پاورپوینت کامل غایه الأصول فی شرح کفایه الأصول ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غایه الأصول فی شرح کفایه الأصول ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غایه الأصول فی شرح کفایه الأصول ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل غایه الأصول فی شرح کفایه الأصول ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ منابع مقاله
۴ وابسته‌ها

ساختار

کتاب مشتمل بر مقدمه و مقاصدى است که مقدمه مشتمل بر سیزده امر است. پس از آن چهار مقصد از مقاصد هشت‌گانه کتاب کفایه در ضمن فصولى بیان شده است.

گزارش محتوا

در ابتداى اثر زندگى‌نامه مؤلف به قلم فرزند ایشان سید حسین آمده است.

مولّف در مقدّمه کتاب به تبیین مطالبى مى‌پردازد که از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است:

امر اوّل، درباره موضوع علم اصول و مسائل آن است: منطقیین گفته‌اند موضوع هر علم چیزى است که در آن از عوارض ذاتى آن علم بحث مى‌شود. به نظر آخوند عرض ذاتى آنست که محمول بدون واسطه در عروض بر موضوع خود حمل شود و واسطه در عروض آنست که عارض حقیقتاً به معروض نسبت داده شود نه بالعرض و المجاز. موضوع علم اصول مفهوم کلّى منطبق بر موضوعات مسائل علم اصول است.

امر دوّم، در اختصاص لفظ به معنى است: آخوند براى وضع معناى اسم مصدرى قائل است یعنى وضع عبارتست از نوع خاص از اختصاص لفظى به معنایى و به عبارت دیگر، ارتباط و پیوند خاصى که میان لفظ و معنا وجود دارد و از شنیدن لفظ به معنى منتقل مى‌شویم.

امر سوّم: آیا استعمال لفظ مناسب موضوع‌له به سبب وضع است یا طبع؟ قول اصّح دوّمى است به این معنى که ذوق و طبع انسان، تناسب معناى مجازى را با معناى حقیقى درک مى‌کند و لفظ را مجازاً در آن استعمال مى‌کند.

امر چهارم: در اطلاق لفظ است: اطلاق لفظ چهارگونه است که عبارتند از: استعمال در نوع آن لفظ، استعمال در صنف آن لفظ، استعمال در مثل آن لفظ، استعمال در خود آن لفظ. صحت و حسن این اطلاقات بالطبع است و دلیل این مطلب همان مراجعه به وجدان است.

امر پنجم: الفاظ من حیث هى‌هى موضوع براى معانى است نه براى معانى با قید مراد بودن: به‌طورى که مراد بودن یا جزء معنى باشد و یا قید و شرط آن. یکى از دلایل آن این است که اگر اراده و یا قصد معنا، جزء معناى لفظ باشد لازم مى‌آید که هنگام استعمال معناى مورد نظر دوبار لحاظ شود و چنین چیزى بالوجدان وجود ندارد.

امر ششم: در مرکّبات است: به نظر آخوند مرکّبات داراى وضع شخصى مرکب از مجموع ماده و هیئت نیستند زیرا با وجود وضع براى مواد و هیئت مرکّبات، دیگر نیازى به چنین وصفى نداریم و همان ترکیب جمله اسمیه تمام مقصود متکلّم را ایفاء مى‌نماید.

امر هفتم: در علائم وضع است: از میان مجموع علامات، سه علامت از همه مهمتر است که عبارتند از: تبادر، عدم صحت سلب و صحّت آن، اطّراد. به نظر مولّف هر تبادر و انسباقى نشانه حقیقت بودن نیست بلکه تبادرى علامت حقیقت است که از نفس لفظ و حاق کلمه و بدون کمک هیچ قرینه‌اى، معنا متبادر شود وگرنه تبادر به کمک قرینه، مخصوص حقایق نیست در مجازات هم هست.
<