پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ عدنان
۲ معد بن عدنان
۳ نزار بن معد
۴ مضر بن نزار
۵ الیاس بن مضر
۶ مدرکه بن الیاس
۷ خزیمه بن مدرکه
۸ کنانه بن خزیمه
۹ نضر بن کنانه
۱۰ مالک بن نضر
۱۱ فهر بن مالک
۱۲ غالب بن فهر
۱۳ لؤى بن غالب
۱۴ کعب بن لؤى
۱۵ مره بن کعب
۱۶ کلاب بن مره
۱۷ قصى بن کلاب
۱۸ عبدمناف بن قصى
۱۹ هاشم بن عبدمناف
۲۰ عبدالمطلب بن هاشم
۲۱ اجداد پیامبر همگى موحد بودند[۳]
۲۲ پانویس
۲۳ منابع
عدنان
پدر عرب عدنانى است که در تهامه، نجد و حجاز تا شارف الشام و عراق مسکن داشته اند و آنان را عرب معدى، عرب نزارى، عرب مضرى ، عرب اسماعیلى، عرب شمالى، عرب متعربه و مستعربه، بنى اسماعیل، بنى مشرق، بنى قیدار مى گویند و نسبشان به اسماعیل بن ابراهیم علیه السلام مى رسد. عدنان دو پسر داشت: «معد» و «عک» که «بنى غافق» از «عک» پدید آمده بودند.
معد بن عدنان
«عدنان» با فرزندان خویش به سوى یمن رفت و همان جا بود تا وفات یافت او را چند پسر بود که معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبیله «جرهم» بود و ده فرزند داشت و کنیه معد «ابوقضاعه» بود. به قول ابن اسحاق: معد بن عدنان چهار پسر به نام هاى، «نزار»، «قضاعه»، «قنص» و «ایاد» داشت.
نزار بن معد
سرور و بزرگ فرزندان پدرش بود و در مکه جاى داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «مضر»، «ربیعه»، «انمار» و «ایاد» بود. دو قبیله «خشعم» و «بجیله» از انمار به وجود آمده اند و دو قبیله بزرگ ربیعه و مضر از نزار پدیدار گشته اند.
مضر بن نزار
دو پسر داشت: «الیاس» و «عیلان» و مادرشان از قبیله «جرهم» بود از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: «مضر و ربیعه را دشنام ندهید، چه آن دو مسلمان بوده اند. «مضر» سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده و دانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهیزگارى نصیحت مى کرد.
الیاس بن مضر
پس از پدر در میان قبایل بزرگى یافت و او را «سیدالعشیره» لقب دادند، سه پسر به نام هاى: «مدرکه»، «طابخه» و «قمعه» داشت (نامشان به ترتیب : عامر، عمرو و عمیر است) و مادرشان «خندف» و نام اصلى وى «لیلى» بود و قبایلى را که نسبشان به الیاس مى رسد، «بنى خندف» گویند.
قبیله هاى «بنى تمیم»، «بنى ضبه»، «مزینه»، «رباب»، «خزاعه»، «اسلم» از الیاس بن مضر منفصل مى شوند.
مدرکه بن الیاس
نامش «عامر» و کنیه اش «ابوالهذیل» و «ابوخزیمه» بود «مدرکه» چهار فرزند داشت: «خزیمه» و «هذیل»، «حارثه» و «غالب». نسب قبیله «هذیل» و «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف به «مدرکه بن الیاس» مى رسد.
خزیمه بن مدرکه
مادرش «سلمى» دختر «اسد بن ربیعه بن نزار» و به قول ابن اسحاق زنى از «بنى قضاعه» بود، بعد از پدر حکومت قبایل عرب را داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «کنانه»، «اسد»، «اسده» و «هون» بود.
کنانه بن خزیمه
کنیه اش «ابومضر» و مادرش «عوانه» دختر «سعد بن قیس بن عیلان بن مضر» بود از «کنانه» فضایل بى شمارى آشکار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت. فرزندانش عبارت بودند از: «نضر»، «مالک»، «عبدمناه»، «ملکان» و «حدال» قبایل «بنى لیث» و «بنى عامر» از کنانه بن خزیمه پدید آمده اند.
نضر بن کنانه
مادرش به قول یعقوبى «هاله» دختر «سوید بن غطریف» و به قول ابن اسحاق و طبرى و دیگران «بره» دختر «مربن ادبن طابخه» بود و فرزندان وى: «مالک»، «یخلد» و «صلت» و کنیه اش «ابوالصلت » بوده است. یعقوبى مى گوید: نضر بن کنانه، اول کسى است که «قریش» نامیده شد و به این ترتیب کسى که از فرزندان نضر بن کنانه نباشد «قرشى» نیست.
مالک بن نضر
مادر وى «عاتکه» دختر «عدوان بن عمرو بن قیس بن عیلان» و فرزند وى «فهر بن مالک» بود.
فهر بن مالک
مادر وى «جندله» دختر «حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى» بود و فرزندان وى: «غالب»، «محارب»، «حارث»، «اسد» و دخترى به نام «جندله» مى باشند.
غالب بن فهر
مادر وى «لیلى» دختر «سعد بن هذیل» بود و فرزندان وى: «لؤى» و «تیم الادرم» و فرزندان تیم بن غالب، «بنوادرم بن غالب» معروف شده اند.
لؤى بن غالب
مادر وى «سلمى» دختر «کعب بن عمرو خزاعى» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «کعب»، «عامر»، «سامه»، «عوف» و «خزیمه».
کعب بن لؤى
مادر وى «ماویه» دختر «کعب بن قیس بن جسر» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «مره»، «عدى» و «هصیص» و کنیه اش «ابوهصیص» بود.
کعب بن لؤى از همه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود، وى اولین کسى است که روز جمعه را «جمعه» نامید.
مره بن کعب
مادر وى: «وحشیه» دختر «شیبان بن محارب بن فهر بن مالک بن نضر» است و فرزندان وى: «کلاب»، «تیم»، «یقظه» و کنیه اش «ابویقظه» مى باشد.
کلاب بن مره
مادرش «هند» دختر «سریر بن ثعلبه بن حارث بن (فهربن) مالک (بن نضر) بن کنانه بن خزیمه» است و فرزندانش: «قصى بن کلاب» و «زهره بن کلاب» و یک دختر و کنیه اش «ابوزهره» و نامش «حکیم» است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره دو فرزند «کلاب بن مره» یعنى: «قصى» و «زهره» گفت: دو بطن خالص قریش دو پسر کلاب اند.
قصى بن کلاب
بیشتر شهرت قریش طایفه اى که پیغمبر از میان آن ها برخاسته بود، مربوط به مرد نامى آن ها «قصى بن کلاب» جد چهارم پیغمبر است که در حقیقت سر سلسله قریش بود. برادر او «زهره» نیز از سران قریش به شمار مى رفت.
مادرش : «فاطمه» دختر «سعد بن سیل» است و فرزندانش: «عبدمناف»، «عبدالدار»، «عبدالعزى» و «عبدقصى» و دو دختر و کنیه اش «ابوالمغیره» بود.
قصى بزرگ و بزرگوار شد در این موقع دربانى و کلیددارى خانه کعبه با قبیله «خزاعه» بود که پس از «جرهمیان» بر مکه غالب شده بودند و اجازه حج با قبیله «صوفه» بود.
«قصى» زیر بار «صوفه» نرفت و پس از جنگى سخت بر آنان پیروز گشت و دست آنان را از اجازه حج کوتاه ساخت، «خزاعه» نیز حساب کار خویش کردند و از قصى کناره گرفتند و سرانجام «قصى» امور کعبه و مکه را به داورى «یعمر بن عوف بن کعب کنانى» در دست گرفت و از آن روز «شداخ» نامیده شد.
«قصى» مناصب را در میان فرزندان خویش تقسیم کرد، آب دادن و سرورى را به «عبدمناف»، «دارالندوه» را به «عبدالدار»، پذیرایى حاجیان را به «عبدالعزى» و دوکنار وادى را به «عبدقصى» واگذاشت.
قریش از نظر بزرگوارى «قصى بن کلاب» مرگ وى را مبدا تاریخ خود قرار دادند.
عبدمناف بن قصى
مادرش: «حبى» دختر «حلیل خزاعى» است و فرزندانش: «هاشم»، «عبدشمس»، «مطلب»، «نوفل»، «ابوعمرو» و شش دختر کنیه اش «ابوعبدشمس» و نامش «مغیره» و او را «قمرالبطحا» مى گفتند.
هاشم بن عبدمناف
هاشم فرزند عبدمناف و نیاى دوم پیغمبر که نامش «عمرو» بود با برادرش عبدشمس به هنگام ولادت به هم چسبیده بودند. وقتى آن ها را از هم جدا کردند، خون زیادى از آن ها به زمین ریخت، و عرب آن را به فال بد گرفت. اتفاقا این تطیّر هم بی جا نبود و میان فرزندان هاشم و عبدشمس «بنى امیه» نزاع و کشمکش و خون ریزى همیشه جریان داشت.
این مخالفت ها در زمان پیغمبر میان آن حضرت و ابوسفیان نوه امیه و بعد میان امام على علیه السلام و معاویه پسر ابوسفیان و یزید بن معاویه و حسین بن على علیه السلام ادامه داشت. حتى در احادیث پ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 