پاورپوینت کامل در سوره یوسف؛ بعد از پرسش فرعون از زنان مصر«قال ما خطبکن…»، آیا عبارت «ان الله لا یهدی کید الخائنین»، سخنی از زلیخا است؟ مگر او به خدا اعتقاد داشت؟! ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در سوره یوسف؛ بعد از پرسش فرعون از زنان مصر«قال ما خطبکن…»، آیا عبارت «ان الله لا یهدی کید الخائنین»، سخنی از زلیخا است؟ مگر او به خدا اعتقاد داشت؟! ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در سوره یوسف؛ بعد از پرسش فرعون از زنان مصر«قال ما خطبکن…»، آیا عبارت «ان الله لا یهدی کید الخائنین»، سخنی از زلیخا است؟ مگر او به خدا اعتقاد داشت؟! ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در سوره یوسف؛ بعد از پرسش فرعون از زنان مصر«قال ما خطبکن…»، آیا عبارت «ان الله لا یهدی کید الخائنین»، سخنی از زلیخا است؟ مگر او به خدا اعتقاد داشت؟! ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
بیشتر مفسران معتقدند؛ از قرائن و شواهد چنین برمیآید که این جملات، سخنانی از یوسف(ع) است. گویا حضرتشان این سخن را زمانی بر زبان آورده که زنان به پاکىاش شهادت دادند، همسر عزیز مصر به گناهش اعتراف کرده و به راستگویی او گواهی داد و پادشاه نیز حکم برائت او را صادر کرد.
اما برخی از مفسران معتقدند این کلام و همچنین آیه بعد آن، ادامه گفتار همسر عزیز است که با جمله «الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ»، شروع شده بود؛ چرا که وی احساس کرد موقع آن فرا رسیده است که سالها شرمندگى وجدانش را با شهادت به پاکى یوسف و گنهکارى خویش جبران کند، بویژه اینکه او بزرگوارى بینظیر یوسف را از پیامى که براى شاه فرستاده بود درک کرد که در پیامش کمترین سخنى از وى به میان نیاورده و تنها از زنان مصر به طور سر بسته سخن گفته است.
پاسخ تفصیلی
نخست به عنوان مقدمه و برای روشن شدن موضوع مورد بحث باید گفت؛ در داستان همسر عزیز مصر که اتهام خیانت به یوسف(ع) زده بود، بر اساس آیه ۵۱ سوره یوسف، به گناه خود اعتراف مینماید و یوسف(ع) را در ادعاى بیگناهیاش تصدیق میکند و میگوید: «الآن حق از پرده بیرون شد و روشن گردید، و آن این است که من با او بناى مراوده و معاشقه را گذاشتم، و او از راستگویان است».
زلیخا با این جمله گناه را به گردن گرفته، و ادعاهاى قبلى خود را تکذیب نمود. و به این هم اکتفا نکرد، بلکه به طور کامل او را تبرئه نمود و گفت: در تمام طول این مدت، یوسف هیچ رضایتى از خود نشان نداد، و هیچ درخواست نامشروع مرا نپذیرفت.
در اینجا برائت یوسف از هر جهت روشن میگردد؛ زیرا در کلام همسر عزیز مصر و گفتار زنان اشراف، تأکیدهایی به کار رفته که هر کدام در جاى خود مطلب را تأکید میکنند:
یک. آنکه نفى بدی را به طور «نکره در سیاق نفى» و با زیادتى “من” و با اضافه کلمه “تنزیه” آورده، که در نتیجه هر گونه بدى را از او نفى کردند، و گفتند “ما هیچگونه بدى از او ندیدیم”.
دو. آنکه زلیخا علاوه بر اعتراف به گناه، تقصیر را منحصر به خود کرد و گفت: «أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ»، و شهادت خود به راستگویى یوسف را با چند ابزار تأکید، مؤکد نمود. اولاً: اینکه حرف “إن” را به کار برد. ثانیاً: حرف “لام” را استعمال کرد. ثالثاً: جمله را اسمیه آورد و گفت: «وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ». این اعتراف و تاکیدها هر بدى را که تصور شود از او نفى میکند. چه فحشا باشد، چه مراوده، چه کمترین میل و رضایت، و چه دروغ و افتراء. و میفهماند که یوسف به حسن اختیار خود از این زشتیها دورى کرد.
قرآن کریم در ادامه این داستان میفرماید: «ذلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی کَیْدَ الْخائِنِینَ»؛[۱] این براى آن است که بداند که من در پنهانی به او خیانت نکردم، و به درستی که خدا حیله خیانتکاران را هدایت نمیکند.
در ابتداى این آیه، مانند برخی فرازهای دیگر قرآن،[۲] گوینده سخن صریحاً مشخص نمیشود؛ از این رو مفسران در این آیه به گفتوگو پرداختهاند که این سخن از کیست؟ یوسف؟! همسر عزیز مصر؟! و یا خود عزیز؟!
بیشتر آنان معتقدند؛ از قرائن و شواهد پیرامونی برمیآید که این جملات سخنانی از یوسف(ع) باشد، و گویا این حرف را بعد از شهادت زنان به پاکى او و اعتراف همسر عزیز به گناه خود و شهادت به راستگویى یوسف، و داورى پادشاه به برائت وی زده است.
بنابر اینکه این آیه نقل سخنان یوسف باشد، اشاره “ذلک” اشاره به برگردانیدن فرستاده پادشاه مصر است؛ یعنى اینکه من از زندان بیرون نیامدم و فرستاده شاه را نزد او برگردانیدم و به وسیله او درخواست کردم که شاه در باره من و آن زنان داورى کند، براى این بود که عزیز مصر بداند من در نبود او به وی خیانت نکردم و با همسرش ارتباط نامشروعی نداشتم، و بداند که خداوند کید خائنان را هدایت نمیکند؛ لذا، ضمیر در “لیعلم” و همین طور در “لَمْ أَخُنْهُ” به عزیز برمیگردد.
یوسف(ع) براى برگرداندن فرستاده پادشاه مصر دو نتیجه ذکر کرده است: یکى اینکه عزیز بداند که من به او خیانت نکردم، و از دل او هر شبههاى که در باره وى و همسر خود دارد از بین برود.
دوم اینکه بداند که هیچ خائنى به طور مطلق هیچ وقت به نتیجهاى که از خیانت خود در نظر دارد نمیرسد، و دیرى نمیپاید که رسوا میشود، و این سنتى است که خداوند همواره در میان بندگانش جارى ساخته، و هرگز سنت او تغییر و تبدیل نمیپذیرد؛ خیانت باطل است و باطل هم دوام ندارد، و حق بر علیه آن ظاهر میشود و بطلان آنرا بر ملا میکند.
بهترین نمونهاش خیانت زنان مصر است، اگر بنا بود خائنان رستگار شوند، زنان مصر و همسر عزیز در آنچه کردند رسوا نمیشدند. اما از آنجا که خداوند کید خائنان را راهبرى نمیکند رسوا شدند.
گویا منظور یوسف(ع) از نتیجه دوم که گفت: «أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی کَیْدَ الْخائِنِینَ»، و تذکر آن به پادشاه مصر و تعلیم آن به وى، این بود که از لوازم فایده خبر نیز بهره بردارى کند، و بفهماند که وى از حقیقت داستان اطلاع دارد، و چنین کسى که در غیاب عزیز به همسر او خیانت نکرده، قطعاً به هیچ چیز دیگرى خیانت نمیکند، و چنین کسى سزاوار است که بر هر چیز از جان و مال و آبروی مردم امین شود، و از امانتش استفاده کنند.
آنگاه با فهماندن اینکه وى چنین امتیازى دارد، زمینه را آماده کرد، براى اینکه وقت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 