پاورپوینت کامل اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع را با ذکر اقسامشان تعریف کنید و رابط? میان ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع را با ذکر اقسامشان تعریف کنید و رابط? میان ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع را با ذکر اقسامشان تعریف کنید و رابط? میان ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصطلاحات وجوب، امکان و امتناع را با ذکر اقسامشان تعریف کنید و رابط? میان ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات با ممکن بالذات چیست؟ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

فلاسفه که بحثشان دربار وجود است، می ‏گویند هر «معنا» و «مفهوم‏» را که در نظر بگیریم و موضوع قرار دهیم و «وجود» را به عنوان‏ محمول به آن نسبت دهیم از یکی از سه قسم خارج نیست: یا رابط وجود با آن مفهوم و معنا، وجوبی است؛ یعنی ضرورتاً و وجوباً آن چیز وجود دارد، که آن را «واجب الوجود» می ‏نامند.

و اگر رابط وجود با او منفی و امتناعی است؛ یعنی محال است که موجود باشد، بلکه ضرورتاً و وجوباً باید نباشد، آن چیز را «ممتنع الوجود» می‏ نامند؛ مانند جسمی که در آنِ واحد هم کروی باشد و هم مکعب. و اما اگر رابط وجود با آن معنا رابط امکانی باشد؛ یعنی آن معنا، ذاتی است که نه از وجود ابا دارد و نه از عدم، که آن چیز را «ممکن ‏الوجود» می ‏گویند.

هر کدام از وجوب، امکان و امتناع دارای اقسامی است.

ممکن الوجود بالذات؛ یعنی ذاتی که به خودی خود و قطع نظر از هر غیری، نه وجود برایش ضروری است و نه عدم.

در واقع ممکن بالذات آن است که، یک چیز نسبت به وجود و نسبت به عدم ضرورت نداشته باشد. در نتیجه هر ممکن بالذاتی در مقایسه با وجود، امکان دارد و در عین حال، در مقایسه با عدم نیز، حالت امکان دارد. به دیگر سخن؛ هر ممکن بالذاتی، ممکن العدم بالذات و ممکن الوجود بالذات می باشد؛ یعنی ممکن الوجود و ممکن العدم ذاتی، دو روی سکه برای ممکن بالذات است. بنابراین، ممکن الوجود بالذات و ممکن العدم بالذات، همان ممکن بالذات می باشند.

پاسخ تفصیلی

پاسخ از پرسش مزبور در بخش های زیر تنظیم یافته است.

الف. معنای وجوب، امکان و امتناع

علمای منطق می ‏گویند اگر محمولی را به موضوعی نسبت دهیم مثلاً بگوییم «الف، ب است»، رابط «ب» با «الف» یکی از کیفیت های سه گانه «وجوب، امکان و امتناع» را خواهد داشت.

یا این رابطه، رابط ضروری است؛ یعنی، حتمی و اجتناب ناپذیر و غیر قابل تخلّف است، و به عبارت دیگر، عقل ابا دارد که خلاف آن را قبول ‏کند، یا بر عکس است؛ یعنی رابطه، رابط امتناعی است؛ یعنی محال‏ است که محمول، عارض موضوع گردد، و به دیگر سخن، عقل از قبول آن‏ ابا دارد، و یا این رابطه به گونه ‏ای است که می ‏شود مثبت باشد و می‏ شود منفی باشد؛ یعنی هم قابل اثبات است و هم قابل نفی، و به بیان دیگر، عقل نه از قبول آن ابا دارد و نه از قبول خلافش.

مثلاً اگر رابط عدد چهار را با جفت بودن در نظر بگیریم، این رابطه‏ ضروری و حتمی است، عقل از قبول خلاف آن ابا دارد. عقل می ‏گوید عدد چهار جفت است بالضروره و بالوجوب.

پس آنچه بر این رابطه حاکم است وجوب و ضرورت است. ولی اگر بگوییم عدد پنج جفت است، رابطه، رابط امتناعی است؛ یعنی‏ عدد پنج از جفت بودن امتناع دارد و عقل ما هم که این معنا را درک می ‏کند از قبول آن ابا دارد. پس رابط حاکم میان عدد پنج و جفت بودن امتناع و استحاله است.

اما اگر بگوییم امروز هوا آفتابی است، رابطه، یک رابط امکانی است‏؛ یعنی طبیعت روز نه اقتضا دارد که حتماً آفتابی باشد و نه اقتضا دارد که‏ حتماً ابری باشد. بر حسب طبیعتِ روز هر دو طرف ممکن است. در اینجا رابط میان روز و آفتابی بودن رابط امکانی است.

پس رابطه میان هر موضوعی با هر محمولی که در نظر بگیریم، در حاق واقع از یکی از این سه کیفیت که احیاناً آنها را به ملاحظه خاصی «ماده» نیز می ‏نامند، خالی نیست. آنچه ما اینجا گفتیم از دیدگاه علم منطق بود.

فلاسفه که بحثشان دربار وجود است، می ‏گویند هر «معنا» و «مفهوم‏» را که در نظر بگیریم و موضوع قرار دهیم و «وجود» را به عنوان‏ محمول به آن نسبت دهیم از یکی از سه قسم خارج نیست: یا رابط وجود با آن مفهوم و معنا، وجوبی است؛ یعنی ضرورتاً و وجوباً آن چیز وجود دارد، که آن را «واجب الوجود» می ‏نامند.

و اگر رابط وجود با او منفی و امتناعی است؛ یعنی محال است که موجود باشد، بلکه ضرورتاً و وجوباً باید نباشد، آن چیز را «ممتنع الوجود» می‏ نامند؛ مانند جسمی که در آنِ واحد هم کروی باشد و هم مکعب. و اما اگر رابط وجود با آن معنا رابط امکانی باشد؛ یعنی آن معنا، ذاتی است که نه از وجود ابا دارد و نه از عدم، که آن چیز را «ممکن ‏الوجود» می ‏گویند. هم اشیاء عالم مانند: انسان، حیوان، درخت، آب و… که به حکم یک سلسله علل پدید می ‏آیند و سپس معدوم می ‏گردند، ممکن‏ الوجودند».[۱]

ب. اقسام مواد سه گانه (امکان، امتناع و وجوب)

هر یک از مواد سه گانه، دارای اقسام زیر هستند.

۱. وجوب بالذات: یعنی موجودى که بدون استناد به هیچ علّتى موجود بوده و قائم بالذات باشد و عدم بر ذات او محال باشد، چنین موجودى «واجب الوجود» می نامند.[۲]

۲. وجوب بالغیر: ممکن است یک چیز به حسب ذات خودش امکان وجود داشته باشد و قهراً امکان عدم هم داشته باشد، ولى به حکم غیر، موجود شود؛ یعنى به دلیل این که علتش وجود پیدا کرده است وجودش ضرورت پیدا کرده است و به حکم غیر، ضرورتِ وجود دارد؛ پس، چون علت تامه ‏اش وجود دارد این هم ضرورت وجود پیدا کرده است.[۳]

۳. وجوب بالقیاس الی الغیر: یعنى این شى‏ء با مقایسه با آن شى‏ء و فرض وجود آن، وجوب وجود دارد؛ و وجودش ضرورى است.[۴]

۴. ممکن الوجود بالذات: یعنی ذاتی که به خودی خود و قطع نظر از هر غیری، نه وجود برایش ضروری است و نه عدم.[۵]

در واقع ممکن بالذات آن است که، یک چیز نسبت به وجود و نسبت به عدم ضرورت نداشته باشد. در نتیجه هر ممکن بالذاتی در مقایسه با وجود، امکان دارد و در عین حال، در مقایسه با عدم نیز، حالت امکان دارد. به دیگر سخن؛ هر ممکن بالذاتی، ممکن العدم بالذات و ممکن الوجود بالذات می باشد؛ یعنی ممکن الوجود و ممکن العدم ذاتی، دو روی سکه برای ممکن بالذات است.

۵. ممکن الوجود بالغیر: در امکان، قسمی بنام «مابالغیر» نمی تواند وجود داشته باشد؛ یعنى معقول نیست که امکان از ناحی غیر براى چیزی حاصل شود؛ زیرا آن چیز به حسب ذات یا ممکن است یا واجب یا ممتنع؛ اگر ممکن است پس به حسب ذات واجد امکان است و معنا ندارد که از ناحی غیر به او امکان برسد و اگر واجب یا ممتنع است لازم مى ‏آید که واجب بالذات و ممتنع بالذات به واسطه یک امر خارجى حالتى پیدا کند که هم بر او عدم جایز باشد و هم وجود.[۶]

۶. ممتنع الوجود بالغیر: یعنى چیزى بالذات وجود بر او محال نیست، بلکه اگر علت وجود دهنده ‏اى در کار باشد موجود خواهد شد، اما چون علتش موجود نیست آن نیز قهراً و جبراً موجود نیست. پس به واسطه نبودن علت آن چیز، امتناع وجود پیدا کرده و چون این امتناع از ناحی عدم علت است آن را امتناع بالغیر مى ‏خوانیم.[۷]

۷. ممتنع الوجود بالذات: یعنى این که چیزى بالذات وجود بر او محال باشد؛ مانند اجتماع نقیضین که ذاتاً محال است.[۸]

۸. ممکن الوجود بالقیاس الی الغیر: یعنی هر چیزی که با غیر خود -با فرض وجود این غیر- سنجیده و مقایسه شود، امکان وجود پیدا می کند.[۹]

۹. ممتنع الوجود بالقیاس الی الغیر: یعنى یک چیز با فرض وجود چیز دیگر، امتناع وجود دارد.[۱۰]

ج. معانی امکان

برای امکان، هفت معنا برمی شمرند، که عبارتند از: ۱. امکان خاص ۲. امکان عام ۳. امکان اخصّ ۴. امکان استعدادی ۵. امکان استقبالی ۶. امکان وقوعی ۷. امکان فقری یا وجودی. که در ذیل به تعریف و توضیح هر کدام پرداخته می شود.

۱. امکان خاص: عبارت از وصفی است که نه واجب است و نه ممتنع؛ یعنی سلب ضرورت است هم از جانب مخالف قضیّه و هم از جانب موافق قضیّه، فقط با ملاحظ ذات و ماهیّت آن چیز، بدون در نظر گرفتن عوارض بر ذات و ماهیت. مثل این که می گوییم: «الانسان من حیث هی لیس بضروری الوجود و العدم»؛ یعنی انسان با ملاحظ ذات و ماهیت خویش نه وجودش ضروری است نه عدمش.[۱۱]

۲. امکان عام: عبارت است از سلب ضرورت، از جانب مخالف قضیّه؛ خواه جانب موافق قضیه ضروری باشد یا غیر ضروری؛ مانند این که گفته می شود: «الشئ الفلانی ممکنٌ»؛ یعنی فلان شیء، ممتنع و محال نیست. در این جا فقط از جانب مخالف امکان که «امتناع» باشد، سلب ضرورت شده، اما چیزی در مورد ضرورت یا عدم ضرورت آن گفته نشده است.[۱۲]

۳. امکان اخصّ: سلب ضرورت ذاتیّه، وصفیّه و وقتیّه از چیزی را امکان اخص گویند؛ مثل این که می گوییم: «الانسان کاتب بالامکان» و مراد از امکان، در این قضیه، امکان اخصّ است؛ زیرا ماهیت و ذات انسانیّت، ضرورت کتابت را اقتضا نمی کند و همچنین وصف یا وقت یا زمانی که موجب ضرورت کتابت و نوشتن برای انسان باشد در این قضیه گنجانده نشده است. تحقّق امکان، به این معنا در قضیّه، به حسب اعتبار عقل است که محمولی را با موضوعی مقایسه می کند. البته امکان نوشتن برای انسان به حسب اعتبار عقلی یا مقایس محمول با موضوع، هرگز منافات با ثبوت ضرورت کتابت برای انسان به جهت وجود علّت ندارد.[۱۳]

۴. امکان استعدادی: عبارت از کیفیت استعدادى است که موجب آمادگی ماده براى صور و اعراض به طور متعاقب و پشت سر هم و قابل شدت و ضعف است.[۱۴]

توضیح این که، هر جسمى امکان تبدیل شدن به نوع دیگرى از اجسام را دارد مانند تبدیل شدن عنصرى به عنصر دیگر یا تبدیل شدن عنصر یا عناصرى به مواد معدنى یا نباتات و حیوانات قوّه و فعل، چنان که هر جسمى امکان تبدیل شدن به دو یا چند جسم دیگر از نوع خودش را دارد. وصل و فصل این امکان، تبدیل و تغییر نوعى کیفیت است که به نام کیفیت استعدادى یا امکان استعدادى نامیده مى‏ شود و قابل شدت و ضعف و کمال و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.