پاورپوینت کامل پیشینه لباس روحانیت به چه زمانی برمیگردد؟ این لباس نشانگر چه چیزی است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیشینه لباس روحانیت به چه زمانی برمیگردد؟ این لباس نشانگر چه چیزی است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیشینه لباس روحانیت به چه زمانی برمیگردد؟ این لباس نشانگر چه چیزی است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیشینه لباس روحانیت به چه زمانی برمیگردد؟ این لباس نشانگر چه چیزی است؟ ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
اصل لباس روحانیت از سه رکن اصلی؛ یعنی عمامه، قبا و عبا تشکیل شده است. چنین پوششهایی در زمان پیامبر(ص) و امامان(ع) سابقه داشته و آن بزرگواران نیز از این لباسها استفاده کرده و در مواردی به آنها توصیه نمودهاند. البته این لباس در امتداد تاریخ تغییر کرده و به شکلهاى گوناگون درآمده است.
در صدر اسلام عمامه، عبا و قبا، مختص دانشمندان دینی نبود و عموم جامعه از آن استفاده میکردند و لباس دانشمندان و دیگر مردم تفاوتی با هم نداشت، اما بعدها به تدریج – و احتمالاً به دستور ابویوسف قاضی- این لباس به عنوان علامت و نشانهای برای دانشمندان اسلامی به شمار آمد.
بر این اساس؛ لباس روحانیت یک نماد است. این نماد وابسته به یک ایده و رسالت و فرهنگ خاص دینی است. پس از رحلت آخرین پیامبر و غیبت آخرین وصی او( امام عصر) لازم است گروهی به صورت تخصصی وجود داشته باشند تا وظیفه سنگین تبیین مفاهیم دینی را بر عهده گیرند، با این وجود، پوشیدن این لباس به عنوان شرط لازم تخصص در دین نیست، بلکه امروزه لباس روحانیت و طلبگی دارای نمود مشخصی در جامعه است و اجمالاً شباهتهای بسیاری با لباس پیامبر و امامان دارد که مشاهده آن، انسان را ناخودآگاه به فضای آن زمان خواهد برد. از طرفی با توجه به افراد زیادی که از چنین لباسی استفاده میکنند و معرفی این لباس به عنوان لباس علمای دین، نمیتوان آنرا لباس شهرت دانست، با این وصف، همانگونه که مثلاً لباس نیروهای مسلح لباس شهرت محسوب نمیشود، لباس روحانیت، نمادی است که دارندگان آن خود را ملتزم به تحقیق در مبانی دینی و عمل به آن و نیز آشناکردن جامعه با اسلام دانسته و همین امر برای ارزشمند بودن چنین لباسی کافی است.
پاسخ تفصیلی
لباس روحانیت، چه برای کسانی که آنرا میپوشند و چه برای کسانی که با آن مواجه میشوند، ذهنیتها و پرسشهایی را بهوجود میآورد؛ مانند اینکه لباس روحانیت از کجا آمده است؟ چرا و بر چه اساسی امروزه مورد استفاده قرار میگیرد؟ چه فوایدی دارد؟ دربردارنده چه امتیازات یا ویژگیهایی است؟ آیا پوشیدن آن شرایط و الزامات خاصی دارد؟ و…
در این تحقیق برآنیم تا به برخی از این پرسشها پاسخ دهیم.
پیشینه لباس روحانیت
با آنکه جستوجو و تحقیق در منابع تاریخی بر ما آشکار میگرداند که در گذشته حیات بشر، اصناف مختلف اجتماعى – از جمله فقها، قاضیان و خطیبان – در فرقههای مختلف و ادیان گوناگون لباسهاى ویژهای داشتهاند، اما اینکه چگونه اندیشمندان دینی در اسلام دارای لباس ویژهای شدهاند، نیاز به پژوهش گستردهاى دارد که در این نوشتار، تنها به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
در همین راستا ابتدا باید دید که آیا عبا و عمامه در صدر اسلام نیز وجود داشت یا خیر؟
با اندک تحقیقی هم میتوان به این پرسش، پاسخ مثبت داد و هم میتوان دریافت که در مواردی به استفاده از این لباس توصیه شده است:
۱. پیامبر اسلام(ص)، در روز غدیرخم، با دستان خود، بر سر على(ع) عمامه گذاشت.[۱]
۲. پیامبر اکرم(ص) روز فتح مکه، وقتى که داخل شهر شد، عمامه مشکى بر سر داشت.[۲]
۳. در حدیثى از پیامبر(ص) آمده است که؛ دو رکعت نماز با عمامه، بهتر از چهار رکعت بدون عمامه است.[۳]
۴. سلیمان بن خالد میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: اگر کسى بدون عبا امام جماعت شود، چه حکمى دارد؟ امام فرمود: «شایسته نیست که امام جماعت بدون عبا و یا عمامه باشد».[۴]
۵. امام رضا(ع) هنگام بیرون آمدن از منزل خود، رمانی که مأمون و مردم منتظر بودند، لباس پوشیدند و عمامهای از پنبه بستند و طرفى از آن بر سینه مبارک و طرفى دیگر را در میان هر دو شانه گذاشتند.[۵]
با این وجود؛ در دوره عباسیان، که همه چیز و همه کارها رنگ ایرانى گرفت، اعراب در لباس پوشیدن پیرو ایرانیان شدند، تا جایى که منصور در سال ۱۵۳ هـ.ق به رجال دولتى فرمان داد به جاى عمامه، قلنسوه (نوعى کلاه ایرانى) به سر بگذارند. قلنسوه کلاه درازى بود که آنرا با چوبهاى نازک از تو مرتب میکردند. اعرابى که تعصب داشتند روى قلنسوه عمامه نازکى میبستند … عباسیان برخلاف امویان که جامه سفید را شعار خود قرار داده بودند، جامه سیاهرنگ را شعار خود ساختند و رجال دولتى موظّف بودند جبههاى سیاه بپوشند، در حالىکه طبقات ممتاز از لباسهاى مخصوص به خود استفاده میکردند. توده مردم همان لباسهاى قدیم را بر تن داشتند و برحسب مقام و موقعیت و اقلیمى که در آن زیست میکردند، از عمامه، لباده، قبا، شلوار، پیراهن، جبه، جوراب و نعلین و کفش استفاده میکردند.[۶]
با این وجود ظاهراً تا قبل از دوره عباسیان گزارشی مبنی بر تفکیک لباس اندیشمندان دینی از دیگر افراد جامعه وجود ندارد، و از ابن خلکان نقل شده است: «نخستین کسی که لباس علما را به این صورت درآورد تا میان آنها و سایر مردم تفاوت باشد، ابو یوسف قاضی بود».[۷] ظاهراً این کار ابو یوسف برای این بود تا میان علما و دیگران از جهت مسئولیتهای دینی تفاوت باشد.
استاد مطهری در اینباره میگوید: «اولین کسی که لباس قاضی را از لباس دیگران جدا کرد همین ابویوسف بود. تا زمان ابویوسف همه یکجور لباس میپوشیدند. برای اینکه امتیازی برای قضات معین بشود برای آنها لباس معینی انتخاب کردند. من نمیدانم آیا در دورههای قبل از اسلام هم این سنت بوده است که قاضیها لباس علیحده داشته باشند یا اول بار در زمان هارون الرشید این کار شد. از آن زمان لباس روحانیت از لباس غیر روحانی جدا شد».[۸]
البته تفکیکی که ابویوسف انجام داد، اینگونه نبود که عموم مردم از پوشیدن عبا و رداء و عمامه منع شوند، بلکه تنها نوع خاصی از آنرا ویژه علما کرده بود و دیگران نیز میتوانستند از انواع دیگر چنین پوششهایی بهرهمند شوند، اما به هرحال، تفاوت در لباس به تدریج شکل گرفت.
نگاهی به روایات مربوط به پوشش پیشوایان معصوم(ع)
با آنکه پیامبر(ص) و امامان(ع) عبا بر تن میکردند و عمامه بر سر میگذاشتند، اما مقیّد به پوشیدن یک نوع لباس خاص نبودند، تا لباس روحانیت به شیوه امروزی را لباس انحصاری آنان بدانیم. آن بزرگواران از هر لباسی که با شئون متعارف جامعه دینی زمانشان مطابقت داشت، استفاده میکردند.
۱. نقل شده است: رسول خدا(ص) با گروهی از اصحاب در مسجد نشسته بودند که علی بن ابیطالب(ع) نیز در آن گروه بودند؛ وقتی یک مرد عربی وارد آن جمع شد از آنها پرسید کدام یک از شما رسول خدا است؟ اصحاب رسول خدا را به او نشان دادند.[۹]
۲. ابى تمیمه هجیمى میگوید: «حضور رسول خدا(ص) رسیدم در حلقهاى از یارانش نشسته بود، گفتم: کدامتان رسول خدائید به یادم ندارم که خود آنحضرت به من اشاره کرده باشد که من رسول خدایم، یا یکى از یارانش او را به من نشان داده باشد، دیدم روپوش سرخى به تن دارد…».[۱۰]
۳. در روایتی نقل شده است که گروهی با امام باقر(ع) بودند، خانمی مسئلهای داشت و از آن جمع پرسید کدامتان ابوجعفر است؟ آن گروه به امام باقر(ع) اشاره کردند و گفتند: این شخص، فقیه اهل عراق است، از او سؤال کن.[۱۱]
۴. حماد بن عثمان میگوید: در محضر امام صادق(ع) بودم، مردى از او پرسید، شما فرمودىد که على بن ابیطالب(ع) لباس زبر و خشن بر تن میکرد و پیراهن چهار درهمى میپوشید …، در صورتى که بر تن شما لباس نو میبینیم، امام صادق(ع) به او فرمود: «همانا على بن ابیطالب(ع) آن لباسها را در زمانى میپوشید که بدنما نبود، و اگر آن لباس را این زمان میپوشید به بدى انگشتنما میشد، پس بهترین لباس هر زمان، لباس مردم آن زمان است، ولى قائم ما اهل بیت(عج) زمانى که قیام کند، همان جامه على(ع) را پوشیده و به روش على(ع) رفتار کند».[۱۲]
۵. «رسول خدا(ص) لباس بلند(شمله) میپوشید که کار شلوار میکرد و پارچه راه راه به تن میکرد و از آن شلوار تهیه مینمود و این پارچه به تن آنحضرت خیلى زیبا بود، بهواسطه آنکه سیاهى آن با سفیدى ساق و پشت پاى حضرت کاملاً تناسب داشت و زیبنده بود … و گاهی با همان لباس بلند (شمله) با مردم نماز میخواند.
انس میگوید: بسیار حضرتش را دیدم که در شمله با ما نماز میخواند، در حالىکه دو طرفش را بین دو کتفش بسته و گره زده بود».[۱۳]
۶. «رسول خدا(ص) زیر عمامه عرقچین بر سر میگذاشت، و گاه عرقچین بیعمامه و یا عمامه بیعرقچین بر سر مینهاد…».[۱۴]
این روایات بیانگر آن است که؛ لباس پیامبر خدا(ص) و امامان معصوم(ع) مانند دیگر مردم بود؛ چون همه اعراب یک نوع لباس داشتند، هرچند آن بزرگواران سادگی را در شیوه پوشش رعایت میکردند.
اما به نظر میرسد که این روایات نمیتواند به تنهایی دلیلی باشد که امروزه لباس روحانیت و طلبگی را زیر سؤال ببریم؛ زیرا امروزه بسیاری از اصناف اجتماعی به جهت گستردگی ارتباطات و گوناگونی وظایف اجتماعی؛ نیازمند یک نشانه و علامت و یا یونیفرم خاصی میباشند که ارتباط دیگران با آنان آسانتر شود و چه بهتر که اندیشمندان دینی – حتی اگر آنان را صنف ندانیم – از پوششی استفاده کنند که نسبت به دیگر پوششهای رایج، شباهت بیشتری با پوشش معصومان داشته باشد. افزون بر آن؛ تأثیر معنوی لباس روحانیت در مردم بر کسی پوشیده نیست. همچنین پوشیدن این لباس برای طلاب علوم دینی، باعث میشود که آنها به شئون و مسئولیت خود توجه داشته باشند و از گفتارها و رفتارهایی که در شأن آنها نیست، دوری کنند.
برای روشن شدن این مطلب در بخش زیر به توضیح میپردازیم.
حیات صنفی روحانیت
صحنه حیات انسان را میتوان به دو چهره عمده تقسیم کرد؛ حیات فردی و حیات صن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 