پاورپوینت کامل اهلسنت در پاسخ به این اشکال که خلیفه منتخب توسط مردم، نیابت از مردم دارد و نه از خدا و رسول، میگویند که بیعت مردم، نشانهای از آن است که نصّی وجود نداشته و خدا و رسولش از انتخاب مردم راضی بوده و به همین دلیل، چنین خلیفهای نایب خدا و پیامبر نیز خواهد بود. نظر شما چیست؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اهلسنت در پاسخ به این اشکال که خلیفه منتخب توسط مردم، نیابت از مردم دارد و نه از خدا و رسول، میگویند که بیعت مردم، نشانهای از آن است که نصّی وجود نداشته و خدا و رسولش از انتخاب مردم راضی بوده و به همین دلیل، چنین خلیفهای نایب خدا و پیامبر نیز خواهد بود. نظر شما چیست؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اهلسنت در پاسخ به این اشکال که خلیفه منتخب توسط مردم، نیابت از مردم دارد و نه از خدا و رسول، میگویند که بیعت مردم، نشانهای از آن است که نصّی وجود نداشته و خدا و رسولش از انتخاب مردم راضی بوده و به همین دلیل، چنین خلیفهای نایب خدا و پیامبر نیز خواهد بود. نظر شما چیست؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اهلسنت در پاسخ به این اشکال که خلیفه منتخب توسط مردم، نیابت از مردم دارد و نه از خدا و رسول، میگویند که بیعت مردم، نشانهای از آن است که نصّی وجود نداشته و خدا و رسولش از انتخاب مردم راضی بوده و به همین دلیل، چنین خلیفهای نایب خدا و پیامبر نیز خواهد بود. نظر شما چیست؟ ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
پاسخ اجمالی
ابتدا باید گفت این ادعا که امکان ندارد با وجود نص، اکثریت مردم انتخاب دیگری داشته باشند، ادعایی پذیرفتنی نیست؛ زیرا در قرآن کریم تصریح شده است که بیشتر بنی اسرائیل با وجود نصّ موسی(ع) بر جانشینی هارون(ع)، از این فرمان روبرگردانده و پیرو سامری شدند. علاوه بر این، در جریان سقیفه نیز اینگونه نبود که اکثریت مسلمانان با سنجیدن جوانب و به دور از شتابزدگی و با رضایت قلبی، از امام علی(ع) روبرگردانده و خلیفه اول را به جانشینی پیامبر(ص) برگزیده باشند تا چنین انتخابی را نشانی از رضایت خدا و پیامبرش بدانیم. توضیحات بیشتر را در پاسخ تفصیلی مطالعه فرمایید.
پاسخ تفصیلی
شیعه با الهام از آیات قرآن و استفاده از صریح روایات نبوی بر این اعتقاد است که امامت منصبی مقدس، الهی و نیازمند ویژگیهایی مانند عصمت و علم کامل است که تعیین آن نیز باید از جانب خدا باشد.[۱] آنان امام علی(ع) را از اینرو شایسته خلافت میدانند، که هم نصّ صریح از جانب حضرت پیامبر(ص) بر جانشینی ایشان وجود دارد و هم حضرتشان – حتی به گواهی اهلسنت – تمام شایستگیهای لازم برای جانشینی پیامبر(ص) را داشت. همانگونه که گفته شد، شیعه در زمینه خلافت، معتقد به نصّ است، اما اهلسنت چنین نصّ و نصبی را نپذیرفته[۲] و در پی آن، راهکارهای گوناگون و متضادی را برای جانشینی پیامبر(ص) اجرا کردهاند، بدین ترتیب که در مورد خلیفه اول، بیعت ادعایی اهل حل و عقد را ملاک قرار دادهاند، با آنکه در مورد خلیفه دوم، او تنها با وصیت خلیفه اول و بدون هیچ سیستم رأیگیری به خلافت رسیده و خلیفه سوم نیز تنها توسط جمع بسیار محدود ششنفرهای که توسط خلیفه دوم چینش شده بود، قدرت را در دست گرفت و در نهایت تنها امام علی(ع) که در دیدگاه آنان خلیفه چهارم است، بدون دخالت خلفای قبلی و با نظر اکثریت مردم و بعد از ۲۵ سال خانهنشینی به مقامی که تنها شایسته او بود، دست یافت.
با این وجود برای مشروع جلوه دادن خلافت افرادی که نصّی در مورد آنان وجود نداشت، برخی چنین نظری را مطرح میکنند که:
«انتخاب امام از سوی اهلبیعت و اتفاق ایشان بر امامت آن شخص، نشانگر آن است که نصّی وجود نداشته و خدا و رسول، از خلافت فرد مورد رضایت مسلمانان، رضایت داشته و انتخاب مردم نشانه آن است که حکم خدا تعلق به امامت او گرفته است».
نقد و بررسی
در این نوشتار، در دو بخش به نقد این دیدگاه اهلسنت پرداخته میشود:
الف) انتخاب یک فرد توسط مردم، نشانگر فقدان نصّ برای فرد دیگر است!
اصل این ادعا هم از جهت منطقی و هم از جهت واقعیتهای خارجی با یکدیگر تلازمی ندارند؛ چرا که ممکن است نصی برای حضرت علی(ع) وجود داشته باشد، اما به دلیل برخی شرایط پیرامونی، بیشتر مردم از شخص دیگری حمایت کرده باشند.[۳] همانگونه که به صراحت قرآن کریم، حضرت موسی(ع) صریحاً جانشینی برادرش حضرت هارون(ع) را اعلام کرده بود،[۴] ولی در مدت کمتر از ۴۰ روز، اکثریت بنی اسرائیل با تمام هشدارهای هارون از او روبرگردانده و پیرو فرد دیگری به نام سامری شدند که هیچ توصیهای از جانب موسی(ع) در مورد او وجود نداشت و آنان را به گمراهی کشاند![۵] آری! اگر نصی از پیامبر(ص) وجود داشت که حضرتشان، تعیین حاکم بعد از خویش را به مسلمانان واگذار کرده باشند، انتخاب آنان دارای مشروعیت بود، اما چنین نصّی که مورد پذیرش تمام مسلمانان باشد، وجود ندارد.
ب) انتخاب خلیفه اول، با پیشنهاد و رضایت قلبی اکثریت مسلمانان بود!
حتی اگر بپذیریم که رضایت قلبی اکثریت مسلمانان، نشانگر رضایت خداوند و پیامبرش میباشد، اما وجود چنین رضایت گستردهای را نیز نمیپذیریم که در ذیل به برخی از نشانههای فقدان چنین رضایتی اشاره میکنیم:
۱. شتابزدگی در تشکیل سقیفه
رضایت عمومی، زمانی قابل اعتنا است که اساس آن با مشاوره، فکر و تأمّل نخبگان جامعه در ابعاد و زوایای مختلف موضوع، شکل گرفته و سپس در محیطی کاملاً آزاد به رأی عمومی گذاشته شود، اما انتخابی که به صورت شتابزده و در شرایطی بحرانی صورت گرفته است را نمیتوان نشانگر رضایت قلبی همگان دانست.
طبق گزارش مورّخان؛[۶] بعد از رحلت پیامبر(ص)، انصار در سقیفه گرد آمده و تصمیم به انتخاب فرمانروایی برای خود را داشتند که عمر بن خطاب این موضوع را به اطلاع ابوبکر رسانده و آن دو به همراه ابو عبیده بن جراح، شتابان خود را به سقیفه رساندند و قبل از حضور دیگر نخبگان جامعه اسلامی، بنیاد اولیه انتخاب ابوبکر در همانجا بنا گذاشتند.
اینکه چنین انتخابی کاملاً شتابزده و بدون مشورت با دیگر مسلمانان بود، واقعیتی است که در سخنان ابوبکر، عمر و نیز امام علی(ع) بدان اشاره شده است:
از خود ابوبکر نقل است که میگفت: «إنّ بیعتی کانَتْ فَلْتَهً وَقَى اللهُ شَرَّهَا، و خَشِیتُ الْفِتْنَهَ»؛[۷] بیعتم شتابزده[۸] رخ داد، اما خدا از ایجاد شر و بلوا جلوگیری کرد. من از بروز فتنه میترسیدم!
عمر نیز این شتابزدگی را چنین توصیف میکند: «کانَتْ بَیْعَهُ أَبی بَکْرٍ فَلْتَهً، وَقَى اللهُ شَرَّهَا».[۹] بیعت ابوبکر موضوع شتابزدهای بود که خدا از پیامدهای منفی آن جلوگیری کرد! چنین سخنی از زبیر نیز نقل شده است.[۱۰]
امام علی(ع) با تذکّر این نکته که بیعت با حضرتشان، بیعتی شتابزده نبود: «لَمْ تَکُنْ بَیْعَتُکُمْ إِیَّایَ فَلْتَهً»،[۱۱] با نوعی کنایه، به اعتراف خلفای قبلی به شتابزده بودن بیعت خلیفه اول اشاره میکند.
۲. منطقینبودن استدلالها در سقیفه و اجبار در بیعت
امام علی(ع) بارها استدلالهای ناظر بر مشروعیت جریان سقیفه را زیر سؤال برده است:
الف) شعرى از آنحضرت در این زمینه روایت شده:
فَإِنْ کُنْتَ بِالشُّورَى مَلَکْتَ أُمُورَهُم *** فَکَیْفَ بِهَذَا وَ الْمُشِیرُونَ غُیَّب؟![۱۲]
چگونه با استناد به شورا قدرت را به دست گرفتی با آنکه مشورتدهندگان در آنجا حضور نداشتند؟!
ب) ایشان در جای دیگری، استدلال آن سه مهاجر در مقابل انصار که «حاکمان باید از قریش باشند» را اینگونه به چالش کشیده است: «احْتَجُّوا بِالشَّجَرَهِ وَ أَضَاعُوا الثَّمَرَه»؛[۱۳] به درخت احتجاج کردند، و میوه آنرا ضایع نمودند! یعنی اگر آنان به دلیل خویشاوندی دوری که با پیامبر(ص) دارند، خود را سزاوار خلافت میدانند، من میوه آن درخت و پسر عموى آنحضرت، هستم، خلافت و جانشینی حقّ من است، و دیگرى را شایستگى آن نیست.[۱۴]
ج) وقتی حضرت علی(ع) را با اکراه برای بیعت میبردند، حضرتشان فرمود: «من از همه شما برای خلافت شایستهترم، من نباید با شما بیعت کنم و این شما هستید که با من باید بیعت کنید. شما (در سقیفه) در مقابل انصار اینگونه استدلال کردید که نسبت فامیلی با پیامبر(ص) دارید، آنان نیز حکومت را به شما سپردند! من نیز با همان منطق در مقابل شما استدلال میکنم (که از شما به پیامبر(ص) نزدیکترم!)، اگر از خدا میترسید، منصف باشید و مانند انصار اعتراف کنید که حکومت حق ما است …».[۱۵]
اینجا بود که سیاست چماق و هویج را در برابر علی(ع) اجرا کردند! عمر، علی(ع) را تهدید کرد که رهایت نخواهیم کرد تا بیعت کنی! ابوعبیده نیز با لحنی به ظاهر دلسوزانه، علی(ع) را به بیعت دعوت میکرد! … حضرت در ادامه به مهاجران هشدار میدهد که مبادا حکومت را به نااهلان بسپارند و تسلیم هوای نفس خود شده و از حق دور شوند.[۱۶]
تمام این سخنان به خوبی نشانگر آن است که امام علی(ع) – که به اعتراف همه، برادر و وصی پیامبر(ص) بود – هیچ رضایت قلبی به چنین بیعتی نداشت.
از طرفی اینگونه هم نبود که این بیعت برای دیگران نیز قابل تصور و پیشبینی باشد. در همین زمینه، زبیر بن بکار به یک نظرسنجی اشاره کرده و میگوید: «اکثریت مهاجرین و جمعی از انصار تردیدی نداشتند که علی(ع) صاحب حکومت بعد از پیامبر(ص) است».[۱۷]
بر این اساس، ادعای اجماع و اتفاق امت در بیعت با خلیفه اول ادعای درستی نیست؛ چرا که برخی اصلاً بیعت نکردند که سعد بن عباده کاندیدای اول سقیفه یکی از آنان است. برخی نیز با تهدید و فشار به بیعت تن دادند. نمونه بارز آن تحصّن برخی از یاران حضرت علی(ع) در خانه حضرت زهرا(س) بود که با تهدید به آتش زدن خانه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 