پاورپوینت کامل دیوان وثوقی ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دیوان وثوقی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دیوان وثوقی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دیوان وثوقی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ وضعیت کتاب
۴ پانویس
۵ منابع مقاله
۶ وابستهها
ساختار
کتاب با سه مقدمه از استاد وحیدنیا، علیاکبر کنیپور (مستی) و جمال رضایی آغاز و اشعار در قالب قصائد، غزلیات، تغزل، مثنویها، ترکیببند، دوبیتی ترکیب، دوبیتی پیوسته، ترجیعبند، قطعات، رباعیات، پندنامهها، ترانهها، شعر آزاد، اخوانیات، مذهبیها و سوگنامهها سروده شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه اول و دوم، ضمن اشاره کوتاهی به زندگینامه نویسنده، به ویژگی اشعار وی اشاره گردیده[۱] و در مقدمه سوم، استاد جمال رضایی، چگونگی تقدیم قطعه «نوروز فرخجسته» را به خدمت استاد کیومرث وثوقی، شرح داده است.[۲].
شعر وثوقی زبان احساس و اندیشه اوست. سرودههایش روشن، فصیح، روان، ساده و دلنشین است و حاصل برداشتهای ذهنی و احساسی و روزشمار زندگی او در برخورد با مسائل و زمینههای حیات فردی و اجتماعی است. معانی بدیع را در قالب شعر، چون نگین بر انگشتری قرص و محکم جای داده و لغات و کلمات را در محل و معنای خود، بهکار گرفته و شعر را از نثر، سادهتر و روانتر، سروده است:
من جز تو کسی ندارم ای دوست
فریادرسی ندارم ای دوست
جز عشق تو کز هوس مبراست
در سر هوسی ندارم ای دوست
تو آتش سینهسوزی و من
سوز تو به سینه دارم ای دوست
هرچند که با گل وجودت
مقدار خسی ندارم ای دوست
با من دو سه روز مهربان باش
کز عمر بسی ندارم ای دوست
آن روشن خامشم که بی تو
بر لب نفسی ندارم ای دوست[۳]
.
وثوقی در بلوغ زندگی، به بلوغ شاعری دست یافته و قبل از آنکه پای به دانشگاه بگذارد، در معهد عالی شعر و ادب، صدرنشین شده است و در همین دوران است که میسراید:
تو نور محضی و من سایهای ز روشنیام
تو فرودین جمال و من ابر بهمنیام
به هر بهار غباری چو گیردت دامن
به خاطر آر جوانی و پاکدامنیام
فزایدم صدفآسا، بها، شکستنها
که آشکار شود گوهرم چو بشکنیام
چو شاخ خشک نیم سرکش از گرانجانی
چو شاخ بارور افتاده از فروتنیام
مرا بهار بقا، از پی خزان فناست
من آن گلم که سر خاک خود شکفتنیام
تو آفتابی و روشن ستارهی سحری است
تو نور محضی و من سایهای ز روشنیام
و هم در عنفوان جوانی و پیش از شروع عشره دوم زندگی گفته است:
آن غنچهام که رنگ خزان دامنم گرفت
آن لالهام که داغ نهان دامنم گرفت
رفتم که دامن از سر کوی تو درکشم
غلتید طفل اشک و دوان دامنم گرفت
دامنکشان گذشت بر این ناتوان و گفت
باد صبا منم نتوان دامنم گرفت
روشن، غبار درگه روشندلان شدم
بوی عبیر سوده از آن دامنم گرفت[۴]
.
وثوقی، مسلمانی خداترس و خدادوست است و این معنی، در اشعار و آثار او بهچشم میخورد. طلیعه دفتر خود را با نام خدا و جایجای آن را به نعت رسول اکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع)، زیب و زیور بخشیده است؛ بهعنوان مثال:
ای جان جهان روشنایی
ای ذات تو جان روشنایی
دل اگر از خدا جدا ماند
چشم بی نور و جسم بی جان است
یا
مقتدایی مرتجائی ملجئی
مصطفایی راستینپیغمبری
کهکشانافرازی و کیهانوشی
آفتابافروزی و انجمفری[۵]
.
شاعر این دیوان ارزشمند، انسانی نازکخیال بوده که از هنگامی که قلم به دست گرفته و چامهسرایی را آغاز کرده، جز درباره دردها و آلام مردم، زیباشناسی، دوستیابی، محبتپروری و مشاعره با بزرگان ادب و هنر معاصر خود و اخوانیات و چامههای عاشقانه و چکامههای باارزش ادبی، سخنی نگفته و خلق اثری نکرده است. او در نهایت سادگی و روانی، زیباترین واژهها را استخدام و قشنگترین مضمونها را آفریده است:
بیفروغ آید به چشمم چشمه خورشید و ماه
بینم ار بی روی و مویت رنگ صبح و شام را
نیمهشب شد غمگسارا بادهی روشن بیار
تا برد از خاطر روشن غم ایام را
ملاحظه میفرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.[۶].
بااینکه از دیرزمان، حتی قرنها پیش، سرقت ادبی و دزدیدن مضمونهای دیگران، رسم و باب بوده و امروزه هم متأسفانه از این صفت مذموم و نکوهیده، دور نماندهایم، وثوقی مرد و مردانه قد علم کرده و میگوید:
خوشهچینی سازگار طبع روشن نیست نیست
خوشهای نایاب و دور از دسترس باید مرا[۷]
.
او مانند همه نازکطبعان و شکستهدلان، از جور روزگا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 