پاورپوینت کامل چرا عدهای از نعمت عمر بیشتری برای تکامل عقلی و معنوی(اطاعت خدا) برخوردارند؟! ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرا عدهای از نعمت عمر بیشتری برای تکامل عقلی و معنوی(اطاعت خدا) برخوردارند؟! ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرا عدهای از نعمت عمر بیشتری برای تکامل عقلی و معنوی(اطاعت خدا) برخوردارند؟! ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرا عدهای از نعمت عمر بیشتری برای تکامل عقلی و معنوی(اطاعت خدا) برخوردارند؟! ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
عمر و زندگى دنیوى – و به طور کلى همهى نعمتهاى دنیایى – دو جنبه دارند. بدین معنا که اگر تحت لواى ایمان و هدایت قرآن و عترت(ع) قرار گیرند، ارزشمند و سعادت آفریناند، و اگر از ارزشهاى الاهى تهى باشند، وزر و وبال دو سرا خواهند بود؛ لذا هیچیک از فرصتهاى دنیوى، چیزى بیش از یک مقدمه براى تعالى معنوى نیستند و چنین نیست که برخوردارى از آنها عین رشد باشد، بلکه بسا نعمت که در حقیقت نقمت و عقوبتکشى از گناهکاران باشد و بسا صاحبان عمر دراز که همهی عمر هیزم آتش جهنم خویشتن را فراهم آوردند.
از آنسو محرومیت از موقعیتهاى بیشتر هم عین حرمان نیست؛ زیرا در دستگاه الاهى کیفیت مورد نظر است نه کمیت. ضمن آنکه محاسبه و اعمال اشخاص به حسب نعمتها و امکاناتى است که در اختیار دارند.
به علاوه، نقش بنیادین و خارق العادهی نیت را در جبران فرصتهاى دست نایافته نباید از نظر دور داشت؛ زیرا حتى ممکن است شخصى که عمر کوتاهى کرده، به دلیل نیّات پاکیزه و والاى خود، از همهى نیکان روزگار گوى سبقت برباید.
گفتنی است که، هیچگاه نباید روى اعمال صالح خود چندان حساب باز کنیم و بعد هم بلافاصله نتیجه بگیریم هر چه عمر بیشتر باشد اعمال خیر بیشتر میشود و قهراً وصول به مقامات عالیتر انسانى حتمى خواهد بود. فراموش نکنیم هر چند خداوند متعال بهشت را عنوان بهاى عمل صالح ما محسوب نموده است، اما در واقع مدارج بهشت بر حسب تفضل الاهى است؛ زیرا اولا: توفیق بر عمل صالح و توانایی بر انجام آن نیز از سوی خداوند است، و ثانیا: اگر بنا باشد به عدالت و با محاسبات عرفی و عقلائی دنیایی با ما رفتار شود، مستحق چنان اجر عظیم اجروى نیستیم؛ بلکه میتوان گفت با محاسبه نعمتهایی که خداوند به ما در دنیا عطا کرده، در آخرت مستحق هیچ اجری نیستیم.
واقعیت این است که از زندگانى ما دانسته یا ندانسته و با توجه یا از روى غفلت گناه و ثواب توأمان موجود است و بسا خرمنهاى ثواب که با جرقههاى گناه به آتش کشیده شود.
گذشته از این، اگر عنایت الاهى نباشد، حتى اعمال صالح ما در برابر نعمتهایى که خداوند به ما ارزانى داشته بسیار ناچیز است، و اساساً معرفت ما بدان حد نیست که آنگونه که شایستهى حق تعالى است او را پرستش کنیم، چنانکه سرور فرزندان آدم، حضرت محمد(ص) بر این معنا اعتراف فرمود: خدایا آنچنان که شایستهى شناخت بود، تو را نشناختیم و آنچنان که سزاوار بندگیات بود، تو را عبادت نکردیم.
لذا باید روى لطف و کرم حق حساب باز کنیم، نه روى اعمال خود و حال که چنین است، عمل زیاد یا عمل کم – ولى مورد نظر و عنایت حق تعالى – فرقى ندارد، مهم این است که خداوند کدام را بیشتر بپسندد، البته عنایت خدا با کسى است که همهی عمر – کم باشد یا زیاد – خالصانه در خدمت او بوده باشد.
پاسخ تفصیلی
عمر فقط یکى از نعمتهاى دنیوى است و نعمتهاى دیگر نیز در دنیا وجود دارد که بسى بزرگتر از نعمت عمر است و هر یک میتواند به نوبهى خود ابزارى براى تکامل عقلى و معنوى انسان باشد و در صورت استفادهى صحیح، آدمى را به سعادت جاودانه رهنمون سازد.
پرسش مطرح شده را میتوان به نعمتهاى دیگر نیز تعمیم داد و اینگونه مطرح نمود: چگونه است که عدهاى – نسبت به دیگران – از نعمتها و فرصتهاى بیشترى براى ابراز طاعت و بندگى و جلب رحمت حق تعالى بر خوردارند؟!
در پاسخ این پرسش چند نکته را یاد آور میشویم:
- ممکن است در یک نگاه سطحى به آیات و روایات، دو برداشت متضاد دربارهى دنیا و چیزهاى دنیایى – از جمله عمر – مشاهده شود:
الف) برداشت اول: دنیا جاى خوبى است؛ زیرا مزرعهى آخرت[۱] و محل تجارت سودمند -[۲] است، چنانکه علی(ع) خطاب به شخصى که دنیا را مذمت میکرد، فرمود: «اى خدمت کنندهى دنیا که خود فریختهى آن شدهاى! دنیا خانهى صدق و راستى است براى کسى که با آن راست باشد و خانهى سلامتى است براى کسى که آنرا بفهمد. خانهى نیازى است براى کسى که از آن توشه برگیرد و خانهى پند است براى کسى که موعظه پذیرد. دنیا مسجد دوستان خدا و مصلاى فرشتگان و محل نزول وحى و تجارت خانهى اولیای خدا است».[۳]
ب) برداشت دوم: دنیا مزرعهی «شر»[۴] و «فتنه»[۵] و «سراسر سرگرمى و بازیچهاى»[۶] بیش نیست. دنیا زندان مؤمن[۷] و خانهى آرزوهاى پوچ[۸] است و هر کس بدان امید بندد، او را فریب میدهد.[۹] و… .
باید گفت هر یک از دو برداشت فوق – که یکى دنیایى پسندیده را تصویر میکند و دیگرى نمایشگر دنیایى نکوهیده است – به تنهایى ناقص است و فقط بخشى از واقعیت دنیا و زندگى در آنرا نشان میدهد. حقیقت را باید در جمع بین هر دو برداشت یافت. یا به این معنا که اگر از عمر و دیگر نعمتهاى دنیایى در راه اطاعت و بندگى و کسب علم و معرفت و خدمت رسانى به عباد خدا و آبادانى زمین استفاده شود، یک زندگى هدفمند در جهانى معنادار و سرشار از زیباییها و خوبیها را به نمایش خواهد گذاشت؛ با نظام و بزرگى که در آن همه چیز جلوه حق است و در آن میتوان خداى دلپذیر و مهربان را به تماشا نشست، در دنیایى که عشق آباد خداى تبارک و تعالى است و امید و نشاط براى حیات طیب در آن موج میزند.
به عکس، اگر از عمر و دیگر سرمایههاى مادى و معنوى خدادادى در راه عصیان و سرکشى خالق استفاده شود، در این صورت تباهى و تاریکى حاصل عمر ایشان خواهد بود.
لذا زندگى مؤمنانه، ارزشمند و موجب آبادی آخرت بوده، و زندگى حیوانى و پست موجب خسران ابدى است.
- دنیا از آن جهت که مخلوق خدا است، آیه و نشانه حق تعالى است، ولى سخنها اکنون در این جهت نیست، بلکه از جهت تأثیرى است که در رشد و تعالى حقیقى انسان دارد. از این نظر، دنیا به خودى خود، نه پسندیده است و نه نکوهیده، بلکه اگر آنگونه که هست از آن بهره گرفته شود، ممدوح است و اگر آنگونه که سزاوار نیست مورد استفاده قرار گیرد، مذموم خواهد بود. از اینجا دانسته میشود که طول عمر و برخوردار بودن از سایر مزایاى دنیوى و امکانات هستى به تنهایى براى ترقى و تعالى گوهر وجود آدمى کافى نیست، بلکه عنصر اراده و ایمان است که آنرا تبدیل به یک نعمت بالفعل میکند؛ لذا عمر و دیگر موقعیتهاى زندگى دنیوى فقط میتواند مقدمهى رشد باشد، نه عین رشد.
چه بسا افراد که از عمرى دراز و نعمتهاى فراوان برخوردار بودند، ولى شقاوت بارترین زندگى را براى خود رقم زدند. در عوض، همواره در تاریخ اشخاصى وجود دارند که در مدت کوتاه عمر و بهرمندیهاى اندک از زندگى الگوهاى مثال زدنى براى دیگران میشوند و به مدارجی از کمالات انسانى که مورد غبطه است دست مییابند.
در قرآن کریم و روایات نمونههاى فراوانى از این قبیل افراد دیده میشوند.
- واقعیت تلخ خارج از فضاى بحث آن است که اکثریت مردم کسانى هستند که گناه و ثواب – هر دو – در پروندهى اعمال روزانه آنها وجود دارد، بلکه اغلب کفهى گناه بر کفهى ثواب میچربد، خصوصاً اینکه بسیارى از گناهان مورد غفلت یا جهل هستند و بدون آنکه به آنها توجه داشته باشیم آنها را مرتکب میشویم؛ لذا اگر تفضل و کرم و عنایت حق تعالى نباشد، حاصل عمر و نفس اعمال نیک انسان در یک معدلگیرى چندان مطلوب نخواهد بود. گو اینکه همواره باید به عنایت و لطف حق امیدوار بود؛ زیرا خداوند وعده داده است که نیکیها را مضاعف کند و گناه توبه کنندگان را پاک نماید. بنابر این درازى عمر و وفور نعمت همیشه به معناى لطف خدا نیست.
روزى پیامبر(ص) را براى طعام دعوت کردند، چون به منزل میزبان رفت، مرغ را دید که روى دیوار تخم گذاشت، سپس تخم مرغ افتاد و روى میخى قرار گرفت. نه بر زمین افتاد و نه شکست. پیامبر(ص) از آن منظره در شگفت شد. مرد عرض کرد: از این تخم مرغ تعجب میفرمایید؟ سوگند بر آنکه تو را مبعوث کرد که من هرگز، بلایى ندیدهام. رسول خدا برخاست و غذاى او را نخورد و فرمود: کسى که بلایى نبیند خدا به او لطف و توجه ندارد.[۱۰]
بنابر این چه بسا وفور نعمت از باب نیت در املا و استدراج باشد؛ یعنى در لباس نعمت باشد و فرصتى براى فرورفتن بیشتر در منجلاب گناه و زشتى باشد تا به سزاى اعمال برسد.
لذا شایسته است همواره انسان بیمناک باشد از اینکه آیا این نعمتهایى که در اختیارش قرار گرفته است، واقعاً از باب لطف است یا اینکه از باب سنت املا و استدراج است، لذا در دعاى مکارم الاخلاق به سوی خداى بزرگ عرض میکند: «اللهم عمرنى ما کان عمرى بذله فى طاعتک فاذا کان عمرى مرتعاً للشیطان فاقبضنى الیک قبل ان سبق مقتک الى او یستحکم غضبک على»؛[۱۱] خدایا عمرم بده تا زمانى که در راه طاعت و بندگى است. پس اگر عمرم چراگاه شیطان شد پس جان مرا بستان پیش از آنکه خشمت متوجه من شود، یا غضبت بر من حاکم گردد.
- بعضى از اعمال نیک مثل صدقه دادن و صلهی رحم؛ یعنى دیدار از خویشان و نیکى به آنها – خصوصاً پدر و مادر – سبب طولانى شدن عمر میگردد، چنانکه پارهاى از گناهان سبب کوتاه شدن عمر آدمى میشود.
لذا میتوان با انجام این اعمال صالح و ترک آن موجب طولانى شدن عمر را فراهم کرد: چنانکه امام رضا(ع) فرمود: مردى که سه سال از عمرش باقى مانده صلهی رحم میکند خدا عمرش را ۳۰ سال قرار میدهد و خدا هر چه خواهد میکند.[۱۲]
هیچ چیز در دنیاى مادى ماندنى و همیشگى نیست. دنیا و آنچه در آن است – از جمله انسان – اجل و مهلت مقدّر و معینى دارد که از آن تجاوز نمیکند و کم و زیاد نمیشود. اجل مقدر هر چیزى بر اساس مصالحى که خدا میداند، در علم الاهى معلوم است. در عین حال، علاوه بر این اجل مقدر – که مرگ طبیعى را به دنبال دارد – انسان داراى اجل معلق نیز بوده که قابل زیاد و نقصان میباشد.
اما اینکه بر اساس چه مصالحى عمر طبیعى هر کس مقدر میشود بر ما معلوم نیست و فقط خداى بزرگ از آن مطلع است. اما نکتهى مهم آن است که در خیلى از موارد نمیتوان فهمید واقعاً شخص به عمر طبیعى مرد یا به اجل معلق.
- از بعضى از روایات فهمیده میشود که با مرگ، روند تکامل تمام نمیشود، بلکه در عالم برزخ نیز حرکت تکاملى انسان ادامه مییابد. الب
راهنمای خرید:- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 