پاورپوینت کامل اسباط ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسباط ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسباط ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسباط ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ واژه اسباط
۲ سبط در عهدین
۳ اسباط در قرآن
۴ پانویس
۵ منابع
واژه اسباط
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه «س ـ ب ـ ط» است.[۱] کاربردهاى متفاوت این ماده و مشتقات آن[۲] و گزارشهاى واژهنگاران از معناى آن نشان مىدهد که ریشه «س ـ ب ـ ط» در اصل به معناى امتداد و انتشار امورى بکار مىرود که منشأ و ریشه واحدى داشته و امتداد و انتشار آنها به صورت طبیعى و آسان صورت مىگیرد.[۳]
کاربرد در مواردى چون: درختى بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،[۴] موى صاف و آویخته،[۵] باران انبوه،[۶] نوادگان و افراد یک نسل[۷] مؤید این معناست، بر همین اساس گروهى معتقدند که سِبْط به معناى نوه[۸] و بیشتر نوه دخترى[۹] و اسباط به معناى نوادگان و نسلى که همگى مانند شاخههاى یک درخت، از یک پدر و امتداد او هستند، به کار مىرود.[۱۰]
فرزند و نواده برخوردار از جایگاهى ویژه در میان یک نسل پدرى را نیز گفتهاند[۱۱] که به رغم نادر بودن، هماهنگى قابل توجهى با موارد کاربرد نخستین سبط در عهد عتیق، ظاهر آیات مربوط و نیز احادیث اسلامى دارد؛ همچنین در صورت اضافه به یهود و بنىاسرائیل، معناى قبیله (=گروهى از یک ریشه پدرى) براى آن گفته شده است. در تفاوت سبط و قبیله گفتهاند: اولى در مورد نسل اسحاق و دومى درباره نسل اسماعیل و براى بازشناسى آنها از یکدیگر به کار مىرود.[۱۲] کاربرد سبط به معناى گروه و جماعت در برخى احادیث[۱۳] مؤیّد معناى اخیر است.
از سوى دیگر عربى یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد اختلاف است. برخلاف سیوطى که سبط را یک واژه دخیل عِبرى و از مُبهمات قرآن مىداند،[۱۴] گروهى دیگر بر عربى بودن آن تأکید مىورزند؛[۱۵] همچنین برخى خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به زبان عربى، بر اساس قواعد آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخى آن را عِبرى و برگرفته از «شبط» به معناى «عصا» یا «جماعتى که رئیسى با عصا آنان را رهبرى مىکند» و برخى دیگر سریانى مىدانند.[۱۶]
آرتور جفرى، ریشه اصلى آن را واژه عبرى دانسته و شمار قابل توجهى از پژوهشگران اروپایى را یاد مىکند که بر وامگیرى مستقیم سِبط از زبان عبرى حجت آوردهاند.[۱۷]
گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانى بسیار نزدیک به سبط در زبانهاى آرامى، سبایى، آشورى، عبرى و دیگر زبانهاى سامى ـ حامى، در کنار کاربرد فراوان آن در عهد عتیق و نبود شاهد مستندى درباره کاربرد آن در اشعار عربى پیش از اسلام، مىتواند مؤیّدى بر معرب بودن سِبْط باشد.[۱۸]
یادکرد قرآن از اسباط در کنار نامهایى چون حضرت ابراهیم، حضرت اسماعیل، حضرت اسحاق، حضرت یعقوب، حضرت موسى، حضرت عیسى علیهمالسلام و… (سوره بقره/۲، ۱۳۶، ۱۴۰؛ سوره نساء/۴،۱۶۳) که همه عبرى و کاملاً براى اهل کتاب، آشناست مىتواند مؤید دیگرى بر دخیل و معرب بودن سبط و آشنایى کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.
سبط در عهدین
عهد عتیق (ترجمه فارسى و عربى) پس از گزارش وصیتهاى یعقوب به پسرانش در زمان مرگ، در کنار بیان نام و تصویرى از شخصیت هر یک از آنها از زبان یعقوب علیهالسلام، آنان را ۱۲ سبطِ اسرائیل (یعقوب)[۱۹] مىخواند.
اسامى آنها عبارت است از: رِءُوْبِن، شِمْعُوْن، لِیْوِى، یِهُوْداه، زِبُوْلُوْن، یِسَّاکار، دان، گاد، آشِیْر، نَفْتالِى، یُوْسِف و بِنیامِین.[۲۰] با توجه به این که در موارد متعددى از این افراد با عنوان «پسران یعقوب علیهالسلام» یاد شده است[۲۱] و فقط در اینجا آن هم پس از بیان وصیتهاى یعقوب علیهالسلام با عنوان «اسباط» معرفى مىشوند، شاید بتوان گفت که در این کاربرد، سبط به معناى وصى و جانشین برگزیده و موعود براى حضرت یعقوب علیهالسلام است، لیکن وصیتهاى ویژه یعقوب به یوسف پیش از دیگران[۲۲] و داستان خواب یوسف مبنى بر سجده برادران در برابر او[۲۳] (حضرت یوسف /۱۲، ۴ـ۶) فقط جانشینى یوسف علیهالسلام را مىرساند.
تورات نیز که تصویر آن از برادران یوسف علیهالسلام ـ به جز بنیامین ـ به مراتب تیرهتر از سیماى آنان در قرآن است.[۲۴] (حضرت یوسف/۱۲، ۵ـ۹، ۱۵ـ۱۸، ۲۰، ۷۷، ۹۱، ۹۵، ۹۷) هیچ اشارهاى به نبوت آنها نمىکند.
نسل هر یک از پسران یعقوب علیهالسلام نیز با اضافه به اسم هر یک از آنها در جاى جاى عهد عتیق (ترجمه فارسى و عربى) با نام سِبْط خوانده شدهاند.[۲۵] در این کاربرد هر سبطى متشکل از قبایل متعددى بوده و در معرفى و شناخت هویت افراد و گروهها بهکار مىرود.[۲۶]
از گزارش تورات برمىآید که نوادگان یعقوب علیهالسلام پیش از افزایش پرشمارشان، بیشتر با نام بنىاسرائیل خوانده مىشدند؛[۲۷] اما پس از خروج از مصر و بیشتر براى ساماندهى نظامى جنگجویان و بر اساس انتساب به یکى از پسران یعقوب به اسباط دوازدهگانه تقسیم شدند.[۲۸] (قس: سوره اعراف/۷،۱۶۰)
سِبط لِیْوِىْ که به سبب ارائه خدمات دینى در معبد، معاش آن به وسیله سبطهاى دیگر تأمین مىشد، جزو اسباط دوازدهگانه به شمار نرفته[۲۹] و به جاى آن سِبْطإفْرَیِمْ و مِنَسِّهْ (دو پسر حضرت یوسف علیهالسلام) قرار داشتند.[۳۰]
اسباط دوازدهگانه که با گذشت زمان پرشمار مىشدند با تقسیم سرزمین موعود میان خود[۳۱] هر یک داراى رئیس و استقلال شده[۳۲] و با حفظ ارتباط[۳۳] تا زمان مرگ سلیمان، در سرزمین واحدى مىزیستند اما پس از مرگ وى دشمنى میان سبط یهودا و اِفْریِمْ به تجزیه سرزمین به دو بخش منجر شد؛[۳۴] سبط یهودا و بنیامین با پیوستن به رِحَبْعامْ، فرزند حضرت سلیمان علیهالسلام، بخش جنوبى سرزمین را «کشور یهودا» و اسباط ده گانه دیگر با پیوستن به یارُبْعامِ پسر نِباطْ، بخش شمالى را «اسرائیل» نام نهادند.[۳۵]
گزارش عهدین از حضور پررنگ و نمادین اسباط و شماره دوازدهگانه آنها در فرهنگ و حیات دینى یهود، از جایگاه ممتاز آنان در نزد یهودیان خبر مىدهد. مواردى چون قطعه سنگهاى گرانبها و منقش به نام ۱۲ سبط بنىاسرائیل در سینه بند هارون[۳۶] و لباس رسمى کاهن بزرگ به نشان نیابت از آنان[۳۷]، جاسوسان گسیل شده از سوى موسى علیهالسلام به کنعان[۳۸] (قس: سوره مائده /۵، ۱۲)، انبیاى صغارِ پس از حضرت موسى علیهالسلام (=>همین مقاله)، انواع هدیه و قربانى براى خدا،[۳۹] وکلاى سلیمان[۴۰] و مجسمههاى شیر بر روى پلههاى ششگانه تخت وى،[۴۱] حتى مدت زمان زینت زنان[۴۲] و جز آن[۴۳] عدد ۱۲ داشتهاند، چنان که این عدد اساس دستهبندى تیرهها، قبایل و عشیرههاى بنىاسرائیل، مورد توجه در پیدایش پسران[۴۴] و مبناى نظام شمارشى بابلیان بوده است.[۴۵]
در عهد جدید نیز ۱۲ رسول برگزیده حضرت عیسى علیهالسلام،[۴۶] دروازههاى دوازدهگانه اورشلیم جدید با سر درِ منقّش به نام اسباط اسرائیل[۴۷] و تقسیم رؤیاهاى آسمانى به ۱۲ قسم از سوى یوحنّا[۴۸] و جز آن[۴۹] از این قبیل است.
اسباط در قرآن
واژه اسباط ۵ بار در ۵ آیه از ۴ سوره قرآن آمده است. در آیه ۱۶۰ سوره اعراف/۷ که به صورت نکره آمده، مراد از آن تیرهها و گروههاى دوازدهگانه قوم حضرت موسى علیهالسلام است؛ اما در موارد دیگر (سوره بقره/۲، ۱۳۶، ۱۴۰؛ سوره آل عمران/۳،۸۴؛ سوره نساء/۴، ۱۶۳) اسباط داراى «ال» تعریف بوده و از آن به عنوان دریافت کنندگان وحى یاد مىشود.
خلط میان این دو و نیز تأثیرپذیرى شمار قابل توجهى از منابع تاریخى،[۵۰] تفسیرى[۵۱] و نیز برخى منابع حدیثى[۵۲] مسلمانان از گزارشهاى عهد عتیق، دیدگاههاى متفاوت و گاه متضادى را درباره معناى لغوى سبط و مصادیق اسباطِ دریافت کننده وحى پدید آورده است.
آیه ۱۶۰ سوره اعراف/۷ از تقسیم قوم موسى علیهالسلام به ۱۲ گروه که ظاهراً بر اساس انتساب آنان به پسران دوازدهگانه یعقوب علیهالسلام (ر.ک: سوره یوسف/۱۲، ۴) صورت گرفته، سخن مىگوید: «وقَطَّعنهُمُ اثنَتَى عَشرَهَ اَسباطـًا اُمَمـًا…».
بیشتر مفسران، «اَسباطاً» را به سبب جمع بودن، بدل از «اثنَتَى عَشرَهَ» تمیز آن را «فرقه» (در تقدیر) و «أمماً» را نعتِ «اَسباطاً» یا حال از آن دانستهاند؛[۵۳] یعنى هر یک از اسباط خود چندین سبط و گروه پرشمار بودهاند.[۵۴]
برخى نیز آن را تمیز و به منزله مفرد دانستهاند.[۵۵] چنانکه از بخش بعدى آیه نیز برمىآید، مفسران سبب دستهبندى یاد شده را که بنا بر ظاهر آیه در زمان موسى علیهالسلام روى داده است،[۵۶] تسهیل در اداره امور آنان و پیشگیرى از اختلاف بر سر آب، غذا و… مىدانند.[۵۷]
قرآن در ادامه با شمردن نعمتهاى الهى بر اسباط (قبایل دوازدهگانه) همانند ۱۲ چشمه، سایبانى از ابر، مَنّ و سَلْوى (سوره اعراف/۷، ۱۶۰) اجازه سکونت در بیتالمقدس، بهرهمندى از مواهب آن آمرزش گناهان به شرط فرمانبردارىاز خداوند (سوره اعراف/۷، ۱۶۱) یاد مىکند و این که چگونه به رغم همه آنها دست به نافرمانى، ستمگرى و تحریف کلام الهى زده و گرفتار عذاب شدند. (سوره اعراف/ ۷، ۱۶۰، ۱۶۲) (=>باب حطّه، اصحاب قریه، اصحاب سبت)
آیات دیگر اسباط در کنار گزارش یکى از باورهاى مهم دینى اهل کتاب درباره هویت دینى شمارى از پیامبران پیشین به ویژه حضرت ابراهیم علیهالسلام، آن را به چالش کشیده (سوره بقره/۲،۱۴۰؛ سوره آل عمران/۳،۶۷) و با معرفى «ارسال رسل و انزال کتب» به عنوان یک حرکت توحیدى واحد (سوره نساء/۴،۱۶۳)، نگرش قوم گرایانه و انحصارطلبانه به تاریخ انبیا و دین حضرت ابراهیم علیهالسلام را رد مىکند. (سوره بقره/۲،۱۴۰)
تأمّل در برخى آیات (سوره بقره/۲،۱۳۳، ۱۴۰ـ۱۴۱؛ سوره آل عمران/۳، ۶۵ـ۶۸) به ویژه مقایسه آن با پارهاى از گزارشهاى تورات[۵۸] نشان مىدهد که هر یک از یهود و نصارا با پیوند هویت دینى و نژادى خویش به حضرت ابراهیم علیهالسلام (از طریق اسباط => یعقوب => اسحاق) خود را وارث همه وعدههاى خداوند به وى، همچنین فرزند و حبیب خدا (سوره مائده/۵،۱۸) پنداشته و با افتخار به آن (سوره بقره/۲،۱۴۰؛ سوره آل عمران/۳،۶۷) هدایت و حق ورود به بهشت را فقط در گرو یهودى و نصرانى شدن مىدانستند. (سوره بقره/۲،۱۱۱، ۱۳۵)
از این رو قرآن با گزارش بخشهاى ویژهاى از کارها و سخنان پیامبران یاد شده، افزون بر تنزیه آنان از باورهاى شرکآلود و کفرآمیز اهل کتاب، بر هویت واحد و توحیدى دین آنان که همان دین حنیف ابراهیم است، تصریح کرده (سوره بقره/۲، ۱۲۴ـ۱۳۳، ۱۳۵) و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 