پاورپوینت کامل آیا عاشقانه بودن کارهای امام حسین (ع) در روز عاشورا به معنای عاقلانه نبودن آن است؟ ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آیا عاشقانه بودن کارهای امام حسین (ع) در روز عاشورا به معنای عاقلانه نبودن آن است؟ ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا عاشقانه بودن کارهای امام حسین (ع) در روز عاشورا به معنای عاقلانه نبودن آن است؟ ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا عاشقانه بودن کارهای امام حسین (ع) در روز عاشورا به معنای عاقلانه نبودن آن است؟ ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
عقل به معناى فهم، معرفت، علم، تدبّر، قوّه و نیروى پذیرش علم، نیروى تشخیص حق از باطل و خیر از شر، و عشق به معناى دوستى شدید است.
عشق گاهی حقیقی و گاهی مجازی است، عقل هم گاهی حسابگر، متعارف و قدسی است. براین اساس سه گونه شخصیت برای افراد فرض می شود که عبارت اند از: شخصیت زیستی و حیوانی، شخصیت عقلانی و شخصیت ربانی.
امام حسین (ع) با توجه به این که وصال به معشوق حقیقی را در سر داشت، و از عقل برین و قدسی؛ بهره می برد در حادثه عاشورا فداکاری کرده و خود را قربانی نمود، بله از نظر عقل حسابگر و حتی عقل متعارف ایمانی حضرت می بایست از این فاجعه جلوگیری کرده و خود را نجات می داد و زن و بچه اش را از اسارت می رهاند، اما امام حسین (ع) از آن رو که عاشق بود و برخوردار از عقل برین و این که از بهترین عقول بنی آدم هم بهره می برد، تشخیص داد که تنها راه ممکن برای نجات اسلام، از خود گذشتگی و ایثار جان است. در قیام عاشورا عقل در قلمرو عشق به محاسبه و برنامه ریزی پرداخت و راه را از چاه نشان داد؛ و این است معنای هماهنگی عقل و عشق در قیام حسینی. پس اگر گفتیم نهضت امام حسین (ع) تجلی عشق است به معنای آن نیست که غیر معقول است. هرگز چنین نیست که کار امام حسین (ع) غیر معقول یا ضد عقل باشد، بلکه کار و نهضت ایشان تجلی عشق و فراتر از حد عقل متعارف است. از این رو اگر امام (ع) به عنوان یک فیلسوف مورد سؤال قرار بگیرد، میتواند از کار خودش دفاع عقلانی هم ارائه دهد.
پاسخ تفصیلی
عقل به معناى فهم، معرفت، علم، تدبّر، قوّه و نیروى پذیرش علم، نیروى تشخیص حق از باطل و خیر از شر، و
عشق به معناى دوستى شدید است.
عشق گاهی حقیقی و گاهی مجازی
است
، عقل هم گاهی حسابگر، متعارف و
قدسی
است. بر
این
اساس سه گونه
شخصیت برای افراد فرض می شود که عبارت اند از: شخصیت زیستی و حیوانی، شخصیت عقلانی و شخصیت ربانی.
امام حسین (ع) با توجه به این که وصال به معشوق حقیقی را در سر داشت، و از عقل برین و
قدسی؛ بهره می برد در حادثه عاشورا
فداکاری کرده و خود را قربانی نمود، بله
از نظر عقل حسابگر و حتی عقل متعارف ایمانی حضرت می بایست از این فاجعه جلوگیری کرده و خود را نجات می داد و زن و بچه اش را از اسارت می رهاند، اما امام حسین (ع) از آن رو که عاشق بود و برخوردار از عقل برین و این که از بهترین عقول بنی آدم هم بهره می برد، تشخیص داد که تنها راه ممکن برای نجات اسلام، از خود گذشتگی و ایثار جان است.
در قیام عاشورا عقل در قلمرو عشق به محاسبه و برنامه ریزی پرداخت و راه را از چاه نشان داد؛ و این است معنای هماهنگی عقل و عشق در قیام حسینی. پس اگر گفتیم نهضت امام حسین (ع) تجلی عشق است به معنای آن نیست که غیر معقول است. هرگز چنین نیست که کار امام حسین (ع) غیر معقول یا ضد عقل باشد، بلکه کار و نهضت ایشان تجلی عشق و فراتر از حد عقل متعارف است. از این رو اگر امام (ع) به عنوان یک فیلسوف مورد سؤال قرار بگیرد، میتواند از کار خودش دفاع عقلانی هم ارائه دهد.
پاسخ تفصیلی:
از آن جا که پاسخگویی به سؤال فوق بدون ذکر مقدماتی امکانپذیر نیست، پیش از هر چیز شناخت دقیقی از معنای عقل و عشق و شخصیتهایی که از این دو شکل میگیرند و رابطه عشق و عقل، ضروری به نظر میرسد:
۱. مفهوم شناسی عقل و عشق
مفهوم شناسی عقل
واژه عقل، در لغت به معناى امساک و منع است و به معانى فهم، معرفت، علم، قوّه و نیروى پذیرش علم، تدبّر، نیروى تشخیص حق از باطل و خیر از شر، آمده است
[۱]
،
و در علوم مختلف،
داراى معانى اصطلاحى متفاوت و کاربردهای مختلفی است.
[۲]
از
نظر متفکران اسلامی، «عقل» نیرویى است که در نفس انسانى به ودیعه نهاده شده است و از سنخ کشش و گرایش نیست، «عقل» چراغى است که روشنگرى مىکند و حسابگرى است که کارها را مورد سنجش قرار مىدهد و دو گونه محصول دارد: گاهى در حوزه هست و نیست و گاهى در حوزه باید و نباید، به قضاوت مىپردازد. از اولى به «عقل نظرى» و از دومى به «عقل عملى» تعبیر مىشود.
عقل عملی دو مرتبه دارد:
الف. آنچه فقط به تدبیر امور زندگی دنیوی میپردازد و عقل مصلحتاندیش (فردی یا جمعی) است. این همان عقل بدلی است که از آن به «عقل حسابگر» و «عقل جزئى» نیز تعبیر آورده میشود که در آن ارضای تمایلات شهوانی مورد توجه است.
ب. عقل ایمانی که شهوات و تمایلات باطل را در بند میکشد و سعادت دنیوی و اخروی انسان را حاصل میکند. عقل ایمانی خود ممکن است به عقل متعارف و برین (قدسی) تقسیم شود. در عقل متعارف عاقبت اندیشی و عبرت آموزی و پیروی از اصول عقلانی مورد نظر است، اما همه اینها بر محور خود شخص یا مصلحت فردی و جمعی دور میزند؛ یعنی اگرچه در این جا عقل فراتر از جلب مصلحت و لذتهای دنیوی میاندیشد، اما باز در حصار منافع خود است و فداکاری در راه معشوق برای او مفهوم و معنایی ندارد. این در حالی است که عقل قدسی به معنای ذوب شدن در توحید است، این عقل اگرچه عاقبت اندیشی و عبرت آموزی و… را به نحو برتر و بالاتر دارا است، اما مصحلت اندیشی برای خود و خود محوری که از ویژگیهای عقل متعارف است در او یافت
نمیشود.
مفهوم شناسی عشق
«عشق»
از «عَشَقه» مشتق شده است و «عشقه» همان گیاه پیچک است که درخت را احاطه کرده و در نهایت راه تنفس را بر آن مىبندد و به مرور باعث زردی آن مىگردد.
[۳]
عشق از سنخ گرایش و کشش و به معناى «دوستى شدید» است. این کشش گاهی حقیقی است و گاهی مجازی.
عشق حقیقی در مبدأ و معاد و قوس نزول و صعود، جایگاهى بس بلند دارد؛
[۴]
یعنى از سویی علت ایجاد عالم است؛ زیرا ذات حضرت حق، آن شاهد حجله غیب که پیش از آفرینش جهان، خود، هم معشوق بود و هم عاشق، خواست تا جمال خویش آشکار سازد، آفرینش را آیینه جمالش گردانید. از سویی دیگر؛ هر موجودى طالب کمال خویش است و کمال وجودى هر معلولى همان مرتبه وجودى علت او است، پس هر معلولى عاشق علت خویش است و چون بالاترین مرتبه هستى ذات حضرت حق است، پس معشوق حقیقى سلسله هستى، ذات مقدس حضرت حق است
[۵]
و عشق به غیر آن مجازی تلقی میگردد.
از آنچه بیان شد معلوم گردید که، اولاً: بر اساس سه گونه عقلی که بیان شد (عقل حسابگر، متعارف و برین) سه نوع شخصیت در انسان ها شکل میگیرد. این شخصیتها عبارت اند از: شخصیت زیستی و حیوانی، شخصیت عقلانی و شخصیت ربانی.
تفاوت شخصیتها
انسانی که به دنیا چسبیده است و به فراتر از امور مادی نمیاندیشد، و تمام همتش خوردن و ارضای تمایلات شهوانی و مادی است و در این راه از عقل حسابگر بهره میبرد، هنوز خام است و از شخصیت زیستی بهره میبرد، اما انسانی که در زندگی خود از اصول عقلانی پیروی میکند و رفتار خود را با عقل متعارف میسنجد و عاقبت اندیشی
[۶]
و عبرت آموزی دارد و رفتاری ناپخته از او مشاهده نمیشود، از شخصیت عقلانی بهرهمند است، اما شخصیت ربانی از آنِ انسان عاشقی است که رفتارش را همسو با عقل برین و قدسی تنظیم کرده است. چنین انسانی اگرچه برخی از معیارهای عقل متعارف را به نحو برتر و بالاتر دارا است، اما خود محور نیست و به آنچه مصلحت شخص او است نمیاندیشد و از این جهت ممکن است رفتارهایی از انسان ربانی مورد تأیید عقل متعارف یا عقل حسابگر قرار نگیرد. علاوه این که در بحث مصاف عشق و عقل، چهار حالت قابل تصور است:
رابطه عقل و عشق
الف. اگر منظور از عقل، عقل بدلی (حسابگر)، و منظور از عشق، عشق حقیقی باشد، بدیهی است که این عقل را با عشق حقیقی کاری نیست.
ب. اگر مراد از عشق، عشق مجازی؛ یعنی دلبستگی به شهوات و نفسانیت و غرائز، و منظور از عقل، عقل خدابین و ایمانی باشد، یقیناً این عقل چنین عشقی را محکوم میکند؛ زیرا عقلی که رو به سوی خدا دارد، تسلط شهوت بر انسان را نمیپسندد؛ مخصوصاً اگر شهوت به حد افراط برسد.
ج. اگر منظور از عقل، عقل متعارف ایمانی و مراد از عشق، عشقی حقیقی و فنای فی الله باشد، این دو در مراحلی درگیری دارند؛ زیرا کار عقل مصحلتاندیشی و مصلحتطلبی است و کار عشق از خود بیخود شدن، ایثار و از خودگذشتگی و فداکاری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 