پاورپوینت کامل سیاحت نامه ابراهیم بیگ ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیاحت نامه ابراهیم بیگ ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیاحت نامه ابراهیم بیگ ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سیاحت نامه ابراهیم بیگ ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

سیاحت نامه ابراهیم بیگ

پدیدآوران

مراغه‌ای، زین‌العابدین (نویسنده)

سپانلو، محمد علی (محقق)

ناشر

آگاه

مکان نشر

تهران – ایران

سال نشر

۱۳۸۵ ش

چاپ

۲

شابک

‎۹۶۴-۳۲۹-۱۰۳-۰

موضوع

ایران – اوضاع اجتماعی – قرن ۱۴

ایران – سیر و سیاحت – قرن ۱۴

سفر نامه‌ها

نثر فارسی – قرن ۱۴

زبان

فارسی

تعداد جلد

۳

کد کنگره

‏PIR‎‏ ‎‏۷۷۰۳‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏۹

نورلایب

مشاهده

کتابخوان

مشاهده

سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ، نام سفرنامه‌اى به فارسى از زین‌العابدین مراغه‌اى است که در حدود سال هجرى قمرى در استانبول منتشر شد. از آن جا که این کتاب شرح سفرنامه ابراهیم بیگ است، و به زمان مشروطه بر مى‌گردد، تاثیر زیادى در آگاهى اجتماعى و سیاسى جامعه ایران در آستانه جنبش مشروطه ایران داشته است.

ساختار

این کتاب داراى سه جلد است که جلد اول به نام (بلاى تعصب او) است. جلد دوم به نام (به نام تعصب او) است. و جلد سوم، مجموعه‌اى است از برخى مقالات و قطعات و اشعار اخلاقى و آموزشى که نویسنده از خود دیگران جمع‌آورى کرده است.

گزارش محتوا

کتاب با گزارش مسافرتى آغاز مى‌شود و اندک اندک در انتها تمثیلى مى‌گردد. ابراهیم‌بیگ یک تاجرزاده ایرانى است که در مصر بزرگ شده و ثروتى اندوخته است. بین او و دخترى از خانه زادانش به نام محبوبه تعلق خاطرى هست. اما عشق بزرگ‌تر و محبوبه واقعى‌اش ایران یا به قول یکى از آدم‌هاى قصه «ایران خانم» است. عشقى که نویسنده شرایط رشد و پرورش آن را در محیط خانواده قهرمانانش نشان داده است. در عالم خیال وطن را بى‌نقص‌ترین و منزه‌ترین جاهاى دنیا مى‌داند، تا حدى که حاضر نیست هیچ خبر ناگوارى راجع به ایران بپذیرد یا حتى بشنود. در برابر هر سخن واهى، اما امید بخشى درباره ایران را با دادن پاداش به گوینده‌اش استقبال مى‌کند.

سرانجام ابراهیم‌بیگ براى زیارت مرقد امام هشتم و نخستین دیدار از وطن معبود از راه عثمانى رهسپار ایران مى‌شود. سر راهش، در استانبول، نویسنده داستان؛ (یعنى زین‌العابدین مراغه‌اى) را ملاقات مى‌کند و در خانه او نسخه‌اى از کتاب احمد را مى‌بیند و مى‌خواند. ابراهیم‌بیگ انتقادات این کتاب از وضع ایران را جدى نمى‌گیرد و با خود فریبى از آن مى‌گذرد. سفر ادامه مى‌یابد و ابراهیم‌بیگ به قفقاز مى‌رسد و نخستین بار، حال و روز غم انگیز ایرانیان مهاجر را از نزدیک مى‌بیند، پس به خود دلدارى مى‌دهد که این جا غربت است و در سرزمین اصلى ایران امن و آسایش حکمفرماست. او با همین خود فریبى تردیدآمیز قدم به خاک ایران مى‌گذارد و ناگهان در هر قدم با ناروایى و مصیبتى روبه رو مى‌شود. براى ابراهیم‌بیگ پذیرش حقیقت تلخ دشوارتر است. اما از آن دشوارتر سکوت و دم برنیاوردن است. چون نمى‌خواهد تسلیم وضع موجود شود، و چون در پى راه علاجى براى این مصایب کهنه و ریشه‌دار است، با اصناف و طبقات مردم به جر و بحث و مرافعه مى‌پردازد، در جامعه جاهل و عقب مانده‌اى که منطق «به من چه» در آن حکومت مى‌کند، ابراهیم‌بیگ مى‌کوشید از مردم عادى کوچه و بازار گرفته تا اعیان و وزراء را به جانب عمل فعال ارشاد کرده، به وظیفه ملى و دینى و وجدانى‌اش آشنا سازد. البته این تلاش بى‌انعکاس و بى‌پاداش مى‌ماند، یا پداش آن سرخوردگى است. حتى بارها او را به جرم فضولى در معقولات کتک مى‌زنند، دشنام مى‌گویند و آزار مى‌دهند. عاقبت سرخورده و نومید راه آمده را بر مى‌گردد و نوشتن سیاحتنامه خود را که بنا به وصیت پدرش آغاز کرده بود و به پایان مى‌رساند. اما داستان به پایان نمى‌رسد. یوسف عمو، مربى ابراهیم‌بیگ، که در این سفر نیز همراه او بود، دنباله حکایت را ادامه مى‌دهد. یوسف عمو روایت مى‌کند که ابراهیم‌بیگ با همان اعصاب خسته فرسوده نیز در غربت دست از محاجه و مرافعه با دیگران بر نمى‌دارد. تا سرانجام شبى در پى یکى از بحث‌هاى دیوانه وارش موجب حریق مى‌گردد و مصدوم و مجروح مى‌شود. و جلد اول سیاحتنامه ابراهیم‌بیگ که عنوان فرعى «بلاى تعصب او» را دارد در همین جا به پایان مى‌رسد.

جلد دوم سیاحتنامه، با عنوان فرعى (نتیجه تعصب او) و همچنان به روایت یوسف عمو ادامه مى‌یابد: چون ابراهیم‌بیگ به خود مى‌آید، هوش و هواسش را از دست داده و جسماً بسیار فرسوده شده است، تخفیف یا تشدید مرض او به آمدن خبره