پاورپوینت کامل دعای بیستم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش پنجم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دعای بیستم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش پنجم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دعای بیستم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش پنجم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دعای بیستم صحیفه سجادیه/ شرحها و ترجمهها (بخش پنجم) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
فهرست دعاهای صحیفه سجادیه
متن دعای بیستم صحیفه سجادیه
شرح و ترجمه دعا:
بخش اول – بخش دوم – بخش سوم – بخش چهارم – بخش پنجم – بخش ششم – بخش هفتم – بخش هشتم – بخش نهم – بخش دهم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِک عَلَی إِذَا کبِرْتُ، وَ أَقْوَی قُوَّتِک فِی إِذَا نَصِبْتُ، وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکسَلِ عَنْ عِبَادَتِک، وَ لَا الْعَمَی عَنْ سَبِیلِک، وَ لَا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلَافِ مَحَبَّتِک، وَ لَا مُجَامَعَهِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْک، وَ لَا مُفَارَقَهِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیک.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَهِ، وَ أَسْأَلُک عِنْدَ الْحَاجَهِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک عِنْدَ الْمَسْکنَهِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالاسْتِعَانَهِ بِغَیرِک إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِک إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لَا بِالتَّضَرُّعِ إِلَی مَنْ دُونَک إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِک خِذْلَانَک وَ مَنْعَک وَ إِعْرَاضَک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ، ذِکراً لِعَظَمَتِک، وَ تَفَکراً فِی قُدْرَتِک، وَ تَدْبِیراً عَلَی عَدُوِّک، وَ مَا أَجْرَی عَلَی لِسَانِی مِنْ لَفْظَهِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَهِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک، نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَک، وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیک، وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِک، وَ شُکراً لِنِعْمَتِک، وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِک، وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِک.
ترجمهها
ترجمه انصاریان
بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و فراخترین روزی را به وقت پیری نصیبم کن، و نیرومندترین قوّت خود را به هنگام درماندگی بهره من فرما، و مرا در راه عبادت دچار سستی منما، و از تشخیص راهت نابینایم مساز، و به ارتکاب خلاف محبتت دچار مکن، و مپسند که به کسی که از تو دور است نزدیک شوم، و از آن که با تو همراه است جدا گردم.
الهی چنان کن که با نیرو و قدرت تو به شداید حمله کنم، و به وقت نیاز به گدایی از تو برخیزم، و در بیچارگی به پیشگاه تو بنالم، و مرا به کمک خواستن از غیر خود چون مضطر شوم، و به فروتنی برای مسئلت از غیر خود چون ندار شوم، و به زاری کردن به درگاه غیر خود چون بترسم گرفتار مکن، که به آن خاطر سزاوار خواری و منع از رحمت و بیاعتنایی از جانب تو شوم،ای مهربانترین مهربانان.
الهی عنایت کن که به جای آنچه شیطان در دلم میافکند از آرزوی باطل و بدگمانی و حسد، یاد عظمت تو کنم، و در قدرت تو اندیشه نمایم، و در دفع دشمنان تو چارهسازی نمایم، و به جای آنچه شیطان بر زبانم جاری میسازد از فحش و بدگویی و ناسزا یا شهادت ناحق، یا غیبت از مؤمن غایب یا دشنام به شخص حاضر و مانند اینها، سخن در سپاس تو گویم، و و مبالغه در ثنای تو ورزم، و با تمام هستی خود ستایش بزرگی تو کنم، و شکر نعمت تو بجای آورم، و اعتراف به احسان تو نمایم، و به شمردن نعمتهای تو مشغول گردم.
ترجمه آیتی
بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و فراخ ترین روزى ات را به هنگام پیرى به من ارزانى دار و نیرومندترین نیرویت را به هنگام درماندگى. در عبادت دچار کاهلیم مگردان و چنان مکن که دیدگانم از دیدن راه تو نابینا بود، یا به خلاف محبت تو گام بردارم، یا به آنان که از تو بریده اند پیوندم، یا از آنان که به تو پیوسته اند بریده شوم.
اى خداوند، چنان کن که به هنگام ضرورت به نیروى تو بتازم و به هنگام نیاز از تو یارى خواهم و به هنگام مسکنت به درگاه تو تضرع کنم. و مرا میازماى که به هنگام اضطرار از جز تویى یارى جویم و به هنگام بینوایى به پیشگاه جز تویى خاضع شوم و به هنگام ترس در برابر جز تویى تضرع کنم، تا آنگاه مستحق خذلان و منع و اعراض تو گردم. اى مهربانترین مهربانان.
اى خداوند، هر آرزو و گمان و حسد که اهریمن در دل من افکند تو آن را به ذکر عظمتت و تفکر در قدرتت و تدبیر بر ضد دشمنت بدل نماى. هر ناسزا و لغو و دشنام در آبرو، یا شهادت باطل، یا غیبت مومن غایب یا ناسزا به حاضر و از اینگونه که اهریمن بر زبان من مى افکند تو آن را به حمد و سپاس خود و افزونى در ثناى خود و بیان مجد و عظمت خود و سپاس نعمت خود و اعتراف به احسان خود و شمارش نعم خود بدل فرماى.
ترجمه ارفع
پروردگارا بر محمد و آل محمد درود فرست و مقرر دار وسیعترین روزیت را براى من آنگاه که پیر شوم و قوى ترین نیرو را هنگامى که از کار افتاده و وامانده شدم و گرفتارم مکن به بیحالى در عبادتت و نه به کورى و گمراهى از راهت و نه به دست زدن آنچه مخالف دوستى توست. و نه به همراه شدن با کسى که از تو جدا شده و نه جدا شدن از آن کسى که با تو همراه گشته،
خدایا چنانم کن که در هنگام بیچارگى و گرفتارى به تو رو کنم و در هنگام حاجتمندى از تو درخواست و در هنگام ندارى به درگاه تو زارى نمایم، دچارم مکن به کمک خواهى از غیرت در هنگام ناچارى و نه به خضوع و کرنش براى درخواست از غیر تو گاهى که نیازمند گشتم و نه به زارى کردن به درگاه دیگرى جز تو هنگام هراسم که در نتیجه سزاوار خذلان و خوارى تو گردم و مستحق منع لطف و اعراض تو شوم ای مهربانترین مهربانان.
خدایا چنان کن آنچه را شیطان در دلم و خاطرم اندازد از آرزو و بدگمانى و حسد همه مبدل به تذکر عظمت تو و تفکر در قدرت تو و تدبیرى براى از بین بردن دشمنت گردد و آنچه را بر زبانم جارى سازد از لفظ فحش یا هرزه گویى یا ریختن آبرو و یا شهادت بنا حق یا غیبت مومنى که غائب است یا دشنام مومنى که حاضر است و امثال اینها همه را مبدل کن به ذکر حمد و ستایش خودت و ثناگوئى ات به حد اغراق و ورود در تمجیدت و سپاسگزارى نعمت و اعتراف به احسان و لطف و شماره کردن بخشش هایت.
ترجمه استادولی
خدایا، بر محمد و آل او درود فرست، و فراخ ترین روزیت را بر من در سر پیرى ام، و قوى ترین نیرویت را در من به هنگام رنج و سختى ام قرار ده. و مرا به کسالت و کاهلى در عبادتت، و کورى از راهت، و پرداختن به کارى خلاف محبتت، و گرد آمدن با پراکندگان از تو، و جدایى از گردآمدگان به نزد تو، گرفتار مساز.
خدایا، چنانم کن که به وقت ضرورت و نیاز با یارى تو حمله کنم، و به هنگام حاجت از تو درخواست کنم، و به وقت تهیدستى و بیچارگى به درگاه تو زارى نمایم. و مرا به یارى جستن از غیر خودت به وقت درماندگى ام، و به فروتنى براى درخواست از دیگران به هنگام نیازم، و به زارى به درگاه دیگران به وقت ترسم گرفتار مساز، که بدان سبب سزاوار بى تفاوتى و منع و روى گردانى تو خواهم شد، اى مهربان ترین مهربانان.
خدایا، آنچه شیطان در دلم مى افکند از آرزوى پوچ و گمان بد و حسد، همه را مایه یاد عظمتت، و اندیشه در قدرتت، و نقشه بر ضد دشمنت قرار ده. و آنچه او بر زبانم جارى ساز از سخن زشت، یا دشنام گویى، یا آبروریزى، یا گواهى ناحق، یا غیبت کردن مؤمن غایب، یا دشنام دادن به شخص حاضر و مانند اینها همه را ستایش گویى و ثنا خوانى فراوان و اقدام به تمجید خودت، و شکر نعمتت، و اعتراف به احسانت، و بر شمارى بخشش هایت قرار ده.
ترجمه الهی قمشهای
پروردگارا درود فرست بر محمد و آل او و وسیعترین رزق خود را بر من مقرر بدار هنگامى که پیرى به من روى آرد و قویترین نیرو به من عطا فرما هنگامى که به رنج و زحمت در افتم و مرا به کسالت و مسامحه در عبادتت مبتلا مگردان و نیز به نابینائى (و گمراهى) از طریق خود و به تعرض بر خلاف دوستى خود مبتلا مساز هرگز مرا با آنانکه از درگاه تو دور شدند معاشر مساز و از آنانکه به درگاهت روى آوردند دور مگردان.
پروردگارا بر من مقرر فرما که هنگام ضرورت و بیچارگى تنها به تو متوجه شوم و وقت حاجت و نیازمندى از تو حاجت خواهم و هنگام فقر و پریشانى به درگاه تو تضرع و زارى کنم و مرا هنگام اضطرار به اعانت خواستن از غیر ذات اقدس خود امتحان مکن و به خضوع و ذلت سئوال از درگاه غیر خود وقت فقر و درماندگى مبتلا مگردان و هنگام ترس و هراس نزد غیر خود زار و نالان مساز که اینها مرا مستوجب خذلان و قهر و اعراض تو و منع از لطف و احسانت خواهد ساخت اى مهربانترین مهربانان عالم.
پروردگارا آنچه را که شیطان به قلب من القا مى کند که تمناها و پندارهاى باطل و حسد بر خلق است تو بدل گردان به تذکر عظمت و تفکر در قدرت خود و فکر و تدبیر محو دشمنان خویش و آنچه که خواهد بر زبانم جارى شود از فحش و لغو و بدگوئى و ریختن آبروى مردم و یا شهادت دادن باطل و غیبت از مومنى غایب یا بدگوئى به مومنى حاضر یا مانند اینگونه آفات و معاصى زبان همه را تو بدل گردان به ذکر و حمد و ثناى خود و استغراق در ستایش حضرتت و اقبال کامل بر مجد و عظمت و شکر و سپاس نعمتت و اعتراف به احسان و شماره ى نعم بى پایانت.
ترجمه سجادی
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و فراخ ترین روزى ات را بر من، زمانى که پیر شدم و قوى ترین توانایى ات را در من، هنگامى که درمانده شدم قرار ده. و مرا به سستى در عبادتت و به کورى از راهت و پرداختن به کارى خلاف دوستى ات و گرد آمدن با کسى که از تو دورى نموده و جدایى از آنکه به تو پیوسته، گرفتار نساز.
خداوندا مرا چنانم کن که به وقت ضرورت، به (یارى) تو حمله آورم و هنگام نیازمندى از تو درخواست کنم و هنگام تهى دستى، به درگاه تو زارى کنم و مرا به یارى خواستن از دیگران به وقت درماندگى ام و به فروتنى براى درخواست از دیگران به هنگام نیازم و به زارى به درگاه دیگران هنگام ترسم، آزمایش نکن. تا به سبب آن، سزاوار خوارى و بى بهرگى و روى گرداندن تو شوم. اى بخشاینده ترین بخشایندگان.
خداوندا به جاى آنچه شیطان از آرزو و خیال بافى و رشک، در دل من مى افکند، یاد بزرگى ات و اندیشه در قدرتت و تدبیر علیه دشمنت، و به جاى آنچه او بر زبانم جارى ساخته از سخن زشت یا دشنام یا آبروریزى یا گواهى نادرست یا غیبت مؤمن غائب یا ناسزا به شخص حاضر و مانند اینها، سپاس براى خودت و ثناى فراوانت و اقدام به بزرگ دانستنت و شکر نعمتت و اعتراف به نیکى ات و شمردن بخشش هایت را قرار ده.
ترجمه شعرانی
خدایا درود بر محمد و آل او فرست و فراخترین روزى را هنگام پیرى به من مرحمت کن، برترین نیرو را وقت ماندگى و مرا به سستى در عبادت و نادیدن راه حق مبتلا مساز، کارى برخلاف رضاى تو نکنم و با کسى که از تو دور است الفت نگیرم و از آنکه با تست جدا نشوم
خداوندا چنان کنم که در سختیها به پشتیبانى تو بکوشم و هنگام نیاز از تو حاجت خواهم و در بیچارگى زارى سوى تو کنم، و مبادا آنکه در فروماندگى از غیر تو یارى جویم و چون درویش گردم فروتنى نزد غیر تو کنم و از او چیز خواهم، و هنگام ترس به جز تو پناه برم تا سزاوار منع تو گردم و مرا به حال خود گذارى و روى از من بگردانى یا ارحم الراحمین.
خداوندا! به جاى آرزوى باطل و گمان بد و رشک بر بندگان تو که شیطان در دل من افکند یاد بزرگى و اندیشه در توانائى خود و چاره سازى در دفع دشمن را در دل من انداز و به جاى سخن زشت و بیهوده و آبروریزى مردم و گواهى بناحق و غیبت مومنى غائب و دشنام حاضر و مانند آن، سخن من سپاس تو باشد و ستایش تو بسیار کنم و بزرگى تو از هر جهت بگویم و شکر نعمتهاى تو گزارم و احسان تو بر زبان آرم و نعمتهاى تو برشمارم.
ترجمه فولادوند
بار خدایا! درود بر محمد و خاندان وى، و هنگام سالخوردگى فراخ ترین روزیت را به من ارزانى دار و نیرومندترین نیروى خود را در وقت فرسودگیم به من ده و مرا در نیایش خود دچار کسالت مکن و به کورى در نور دیدن راهت مبتلا مساز، یا بر خلاف دوستى تو مرتکب ناشایسته اى نشوم و مباد آنکه با آنان که از تو بریده اند در پیوندم یا از آنان که به تو پیوسته اند در گسلم.
بار خدایا! چنان کن که با سلاح یارى تو در هنگام ضرورت، تاختن کنم و در وقت نیاز از تو مسئلت کنم و هنگام مسکنت پیش تو به زارى درآیم، و مرا در وقت ناچارى به یارى جویى از غیر خودت و در فقر به فروتنى سئوال از غیر خودت، میازماى، و چون هراسناک شوم به زارى در پیش غیر از خودت ناله سر ندهم، تا بدان سبب در خور خوارى و منع و بى اعتنایى تو گردم. اى پر مهرترین مهربانان!
اى خدا! هر آرزو و گمان و رشگ که اهرمن در دلم افکند، تو آن را به ذکر شکوه و اندیشه در قدرت و تدبیر بر ضد دشمنت، مبدل فرماى و هر ناسزا و هرزه درایى و دشنام ناموسى یا شهادت باطل، یا غیبت مومنى که خود حضور ندارد یا ناسزا به شخص حاضر و مانند آن را که شیطان بر زبانم جارى مى سازد، تو به رحمت خویش ان را به یاد کرد شکوه و اندیشه در توانایى و تدبیر علیه دشمنت مبدل فرماى!
ترجمه فیض الاسلام
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و فراخترین روزیت را بر من هنگام پیرى و قویترین توانائیت را در من هنگامى که به رنج افتم قرار ده، و مرا به کاهلى و سستى در بندگیت و کورى (گمراهى) از راهت (دین خود) و درخواست خلاف دوستیت (رضا و خشنودیت) و گرد آمدن با کسى که از تو دورى گزیده (پیرو فرمان تو نیست) و پراکندگى از کسى که از تو جدا نگردیده (فرمانبردار تو است) گرفتار مکن.
بار خدایا مرا چنان قرار ده که هنگام اضطرار به (کمک و یارى) تو (بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندى از تو بخواهم، و هنگام درویشى (یا ذلت و خوارى) به درگاه تو زارى کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یارى خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنى براى درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زارى کردن پیش غیر خود آزمایش (یا گمراه) مفرما که به آن سبب سزاوار خوارى و بازداشتن (از رحمت) و روى گردانیدن (کیفر) تو شوم، اى بخشنده ترین بخشندگان.
بار خدایا آنچه شیطان از دروغ و گمان و رشک در دل من مى افکند به یاد بزرگیت و اندیشه در توانائیت و عاقبت اندیشى بر دشمنت (که از بندگیت دورى گزیده آن را دشمن دارد) مبدل گردان، و آنچه از سخن زشت یا بیهوده یا دشنام به عرض و آبرو (ى کسى) یا گواهى نادرست یا غیبت کردن مومن غائب یا ناسزا گفتن به حاضر و مانند آنها که بر زبان من مى آید به گفتن سپاس تو و بسیارى ستایش تو و کوشش در بزرگ دانستن تو و شکر نعمت تو و اقرار به نیکى تو و شمردن نعمتهایت مبدل ساز.
شرحها
دیار عاشقان (انصاریان)
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِک عَلَی إِذَا کبِرْتُ وَ أَقْوَى قُوَّتِک فِی إِذَا نَصِبْتُ وَ لاَ تَبْتَلِینِّی بِالْکسلِ عَنْ عِبَادَتِک وَ لاَ الْعَمَى عَنْ سَبِیلِک وَ لاَ بِالتَّعَرُّضِ لِخِلاَفِ مَحَبَّتِک وَ لاَ مُجَامَعَهِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْک وَ لاَ مُفَارَقَهِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَیک»:
“الهى بر محمد و آل محمد درود فرست، و فراخ ترین روزیت را بر من هنگام پیرى قرار ده، و بیشترین نیرویت را در من بوقت خستگى ظاهر فرما، مرا از تنبلى و سستى درعبادت حفظ نما، و از کورى در راهت و عدم شناخت حقیقت دو دار.از دست یازیدن بخلاف محبتت و همصدا شدن با آن که از تو دور شده و فاصله گرفتن از کسى که بسوى تو آمده، محافظت فرما”.
درخواست واقعیات از کافى المهمّات:
۱. روز پیرى آن روزى که انسان از کار و فعالیت ناتوان است، و در میان خانواده بعنوان یک محور و ریشه و بنیان مطرح است، و فرزندان و نوه ها و نتیجه ها و دامادها و عروس ها و سایر اقوام با دنیائى از توقعات براى دیدن و زیارت انسان مى آیند، روز خاص و زمانى مخصوص است.
آن روز، انسان علاقمند است در قله آبرو و شخصیت و عظمت باشد، و در خانه اش به روى همه باز و سفره اش براى استفاده وابستگان گسترده و پرنعمت دیده شود.
آن روز، اگر انسان دچار خجالت و شرمندگى شود، و شخصیتش حتى با نگاه سرد دیگران ضربه ببیند، و نتواند ازعهده پذیرائى عزیزانش برآید روز بسیار سختى است.
امام علیه السلام همچون همه انبیا و امامان درخواست گشایش و فراخى روزى بخصوص براى آن روز مى نماید، تا شخصیت انسان لطمه نبیند، و دل بخاطر ندارى نسوزد، و آبرو براى تأمین مخارج پیش این و آن بباد نرود.
۲. روز ضعف و ناتوانى اگر قدرت و قوت حضرت دوست بفریاد نرسد، آدمى درتمام امتحانات و ابتلائات و مصائب رفوزه مى شود، و ممکن است سختى ها تحمل را از بین ببرد و دین و ایمان انسان بخطر بیفتد، این است که باید عاجزانه ازحضرت قادر درخواستکرد که ضعف و ناتوانى ما را با قوى ترین قدرتش که در حالات روحى و حسنات اخلاقى و نورانیت قلب تجلّى دارد جبران نماید، ورنه درآن موقعیت که آدمى در کنار مرز مرگ است به سلامت از دنیا به آخرت منتقل نخواهد شد.
۳. عبادت وسیله قرب حق به عبد است، عبادت رشته اتصال بین حق و بنده است، عبادت رمز موفقیت، و بهار دل، و نسیم الهى، و ضامن خیر دنیا و آخرتست.
ارزش انسان به عبادت و طاعت است، و عبادت است که آدمى را از ملک به ملکوت مى برد، و از فرش به عرش مى رساند.
امتیاز بین انسان و حیوان عبادت است، عبادت کلید هشت در بهشت و قفل هفت در جهنم است.
عبادت انسان را تبدیل به کلمه طیبه مى کند و موجب جلب رحمت و مورث عنایت ابدیحضرت رب العزّه است.
عبادت عامل شکوفائى حالات عالى درونى، و بازدارنده انسان از فحشا و منکرات، و نظام دهنده زندگى، و ظهور دهنده مقام خلافت الهى است.
بستان زندگى و حیات انسان بدون عبادت بى گل و لاله، و شاخ و برگ وجودبى ثمر، و میدان هستى آدمى آلوده به انواع رذائل و سیئات است.
هجوم سستى و تنبلى و کسالت و بیحالى را باید با واداشتن خویش به عبادت و قیام به مسائل الهى دفع کرد.کسالت و سستى آفتى خطر ناک و میکربى مهلک، و زهرى قتّال، و آشتى بر خرمن سعادت و سلامت است.
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده:
مَنْ کسِلَ عَنْ طَهُورِهِ وَصَلاتِهِ فَلَیسَ فیهِ خَیرٌلِاَمْرِ آخِرَتِهِ، وَمَنْ کسِلَ عَمَا یصْلُحُ بِهِ اَمْرُمَعیشَتِهِ فَلَیسَ فیهِ خَیرٌ لِاَمْرِ دُنْیاهُ:(۴۲۰)
آن که از برنامه طهارت و نمازش سست شود خیرى در مسئله آخرت برایش نیست، و هر که از آنچه زندگى روزمره اش را به میدان اصلاح مى آورد به کسالت بنشیند براى دنیایش خیرى نیست.
و نیز آن حضرت مى فرماید:
اِنْ کانَ الثَّوابُ مِنَ اللّهِ فَالْکسلُ لِماذا؟:(۴۲۱)
در حالیکه ثواب و مزد هر عبادت و عمل خیرى از جانب حضرت حق ضمانت شده، پس کسالت براى چه؟!
و نیز حضرت فرموده:
عَدُوُّ الْعَمَلِ الْکسلُ:(۴۲۲)
دشمن عبادات و امور خیر کسالت است.
على علیه السلام مى فرماید:
اَلْکسلُ یفْسِدُ الْآخِرَهَ:(۴۲۳)
کسالت آخرت انسان را فاسد مى کند.
حضرت صادق علیه السلام مى فرماید:
اِیاک وَ خَصْلَتَّینِ: اَلضَّجَرَ وَ الْکلَ، فَاِنَّک اِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تَصْبِرْ عَلى حَقَّ، وَ اِنْ کسِلْتَ لَمْ تَؤَدَّ حَقّاً:(۴۲۴)
از دو خصلت بپرهیز:دلتنگى وملولى، و سستى و کسالت;اگر ملول و دلتنگ شوى پایدارى و ثبات بر حق نخواهى داشت، و اگر کسل شوى به اداى حق قیام نخواهى کرد.
۴ انسان زمانى که عمر گرانمایه را فقط و فقط با امور مادى محض معاوضه کند، و از اندیشه در جهان و در نفس خویش و گذشته و آینده هستى،باز بماند، و توجهى به فرهنگ الهى و نبوت انبیا و قرآن مجید، و امامان معصوم و حیات اولیاء عاشق و عاقبت ستمکاران ننماید بدون شک نسبت به راه خدا و صراط مستقیم دچار کوردلى مى گردد، و از این طریق به خسارت سنگین و ضرر غیر قابل جبرانى دچار مى شود.
«وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکرى فَاِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنَکاً وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ القِیامَهِ اَعْمى، قالَ ربَّ لِمَ حَشَرْتَنى اَعْمى و قَدْ کنْتُ بَصیراً، قالَ کذلِک اَتَتْک آیاتُنا فَنَسیتَها فَکذلِک الْیوْمَ تُنْسى»:(۴۲۵)
و هر کس از یاد من روى گردان شود زندگى تنگ و سختى خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا وارد محشر مى کنیم.مى گوید:پروردگارا چرا مرا نابینا آوردى؟من که بینا بودم!! در پاسخ او مى فرماید: این بخاطر این است که آیات من به تو رسید و آنها را فراموش کردى امروز نیز تو فراموش مى شوى.
آرى آن که در این دنیا از دیدن حق و حقیقت، و درک واقعیت، و بصیرت نسبت به توحید و نبوت و امامت، و الگو بردارى از اولیاء الهى، بخاطر غرق بودن در مادیات، خود را محروم کرد، در آخرت هم از دیدن رحمت حق و تماشاى مناظر بهشتى و فیض بردن از عنایات دائمى و سرمدى حضرت مولا محروم وممنوع خواهد بود.
حضرت امام حسن عسگرى علیه السلام در روایتى مى فرماید: منظور از این کورى و عمى کورى چشم نیست بلکه کورى قلب و عماى دل است.(۴۲۶)
روى ننمود یار چه توان کرد *** نیست تدبیر کار چه توان کرد
بر درش چه داشتم بردم *** نپذیرفت یار چه توان کرد
بوده ام بر درش عزیز بسى *** گشتم این لحظه خوار چه توان کرد
بر مراد دلم نمى گردد *** گردش روزگار چه توان کرد
از پى صید دل نهادم دام *** لاغر آمد شکار چه توان کرد
چند باشى عراقى از پى دل *** درهم و سوگوار چه توان کرد
۵،۶،۷ پروردگارا وجود انبیا و راه انبیا و اخلاق و عمل آن بزرگمردان بى نظیر تاریخ، و آیات قرآن مجید، و ولایت امامان و روشن روحى و عملى آنان، و آنچه کار خیر است از عبادت به درگاهت و خدمت به خلق مورد رضا و خوشنودى و محبّت تست، این عبد مسکین و بنده ضعیف و عاشق حقیقت را توفیقى رفیق راه فرما که تا لحظه خروج از دنیا یک قدم و یک لحظه در جهت خلاف محبت تو حرکت نکند، و به آنچه که مورد نفرت تست دچار نیاید.
قدم برداشتن بر خلافت محبت و رضایت تو همکارى و همیارى و همدوشى با شیطان و هواى نفس است، و ثمرى جز شقاوت سرمدى و عذاب الیم ابدى ندارد.
الهى مرا از معاشرت و مصاحبت و همرنگى و هماهنگى با آن بدبختى که از تو دورى گزیده، و از صراط مستقیم منحرف شده، و به تاریکى گناه و معصیت دچار گشته و مسیرى جز ضلالت و گمراهى و پستى و ظلمت ندارد حفظ فرما.
خدایا از اینکه از دوستانت و یارانت و اولیائت بخصوص انبیا و امامان جدا شوم و به این خاطر به خزى دنیا و آخرت دچار آیم مرا نگهدار، و دوستى عاشقانت و نفرت نسبت به دشمنانت را در خانه قلبم همچون موج دریا قرار بده،و لحظات عمرم را در عبادت و خدمت به بندگانت وقف کن.
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَهِ وَ أَسْاَلُک عِنْدَ الْحَاجَهِ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک عِنْدَ الْمَسْکنَهِ وَ لاَ تَفْتِنِّی بِالاِسْتِعَانَهِ بِغَیرِک إِذَا اضْطُرِرْتُ وَ لاَ بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِک إِذَا افْتَقَرْتُ وَ لاَ بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَک إِذَا رَهِبْتُ فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِک خِذْلاَنَک وَ مَنْعَک وَ إِعْرَاضَک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»:
۱. الهى من در برابر هجوم هواى نفس، و حملات ناجوانمردانه شیاطین توان و قدرتى ندارم، و بوقت درگیرى با دشمنان دین از قوّت لازم برخوردار نیستم، مرا آنچنان قرار ده که به هنگام اضطرار به کمک و یارى تو بر دشمن حمله برم و تا رسیدن به پیروزى نهائى پابرجابمانم.
۲. خداونداوجودم در تمام شئون عین فقر و محض احتیاج و نیاز است، عنایت و لطفت را بدرقه من فرما که به وقت نیازمندى دست گدائى بسوى تو بى نیاز دراز کنم وخواسته هى دنیائى و آخرتیم را از تو بخواهم.
۳. الهى آنچنانم قرار ده که در درویشى و ذلت و خوارى و مسکنت روى حاجت به تو آرم و بدرگاه لطف و عنایت و رحمت تو زارى کنم و این اشک ناقابل و حال بى قدر و قیمت را نثار کوى تو کنم باشد که با اتصال به رحمت تو ارزش پیدا کند، و دستم را بگیرد، و به میدان رضا و لطفت رهنمون گردد، و مسکنت دنیا و آخرتم از این طریق جبران شود، و راه رسیدن به رحمت واسعه ات به رویم گشوده گردد.
۴. اى مولاى محبوب من، اى عزیز قلب و جانم، اى خالق و رازق من، اى کریم بنده نواز، اى رحیم و لطیف، اى غفور و ودود، مرا به یارى خواستن از غیر خودت به وقت بیچارگى، و به تواضع و فروتنى براى درخواست از ما سوى اللّه به هنگام ندارى، و به زارى و گریه در نزد غیر در زمان ترس و وحشت مبتلا مکن، که اگر اینگونه شود مستحق خوارى و ممنوعیت ازرحمت خاصه و روى گردانى وجود مقدس تو شوم اى بخشنده ترین بخشندگان.
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یلْقِی الشَّیطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحدِ ذِکراً لِعَظَمَتِک وَ تَفَکراً فِی قُدْرَتِک وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّک وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِی مِنْ لَفْظَهِ فُحْش أَوْ هُجْر أَوْ شَتْمِ عِرْض أَوْ شَهَادَهِ بَاطِل أَوِ اغْتِیابِ مُؤْمِن غَائِب أَوْ سَبِّ حَاضِر وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک نُطْقاً بِالْحَمْدِ لَک وَ إِغْرَاقاً فِی الثَّنَاءِ عَلَیک وَ ذَهَاباً فِی تَمْجِیدِک وَ شُکراً لِنِعْمَتِک وَ اعْتِرَافاً بِإِحْسَانِک وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِک»:
در تفسیر دعاهاى گذشته بخصوص دعاى هشتم در رابطه با بدى اخلاق و کردارهاى نکوهیده مسئله حرص و بدگمانى و حسد و سخن زشت و بدگوئى و دشنام و شهادت باطل و غیبت و ناسزا بطور مفصل توضیح داده شد،در اینجا تنها به ترجمه جملات ملکوتى بالا اکتفا مى کنم،و از حضرت حق عاجزانه درخواست مى کنم همه ما را از آنچه حرام فرموده در پناه لطفش حفظ فرماید.
“الهى آن حرص و بدگمانى و حسدى را که شیطان در دلم مى افکند، با یادآورى عظمت، و اندیشه نمودن در قدرتت، و چاره اندیشى درمقابل دشمنت جایگزین کن. و هر کلمه زشتى، یا بدگوئیى یا دشنام آبروبرى یا گواهى باطل دادنى، یا غیبت نمودن از مؤمن غائبى، یا ناسزا گفتن به شخص حاضرى، و نمونه و نظائر اینها که شیطان بر زبانم جارى کند به سپاس گوئیت، و فزونى در ثنا، و کوشش جهت شکر نعمت و اعتراف به احسانت و شمردن نعمت هایت مبدّل فرما”.
هر که رانیست عیش خوش بى دوست *** این مناجاتمى کند کاى دوست
جان ما گوهریست بیش بها *** کالبدهاى ما چو مزبله ها
اندرین مزبله چه مى بایم *** روى بنماى تا برون آئیم
گرچه از تو ببوى خرسندیم *** هم بدیدارت آرزومندیم
عاشقا راز عاشقان بشنو *** هم زبیدل حدیث جان بشنو
گوش کن سرّ این فسانه زمن *** گلشن جان تست و گلخن تن
گرچه درجان تست کان علوم *** در تنت هست گلخنى ظلوم
آن که در جان ترااصول نهاد *** لقب جسم تو جهول نهاد
تاتو از خویشتن برون نایى *** دیده دل به دوست نگشائى
چون برون آمدى فداکن جان *** تا ببینى مگر رخ جانان
پی نوشت:
۴۲۰- “میزان الحکمه” ج ۸، ص ۳۹۲ ۳۹۳.
۴۲۱- “میزان الحکمه” ج ۸، ص ۳۹۲ ۳۹۳.
۴۲۲- “میزان الحکمه” ج ۸، ص ۳۹۳.
۴۲۳- “میزان الحکمه” ج ۸، ص ۳۹۳.
۴۲۴- “میزان الحکمه” ج ۸، ص ۳۹۳.
۴۲۵- طه، ۱۲۴ ۱۲۶.
۴۲۶- “مستدرک سفینه البحار” ج ۷، ص ۴۴۳.
شرح صحیفه (قهپایی)
«اللهم صل على محمد و آله. و اجعل اوسع رزقک على اذا کبرت، و اقوى قوتک فى اذا نصبت».
بکسر الصاد المهمله من باب علم، اى: اذا تعبت. من النصب- بالتحریک- بمعنى التعب. و فى بعض النسخ: «اذا قنیت» بالکسر- کرضیت- اى: اذا لزمت العباده. او بالفتح- کرمیت- اى: اذا طال دوامى فى الطاعه. یقال: قنیت الحیاء- بالکسر- اى: لزمته. و یقال: قنى له الشىء، اى: دام. کذا افاده سیدنا و سندنا فى معلقاته على هذا الکتاب المستطاب.
یعنى: بار خدایا، رحمت کن بر محمد و آل او. و بگردان فراخترین روزى خود را بر من در هنگامى که پیر شوم، و قویترین قوت خود را در من وقتى که رنج و تعب کشیده باشم در طاعت و عبادت تو- یا: در وقتى که ملازم عبادت تو باشم.
«و لا تبتلینى بالکسل عن عبادتک».
اى: لا توقعنى فى الابتلاء. و الکسل: التثاقل عن الامر. و قد کسل- بالکسر- فهو کسلان.
(یعنى:) و مینداز مرا در ابتلاى کاهلى نمودن از عبادت تو.
«و لا العمى عن سبیلک».
و نه کورى از راه تو که راه حق است. یعنى مرا از راه حق مگردان.
«و لا بالتعرض لخلاف محبتک».
و مبتلا مساز مرا به چیزى که خلاف محبت تو باشد.
«و لا مجامعه من تفرق عنک، و لا مفارقه من اجتمع الیک».
و نه فراهم آمدن با کسى که جدایى کرده باشد از تو، و نه جدایى کردن از کسى که فراهم آمده باشد به تو.
«اللهم اجعلنى اصول بک عند الضروره».
اصول: اى: احمل على العدو بقوتک.
یعنى: بار خدایا، بگردان مرا به حالتى که در حمله نمودن بر دشمن وقتى که ضرورتى واقع شود و به قوت تو حمله نمایم.
«و اسالک عند الحاجه، و اتضرع الیک عند المسکنه».
و از تو خواهم چیزى به وقت احتیاج، و تضرع و زارى کنم به سوى تو در وقت درویشى و بى چیزى و مسکنت.
«و لا تفتنى بالاستعانه بغیرک اذا اضطررت، و لا بالخضوع لسوال غیرک اذا افتقرت، و لا بالتضرع الى من دونک اذا رهبت».
لا تفتنى، اى: لا تمحنى.
و در بعضى نسخ به جاى «رهبت»، «دهیت» روایت شده. و دواهى الدهر ما یصیب الناس من فجائع نوبه، یقال: دهیته، و داهیه دهیاء.
(یعنى:) و در فتنه مینداز مرا به یارى خواستن از غیر تو چون مضطر شوم، و نه به فروتنى کردن به غیر تو که سوال از آن غیر نمایم چون فقیر و محتاج شوم، و نه به زارى و تضرع کردن به کسى که غیر تو باشد چون ترسى یا کارى سخت پیشم آید از حوادث روزگار.
«فاستحق بذلک خذلانک و منعک و اعراضک، یا ارحم الراحمین».
تا بدین سبب سزاوار شوم خذلان و ترک نصرت تو را و بازداشتن از عطاى تو و روگردانیدن تو، اى بخشاینده ترین بخشایندگان.
«اللهم اجعل ما یلقى الشیطان فى روعى من التمنى و التظنى و الحسد ذکرا لعظمتک، و تفکرا فى قدرتک، و تدبیرا على عدوک».
الروع- بالضم-: القلب و العقل. یقال: وقع ذلک فى روعى، اى: فى خلدى و بالى. و منه الحدیث: «ان الروح الامین نفث فى روعى». و فى بعض الطریق: «نفث روح القدس فى روعى».
و التمنى: الکذب و الاختلاق و الافتراء.
و التظنى: تفعل من الظن بقلب النون الاخیره یاء. و عنى به علیه السلام اعمال الظن و ارخاء عنانه.
یعنى: بار خدایا، بگردان به جاى آنچه مى اندازد شیطان در دل من، از افتراها و اکاذیب و کردار ظن ناشایسته و حسد بردن، یاد کردن مر بزرگوارى تو و اندیشه کردن در قدرت تو و تدبیر کردن بر دفع دشمن تو که شیطان رجیم است.
«و ما اجرى على لسانى من لفظه فحش، او هجر، او شتم عرض، او شهاده باطل، او اغتیاب مومن غائب، او سب حاضر، و ما اشبه ذلک، نطقا بالحمد لک، و اغراقا فى الثناء علیک، و ذهابا فى تمجیدک، و شکرا لنعمتک، و اعترافا باحسانک، و احصاء لمننک».
الهجر بالضم: الفحش، و بالفتح: الهذیان. قال فى المغرب: الهجر- بالفتح-: الهذیان. و منه قوله تعالى: (سامرا تهجرون). و الهجر- بالضم-: الفحش، اسم من اهجر فى منطقه، اذا افحش. و کرر لضرب من التاکید و اختلاف فى اللفظ.
الشتم: السب.
و العرض- بالکسر-: النفس. یقال: اکرمت عنه عرضى، اى: صنت عنه نفسى. و فلان نقى العرض، اى: برى ء من ان یشتم او یعاب. و قد قیل: عرض الرجل حسبه.
و الاغراق: المبالغه. من اغرق النازع فى القوس، اى: استوفى مدها.
یعنى: بار خدایا، بگردان به جاى آنچه جارى سازد و براند بر زبان من شیطان، از گفتن فحش، یا گفتن ناشایست، یا دشنامى که متعلق باشد به کسى یا ناموس او، یا گواهى دادن به باطل، یا غیبت کردن مومنى غایب، یا دشنام دادن مومنى حاضر، و آنچه مانند اینها باشد، گویا کردن مرا به سپاس و حمدگزارى مر تو را، و مبالغه و اغراق در ثنا و ستایش بر تو، و رفتن و فکر کردن در یاد کردن بزرگى تو، و شکرگزارى بر نعمت تو، و اعتراف به نیکویى کردن تو، و شمردن مر نعمتهاى تو.
شرح صحیفه (مدرسی)
اللغه:
قوه: مقابل ضعف و لذا تعبیر از او به زور شده در کنز اللغه.
نصب: تعب و مشقت.
تعرض: تصدى از براى امرى،
کسل: ناتوانى و سستى
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 