پاورپوینت کامل شیخ العراقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیخ العراقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ العراقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ العراقین ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ تحصیلات و استادان
۳ تدریس و شاگردان
۴ آثار و تألیفات
۵ از نگاه مورخان و رجال‌نگاران
۶ فعالیت‌ها و خدمات اجتماعی
۷ وفات
۸ پانویس
۹ منابع

ولادت

عبدالحسین فرزند حاج شیخ على تهرانى -که در علم و ایمان به توفیقاتى دست یافته بود- در سال ۱۲۲۶ هجرى در تهران به دنیا آمد. از همان اوان طفولیت آشکار بود که او با دیگر کودکان هم‌سالش تفاوت‌هایى دارد و به مرور که رشد مى‌کرد، نسبت به آنچه در اطرافش مى‌گذشت، حساس بود و روحى جست‌وجوگر داشت.

تحصیلات و استادان

عبدالحسین تهرانى از شش یا هفت سالگى در یکى از مکتب‌خانه‌هاى تهران، مقدمات ادبى، دینى و اعتقادى را به خوبى آموخت. از ۱۵ سالگى در حوزه علمیه این شهر به تحصیلات علوم دینى روى آورد و ضمن فراگیرى زبان و ادبیات عربى، منطق، علوم نقلى و برخى دانش‌هاى متداول و مرسوم را آموخت.

از بعضى قرائن چنین برمى‌آید که او براى پى‌گیرى امور درسى، به اصفهان رفته است تا در حوزه این شهر معارفى را در علوم عقلى و نقلى فرا بگیرد، شیخ آقابزرگ تهرانى مى‌گوید که شیخ عبدالحسین تهرانى در سال ۱۲۵۲ قمرى و در اوایل اقامت در اصفهان، به تألیف کتابى در حکمت نماز و سرّ استغفار بین سجده‌ها همت گماشت. اما از چگونگى این تحصیلات و استادان وى اطلاعاتى به دست نیامد و مشخص نیست او چه زمانى به این شهر آمده و چه مدت در اصفهان ساکن بوده است.[۱]

عزیمت به عراق:

شیخ عبدالحسین مقدمات و سطوح حوزه را با شوقى وافر و اهتمامى شدید، در زمانى کوتاه فرا گرفت و پس از آن‌که پیمانه دانش خود را از معرفت و کمالات استادان تهران و اصفهان مشحون ساخت، راهى عتبات عراق گردید و در جوار حرم قدس علوى در نجف اشرف اقامت گزید. او موفق شد در اولین فرصت به حوزه درسى صاحب جواهر راه یابد و جان تشنه خود را با زلال معرفت او سیراب گرداند. صاحب جواهر روزى در جلسه درس خود به مناسبتى، آشکارا چهار نفر از بهترین شاگردان خود را مورد تأیید قرار داد و دیگران را به تحصیل فقه استدلالى ترغیب نمود. آن چهار نفر عبارت بودند از: حاج ملا على کنى؛ شیخ عبدالحسین تهرانى؛ شیخ عبدالرحیم بروجردى؛ شیخ عبدالله نعمت عاملى.[۲]

شیخ عبدالحسین علاوه بر این که به دریافت اجازه روایى از صاحب جواهر مفتخر گردید، اجازه اجتهاد استاد نیز برایش صادر شد و گویا بین این شاگرد و مربى عالى‌قدرش پیوندى استوار و توأم با روابط عاطفى برقرار بوده است. وى در برخى آثار خود از صاحب جواهر روایت کرده و گویا در روى آوردن به فعالیت‌هاى عمرانى و اهتمام بر آبادانى عتبات عالیات از این استاد متأثر گردیده است؛ چراکه صاحب جواهر براى تأمین آب شهر نجف، دستور داد تا نهرى حفر کنند و بودجه سنگین آن را متقبّل گردید و با جدیت تمام این تلاش را دنبال کرد. براى مسجد کوفه گلدسته ساخت و جلوى مسجد سهله بنایى براى اسکان خادمان و وضو خانه‌اى براى رفاه حال نمازگزاران احداث کرد تا حرمت و قداست این مسجد محفوظ باشد. بناى حرم مسلم بن عقیل و هانى بن عروه نیز از آثار این عالم گران‌مایه است.[۳]

شیخ عبدالحسین به کارهاى علمى صاحب جواهر هم توجه داشت و بارها تأکید کرده بود تنها کسى که موفق شده از صدر اسلام تاکنون یک دوره فقه استدلالى عمیق و مفصل بنگارد، شیخ محمدحسین نجفى است. «جواهر الکلام» معجز تاریخ است؛ زیرا چنین دور فقهى تا عصر ما نوشته نشده است.[۴]

استادان:

شیخ عبدالحسین تهرانى از محضر اساتید دیگر حوزه نجف اشرف نیز فیض برد؛ از جمله:

۱. آیت‌الله شیخ مشکور حولاوى (۱۲۰۹-۱۲۷۲ق)

۲. شیخ حسن بن جعفر کاشف‌الغطاء (متوفاى ۱۲۶۲ق) صاحب کتاب گران‌سنگ «انوار الفقاهه»

۳. شیخ زاهد (متوفاى ۱۲۸۰ق)

۴. شیخ نوح نجفى (متوفاى ۱۳۰۰ق)

۵. سید شفیع جاپلاقى (متوفاى ۱۲۸۰ق)

۶. مولا محمدرفیع گیلانى، معروف به «ملّا رفیع رشتى» (متوفاى ۱۲۹۲ق)

تدریس و شاگردان

شیخ عبدالحسین تهرانى پس از فراگیرى خارج فقه و اصول و برخى دانش‌هاى دیگر در حوز نجف اشرف و دریافت اجازه اجتهادى و روایى از بزرگان این کانون علم و دیانت، به تهران بازگشت و ضمن اقامه جماعت در یکى از مساجد این شهر، مجالس وعظ و اخلاق تشکیل داد و در تربیت و تهذیب علاقه‌مندان اهتمام ورزید. او به دور از تنگناهاى اجتماعى و سیاسى، به خودسازى و تزکیه درون مشغول گردید و گرایش به گمنامى را شیو خود قرار داد؛ اما طولى نکشید که شهرت اجتماعى و علمى او زبانزد خاص و عام گردید و ریاست حوز تهران را فقیه، اصولى ژرف‌نگر، رجالى باتبحّر، ادیب باذوق و ماهر در علوم عقلى و نقلى بدست گرفت و حوز درسى تشکیل داد و به تربیت شاگردانى، لایق، شایسته و فاضل مبادرت ورزید.[۵] برخى از علمایى که محضر این مجتهد وارسته را درک کرده‌اند عبارتند از:

۱. میرزا حسین نورى (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق): صاحب کتاب ارزشمند «مستدرک الوسائل». محدث نورى بارها در آثار فراوان خود از شیخ عبدالحسین تهرانى یاد کرده و مقام او را به عنوان شیخ و استاد خود ستوده و ایشان را فاضل‌ترین دانشمندان، عالم ربانى و از شگفتى‌هاى روزگار خویش در فراست، ذکاوت و دقت‌هاى پژوهشى معرفى کرده است. میرزاحسین نورى از شیخ مذکور اجازه اجتهادى و روایى دریافت کرده است.[۶]

۲. عارف نامدار ملاحسینقلى همدانى (۱۲۳۹-۱۳۱۱ق): وى در مدرسه مروى تهران از حوزه درسى شیخ عبدالحسین تهرانى فیض برد. حسینقلى همدانى در فضایل اخلاقى و کمالات عرفانى از نوادر دهر به شمار مى‌آمد و در محضرش کاروانى از فقها و عرفا آن‌چنان تربیت گردیدند که در عصر خویش به زهد، صلاح و تقوا معروف بودند؛ از آن جمله مى‌توان سید احمد کربلایى، شیخ محمدباقر بهارى، میرزاجواد ملکى تبریزى و سیدعلى همدانى را برشمرد.

۳. شیخ محمدهادى تهرانى (۱۲۵۳-۱۳۲۱ق): در هنگامی که دایى وى، شیخ‌العراقین به تازگى حوزه درسى در کربلا تأسیس کرده بود؛ شیخ محمدهادى براى بهره‌مندى از پرتو اندیشه‌هاى این فقیه محقق، به کربلا رفت و در این شهر اقامت گزید.

۴. میرزا محمد همدانى کاظمى (متوفاى ۱۳۰۳ق): صاحب «فصوص الیواقیت فى نصوص المواقیت»، «المواعظ البالغه » و … .

آثار و تألیفات

شیخ عبدالحسین على‌رغم آن که همه عمرش در امور آموزشى، ترویج دیانت، فعالیت‌هاى اجتماعى و عمرانى و خدمات رفاهى، قضاوت و تدریس گذشت، به موازات این تلاش‌هاى گسترده، از نگارش و ثبت دانسته‌ها و یافته‌هاى علمى خود غفلت نداشته است. اگرچه تألیفات او پرشمار نیست، ولى از نظر کیفى، ابتکار و نوآورى، در خور توجه و تحسین است. در ذیل به معرفى آثار وى مى‌پردازیم:

۱. رساله عملیه: حاوى دیدگاه‌هاى شرعى و فتاوى ایشان است که چون عموم مردم خواستار مراجعه بوده‌اند، چندین بار به چاپ رسیده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است؛ ضمن آن‌که منتخبى از متن اصلى آن تهیه گردیده و چاپ شده است. به گفته شیخ آقابزرگ تهرانى، این رساله اولین‌بار در ۱۲۸۵ قمرى چاپ شده و بنابر آنچه مؤلف محترم در اول آن تصریح نموده، در این اثر شیخ عبدالحسین نظرات فقهى و شرعى آیت‌الله محمدابراهیم کرباسى را مورد ارزیابى قرار داده و مواضع مخالف و موافق خود را دربار فتاوى این عالم ربانى اعلام داشته است.[۷]

۲. کتاب الاجازات: حاوى اجازاتى است که علما براى شاگردان خود صادر کرده‌اند و چون بیشتر آنها به خط مشایخ مجازین مى‌باشد، از لطافت و نفاست خاصى برخوردار است. شیخ آقابزرگ تهرانى که این اثر ارزشمند را دیده، از جلوه‌ها و جاذبه‌ها و مزایاى آن سخن گفته است. مؤلف در این کتاب، علاوه بر اجازات، تقریظهایى که مشاهیر شیعه بر برخى آثار چون «تتمیم امل الأمل» و «لؤلؤ البحرین» و غیره نوشته‌اند، آورده است.[۸]

۳. ترجمه نجاه العباد: شیخ محمدحسن نجفى، استاد شیخ‌العراقین، کتابى با عنوان «نجاه العباد فى یوم المیعاد» دارد که در واقع رساله علمیه ایشان مى‌باشد و برگرفته‌اى از کتاب «جواهر الکلام» و در برگیرند ابواب طهارت، صلاه ، دماء ثلاث، احکام اموات، صوم، زکات، خمس، حج و فرایض و مواریث بوده و مورد توجه فقها و مراجع تقلید قرار گرفته و بارها شرح شده، بر آن حاشیه و تعلیقات نوشته و ترجمه کرده‌اند، شیخ عبدالحسین تهرانى که به ارزش این کتاب پى برده بود، آن را به فارسى برگرداند و در این ترجمه کوشید تا دشوارى‌ها و بخش‌هاى پیچیده آن را روان نماید تا بهتر قابل استفاده خوانندگان قرار گیرد. این ترجمه بارها، از جمله در سال ۱۳۲۲ قمرى با حواشى آخوند خراسانی به چاپ رسیده است.[۹]

۴. طبقات رُوات: کتابى است در علم رجال که مؤلف در آن به طرز جالبى طبقات راویان را در جدول‌هایى آورده است، ولى متأسفانه ناقص مانده و مؤلف به دلایلى موفق نگردیده است این اثر را به انجام برساند. محدث نورى و شیخ آقابزرگ تهرانى از ارزش این کتاب و جداول لطیف آن سخن گفته‌اند، ولى از ناتمام ماندن آن تأسف خورده‌اند.[۱۰]

۵. مصباح النجاه: در حکمت‌ها و رازهاى نماز و سرّ استغفار بین سجده‌ها. این اثر شامل یک مقدمه، چندین فصل و خاتمه است. به گفته شیخ آقابزرگ تهرانى مؤلف آن را در اوان اقامت در اصفهان و در نیمه قرن سیزدهم تألیف کرده است. نسخه‌اى به خط مؤلف در اختیار شیخ غلامحسین، فرزند ملّا باقر نورى بوده که به امر حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى توسط احمد فرهومند در تهران به چاپ رسیده است. شیخ آقابزرگ تهرانى نسخه‌اى از آن را که جزو کتب شیخ جعفر سلطان‌العلماء بوده، به خط مؤلف دیده که در آغاز آن آمده است: «الحمدلله الّذى جعل الصلاه عمودالدین و معارج‌المؤمنین…».[۱۱]

۶. کتاب المُبکى: کتابى است موجز و مختصر در مصائب خاندان عصمت و طهارت و سوگوارى براى خامس آل عبا.[۱۲]

۷. سروده‌ها: شیخ‌العراقین، قریحه شعر و ذوقى ادبى داشت و در ادبیات فارسى و عربى توانایى‌هاى لازم را به‌دست آورده بود و در مواقعى اشعارى مى‌سرود. معمولاً سروده‌هاى او در خدمت اخلاق، حکمت، نصایح و وصف فضایل اهل‌بیت بوده است. در نوشته‌هاى علمى خود نیز از این ذوق شعرى بهره مى‌برده است؛ چنان‌که در اول کتاب «مصباح النجاه» گفته است:

حمد ایزد واجب آمد از نخست * صفحه هستى ز رنگ ریب شست

در سال ۱۲۷۴ قمرى شعرى سروده که ابیاتى از آن چنین است:

اى خداوند هفت سیاره * نیست ما را به جز گنه، چاره

شکنم توبه کردمى صدباره * عفو فرماییم دوصد باره[۱۳]

حواشى، تعلیقات و رسائلى در علم رجال، مباحث فقهى و روایى که در آن‌ها از استادان اجازه خود، مطالبى روایت کرده و دیدگاه‌هاى خود را آورده است، از دیگر آثار اوست.

از نگاه مورخان و رجال‌نگاران

محدث نوری دربار وى نوشته است: معظم له در دقت، تحقیق، خوش‌فهمى، سرعت انتقال مطالب، حسن ضبط مفاهیم، اتقان گفته‌ها و نوشته‌ها، کثرت حفظ میراث شیعه در فقه، حدیث، رجال، لغت و واژه‌شناسى، اعجوبه زمان و نادر دوران بود. از دیانت با جدّیت حمایت مى‌کرد و شبهه‌هایى را که ملحدین ایجاد مى‌کردند، به قدرت علم و اندیشه و نور ایمان برطرف مى‌نمود و بدعت‌گذاران را وادار به عقب‌نشینى مى‌نمود. در تعظیم شعایر دینى و سنت‌هاى مذهبى همتى کامل داشت و به کوشش او تعمیرات اساسى در عتبات صورت گرفت. روزگارى دراز با او مصاحبت داشتم تا آن‌که وى از دنیاى فانى چشم فرو بست.[۱۴]
محدث قمى گفته است: شیخ بلندمرتبه، افقه فقها، افضل علما، عالم ربانى، شیخ‌العراقین تهرانى از شخصیت‌هاى کم‌نظیر و داراى توانایى‌ها و شگفتى‌هاى شگفت‌انگیز بود. به دلیل آن که بر علوم نقلى و صاحب مباحث کلامى احاطه داشت، به خوبى مى‌توانست از دیانت صیانت کند و شبهه‌افکنى‌ها را به خوبى دفع کند. او استاد شیخ ما محدث اعظم نورى بود.[۱۵]
میرزا محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه مى‌گوید: مجتهدى بسیار فاضل و به قبول عامه قائل بود. در دولت عثمانى نیز اعتبارى ویژه داشت. ولات و حکام عراق عرب او را حرمتى عظیم مى‌نهادند. بر اکثر تعمیرات و تأسیسات عتبات عالیات مواظبت و مراقبت داشت. مدرسه و مسجدى که در تهران ساخته، دایر و به اجتماع افاضل طلّاب عامر. شکرالله مساعیه.[۱۶]
حسین محبوبى اردکانى از مورخان و محققان معاصر که تعلیقه‌اى بر کتاب «المآثر و الآثار» اعتمادالسلطنه نگاشته، در معرفى این فقیه خدوم نوشته است: شیخ عبدالحسین فرزند على، از دانشوران و مجتهدین تهران در اواخر قرن سیزدهم هجرى و از شاگران صاحب جواهر، مردى دانا، اهل زهد و پرهیزگار و در نظر دو دولت ایران و عثمانى محترم، معتبر و جلیل‌القدر بود. کتابخانه معتبرى داشت که اگرچه وقف طلاب نمود، ولى گویا بعد از ارتحالش کتاب‌هایش پراکنده گردید.[۱۷]
میرزا محمدعلى مدرس تبریزى، مؤلف کتاب «ریحانه الادب» در معرفى او غالباً مطالب میرزاحسین نورى و محدث قمى را آورده و خود افزوده است: شیخ عبدالحسین مجتهدى است که به دلیل پژوهش‌هاى گسترده در مباحث فقهى، رجالى و ادبى از نوادر معدود به شمار مى‌آید و از تلامذه صاحب جواهر است، در پشتیبانى از موازین اعتقادى بسیار مصمم بود و مى‌کوشید و برخى تردیدافکنى‌ها را در این باره، با استدلال و برهان و احاطه بر مبانى علوم و معارف اسلامى، به خوبى کنار مى‌زد. مساعى جمیله در تعمیر بارگاه‌هاى مطهر ائمه در عتبات عراق معمول داشت.[۱۸]
میرزا محمدعلى حبیب‌آبادى صاحب «مکارم الآثار» مى‌نویسد: شیخ عبدالحسین تهرانى از اعاظم علما و فقهاى ربانى و ساکن کربلا که در دربار ایران اعتبارى عظیم داشته و کتابى مُجَدوَل در روایات هر عصر تألیف کرده که موفق به کامل نمودن آن نگردیده است.[۱۹]
سید محسن امین گفته است: شیخ عبدالحسین تهرانى حائرى ملقب به کامل شیخ العراقین، فقیهى دانشور و اصولى رجالى بود که در ادبیات و فنون شعرى مهارت داشت و سروده‌هاى زیادى را به حافظه سپرده بود. بعد از تحصیلات در نجف اشرف و نایل گردیدن به مقام اجتهاد و کسب اجازات فقهى و روایى از استادان خود، به تهران بازگشت و مقام علمى و کمالاتش مورد قبول عامه و خاصه قرار گرفت. وى این توفیق را به دست آورد که در آبادانى مشاهد عراق بکوشد. مخطوطات نفیسى را در کتابخانه‌اى که تأسیس کرده بود، فراهم آورد.[۲۰]
مرحوم دکتر عبدالحسین نوایى، استاد دانشگاه و پژوهش‌گر تاریخ و مصحح منابع رجالى و ادبى گفته است: شیخ‌العراقین از فضلا و صالحان عصر قاجار است که در عتبات عراق تحصیل کرد و به مقام اجتهاد رسید. علماى اهل تسنن براى او احترام قائل بودند و مقام علمى ایشان را ارج مى‌نهادند. در بازگشت به ایران مورد توجه صدراعظم وقت، میرزا تقى‌خان امیرکبیر قرار گرفت و به قطع و فصل امور شرعى منصوب گردید. امیر بنا به احترام و اطمینانى که به شیخ داشت، او را مأمور مراقبت و اتمام مسجد و مدرسه‌اى در تهران نمود. در تهران بلکه ایران چنان مورد احترام و اعتماد عمومى قرار داشت که دستگاه قاجار بعد از قتل امیر، نه تنها این حامى و هوادار او را مورد فشار قرار نداد، بلکه به وى توجهى فراوان نمود.[۲۱]
عضدالملک از صاحب‌منصبان قاجار از این فقیه بزرگوار چنین یاد کرده است: شیخ‌المشایخ العظام، العلامه الخبیر والنحریر البصیر، محقق الدقایق و مدقق الحقایق، تاج‌العلماء الاعلام، رواج المله والاسلام، سالک مدارج حکمت و صاعد معارج معرفت، خلیل نار سلامت، کلیم نور سعادت، پیکر فضل است؛ اصل اصول است و نسل حکم و خلاص خود و نخبه ادب. از آن روز که در عتبات عالیات توطن و تمکن نموده، همواره گلبن ایران از اثر پرتو عنایتش خرم و پیوسته گلستان شرایع اسلام از رشحات سحاب مکرمتش غیرت ارم… .[۲۲]
کنت دوگوبینو در سفرنامه خود از مرحوم شیخ عبدالحسین ذکر خیرى نموده و در میان علماى دینى ایران مرحوم ملّا على کنى را به عنوان مجتهد جامع‌الشرایط و و شیخ عبدالحسین را فقیهى بلندپایه، پاکدامن، خونسرد و با فراست معرفى کرده است.[۲۳]

فعالیت‌ها و خدمات اجتماعی

گنجینه‌اى گران‌بها در کربلا:

شیخ عبدالحسین در کربلاى معلى کتابخانه‌اى بزرگ بنیان نهاد که گنجینه‌اى از مخطوطات نفیس و نوادر کتب و آثارى منحصر به فرد در آن نگاه‌دارى مى‌شد. سفرنامه‌هایى به خط جهان‌گردان در این گنجینه فرهنگى دیده مى‌شد. غالب کتاب‌هاى آن به خط پدیدآورندگان بود. شیخ اگرچه براى این کتابخانه تدابیرى اندیشیده، فهرست‌هایى براى کتاب‌هایش تهیه کرده و آن را وقف طلاب کرده، ولى پس از ارتحال او به دلیل برخى اهمال‌کارى‌ها و غفلت‌هاى غیرقابل اغماض، این مجموع ارزشمند پراکنده و متلاشى گردید و متأسفانه نسخه‌هایى از آن در خانه‌هاى کربلا و نجف به دست آمد.[۲۴]

سید محسن امین به این ضایعه اشاره کرده و مى‌افزاید: با وجود این که کتاب‌هاى مذکور به لحاظ مالکیت، وقفى بودند، ولى بسیارى از آن‌ها تلف شدند و آن‌هایى که باقى ماندند، در اختیار افرادى قرار گرفت که از ارزش و نفاست آن‌ها ناآگاه بودند. در سال ۱۳۵۲ قمرى که براى زیارت آستان حسینى به کربلا آمدم، دربار این مجموعه سؤال کردم که به من خبر دادند آثار مذکور نابود گردیده یا طعمه حریق شده است و مقدار باقى مانده را هم عده‌اى بُرده بودند. از جمله این مخطوطات با ارزش، مجلدات کتاب «ریاض‌العلماء» بود که برخى اجزایش از بین رفته بود.[۲۵]

کتابخانه مزبور از چنان اهمیتى برخوردار بود که جرجى زیدان و فیلیپ دى طرازى در آثار خود، آن را معرفى کرده و ذى‌قیمت بودن منابعش را مورد توجه و تذکر قرار داده بودند.[۲۶] فراهم آوردن چنین کتابخانه‌اى با آثارى نخبه و زبده و ارزشمند از نظر کمى و کیفى و جلوه‌هاى هنر خطاطى، از احاطه این عالم عامل به منابع علمى، فکرى و ادبى علما در اعصار گوناگون عصر حکایت دارد. او بر برخى از این نوشته‌ها، توضیحاتى نگاشته و در تعلیق نسخه‌ها با یکدیگر نیز دقیق بود و مى‌توان او را کتاب‌شناسى ماهر نامید. شیخ محمدامین کاظمى در کتاب «هدایه المحدّثین» و علامه مجلسى در اول کتاب بحارالانوار، کتاب «ربیع الشیعه» را در زمره آثار سید بن طاووس برشمرده‌اند، ولى مرحوم مجلسى یادآور شده است چون این اثر با کتاب «اعلام الورى» از مرحوم طبرسى در جمیع ابواب موافقت داشت، ما از آن مطلبى نقل نکردیم. شیخ عبدالحسین تهرانى این دو اثر را مورد بررسى قرار داد و به این نتیجه رسید که ربیع الشیعه بدون کم و زیاد، همان اعلام الورى است، ولى تعجبى ندارد؛ زیرا کتاب اعلام‌الورى به دست سید بن طاووس رسیده و چون در آغاز آن خطبه‌اى نبوده و به دلیل سقط اوراق، مقدمه مؤلف از بین رفته بود. سید از آن کتاب خوشش آمده و از آن‌جا که مشخص نبوده که این کتاب از کیست و چه نام دارد، در اول آن خطبه‌اى نگاشته و پس از ارتحال آن جناب، شاگردانش تصور کرده‌اند که از تألیفات سید است و ناچار این اثر را به سید نسبت داده‌اند؛ در حالى که در فهرست آثار سید و نیز در اجازات او و در کتاب «کشف المحجه» به قلم وى، نامى از این اثر نیامده و در هیچ کدام از نوشته‌هاى خود به آن اشاره نکرده و به آن ارجاع نداده است.[۲۷]

مورد وثوق امیر کبیر:

امیر کبیر یکى از بزرگ‌ترین رجال سیاسى ایران در دوران قاجار و بلکه در تاریخ ایران است که پس از سرکوبى دشمنان داخلى و آرام کردن اوضاع آشفته کشور به لقب «امیر کبیر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.