پاورپوینت کامل طلقاء ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طلقاء ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طلقاء ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طلقاء ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ فتح مکه
۲ آزاد شدگان پیامبر
۳ پانویس
۴ منابع

فتح مکه

با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، رقابت و درگیری بین مسلمانان و قریش ادامه یافت. از مهم‌ترین غزوات حضرت رسول‌ صلی الله علیه و آله با کفار قریش، قبل از فتح مکه به جنگ‌های بدر، احد و خندق می‌توان اشاره کرد. سرانجام خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله در سال هشتم هجری[۳] تصمیم گرفت مکه را فتح کند.

فتح مکه با تدابیر نظامی پیامبر صلی الله علیه و آله بدون درگیری نظامی انجام شد.[۴] رسول ‌خدا صلی الله علیه و آله در «ذی طوی» سپاه خود را دسته‌بندی کرد، سپس وارد مکه شد. عده‌ای از مشرکان مکه، تلاش مذبوحانه‌ای را برای مقاومت انجام دادند؛ اما این مقاومت بزودی شکسته شد[۵] و مکه تقریباً به راحتی فتح شد.

خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله، خانه «ابوسفیان» و خانه افرادی را که در خانه‌اش می‌ماند و در را می‌بست و همچنین مسجدالحرام را محل امن قرار داد.[۶] اما ایشان، نام عده‌ای را بیان کرد که با آن حضرت و مسلمانان دشمنی کرده بودند و فرمود اینان را به قتل برسانید. ابن هشام می‌نویسد: «‌رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله به فرماندهان لشکر اسلام دستور داد که در مکه با کسی درگیر نشوند، به استثنای عده‌ای که آن حضرت، فرمان قتلشان را صادر کرده بود؛ حتی اگر به پرده کعبه آویزان شده باشند».[۷]

اسم این افراد در بیشتر منابع به این صورت آمده است: عبد‌الله بن سعد بن ابی‌سرح (مرتدی که برادر رضاعی عثمان بود)، عبد‌اللّه بن خطل الأدرمی (زیرا غلام مسلمان خود را کشته بود و پس از ارتداد به مکه گریخته بود)، مقیس بن صبابه لیثی (زیرا مسلمانی را عمداً به جای برادرش که به خطا کشته شده بود به قتل رسانید و پس از ارتداد به مکه فرار کرد)، عکرمه بن ابی‌جهل و فرتنا و ساره که دو زن خواننده‌ای بودند که اشعاری در هجو پیامبر صلی الله علیه و آله می‌خواندند و در روز احد، مشرکان را به جنگ با حضرت می‌شوراندند.[۸] در ارشاد آمده است: امیرمؤمنان یکی از این آوازه ‌خوان‌ها را کشت و دیگری پنهان شد تا بعداً به او امان دادند و در زمان خلافت عمر بن خطاب، اسبی در سرزمین ابطح او را لگد زد و کشت. [۹]

ابن‌هشام، حویرث بن نقیذ را هم نیز اضافه کرده است.[۱۰] او از کسانی بود که حضرت را در مکه می‌آزرد.[۱۱] و محمد بن سعد در الطبقات الکبری «هبّار بن أسود» و «هند دختر عتبه بن ربیعه مخزومی»، (همسر ابوسفیان و مادر معاویه) را هم افزوده است.[۱۲]

سؤالی که ممکن است اینجا مطرح شود، آن است که چرا پیامبر، ابوسفیان و معاویه یا افرادی دیگر را که از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بودند به قتل نرساند؟ در پاسخ باید گفت: به نظر می‌رسد ادامه حیات ابوسفیان به دلیل امان و پناهی بود که عباس، عموی پیامبر به او داده بود. امان دادن افراد به یکدیگر در آن زمان، اعتبار و اهمیت بسیار بالایی داشت. اگر کسی به دیگری امان می‌داد هیچ‌فردی حق تعرض به آن فرد را نداشت.

ابن‌ اثیر می‌نویسد: «‌عباس عموی پیغمبر که برای استقبال از حضرت به خارج از شهر آمده بود، می‌گوید: که من ناگاه صدای ابو‌سفیان و حکیم بن حزام و بدیل بن ورقاء خزاعی را شنیدم که برای تجسس اخبار بیرون آمده بودند. ابو‌سفیان گفت: … ابو‌الفضل (کنیه عباس) پدر و مادرم فدایت! چه خبر داری؟ گفتم: اکنون پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله با ده هزار سوار از مسلمانان به قصد شما می‌آیند. گفت: اکنون چه کنم؟ گفتم: با من سوار ‌شو. برای تو از پیغمبر امان می‌گیرم. به خدا اگر ظفر یافت، گردن تو را خواهد زد. او پشت سر من بر استر شد، من هم سوی پیغمبر تاختم تا آنکه بر عمر بن خطاب گذشتیم. او (عمر) خطاب به ابو‌سفیان گفت: خدا را سپاس که تو را بدون امان و پیمان به دام انداخت. سپس نزد پیغمبر دوید تا اجازه کشتن ابوسفیان را بگیرد. من هم تاختم و زودتر رسیدم. عمر هم آمد و به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد و گفت: بگذار گردنش را بزنم. گفتم: ای رسول‌ خدا! من به او پناه دادم. سپس سر پیغمبر را در آغوش گرفتم و گفتم: نمی‌گذارم امروز کسی با او نجوا کند… . حضرت فرمود: برو ما به وی امان دادیم. فردا او را نزد ما برگردان. من هم با او به منزل خود (محل اقامت در لشکرگاه) برگشتم. بامداد به اتفاق وی نزد آن بزرگوار رفتم. چون او را دید فرمود: وای بر تو ای اباسفیان! آیا وقت آن نرسیده که بگویی لا‌اله‌الا‌الله؟ گفت: آری، پدرم و مادرم فدای تو! اگر غیر از خدا دیگری (شریکی) بود؛ مرا بی‌نیاز می‌کرد. فرمود: وای بر تو! آیا وقت آن نرسیده است که بدانی من پیغمبر خدایم! گفت: پدر و مادرم فدای تو باد! هنوز در تردیدم. عباس می‌گوید که من به او گفتم: وای بر تو! پیش از اینکه گردنت زده شود شهادت را بگو. او شهادتین را به زبان آورد و مسلمان شد.»[۱۳]

بنابراین با توجه به این نقل تاریخی، به نظر می‌رسد در واقع امان عباس و پس از آن، اسلام ابوسفیان، مانع از قتل وی شد. علاوه بر این شاید علت دیگر این امر آن بوده است که پیامبر دستور قتل کسانی را صادر می‌کرد که به طور واضح یا مرتکب قتل شده و یا علیه پیغمبر صلی الله علیه و آله، اشعار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.