پاورپوینت کامل رابطه کفر و شرک با ایمان چگونه است؟ آیا کافران خدا را قبول داشتند؟! و اگر داشتند چرا شرک می‌ورزیدند؟! ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رابطه کفر و شرک با ایمان چگونه است؟ آیا کافران خدا را قبول داشتند؟! و اگر داشتند چرا شرک می‌ورزیدند؟! ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رابطه کفر و شرک با ایمان چگونه است؟ آیا کافران خدا را قبول داشتند؟! و اگر داشتند چرا شرک می‌ورزیدند؟! ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رابطه کفر و شرک با ایمان چگونه است؟ آیا کافران خدا را قبول داشتند؟! و اگر داشتند چرا شرک می‌ورزیدند؟! ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

قرآن کریم در چند آیه به روشنی می‌فرماید گروهی از کافران، خداوند را به عنوان خالق هستی قبول داشتند، اما در عین حال بنا به دلایلی نسبت به خدای تعالی کفر و شرک می‌ورزیدند.
اجتماع کفر و شرک با ایمان، نظیر اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقیات متضاد است. از این نظر ممکن است که این‌گونه امور از معانی‌ای باشند که قابل شدت و ضعف‌اند. مانند «دورى» و «نزدیکى» که به سبب اضافه و نسبت، مختلف می‌شوند، مثلاً «نزدیکی» و” دوری” اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شود، هرگز در محل واحد جمع نمی‌شوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممکن است در یک‌جا جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند.
بنابر این، کافران و مشرکان خداوند را به عنوان خالق هستی قبول داشتند، اما شرک آنها شرک در عبودیت و ربوبیت بود. آنان معتقد بودند خداوند عالم هستی را آفرید، ولی تدبیر آن‌را به فرشتگان، ستارگان و… سپرده است.

پاسخ تفصیلی

کفر اقسام و مراتبی دارد؛[۱] از این رو کافران هم به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند، و این‌گونه نیست که همه‌ی کافران خداوند را قبول نداشته باشند، بلکه بیشتر آنها خدا را قبول داشته و دارند. قرآن کریم در چند آیه به روشنی می‌فرماید کافران و مشرکان خداوند را به عنوان خالق هستی قبول داشتند، اما در عین حال بنا به دلایلی نسبت به خدای تعالی کفر و شرک می‌ورزیدند. به عنوان نمونه می‌فرماید: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ».[۲]و هر گاه از آنان بپرسى چه کسى آسمان‌ها و زمین را آفرید، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟ می‌گویند اللَّه.
با توجه به این‌که آنان خدا را به عنوان خالق خود و جهان هستی می‌د‌انستند، اما بنا به دلایلی نسبت به خدای تعالی کفر و شرک می‌ورزیدند؛ لذا است که خداوند می‌فرماید: «وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون»؛[۳] و بیشتر آنها که مدعى ایمان به خدا هستند، مشرک‌اند!
مسلم است نه بت‏‌پرستان، و نه غیر آنها هیچ‌کس نمی‌گوید خالق زمین و آسمان و تسخیر کننده خورشید و ماه، یک مشت سنگ و چوبى است که به دست انسان ساخته و پرداخته شده است. به تعبیر دیگر، حتى بت‌‏پرستان در «توحید خالق» تردید نداشتند، اما شرک آنها شرک در عبودیت و ربوبیت بود. آنان معتقد بودند خداوند عالم هستی را آفرید، اما تدبیر آن‌را به فرشتگان، ستارگان و… سپرده است؛ لذا هر گروه و طایفه‌ای به نوعی کفر ورزیده و برای خدا شریک قائل بودند:
۱. بسیاری از کافران و مشرکان معتقد بودند که ما بت‌ها را از آن جهت می‌پرستیم که واسطه میان ما و خدا شوند. کافران می‌گفتند ما لایق این نیستیم که مستقیماً با خدا ارتباط برقرار نماییم؛ لذا باید از طریق بت‌ها با خدا رابطه برقرار کنیم: «وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ»؛[۴] آنها غیر از خدا، چیزهایى را می‌پرستند که نه به آنان زیان می‌رساند، و نه سودى می‌بخشد و می‌گویند اینها شفیعان ما نزد خدا هستند.
«ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى»؛[۵] ما آنها را پرستش نمی‌کنیم، مگر به این جهت که مقام ما را به خدا نزدیک کند.
بنابر این شرک آنها شرک در عبودیت بود نه شرک در خالقیت.
۲. گروهی برای خدا فرزند قائل بودند؛ مانند یهود و نصاری: «وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‏ الْمَسیحُ ابْنُ اللَّه ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْل»؛[۶] یهود گفتند: عزیر پسر خدا است. و نصارى گفتند: مسیح پسر خدا است. این سخنى است که با زبان خود می‌گویند که مانند گفتار کافران پیشین است.
۳. عده‌‌ای قائل به تجسیم بودند؛ یعنی خدا را به بندگانش تشبیه می‌کردند.
بنابر این کفار و مشرکان به خدا اعتقاد داشتند، اما به دلایلی که گفته شد، در برابرش شرک و کفر می‌ورزیدند، حتی فرعون هم نمی‌گفت من خالق شما هستم، بلکه می‌گفت من پروردگار برتر هستم: «فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى‏».[۷]
رابطه کفر و شرک با ایمان
اکنون به این پرسش می‌پردازیم که چگونه کفر و شرک با ایمان قابل جمع است و نسبت میان آنها چگونه است؟ و چگونه ممکن است انسان در آن واحد، هم مؤمن باشد و هم مشرک، با این‌که ایمان و شرک دو مقوله مقابل یکدیگرند که در یک‌جا جمع نمی‌شوند.
در پاسخ این پرسش باید گفت؛ این اجتماع، نظیر اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقیات متضاد است، و از این نظر ممکن است که این‌گونه امور از معانی‌‌ای باشند که قابل شدت و ضعف‌‌اند. مانند «دورى» و «نزدیکى»، که به سبب اضافه و نسبت مختلف می‌شوند، مثلاً «نزدیکی» و «دوری» اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شوند، هرگز در محل واحد جمع نمی‌شوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممکن است در محل واحد جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند، مثلاً در باره مکه، هم دورى صادق است و هم نزدیکى، دورى از شام، و نزدیکى به مدینه، همچنین اگر مکه با مدینه مقایسه شود، از شام دور است، ولى اگر با بغداد مقایسه شود به شام نزدیک خواهد بود.
به بیان روشن‌تر، ایمان به خدا و شرک به او[۸] دو مطلب اضافى هستند که به اختلاف نسبت و اضافه، مختلف می‌شوند. مثلاً اگر ایمان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.