پاورپوینت کامل از نظر ائمه اطهار(ع) دو قوه وهم و خیال چگونه معنا شدهاند و تفاوت آن با تعریف فلاسفه از این دو مفهوم چیست؟ ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از نظر ائمه اطهار(ع) دو قوه وهم و خیال چگونه معنا شدهاند و تفاوت آن با تعریف فلاسفه از این دو مفهوم چیست؟ ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از نظر ائمه اطهار(ع) دو قوه وهم و خیال چگونه معنا شدهاند و تفاوت آن با تعریف فلاسفه از این دو مفهوم چیست؟ ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از نظر ائمه اطهار(ع) دو قوه وهم و خیال چگونه معنا شدهاند و تفاوت آن با تعریف فلاسفه از این دو مفهوم چیست؟ ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
قو «خیال» در نظر حکیمان، از نیروهای ادراک باطنی است؛ از نظر آنان کار قوه خیال، حفظ و نگهداری صورتهایی است که «حس مشترک» آنها را درک نموده است. این قوه را انبار، خزانه و بایگانی حس مشترک میدانند. قو خیال علاوه بر اینکه خزان حس مشترک است. خزان قو متصرفه نیز هست. البته باید توجه داشت؛ گاهی به «حس مشترک» یا گاهی به «قو متخیله» نیز «خیال» گفته میشود. قوه واهمه، در نظر حکیمان، نیرویی است که «معانی جزئی» را درک میکند.
لفظ «خیال» در روایات به معنای، «قوه متخیله» به کار میرود. اما کلمه وهم در روایات بیشتر به معنای عقل میآید؛ در برخی موارد به معنای قوه متخیله به کار میرود؛ گاهی نیز به معنای مطلق ادراک باطنی اعم از وهم، قوه متخیله و عقل آمده است.
پاسخ تفصیلی
حکیمان معتقدند هر فعلی که از انسان سر میزند باید به مبدأی مستند باشد، و از مبدأ تعبیر به «قوه» میآوردند؛ از سخنان حکیمان چنین استنباط میشود که واژ «قوه» در اصل به معنای «مبدأ کارهای سخت» است، سپس در معنای «منفعل نشدن به آسانی»، پس از آن در معنای هر انفعال هر چند سخت نباشد و در نهایت به معنای «قدرت و مبدأ هر فعل هر چند سخت نباشد» به کار گرفته شده است.[۱]
علام طباطبائی معتقد است؛ همانگونه که در عرف، مبدأ هر فعلی را قوه مینامند، حکما و فلاسفه نیز علل فاعلی را قوه نامیدند، به همین جهت قوا را به طبیعی و نفسانی تقسیم میکنند.[۲]
از آنجا که در نظر آنها نفس انسانی علاوه بر ویژگی مختص خود، از ویژگی نفس نباتی و نفس حیوانی نیز برخوردار است؛ بنابراین نفس به جهت ویژگی نباتی، دارای قوایی مانند: قوه غاذیه، نامیه، مولده است؛[۳] و به جهت ویژگی حیوانی، دارای قوای حیوانی است. مباحث در بار قوای نباتی نفس، بسیار طولانی است و تحقیق این مباحث بر عهد علوم طبیعی و زیست شناسی و پزشکی است و در کتب فلسفی قدیم به عنوان اصول موضوعی از طبیعیات و طب قدیم وام گرفتند. در مورد قوای نفس حیوانی و انسانی در یک تقسیم بندی کلی، میتوان گفت این قوا دو گونه است؛ یک: قوای ادراکی که به آن «قو مدرکه» نیز میگویند؛ دوم: قوای حرکتی که «قو محرکه» نامیده میشود.
نیروهای ادراکی نفس
قوای ادراکی در یک تقسیم بندی کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
۱. قوای ادراک ظاهری
۲. قوای ادراک باطنی
قوای ادراک ظاهری همان حواس پنجگان مشهور هستند:
الف. لامسه(بساوائی)
ب. ذائقه (چشایی)
ج. شامه (بویایی)
د. سامعه (شنوایی)
ه. باصره (بینایی)
بحث در مورد قوای ادراک ظاهری نیز برعهد علوم طبیعی، زیست شناسی و پزشکی است؛ ولی از آنجا که شناخت دقیق قوای ادراکی باطنی در بعضی موارد مبتنی بر استدلال است و به تعبیر خواج طوسی «پزشک بین مدرک و حافظ فرق نمیگذارد و متعرض اثبات وهم نمیشود؛ این امور بر عهد فیلسوف و حکیم است».[۴] به همین جهت قوای ادراک باطنی را به صورت خلاصه توضیح میدهیم.
قوای ادراک باطنی
حکیمان براین باورند که قوای ادراک باطنی عبارتاند از: حس مشترک، وهم، خیال، حافظه، متخیله و عاقله.[۵] بیان کلی در تقسیم بندی قوای ادراک باطنی بدین قرار است: این قوا یا مدرِکاند، یا مُعین بر ادراک. قوای مدرک، یا مدرک صورند،[۶]یا مدرک معانی. مدرک معانی نیز یا معانی جزئی را درک میکنند یا معانی کلی را. قوای معین بر ادراک، یا حافظاند یا متصرف. قوای حافظ نیز یا حافظ صورند یا حافظ معانی.[۷]
حکیمان قو مدرک صور را «حس مشترک»، قو مدرک معانی جزئی را «وهم» و «متوهمه»، قوه مدرک معانی کلی را عقل، قو حافظ صور را «خیال» یا «مصوره»، قو حافظ معانی را «حافظه و ذاکره» و قو متصرف را «متخیله و متفکره» مینامند.[۸] با این توضیح که اگر قوه «وهم» قوه «متصرفه» را به کار گیرد «متخیله» و اگر قوه عقل آنرا به کار گیرد «مفکره یا متفکره» میگویند.[۹]
حس مشترک
حس مشترک نیرویی است که هم میتواند تمام محسوسات را درک کند و هم برای درک آنها نیاز به حضور مادی محسوسات ندارد.
حکیم سبزواری در بیان آن میگوید: «حس مشترک که آنرا به یونانی «بنطاسیا» گویند، ترجم آن به عربی «لوح النفس» [باشد] و آن قوتی است که ادراک کند محسوسات خمسه را به توسط حواس ظاهره و گاه تشبیه کنند آنرا به «وزیر ملک» و حواس خمس ظاهر را به جاسوسهایی که اخبار نواحی را به وزیر رسانند و گاه تشبیه کنند آنرا به حوضی که از پنج نهر آب به آن حوض آید و از آن جهت که همه محسوسات را ادراک میکند آنرا حس مشترک گویند و همچنین از آن راه که چون آیین دو رویی است، رویی به «ظاهر» دارد و از طرق حواس ادارک محسوسات کند و رویی به «باطن» دارد و صور خیالیه را و ترکیبات متخیله را در باطن ادراک کند.[۱۰]
قو خیال
دومین قو مدرک باطنی قو «خیال» است که صورتهایی را که حس مشترک درک نموده حفظ و نگهداری میکند. این قوه انبار، خزانه و بایگانی حس مشترک است. قو خیال علاوه بر اینکه خزان حس مشترک است. خزان قو متصرفه نیز هست.[۱۱]
دو نکته:
۱. گاهی از قو خیال با نام «مصوره» و «متخیله» یاد میشود.[۱۲]
۲. گاهی به حس مشترک «خیال» گفته میشود؛ چنانکه به قو متخیله نیز «خیال» اطلاق میشود.[۱۳]
قوه واهمه
نیرویی است که «معانی جزئی» را درک میکند. مثل اینکه گوسفند، دشمنی با گرگ را یا دوستی و علاقه به فرزند خود را درک میکند، دشمنی و دوستی از امور حسی نیست، حواس ظاهری یا حس مشترک نمیتوانند مدرک آن باشند و از آن جهت که از معانی جزئی است نه کلی (مثل دشمنی نسبت به گرگ یا دوستی نسبت به فرزند)، «عقل» نیز مدرک آن نیست. بنابراین نیرویی که معانی جزئی را درک میکند آنرا «وهم» مینامند.[۱۴]
قو حافظه
نیرویی است که «معانی جزئی» را نگهداری و حفظ میکند. در واقع خزانه و بایگانی قو واهمه است. این قوه را «ذاکره» و «مسترجعه» نیز میگویند؛ از آن جهت که معانی را حفظ میکند «حافظه» و گاه زود یادآوری میکند «ذاکره» و گاهی با تأنی و درنگ به یاد میاندازد «مسترجعه» نامیده میشود.[۱۵]
قو متصرفه
نیرویی است که کارش «ترکیب» و «تفصیل» صورتها و معانی است. این نیرو نیز مثل بقیه نیروها در حیوان تحت قو واهمه است؛ به همین جهت او را متخیله میگویند. ولی در انسان از آن جهت که نیروی عقل نیز وجود دارد، اگر در تحت تصرف عقل در آید او را «مفکره یا متفکره» میگویند.[۱۶]
قو عاقله
حکیمان معتقدند درک معانی کلی و مجرد، و رسیدن به مجهولات از طریق معلومات، ویژگی مختص انسان است؛[۱۷] به این جهت قوای نفس انسانی را به دوست «عقل عملی» و «عقل نظری» تقسیم میکنند؛ عقل عملی را نیرویی میدانند که نفس به واسط آن برای کامل نمودن بدن، تأثیرات اختیاری در آن میگذارد؛ عقل نظری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 