پاورپوینت کامل آیا هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص)، ایوان کسری فرو ریخت؟ آتشکده فارس خاموش شد؟ دریاچه ساوه خشکید؟ ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
5 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص)، ایوان کسری فرو ریخت؟ آتشکده فارس خاموش شد؟ دریاچه ساوه خشکید؟ ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص)، ایوان کسری فرو ریخت؟ آتشکده فارس خاموش شد؟ دریاچه ساوه خشکید؟ ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا هنگام ولادت پیامبر اسلام(ص)، ایوان کسری فرو ریخت؟ آتشکده فارس خاموش شد؟ دریاچه ساوه خشکید؟ ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

پاسخ اجمالی

گزارشی در کتاب‌های تاریخ وجود دارد که از اتفاقات خارق العاده‌ای؛ مانند فرو ریختن ایوان کسری، خاموش شدن آتشکده فارس، و خشک شدن دریاچه ساوه. در زمان تولد پیامبر اسلام(ص) خبر می‌دهد.
این روایت هرچند از جهت حدیث‌شناسی، سند ضعیفی دارد، ولی باید گفت؛ اولاً: درباره برخی از گزارشات تاریخی نباید به دنبال سند صحیح بود، بویژه اگر با قرائن و شواهد دیگری همراه شوند مانند این روایت که نوعی تواتر معنوی در گزارش‌های تاریخی، روایات و اشعار در مورد آن وجود دارد. ثانیاً: این حوادث، جزو «ارهاصات» و هشدارها است که به اذن الهی صورت می‌گیرد؛ یعنی حوادث شگفتی در آستانه میلاد پیامبران یا پس از آن و پیش از ادعای نبوت‌ به وقوع می‌پیوندد که از نبوتِ آنان در آینده حکایت دارد، تا مردم با مشاهده آن امور، آماده شنیدن دعوت انبیا‌(ع) شوند.

پاسخ تفصیلی

بر اساس گزارش‌های تاریخی؛ اتفاقات خارق العاده‌ای همزمان با تولد پیامبر اسلام(ص) رخ داده است. یکی از این گزارش‌ها چنین است:
در شب میلاد پیامبر(ص) ایوان کسرى به لرزه درآمد و شکست برداشت و چهارده کنگره آن فرو ریخت، آتشکده فارس که هزار سال پیوسته روشن بود خاموش شد، دریاچه ساوه خشکید و مؤبد بزرگ در خواب دید که شتران تنومند همراه اسب‌هاى عربى از دجله گذشتند و در سرزمین ایران پراکنده شدند.
انوشیروان سخت به وحشت افتاد و هر چند خواست شکیبایى کند نتوانست، و مصلحت در این دید که موضوع را با وزیران و فرماندهان نظامى و مرزبانان در میان نهد، ایشان را فرا خواند و در حالی که تاج بر سر نهاده و بر تخت نشسته بود به ایشان گفت: می‌دانید براى چه شما را خواسته‌ام؟ گفتند: نه! در همین هنگام از فارس خبر خاموشى آتشکده هم رسید و مایه افزونى غم و اندوه انوشیروان گشت، او موضوع را به اطلاع حضار رساند، مؤبد بزرگ هم خواب خود را اظهار داشت.
خسرو از او پرسید نظر تو در این‌باره چیست؟ گفت: خیال می‌کنم بین اعراب حادثه مهمى اتفاق افتاده است، و یا براى ما از طرف ایشان پیش‌آمدى خواهد کرد، خسرو، نامه‏اى به نعمان بن منذر نوشت و از او خواست عالِمى از خواب‌گزاران پیش او بفرستد تا از او پرسش‌هایى انجام دهد.
نعمان مردى به نام عبد المسیح را که از قبیله غسان بود به دربار فرستاد، خسرو به او گفت: آیا می‌دانى که چه می‌خواهم از تو بپرسم؟ عبد المسیح گفت: پرسش‌هاى خود را طرح کن و به من بگو، اگر چیزى دانستم می‌گویم و اگر ندانستم می‌توانم ترا به شخصى راهنمایى کنم که خواهد دانست. خسرو پرسش‌هاى خود و موضوع خواب مؤبد بزرگ را طرح کرد، عبد المسیح گفت: دایى من در بلندی‌هاى شام زندگى می‌کند و نام او سطیح است و خواهد توانست که پاسخ لازم بدهد، انوشیروان گفت: پیش او برو و از معناى این امور بپرس و باز گرد.
عبد المسیح با شتاب به راه افتاد اتفاقاً هنگامى نزد سطیح رسید که او در حال مرگ بود، عبد المسیح به دایى خود سلام داد و درود فرستاد و چون پاسخى نشنید اشعارى خواند.
سطیح چون اشعار را شنید چشم گشود و گفت: عبد المسیح تو هستى که بر شترى تیزپا سوارى و پیش سطیح آمدى، اما هنگام مرگ او رسیدى، پادشاه ساسانى ترا فرستاده است براى لرزه ایوان و خاموش شدن آتش‌ها و خواب مؤبد بزرگ که خواب دیده شتران تنومند اسبان تازى را با خود می‌کشند و از دجله عبور کردند و در همه شهرهاى او پراکنده شدند، اى عبد المسیح هنگامى که تلاوت بسیار شود و صاحب عصا ظاهر گردد و رودخانه سماوه جارى گردد و دریاچه ساوه فروخشکد و آتش پارسیان خاموش گردد، دیگر شام، شام سطیح نباشد.
همانا از ساسانیان چند زن و مرد به عدد کنگره‌هایى که فرو ریخته است پادشاهى می‌کنند و هر چه آمدنى باشد خواهد آمد: این بگفت و هماندم مرد.
عبد المسیح بر شتر خویش پرید و اشعاری را خواند. اما نمی‌دانست که پادشاهى ده نفر از ایشان فقط چهار سال خواهد بود و بقیه هم فقط تا روزگار عثمان بن عفان پادشاهى کردند.[۱]
اکنون به بررسی سند و محتوای این روایت خواهیم پرداخت:
الف. بررسی سندی
۱. در سند این روایت، افرادی هستند که از دیدگاه خود اهل سنت مجهول‌اند و در کتاب‌های رجالی و تراجم آنها شرح حالی -هرچند کوتاه- از آنها ننوشته‌اند؛ این افراد عبارتند از: ابو أیوب یعلى بن عمران البجلی‏، و مخزوم بن هانئ المخزومی.[۲] ‏افزون بر این‌که در منابع، تنها زمانی از این افراد نام برده می‌شود، که در صدد نقل همین روایت باشند[۳] و همین نشانگر آن است که این افراد مجهول تنها همین روایت را نقل کرده‌ و روایت دیگری نیز از آنان نقل نشده است.
۲. ظاهراً نخستین کسی که در کتاب خود از این حوادث سخن گفته؛ احمد بن أبی‌یعقوب (متوفی: ۲۸۴ یا ۲۹۲ هـ.ق) مشهور به یعقوبی است[۴] که از نویسندگان دوره عبّاسی به شمار می‌رود. امّا یعقوبی برای این سخن، سندی نشان نداده و مدرکی را بازگو نکرده است، جز آن‌که او نیز به رسم برخی از نویسندگان قدیم، در سرآغاز کتابش می‌نویسد: «ما در این کتاب به گردآوری سخنان و روایات پرداخته‌ایم؛ زیرا دیده‌ایم که مورّخان گذشته در حدیث‌ها و خبرهای خود اختلاف دارند و نیز در تاریخ سال‌ها و کارها روایات گوناگون آورده‌اند و برخی از آنان، چیزی را افزوده و برخی کاسته‌اند. از این‌رو خواستیم همه آنچه را که هر کدام آورده‌اند و به ما رسیده جمع کنیم».[۵] یعقوبی نیز مانند طبری به گردآوری أخبار برخاسته و با تصریح بر این‌که خبرها با یکدیگر ناسازگارند، همه را ضبط کرده است و هرگز درستی مجموعه روایات خود را ضمانت ننموده و مُهر تصدیق بر پای تمام آنها ننهاده است و این شیوه علمای اسلامی در قدیم بوده که آثار را در کتاب‌ها گرد می‌آوردند تا اهل استنباط بدان‌ها بپردازند و سره را از ناسره جدا کنند.
همچنین ابن سعد واقدی(م ۲۳۰ق) مورّخ و سیره‌نویس مشهور بغداد و مؤلف کتاب «الطبقات الکبرى‏» که معاصر یعقوبی بوده است؛ درباره حوادث خارق‌العاده هنگام حمل و تولد رسول خدا‌(ص)، با عنوان «ذکر علامات النبوه فی رسول الله‌(ص) قبل أن یُوحی الیه»[۶] گزارش‌هایی را در این‌باره، نقل کرده است، اما این روایت را نیاورده است.
۳. این روایت در برخی از منابع روایی اولیه شیعی نیز آمده است؛ مانند: «أمالی»[۷] و «کمال الدین و تمام النعمه»[۸] شیخ صدوق(م ۳۸۱ق)، «اعلام الوری» طبرسی(م ۵۴۸ق)،[۹] و «الخرائج و الجرائح»[۱۰] قطب الدین راوندی(م ۵۷۳ق). در سند این روایت در همه این کتاب‌ها –غیر از سند ارائه شده در کتاب امالی شیخ صدوق- مخزوم بن هانئ المخزومی قرار دارد که در منابع رجالی شیعه نیز مجهول است. برخی از راویان سند ارائه شده در امالی شیخ صدوق نیز ضعیف هستند؛ از این‌رو با آن‌که بیان این خبر در منابع شیعی، ارزش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.