى، علم منطق را علمى آلى مى‌داند: «علم آلى، علمى است که مقصود لذاته نباشد و مقصود لغیره باشد، پس منطق آلتى است قانونى که دانستن و به کار انداختن آن، اندیشه و فکر را از خطا و لغزش باز مى‌دارد»[۳]

موضوع منطق را نیز این‌گونه بیان مى‌کند: «موضوع منطق دو دسته معلومات است: یکى معلومات تصورى؛ دیگرى معلومات تصدیقى. اول چیزى که انسان درک مى‌کند تصورات و تصدیقات بدیهى است و به‌وسیله آن تصورات به مجهولات مى‌رسد»[۴]

وى علت «منطق» نامیدن این علم را چنین بیان مى‌کند: «اولاً نطق ظاهرى را تقویت کرده، انسان را چالاک در نطق مى‌گرداند؛ ثانیاً نطق باطنى را نیز قوى مى‌سازد (منظور از نطق، تنها حرف زدن نیست، بلکه ادراک معقولات است). تقویت نطق ظاهرى و باطنى نه براى اهل علم، بلکه براى تمام افراد بشر لازم است تا در مکالمه فکر صحیح داشته باشند و افکار غلط را بفهمند»[۵]

نویسنده درباره واضع منطق، ابتدا بر این نکته تأکید مى‌کند که همانند تمامى علوم «واضع علم منطق، خداى تعالى است». سپس داستان اولین تدوین‌گران قوانین منطق را این‌گونه توضیح مى‌دهد: «منطق، قبل از سقراط میان فلاسفه یونان متداول بوده و بعد از اینکه سوفسطائیان، مغالطه‌کارى را شروع کردند فیلسوف زمان؛ یعنى سقراط در رهگذر، مردم را نصیحت مى‌کرد تا گول سوفسطائیان را نخورند؛ لیکن سقراط به جرم آنکه جوانان را از پیروى سوفسطائیان منع مى‌کرد، به عدلیه جلب شد و بعد از محاکمه به اکثریت دو نفر، محکوم به مرک شد و پس از مدتى در زندان جام شوکران را بى‌پروا از دست زندانبان گرفته، بنوشید و به دیار باقى شتافت. بعد از سقراط نوبت به افلاطون و بالاخره به ارسطو رسید و ملاحظه کرد که نمى‌شود با گفتن، مردم را از