پاورپوینت کامل با توجه به روایات مختلف و به ظاهر متضاد، آیا کلام برتر از سکوت است و یا سکوت برتر از کلام؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل با توجه به روایات مختلف و به ظاهر متضاد، آیا کلام برتر از سکوت است و یا سکوت برتر از کلام؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل با توجه به روایات مختلف و به ظاهر متضاد، آیا کلام برتر از سکوت است و یا سکوت برتر از کلام؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل با توجه به روایات مختلف و به ظاهر متضاد، آیا کلام برتر از سکوت است و یا سکوت برتر از کلام؟ ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

اگر از دیدگاه آسیب شناسی به کلام و سکوت بنگریم، هر دوی آنها را دارای محاسن و معایبی ملاحظه خواهیم کرد که گاه تصمیم گیری در انتخاب یکی از آن دو را برایمان دشوار خواهد نمود. اما به صورت کلی و مطلق می توان گفت اگر کلام و سکوت را در محیطی بدون آفت بسنجیم، ارزش کلام بیش از سکوت خواهد بود؛ زیرا نشر معارف توسط انبیا و اولیا و نیز گسترش علم و دانش با سخن گفتن و کلام بوده نه با سکوت. البته از آن جایی که کلام، امری وجودی و سکوت، امری به ظاهر عدمی است، آفات بیشتری سخن و کلام را تهدید می کند.

براین اساس، روایاتی که سکوت را توصیه می نماید در ارتباط با مواردی است که در آنها کلام دارای آفتی است و چنین آفتی تنها با سکوت برطرف می شود.

طبیعی است که چنین روایاتی نمی توانند مجوزی برای سکوت مطلق بوده، بلکه در هر مورد باید حسب شرایط رفتار کرد.

پاسخ تفصیلی

موضوعاتی؛ نظیر مرز بین تملق و تواضع، تفاوت میان عزت نفس و تکبر، برتری حضور در اجتماع و یا انزوا، … و انتخاب سکوت و یا کلام، از جمله مباحث کاربردی است که از یک طرف، جامعه دینی بدان نیاز داشته و از طرفی، مرزبندی دقیق میان آنها دشوار بوده و نیاز به بحث و بررسی های گسترده ای دارد.

به عنوان نمونه، در ارتباط با پرسشتان چنانچه خواهیم دید، گاه سکوت به ماه و کلام به خورشید تشبیه شده و گاه در نقطه مقابل، سکوت با طلا و کلام با نقره، همسان ارزیابی می شود که جمع بین آنها در نگاه اول، بسیار دشوار به نظر می رسد.

در این نوشتار، با توکل بر پروردگار، تلاش می کنیم تا به قدر توان، سکوت و کلام را در مقایسه با یکدیگر بررسی نماییم.

در این راستا، ابتدا چند روایت را مطالعه می کنیم که سکوت را برتر از کلام می داند و در ادامه با کمک آیات قرآن و دیگر روایات به این موضوع خواهیم پرداخت که آیا همواره چنین برتری وجود دارد و یا باید شرایط را در نظر داشت.

برخی روایات ناظر بر برتری سکوت:

۱. مولای متقیان علی (ع) در سخنی حکمت آمیز، بیان می دارد: “آن که زیاد سخن می گوید، به ناچار دچار اشتباهات فراوانی خواهد شد و هر که اشتباهاتش بسیار شد، حیایش کم می شود و شخص بی حیا، بی تقوا نیز شده که بی تقوایی منجر به مرگ قلب می شود و هر که قلبش مرد، وارد دوزخ خواهد شد”.[۱]

۲. امام صادق (ع) می فرماید: “در دیوان پروردگار، بنده با ایمان، تا آن زمان که ساکت است، همواره نیکوکار ارزیابی خواهد شد، اما زمانی که دهان به سخن گشود، ممکن است نیکوکار و یا گناهکار نگاشته شود”.[۲]

۳. حضرتش به نقل از لقمان حکیم فرمودند که از نکات موجود در سفارشات ایشان به پسرش، این بود: “ای فرزندم! اگر گمان می کنی که قیمت سخن گفتن، هم طراز نقره است، پس بدان که ارزش سکوت، هم طراز طلا است”.[۳]

۴. امام رضا (ع) می فرماید: “با آن که نادان نیستی، چه زیبا است که لب از سخن فرو بندی و هر آن که پرگویی کند، ناچار دچار لغزش های بسیاری خواهد شد”.[۴]

اگر فردی در مطالعات خود، تنها این دسته از روایات را مدنظر قرار دهد، شاید به این نتیجه برسد که سخن گفتن، امری ناپسند بوده و همواره باید مهر سکوت بر دهان نهاد، اما این تمام ماجرا نیست؛ زیرا از طرفی، برخی از موارد اشاره شده، پرگویی و بدزبانی را ناپسند دانسته و از طرف دیگر، چنانچه ملاحظه خواهیم کرد، روایات دیگری وجود دارند که سخن گفتن را برتر از سکوت می دانند. بر این اساس باید موقعیت های متفاوت را مورد بررسی قرار داده و سکوت و کلام را در هر یک از آنها مورد ارزیابی قرار داد. برخی از این موقعیت ها عبارت اند از:

۱. شهادت و گواهی: بنابر تصریح قرآن کریم، گواهان نباید از ادای شهادت استنکاف کنند.[۵]

امام صادق (ع) در بیان آیه فوق می فرماید: “برای هیچ فردی سزاوار نیست که اگر او را برای گواهی دادن به موضوعی که شاهد آن بوده، دعوت کنند، بگوید که من نمی توانم گواهتان باشم”.[۶] بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که گواهی و شهادت، از مواردی است که سخن گفتن در آن، برتر از سکوت است.

البته گاهی به ندرت اتفاق می افتد که در آن نباید هر آنچه را دید بر زبان آورد، مانند زمانی که به عنوان نمونه، نگهداری قرآن از طرف حکومتی ظالم، جرم تلقی شده و مجازات سنگینی داشته باشد که در این صورت، حتی در صورت مشاهده آن نزد فردی، نباید علیه او گواهی داد.

۲. نشر دانش و حکمت:

از مهم ترین آموزه های ادیان مختلف آن است که صاحبان دانش، به نشر و انتقال آن به دیگران همت ورزند و به تعبیر امام علی (ع) زکات دانش، منتشر کردن آن است.[۷]

قرآن کریم، افرادی که به دلیل منافع شخصی، دانش خود را پنهان می دارند را مورد لعنت خدا اعلام می کند.[۸]

اما آیا همواره باید تحت پوشش نشر دانش، دهان به سخن باز کرد و یا این که در برخی موارد، سکوت و خویشتن داری بهتر از سخن گفتن است. در این زمینه باید گفت که لزوم نشر دانش، شرایطی دارد، از جمله:

۱-۲. دانش کافی: انسان هر چه دانشمند هم باشد، اما تا دانش لازم را در ارتباط با موضوعی خاص به دست نیاورده، نباید خود را به عنوان بیانگر آن معرفی کند و به فرموده امیر المؤمنین (ع): “وقتی انسان توانایی سخنی حکمت آمیز را دارد، سکوت او ارزشی نخواهد داشت، همان گونه که سخن گفتن هنگام نادانی بی ارزش خواهد بود”.[۹]

به همین دلیل، سخن دانشمندان در رشته تخصصی خود ارزشمند بوده و در جهت مقابل، سکوت آنان در برابر موضوعاتی که اطلاع کافی از آن ندارند، از ارزش والاتری برخوردار خواهد بود.

۲-۲. وجود داوطلب برای کسب دانش: یک اندیشمند نباید همواره و حتی هنگامی که فردی مشتاق دانش او نیست، لب به سخن گشوده و بر این باور باشد که چنین رفتاری، وظیفه اجتماعی و دینی او است.

استاد سخنوران علی(ع) دراین زمینه می فرماید: “آفرین به دانشمندی که خویشتن دار است و چون از مرگ در هراس است، به آماده سازی و ذخیره سازی مشغول می باشد. اگر از او پرسشی شود، به خوبی پاسخ آن را خواهد داد، اما اگر دیگران ارزش او را ندانند، ساکت خواهد ماند. سخن او سنجیده است و سکوت او ناشی از نادانی نیست”.[۱۰]

می دانیم که نهج البلاغه ای که قرن ها است ادیبان و سخنوران و حکیمان را به اندیشه وا می دارد، جز بخش های کوچکی از آن، بازتابی از سخنان نغز و شیوای این بزرگ مرد الاهی تنها در مدت کوتاهی از زندگی او است و همگان می دانند که جامعه اسلامی، ده ها سال نتوانسته از حضور و وجود ایشان، بهره کافی ببرد و به عبارتی، پنج ششم از زندگانی ایشان بعد از پیامبر(ص) به سکوت نسبی و تنها یک ششم آن به کلام سپری شده است.[۱۱]

البته مواردی هم وجود دارد که به دلیل نادانی حاکم بر جامعه، در نگاه اول، داوطلبی برای دانش مشاهده نمی شود، اما با پیش قدم شدن فردی در نشر آن، این اشتیاق برای بسیاری از افراد به وجود می آید که با بهره وری از سخن دانشمندان، با نادانی تحمیل شده بر خود به مبارزه برخیزند که در این زمان نیز سخن گفتن از وظایف یک دانشمند به شمار می آید.

حرکات اصلاحی پیامبران در تاریکی ها و جاهلیت ها، نماد برجسته ای از این امر است.

۳-۲. رعایت اعتدال: در برابر گفتار حقی که بر زبان می آید، افراد به دو گروه اصلی تقسیم می شوند. گروه اول، اشخاص منصفی هستند که با کمک عقل و دانش خود به بررسی آن پرداخته و در صورت انطباق سخن با عقل و فطرت خود، آن را می پذیرند. در مقابل، گروه دومی وجود دارند که به شدت بر عقاید خود پافشاری کرده و به هیچ عنوان، تسلیم حق نمی شوند. طبیعی است که ساکت ماندن و سخن گفتن در برابر چنین افرادی هیچ تفاوتی با هم نخواهد داشت و به تعبیر قرآن کریم: “وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَتَّبِعُوکُمْ سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُون‏”.[۱۲]

البته در این میان، نکته ای قابل ذکر است و آن این که در پاره ای از موضوعات فرعی و جزئی، ممکن است برخی افراد قابل احترام، نه به دلیل لجبازی، بلکه به دلیل پیش فرض هایی که دارند، به سادگی زیر بار برخی سخنان منطقی نروند که در گفت وگو با این افراد نیز نباید از حد تعادل خارج شد؛ زیرا ممکن است به کدورت هایی بیانجامد.

دو گفتار حکمت آمیز از امام صادق (ع) در این زمینه عبارت است از:

یک: از خصلت های نیک آن است که حتی هنگامی که حق با تو است، در اثبات سخنت لجباز نباشی![۱۳]

دو: برای اثبات سخن حق خود، نه در برابر افراد صبور، لجباز باش و نه در برابر افراد نادان؛ زیرا شخص صبور از تو آزرده خاطر شده و فرد نادان، تو را مورد اذیت و آزار قرار خواهد داد.[۱۴]

۳. سکوت و کلام در مقابل سخن دیگران:

۱-۳. در برابر سخن حق: طبیعتا سکوتی که نشانه ای از تأیید باشد، هنگام بیان سخن حق، ارزشمند خواهد بود که از نمونه های بارز آن می توان به سکوت هنگام تلاوت قرآن اشاره کرد.[۱۵]

البته، اگر در پایان چنین سخنی، بر زبان آوردن پذیرش حقیقت، تأثیر بیشتری بر حضار داشته باشد، نباید از آن دریغ کرد.

۲-۳. در برابر عقیده باطل: اگر عقیده باطلی در جمعی مطرح شده و توانایی علمی مبارزه با آن وجود داشته و شرایط دیگر نیز فراهم باشد، مسلم است که شکستن سکوت ارزشمندتر خواهد بود و به تعبیر امام ششم (ع): “سخنی که بر اساس حق بیان شود، بهتر از سکوتی است که مهر تأیید بر باطلی بنهد”.[۱۶]

اما اگر دانش کافی برای مواجهه با عقیده باطل وجود نداشته باشد، سکوت و یا ترک مجلس مناسب تر است؛ زیرا چه بسا سکوتی که تأثیرگذارتر از دفاع نامناسب باشد.

در ضمن اگر موضع گیری در مقابل عقیده باطل منجر به رسیدن آسیب جانی و مالی به افراد با ایمان شود، باید ارزش دفاع را در مقابل آسیب های وارده سنجید و بر اساس نتیجه به دست آمده رفتار کرد.

۳-۳. در برابر با رفتار ناپسند دیگران: در میان جامعه، افرادی نیز وجود دارند که با رفتار و گفتار سفیهانه و بی منطق، تلاش می کنند تا طرف مقابل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.