پاورپوینت کامل حافظ شیرازی که بود؟ ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حافظ شیرازی که بود؟ ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حافظ شیرازی که بود؟ ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حافظ شیرازی که بود؟ ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
شمس الدین محمد شیرازی در حدود سال ۷۱۳ ق در شهر شیراز متولد شد. تخلص شعری او «حافظ» است که بیش از نامش شهرت دارد. در کودکی حافظ قرآن گردید و سپس به فراگیری علومی؛ نظیر ادبیات و کلام پرداخت. او از شاگردان قاضی عضد ایجی بوده و محضر میر شریف جرجانی را درک نموده است. با وجود آنکه با غالب افراد صاحب اسم و رسم که در شیراز به مقام شاهی یا وزیری و امارت رسیده بودند آشنایی و ارتباط داشت، بیشتر عمر خویش را در فقر به سر برد و اواخر زندگی در گوشه عزلت مأمن گزید. شهرت او در زمان حیاتش به قدری بود که در ترکستان و هند و عراق و آذربایجان وی را میشناختند. وی در سال ۷۹۱ ق از دنیا رفت و اشعارش پس از مرگ وی جمع آوری گردید.
پاسخ تفصیلی
«شمس الدین محمد حافظ شیرازی» ملقب به «لسان الغیب» و «ترجمان الاسرار»،[۱] از شعرای پر آوازه ایران است. در علوم ظاهر و باطن مهارت داشته و در علم قرآن کمنظیر بود.[۲] تخلص شعری او «حافظ» است و از کثرت شهرت، تخلصش جای اسم و لقب او را گرفته است.[۳] درباره علت تخلّص وی گفتهاند: «ارباب خبر آوردهاند که یکی از اکابر به خواجه فرمود که چون از سعادتِ قرآندانی و فرقانخوانی مستفید و بهرهور شدهای، باید که تخلص خود “حافظ” نمایی. شمس الدین بنابر گفته آن بزرگوار تخلص خود حافظ نمود».[۴]
همچنین بسیاری از محققان درباره تخلص شعری حافظ گفتهاند وجه انتخاب چنین تخلصی، حفظ قرآن با قرائتهای چهاردهگانه بوده و از این کمال معنوَن، تخلص شعری گرفته است.[۵]
محل تولد
اجداد حافظ از مردم کوهپایه اصفهان بودهاند که احتمالاً در دوران اتابکان فارس به شیراز آمدند.[۶] حافظ در شیراز به دنیا آمد و در این شهر زندگانی طولانی خود را گذراند و با غالب افراد صاحب اسم و رسم که در شیراز به مقام شاه، وزیر، امیر، عالم و قاضی، رسیده بودند، آشنایی و ارتباط داشت؛ و خود هم پیشوای ادبا و شعرا و ملکُ القرّاء شیراز بوده و مطلوب معاصرانش در ایران و ترکستان و هندوستان بوده است.[۷] البته باید اشاره نمود که با وجود این همه ارتباطات اعیانی و اشرافی، سراسر زندگی حافظ در فقر و مسکنت سپری شده است.
تاریخ تولد
درباره تاریخ تولد وی اختلاف نظر وجود دارد؛ ۷۲۶ق،[۸] یا ۷۲۹ق،[۹] یا ۷۱۳ق.[۱۰]
در مورد تاریخ وفات وی نیز مختصر اختلافی وجود دارد؛ ۷۹۱ق،[۱۱] و یا ۷۹۲ق.[۱۲]
در مورد مدت عمر او برخی بر این باورند که وی هفتاد و هشت سال در این جهان به سر برده و پنجاه سال متوالی سخن سروده است.[۱۳] و برخی طول عمر حافظ را شصت و پنج سال ضبط کردهاند.[۱۴]
دوران کودکی و جوانی
وی اندک زمانی به کار در یک نانوایی مشغول شد و سپس به مکتبخانه روی نهاد و آموزشهای اصلی خود را که حفظ قرآن و فراگیری علوم ادبی و دینی بود به سامان رسانید. در این میان، بیش از همه به دانش تفسیر قرآن علاقهمند بود و در عین حال از تحصیلِ دانش کلام نیز غفلت نکرد. وی در میان تفاسیر مختلف قرآنی، به تفسیر کَشّاف که از بهترین تفاسیر ادبی قرآن و بر مذاق معتزله بود، علاقه داشت. استقبال و پاسخگویی وی به بسیاری از شاه بیتهای شاعران بزرگ ایران – مثل مولوی، سعدی، اوحدی و خواجوی کرمانی- نشانگر مأنوس بودن این شاعر با آثار آنان است.[۱۵]
شهرت حافظ
شهرت حافظ در زمان حیات وی نیز بسیار فراگیر بود؛ نوشتهاند: «حافظ شیرازی در هر باب سخنی مناسب حال گفته و برای هرکسی معناهایی غریب و لطیف انگیخته، معانی بسیار در الفاظ اندک خرج کرده …، غزلهای جهانگیرش در ادنی مدتی به حدود اقالیم ترکستان و هندوستان رسیده و سخنان دلپذیرش در اقل زمان به اطراف و اکناف عراقین و آذربایجان کشیده، سماع صوفیان، بی غزلِ شور انگیزِ او گرم نشدی و بزم پادشاهان بینقل سخن ذوق او زیب و زینت نداشتی…».[۱۶] خود حافظ نیز در شعری بدین مضمون اعتراف نموده و میگوید:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است[۱۷]
مقام و فضیلت و مرتبه معرفت او به درجهای بالا رفت که عارف معروف هند و پادشاه جهانگیر سمرقند یعنی «مخدوم جهان» و «تیمور گورگان» چون به شیراز میرسیدند آرزوی ملاقات او را میکردند و به حرمت جانب او میکوشیدند و بدو حق میدادند که به گفتار خود بنازد و بگوید:
به شعر حافظ شیراز میگویند و میرقصند
سه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
سلطان محمود بهمنی -پادشاه دَکَن- که آوازه شیرین مقالی حافظ را شنیده بود به وزیر خود -میر فضل الله اینجو- امر کرد که این شاعر نامدار را به دیار دکن دعوت کند. حافظ این دعوت را قبول نمود و به بندر هرمز –کنار خلیج فارس- رفت. اما وقتی وارد کشتی شد طوفان وزیدن گرفت و در دل او تردید ایجاد شد. وی در بیتی به این مسئله اشاره نموده و میگوید:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
به همین جهت چشم از سود سفر پوشید و این غزل معروف را به وسیله فرستادگان برای شاه و وزیر دکن فرستاد:
دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کزاین خوشتر نمیارزد
بس آسان مینمود اول غم دریا ببوی سود
غلط گفتم که موجش به صد گوهر نمیارزد
داستان این حادثه – یعنی آنچه بین حافظ و سلطان غیاث الدین محمود دکنی رخ داد- به گوش یکی از پادشاهان هند موسوم به غیاث الدین اعظم بن اسکند – شاه بنگال- رسید. او مصراعی ناتمام که خودش سروده بود را به شیراز فرستاد و از حافظ خواست آنرا تکمیل نماید. علت سرودن مصراع این بوده است که سلطان غیاث الدین به بیماری صعبی دچار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 