پاورپوینت کامل پرتونامه شیخ اشراق ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرتونامه شیخ اشراق ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرتونامه شیخ اشراق ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل پرتونامه شیخ اشراق ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

چهارده رساله

پدیدآوران

سبزواری، محمدباقر (گردآورنده)

فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده)

ناشر

دانشگاه تهران

مکان نشر

تهران – ایران

سال نشر

۱۳۸۳ ش

چاپ

۲

شابک

‎۹۶۴-۰۳-۴۹۹۲-۵

موضوع

فلسفه اسلامی – مجموعه‌‏ها

کلام – مجموعه‌‏ها

کلام اهل سنت – مجموعه‌‏ها

کلام شیعه – مجموعه‌‏ها

زبان

فارسی

تعداد جلد

۱

کد کنگره

‏BBR‎‏ ‎‏۹‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏۲‎‏چ‎‏۹

نورلایب

مشاهده

کتابخوان

مشاهده

پرتونامه شیخ اشراق اثرى است که در آن شیخ شهاب‌الدین سهروردى اندیشه‌هاى اشراقى خود را بطور مختصر به زبان فارسى بیان نموده است.

این رساله به همراه سیزده رساله دیگر در کتابی به نام چهارده رساله آمده است که توسط فخرالدین رازى تألیف و ترجمه شده و سید محمدباقر سبزواری آن را تصحیح نموده است.

کسانى که مى‌خواهند از آراء و افکار شیخ اشراق اطلاّع کافى داشته باشند مى‌توانند به حکمه الاشراق، تلویحات و مکارحات وى مراجعه نمایند.

گزارش محتوا

این رساله در ده فصل تدوین شده است.

فصل اوّل:

شیخ اشراق در فصل اوّل به شرح بعضى از اصطلاحات فلسفى مى‌پردازد که عبارتند از:

تبیین معناى علم حصولى
تعریف لفظ کلّى و جزئى
بررسى معناى ضرورت، امکان و امتناع
بحث پیرامون مفهوم استقراء
تعریف معناى جوهر و عرض و بیان معناى جسم همچنین شیخ اشراق بررسى مى‌کند که کلّى هیچ‌وقت در خارج محقّق نمى‌شود و جایگاه آن صرفا در عقل انسان است.

آنگاه ثابت مى‌کند که صفت از محلّى به محلّ دیگر نمى‌تواند منتقل شود و در نهایت درباره جوهر فرد صحبت کرده و برلا یتجزّى بودن آن در خارج برهان اقامه مى‌کند.

فصل دوّم:

در فصل دوّم ابتداء دربار نهایت محدّد بحث مى‌کند سپس مفهوم زمان و مکان را روشن مى‌سازد.شیخ معتقد است که هر عرضى که در آن ثبات تصوّر نشود آن حرکت است با دقّت در بیانات ایشان معلوم مى‌شود که وى حرکت را در مقول عرضى مى‌داند ولى با ظهور ملاّ صدرا بساط چنین تفکّرى برچیده شده و به حرکت جوهرى روى‌آورده مى‌شود سپس دربار اجسام سخن به میان مى‌آید که بر دو قسم است یا بسیط است و یا مرکّب.بسیط آنست که در آن اختلاف قوتها نباشد و جسم بسیط هیچ شکلى را اقتضاء نمى‌کند مگر گردى را.

دربار متحرّکات گفته مى‌شود که بر سه قسم است:متحرّک بر وسط، متحرک از وسط، متحرّک بسوى وسط.

افلاک متحرّک بر وسط هستند چون حرکات افلاک دورى مى‌باشند راست حرکت نمى‌کنند.

در بحث متحرّکات به عناصر چهارگانه اشاره کرده و تبدیل آنها را بیان مى‌کند دربار اجسام اثیرى گفته مى‌شود که نه سبک ‌اند و نه سنگین چون سبکى قوّتى است که جسم را همواره از وسط بسوى بالا حرکت مى‌دهد و سنگینى هم قوّتى است که جسم را بسوى وسط مى‌کشاند و اجسام اثیرى که همان افلاکند داراى چنین مشخّصاتى هستند بلکه حرکت آنها بر وسط است آنهم به حرکت مستدیر.

عناصر چهارگانه مى‌توانند تبدیل به دیگرى شوند مثلاًآب در درجه حرارت بالا تبدیل به هوا مى‌شود و هوا در اثر سرما آب مى‌شود در برخى مواقع آب وقتى مى‌چکد سنگ مى‌شود و مانند اینها که در علوم تجربى ثابت شده است البته وقتى گفته مى‌شود که آب مى‌تواند به هوا تبدیل شود نه اینکه ماهیت آب بطور کلّى از بین مى‌رود و هوا حاصل مى‌شود بلکه تحقیق اینست که صورت آبى از او زایل شده و صورت هوایى در او بوجود مى‌آید لازم به ذکر است که صورت آبى، آتشى، هوائى و زمینى جز این کیفیّات چهارگانه است لذا وقتى حرارت، برودت، رطوبت و یبوست در هیولى حاصل مى‌شود برخى از این کیفیّات اقتضاء کند لذا وقتى کیفیّتى از جسم زایل مى‌شود آنرا استحاله مى‌نامند ولى وقتى صورتى مى‌رود و صورت دیگر جایگزین آن مى‌شود آنرا کون و فساد مى‌نامند.

البته عده‌اى استحاله را قبول نداشته و به منع آن برهان اقامه کرده‌اند.

یکى از مسائل مهمّ در باب اجسام، موالید سه‌گانه است که از عناصر چهارگانه تولید مى‌شوند و آنها عبارتند از: معادن، نباتات، حیوانات.لازم به ذکر است که اعتدال هرچقدر بیشتر باشد انواع شریفترى حاصل مى‌شود مثلاًروح ملکى زاییده اعتدال عالى است

فصل سوّم:

شیخ اشراق در فصل سوّم تحت عنوان «استبصار نفس» به بحث معرفه النفس مى‌پردازد که از اهمیت زیادى برخوردار است‌وى ابتداء به اثبات نفس مى‌پردازد و در قالب «استبصار و برهان» مجرّد بودن آنرا ثابت مى‌کند البتّه با کمى دقت معلوم مى‌شود که بیشتر براهین مخصوص بوعلى است که معمولا حکماء از آن استفاده مى‌کنند.

شیخ اشراق بر موجود بودن نفس پیش از بدن اعتقادى ندارد و بر مدّعاى خود دلیل اقامه مى‌کند به نظر وى، نفس پیش از بدن موجود نمى‌شود بلکه هر دو باهم بوجود مى‌آیند و رابطه و علاقه میان آنها علاق عشقى است نه شوقى،

چون علاقه شوقى در میان اجسام و اعراض نیز وجود دارد.ملاّ صدرا در مباحث اسفار به جسمانیه الحدوث بودن نفس اشاره کرده و با بیانات زیبا مطلب فوق را مبرهن مى‌سازد.

فصل چهارم:

فصل چهارم در بیان قواى نفس انسانى است گفته شده است که مزاج انسان چون معتدل‌ترین مزاج‌ها بشمار مى‌رود لذا شریف‌ترین آنهاست شیخ بعد از بیان اصول قوّ نباتى دربار حواسّ ظاهرى و باطنى انسان سخن به میان مى‌آورد حواسّ ظاهرى انسان پنج قوّه است که اختصارا به آنها اشاره مى‌شود:

لامسه:
قوّه‌اى است که در همه بدن پراکنده است و بوسیله آن کیفیّات چهارگان سبکى، سنگینى، سختى و نرمى قابل ادراک است
ذائقه:
قوّه‌اى است که بوسیله عصب مخصوصى که برسطح زبان وجود دارد طعم‌ها غذاها فهمیده مى‌شود ۳-شامّه:قوّه‌اى است که

در دو زاید مقابل دماغ وجود دارد و بوسیل آن بوى خوش از ناخوش تشخیص داده مى‌شود و دریافتن او توسّط هوا صورت مى‌گیرد.
۴-سامعه:

قوّه‌اى است که بوسیله عصبى که در درون گوش وجود دارد صداها و آوازها سمع مى‌شود

۵-باصره:

در کیفیّت رویت میان علماء اختلاف وجود دارد گروهى براین باورند که رؤیت اشیاء به شعاعى است که از چشم بیرون آمده و با آن شى برخوردار مى‌کند شیخ با این مبنا مخالف بوده و معتقد است که دیدن اشیاء به صورتى است که در رطوبت جلیدى چشم منطبع مى‌شود و شرط اساسى آن روشنایى محیط و مقابله جرم شفّاف با