پاورپوینت کامل منظور از کتاب مبین و رطب و یابس در قرآن چیست؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منظور از کتاب مبین و رطب و یابس در قرآن چیست؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منظور از کتاب مبین و رطب و یابس در قرآن چیست؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منظور از کتاب مبین و رطب و یابس در قرآن چیست؟ ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
“کتاب مبین” مرحلهاى از علم الاهى است که سبب صدور افعال الاهى میشود و قبل از خلق، حین خلق و پس از آن موجود است و مراحل قبل از پیدایش هر موجودى و تحولات حادثه بر آن و آثار آن پس از عدمش را همه ثبت و ضبط نموده و حفظ مینماید؛ لذا از آن با عناوین دیگرى؛ مانند لوح محفوظ، ام الکتاب، امام مبین، کتاب حفیظ و… نیز یاد شده است، که هر یک با اعتبارى خاص بر آن اطلاق میشوند.
از اینرو اگرچه در برخى دیگر از آیات – که با “وحى” و “نزول” و … همراه هستند – کتاب مبین همین قرآن است، اما در این آیه(انعام، ۵۹) و امثال آن، مراد قرآن کریم نیست، اگرچه قرآن کریم هم از آنجا استنساخ شده است!
“رطب” و “یابس” دو متناقضاند که کل موجودات به نحوى تحت یکى از این دو قرار میگیرند؛ از اینرو این تعبیر کنایه از کل موجودات است. پس آیهی کریمه در صدد بیان عمومیت علم الاهى نسبت به کل موجودات، چه قبل، چه پس از پیدایش و حتى انعدام ظاهرى آنها است؛ لذا رطب و یابس اشاره به موجودى خاص ندارند.
پاسخ تفصیلی
قرآن کریم در رابطه با علم الاهی و احاطهی علم حق تعالی بر تمام موجودات میفرماید: “وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ”؛[۱] کلیدهاى غیب نزد او است. جز او کسى را از غیب آگاهى نیست. هر چه را که در خشکى و دریا است میداند. هیچ برگى از درختى نمیافتد، مگر آنکه از آن آگاه است. و هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین و هیچ ترى و خشکى نیست، مگر آنکه در کتاب مبین آمده است.
این آیه اشاره به مراحل علم الاهى و عمومیت آن دارد، در حالیکه علم الاهى و مراحل آن، در میان محققان اسلامى از پیچیدهترین مسائل اعتقادى، جنجالى و پر اختلاف است، به گونهاى که جمع میان برخى از اقوال به غایت سخت است؛ از اینرو ملاصدرا در این زمینه میگوید: دانستن علم الاهى از اعلى درجات کمال انسان است و دستیابى بر آن سبب فراتر رفتن انسان از مقدسین میشود، بلکه او را از جملهی ملائکه مقربین میگرداند و به جهت پیچیدگى و مشکل بودن فهم آن است که گامهاى بسیارى از علما؛ مثل بوعلى و شیخ اشراق در این امر لغزیده است؛ وقتى حال این دو مرد – با آن هوش و ذکاوت و تبحرشان در فلسفه – اینگونه است، پس حال غیر ایشان از اهل هواپرستى، بدعت و اصحاب جدل در علم کلام و گفتوگو با خصم، چگونه خواهد بود؟!… هر آینه آنها گمراه شدند، گمراه شدنى و زیان کردند، زیان کردنى…”.[۲]
بنابر این در کیفیت و مراحل علم الاهى به سختى میتوان به نظرى درست دست یافت، پس باید در اینجا زانوى عجز به زمین زد و به عجز از رهیابى به کنه ذات و صفات اقرار کرد و از دقت بیجا در آن پرهیز نمود! به هر حال طبق آنچه از کلمات محققان و مدققان مستفاد است، میتوان علم الاهى را در مراتب و مراحل ذیل اعتبار و لحاظ نمود:
- علم ذات و صفات ذاتیه و اسماء ذاتیه: (مقام غیب الغیوبى که براى أحدى از انسانها مشهود واقع نمیشود).
- علم ذات به مقتضیات ذات: از این علم به مخلوقات قبل از خلق به نحو کلى و اجمالى یاد میکنند؛ (اجمالى بدین معنا که هنوز حد و قدر آنها، تحدید و تقدیر نشده و اینها متمایز از هم نیستند).
- علم به مخلوقات قبل از خلق به نحو تفصیلى از ابتدای آفرینش تا ادامهی آن در قیامت کبرا: (تفصیلى بدین معنا که مخلوقات تحدید و تقدیر شده و مراحل پیدایش و تحولات آنها رقم خورده است).
- علم خاصى که سبب صدور فعل و تحقق آن میشود و خود این علم منشأ پیدایش فعل است:(علم عنایى).
- علم به مخلوقات خلق شده و احاطه بر جمیع تحولات و تصوّرات آنها و ثبت و ضبط آنها، به گونهاى که براى همیشه محفوظ میماند و هیچگاه بر آن نسیان و سهو و خطا و نابودى عارض نمیشود.
- ثبت احوال و اعمال و افکار انسان که ممکن است به سبب ایمان، یا توبهى پس از گناه، محو و تکفیر شوند و یا بر عکس ممکن است به واسطهی کفر بعد از ایمان یا عصیان و طغیان پس از طاعت حبط و نابود شود. نیز با مرگ انسان پروندهى او بسته میشود، مگر اینکه داراى سنت حسنه و سنت سیئهاى باشد که اثرش پس از او هم باقى بماند. چنانچه پس از تبدّل و انفعال سایر موجودات نیز پرونده وجودى آنها بسته میشود و بایگانى و حفظ میگردد.
بیگمان هر مرحلهاى برخاسته و نشأت گرفته از مرحلهی قبل از آن و مترتّب بر آن است؛ و همهی این مراحل چیزى جز احاطه وجودى و قیومى خداوند بر کلیهی موجودات و تأثیر و تأثرات آنها نیست، بدون اینکه در علوم نیازمند ابزار و سائط و وسایل باشد، و یا اینکه موردى بتواند خود را از این احاطه بیرون برد و معلوم حق واقع نشود؛ از اینرو، این اعتبارات و دسته بندیها، از ضیق تعبیر و در مقام تعلیم و تعلّم ارائه شده و میشوند تا انسان متوجه شود که وجود و افکار و حالات و کردار او در منظر و مرآى حق تعالى است و این همه دقیقاً ثبت و ضبط شده و فرداى قیامت به صورت نامهی عمل او ارائه خواهند شد؛ تا اینکه با توجه به این نظار، مراقب عملکرد خود باشد و تربیت الاهى پیدا کند تا به مقام خلیفه اللهى بار یابد.
به هر حال، قسم اول و دوم از دید فلاسفه اسلامى جزو صفات ذاتیه محسوب و عین ذات و مصون از هرگونه تغییر و تحول دانسته میشوند؛ و سایر اقسام، در ردهی صفات فعلیه و علم فعلى محسوب میشوند که دخیل در تحقق عینى موجوداتاند و از تحولات و تطورات آنها، متأثر گشته و متنوع و متکثر و متغیر میگردند.[۳]
در عین اینکه علم الاهى در تمامى مراحل، شهودى و حضورى و برخاسته از احاطهی وجودى و قیومى او است؛ از اینرو متغیر و منفعل و متأثر شدن علم فعلى سبب انفعال و تغیر ذات اله نمیگردد[۴]؛ زیرا انفعال ذات در پى تغییر علم، مربوط به موجودى مثل انسان است که علوم او اغلب حصولیاند تا حضورى و شهودى!
اما این آیه کریمه(کلیدهاى غیب فقط در نزد او است و کسى جز او بر آن آگاه نیست….).
قسمت اول آیه؛ یعنى “کلیدهاى غیب نزد او است و کسى جز او بر آن آگاه نیست”، اشاره به دو قسم اول علم الاهى؛ یعنى علم ذاتى است، که أحدى جز او بر آن آگاه نیست و کسى را یاراى فهم آن نخواهد بود. چنانچه “خزائن” در آیهی ۲۱، حجر و شش آیهی[۵] مشابه آنرا، به همین علم ذاتى تفسیر نمودهاند؛ از اینرو مراد از خزائن و کلیدهاى غیب، همان مقتضیات ذات در مرحله ذات است.
اما ادامهی آیه مشیر به علم فعلى الله پس از خلق است. از باب تعمیم کل موجودات میفرماید: خدا به هر آنچه در خشکى و دریا است علم دارد و براى تأکید بر آن، دانهاى کوچک که در دل آسمان یا زمین پنهان شده و نیز افتادن برگى را مثال میزند که آن هم از علم خدا پنهان نیست. چنانچه در آیهی ۳ سوره سبأ میفرماید: “عالم الغیب شما را در قیامت محشور میکند؛ زیرا چیزى از علم او گم نمیشود حتى ذرهاى در آسمان و زمین و نه کوچکتر از این ذره و نه بزرگتر از آن در زمین نیست، مگر آنکه در کتاب مبین (ثبت و ضبط است)”.[۶]
رطب و یابس دو نقیضاند، یعنى هر موجودى بالاخره تحت یکى از این دو مندرج است و یک موجود نمیتواند در آنِ واحد هم مصداقى براى این باشد و هم مصداقى براى آن، پس جمع میان رطب و یابس در این آیه کنایه از کل موجودات است. از سوى دیگر چون یک موجود میتواند گاهى تَر و گاهى خشک باشد، این تعبیر میتواند کنایه از علم الاهى به کلیهی تحولات و تغییرات عالم ماده قلمداد شود.
“مبین” به معناى واضح و آشکار و بدون هیچگونه شک و شبهه و ابهام است.
ملاصدرا در تعریف “کتاب” مینگارد: “کتاب” را همانا بدین جهت کتاب نامیدهاند که بعضى از حروف و کلمات آن به هم ضمیمه میشوند؛ کتاب برگرفته از “کتبه الجیش” است؛ یعنى گروهى از لشکر که با هم مجتمع شدهاند.”[۷]
و در تعریف این مقام از علم مینگارد: “حق این است که این همان علم اله به اشیا در مرحلهی ذات است، علمى که از شائبهی امکان و ترکیب مقدس بوده، و به گونهاى است که براى خداوند کلیهی موجودات واقع در عالم امکان به نحو اتم، منکشفاند و این امر منجر به وجود آنها در خارج میشود به نحو کاملى که نیازمند قصد و رویه نیست و این علمى بسیط است که واجب لذاته و قائم بذاته است و خلاّق علوم تفصیلیه و نفسیهی دیگر است؛ بنابر این که این علم “از جانب” خدا است (و برخاسته از ذات او است) نه اینکه در ذات خدا باشد”.[۸]
توضیحات ملاصدرا در ذیل آیهی ۳۹، رعد آمده است که مشابه آن در آیات ۱-۴ سورهی زخرف نیز آمده است و لکن و ام الکتاب با “فى” و “عنده” همراه است، به علاوه تفاصیل کل موجودات با تحدید و تقدیر آنها با عدم ترکیب ذات که ایشان آنرا نفى نمودهاند، سازگار نیست و نیز با تأکیدى که ایشان دارند که علم ذاتى “عنه” میباشد، نه “فیه” تنافى دارد.
پس این کتاب مبین و ام الکتاب و لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و امام مبین و امثال این تعابیر نمیتواند مشیر به آن علم ذاتى عین ذات باشد؛ زیرا با استفاده از توضیحات ملاصدرا، آن علم باید خالى از شائبهی امکان و ترکیب و تحدید و تقدیر باشد و همراه با تعبیر “عنه” گردد و نباید با تعبیر “فى” همراه شود، در حالیکه در این آیات اشاره به تفاصیل موجودات و حتى ریزش برگها و تَر و خشک شدن موجودات است! و با تعبیر “عنده” و “فى” همراه شدهاند!
از اینرو توضیحات علامه طباطبائى در این زمینه از دقت بیشترى برخوردار است:
“خزائن غیب و کتاب مبین در اینکه هر دو شامل تمام موجوداتاند، تفاوت ندارند و همانطورى که هیچ موجودى نیست، مگر اینکه براى آن نزد خدا خزینهاى است که از آنجا مدد میگیرد، همچنین هیچ موجودى نیست، مگر اینکه کتاب مبین آنرا قبل از هستیاش و در هنگام پیدایش و بعد از آن ضبط نموده و بر میشمارد؛ جز اینکه کتاب مبین از خزینههاى غیب درجهاش نازلتر است. اینجا است که براى هر دانشمند متفکرى این معنا روشن میشود که کتاب مبین در عین اینکه صرفاً کتابى است و بس (و بخشى از آن با بخشى دیگر مجتمعاند)، در عین حال از قبیل کاغذ و لوح (معمول) هم نیست؛ چه اینکه اوراق مادى هر قدر هم بزرگ باشد و هر طورى هم که فرض شود، گنجایش (ثبت همه موجودات و حوادث) را ندارد”.[۹] “مراد از کتاب مبین امرى است که نسبتش به موجودات نسبت برنامهی عمل است به خود عمل، و هر موجودى در این کتاب یک نوع اندازه و تقدیر دارد، إلا اینکه خود این کتاب موجودى است که قبل از هر موجودى و در حین وجود یافتن و بعد از فناى آن وجود داشته و خواهد داشت.
موجودى است که مشتمل بر علم خداى تعالى به اشیا است، هم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 