پاورپوینت کامل جوانان کربلا ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوانان کربلا ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوانان کربلا ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوانان کربلا ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

در تمام حرکت های بزرگ اصلاح طلبانه و انقلاب های رهایی بخش حساس ترین مسئولیت ها بر عهده نیروهای توانمند جوان قرار داده می شود. در نهضت عاشورا نیز مهمترین و سرنوشت سازترین نقش ها را نیروهای جوان عهده دار بودند که طی آن هفتاد و دو تن از بهترین مردان شهید شدند.

امام رضا علیه السلام به «ریان ابن شبیب » فرمود: «ای پسر شبیب! هجده نفر از ما بنی هاشم در کربلا شهید شدند که در روی زمین نظیر نداشتند. این هجده نفر به استثنای فرمانده لایق و پیشوای عالی قدر خود امام حسین علیه السلام که پنجاه و هفت ساله بود، همه جوان بودند؛ جوانان سی و پنج ساله و کمتر تا نوجوانان دوازده ساله و ده ساله! سایر جانبازان کربلا نیز اکثرا نسل جوان بودند. در حقیقت می توان گفت اکثریت فداکاران قهرمان کربلا را جوانان تشکیل می دادند».-[۱]

هنگامی که یزید بن معاویه شرافت و فضیلت را لگدکوب می کرد این جوانان فداکار مردانه قیام کردند. سیمای جوانی این جوانان پر شور و از جان گذشته تا همیشه در تاریخ رستاخیز حسینی می درخشد. آری چهره تابناک آن جوانان بود که تلؤلؤ خاص قیام تاریخی حسین علیه السلام را در دل قرن ها به یادگار باقی نهاد.

ویژگی های جوانان کربلا

در این جا ویژگی های جوانانی که تا آخرین قطره خون خویش از رهبری و اهداف والای این نهضت دفاع کردند، اشاره می کنیم. امیدواریم که این کار به آشنایی بیشتر نسل جوان جامعه اسلامی با اسوه و الگوهای جاودان نهضت عظیم عاشورا کمک نماید.

الف. ایمان راسخ:

جوانان پاکباز عاشورا به دلیل پرورش در دامان خانواده های مؤمن و پرهیزکار، به کامل ترین مراحل ایمان دست یافته و در راه حاکمیت احکام الهی آماده شهادت بودند. وقتی امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا در منزل «قصر بنی مقاتل » به دنبال خوابی که دیده بودند، جمله «انالله و اناالیه راجعون » را بر زبان آوردند.

«علی اکبر» جلو رفت و علت را جویا شد. حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرکب به استقبال شان می آید. علی اکبر گفت: پدرم! آیا ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: سوگند به خدا که ما برحقیم. علی اکبر گفت: پس ما را باکی از مرگ نیست .-[۲]

ب. بصیرت:

در دوران حکومت اموی، به دلیل تبلیغات زهرآگین علیه خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله، تشخیص حقانیت امام حسین علیه السلام کار آسانی نبود. حتی بسیاری از سیاست مداران بزرگ تحت تاثیر وضع حاکم، قیام آن حضرت را مورد انتقاد قرار می دادند. در چنین موقعیتی عده ای از جوانان بابصیرت نسبت به ضرورت قیام امام حسین علیه السلام، بدون هیچ تردیدی، با تمام وجود به حمایت از او پرداختند.

امام صادق علیه السلام در توصیف صفات حضرت عباس علیه السلام می فرمایند: «خدا رحمت کند عموی ما عباس را، او از بصیرت و ژرف بینی بسیار نافذ و ایمان بسیار استوار برخوردار بود. به همراه ابا عبدالله به جهاد پرداخت و در نهایت هم به فیض شهادت نایل آمد».[۳]

آری، به برکت همین بینش ژرف و بصیرت کامل، دشمن نتوانست راه او را از امام حسین علیه السلام جدا سازد.

ج. وفاداری:

بارزترین صفت جوانان کربلا، وفاداری آنان به امام زمان شان است که در سخت ترین شرایط، حاضر نشدند محمد خود را با امام، نقض کنند.

امام صادق علیه السلام با اشاره به نهایت وفاداری علمدار کربلا فرمود: «شهادت می دهم که در برابر جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره تسلیم بودی… همیشه به جهت خدا وفادار ماندی و لحظه ای از خیرخواهی برای او کوتاهی نکردی…».[۴]

د. ادب:

از ویژگی های دیگر یاران امام حسین علیه السلام به ویژه جوانان کربلا، آراستگی به فضیلت ادب است. در این میان، قمر بنی هاشم دارای منزلی خاص است. حضرت عباس علیه السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام نمی نشست؛ هنگامی که در حضور برادر می نشست، همانند یک بنده در مقابل مولای خود بر روی دو زانو در کمال تواضع می نشست.

ه. جوانمردی:

یکی دیگر از ویژگی های جوانان کربلا، جوانمردی و از خودگذشتگی آنان است. در بین این جوانان، حضرت ابوالفضل در جوانمردی زبانزد است. هنگامی که عباس تنهایی امام را دید، اجازه خواست تا عازم میدان شود. امام از او درخواست کرد تا برای کودکان حرم کمی آب تهیه کند. مشک و نیزه اش را برگرفت و پس از شکستن محاصره فرات، وارد آن شد. برای لحظه ای قصد آشامیدن آب جاری فرات کرد، اما عطش امام و اهل او را از نوشیدن آب بازداشت. گویا می گفت:

یا نفس من بعد الحسین هونی

و بعده لاکنت ان تکونی

هذالحسین شارب المنون

و تشربین بارد المعین؟![۵]

و. پای بندی به احکام و ارزش ها:

ویژگی دیگر اصحاب امام حسین علیه السلام، پاسداری از احکام الهی و پافشاری بر ارزش های اصیل دینی است. مثلا در هنگام ظهر در بحبوبه جنگ، دست از جنگ برداشته و مشغول نماز می شوند.

ز: رشادت:

وهب جوانی بیست و پنج ساله بود که بعد از اجازه از امام حسین علیه السلام، به میدان تاخت و با رشادت عجیبی می جنگید، به طوری که نوزده سواره و بیست پیاده را کشت. آن گاه هر دو دست او را قطع کردند. او هم چنان جنگید تا او را اسیر کرده و نزد عمر سعد آوردند. عمر سعد که صلابت و دلاوری او را دیده بود، به او گفت: ما اشد صولتک: «چقدر صولت و رشادت سختی داری؟». سپس دستور داد گردنش را زدند.

ح. صبر و استقامت:

مصائب امام سجاد علیه السلام از جمله سه شبانه روز تشنگی و شدت تب و التهاب، ناظر شهادت و کشته شدن پدر و برادر خردسال و عموها و عموزادگان و کلیه یاران بودن تاراج خیمه ها و اسارت بانوان اهل بیت علیهم السلام نشان دهنده عظمت صبر و استقامت آن امام بزرگوار است. علاوه بر موارد مذکور، ایثار و فداکاری، شجاعت و شهامت، عفو و بخشش، آزادگی و عزت نفس و اخلاص و رافت و… از دیگر اوصاف جوانان کربلاست.[۶]

جوانان در کربلا

۱- عباس بن علی علیه السلام پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام، مادرش فاطمه ام البنین و کنیه اش ابوالفضل است.

«عباس » جوانی دلاور، زیبا و بلند بالا بود. وقتی که سوار اسب می شد، پاهایش به زمین می رسید. او علاوه بر مزایای جسمی، از نظر ملکات روحی و کمالات نفسانی نیز بعد از برادرش امام حسین علیه السلام در میان همه جوانان و رجال اهل بیت علیه السلام نظیر نداشت. در جنگ های صفین و نهروان در رکاب پدر بزرگوارش مشارکت داشت. به خاطر سیمای جذاب و نورانیش، او را «قمر بنی هاشم » می خواندند و به خاطر آوردن آب به خیمه ها، «سقا» لقب یافت.

امام سجاد علیه السلام می فرماید: «خدا رحمت کند عمویم را که جان خویش را در راه برادرش فدا کرد تا آن که دست هایش قطع شد. خداوند دو بال به او داده است که به وسیله آن با فرشتگان در بهشت پرواز می کند. چنان که خداوند برای جعفر بن ابی طالب قرار داده است». وقتی که امام حسین علیه السلام بر بالین خون آلود حضرت عباس علیه السلام حاضر شد، فرمود: الان انکسر ظهری و لت حیلتی.[۷]

حضرت ابوالفضل در کربلا سی و چهار ساله بود.

۲- علی بن حسین علیه السلام امام زین العابدین: امام سجاد علیه السلام در حادثه کربلا بیست و دو ساله بود و آن روزها بیمار بود. همین بیماری نیز باعث گردید که وی از خطر کشته شدن نجات یابد و دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله در روی زمین باقی بماند.

حضرت امام سجاد علیه السلام مصائب و مشکلات و اذیت های بسیاری را تحمل کرد و با سخنرانی ها و افشاگری هایی در مجالس عبیدالله زیاد و یزید بن معاویه، باعث زنده نگاه داشته شدن عاشورا و به لرزه در آمدن پایه های حکومت اموی گشت.

دوران زندگی آن حضرت را می توان به دو بخش خلاصه کرد:

بیست و دو سال ملازمت با پدر بزرگوارش.
سی و پنج سال دوران امامت، یعنی دشوارترین دوران خفقان حکومت امویان، که آن حضرت در سخت ترین شرایط به وظیفه امامت ادامه داد و عالی ترین معارف و اخلاقیات و امور سیاسی و اجتماعی را در لباس دعا بیان فرمود.

حضرت امام سجاد علیه السلام بنابر قول مشهور در بیست و پنج و به قولی دوازده محرم سال نود و پنج هجری قمری به وسیله هشام بن عبدالملک در سن حدود پنجاه و شش سالگی به شهادت رسید.

علی بن الحسین علی اکبر علیه السلام، پدرش امام حسین علیه السلام، و مادرش لیلی دختر ابی مره می باشد. به علی اکبر معروف بود و از حیث شجاعت و نبوغ، بهترین یادگار جدش علی بن ابیطالب بود و از لحاظ چهره زیبا و تناسب اندام و خوی نیکو و گفتار نغز از همه کس به جد بزرگوارش رسول اکرم صلی الله علیه و آله شبیه تر بود. نخستین شهید از بنی هاشم در روز عاشورا بود که جسد مبارکش قطعه قطعه گردید و نزدیکترین شهیدی است که در کنار امام حسین علیه السلام دفن شده است. سن او را از هیجده سال تا بیست و هفت سال نقل کرده اند.

عبدالله بن علی علیه السلام: پدرش، علی علیه السلام و مادرش فاطمه ام البنین می باشد که به توصیه برادرش حضرت عباس علیه السلام به میدان کارزار شتافت. او اولین فرزند ام النبین است که در روز عاشورا به شهادت رسید. سن او در هنگام شهادت بیست و پنج سال بود.

عثمان بن علی: پدرش علی و مادرش ام البنین است. به خاطر علاقه شدیدی که حضرت علی علیه السلام به «عثمان ابن مظعون » داشت، نام فرزندش را عثمان گذاشت. وی دومین فرزند ام البنین است که در روز عاشورا به شهادت رسید. او به هنگام شهادت نوزده ساله بود.[۸]

جعفر بن علی علیه السلام: پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام و مادرش فاطمه ام البنین می باشد. امام علی علیه السلام به واسطه علاقه و محبتی که به برادرش «جعفر طیار» داشت، نام فرزندش را «جعفر» نهاد.

امام حسین علیه السلام به وی فرمود: به کارزار بشتاب تا تو را مانند دو بردارم (عبدالله و عثمان) شهید ببینم. وی در هنگام شهادت. نوزده سال داشت. این سه برادر و حضرت عباس علیه السلام، امان نامه شمر (لعنه الله علیه) را رد کردند و امام حسین علیه السلام را تنها نگذاشتند.

ابوبکر بن علی علیه السلام: پدرش علی علیه السلام و مادرش لیلی دختر مسعود بن خالد بود. او را «محمد اصغر» و یا «عبدالله» می خواندند. او در روز عاشورا پس از کارزار با دشمن، به محاصره در آمده و به شهادت رسید. نوشته اند: جسد بی جان او را در آب راه خشکی در کربلا یافتند.

قاسم بن الحسن علیه السلام: پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش «رمله » می باشد. در شب عاشورا در پاسخ امام حسین علیه السلام که فرمود: «مرگ در نظر تو چگونه است؟» گفت: «شیرین تر از عسل ». او پس از اصرار زیاد از امام حسین علیه السلام اجازه به میدان رفتن گرفت و این چنین رجز می خواند:

ان تنکرونی فاناابن الحسن

سبط النبی المصطفی المؤتمن

هذا حسین کالاسیر المرتهن

بین اناس لاسقوا صوب الحزن[۹]

او کارزار سختی نمود و با این که نوجوانی کم سن و سال بود، پس از کشتن سی و پنج نفر از دشمنان، در نهایت بر اثر ضربت شمشیر نقش بر زمین گشت و به شهادت رسید. سن او سیزده سال بود.

ابوبکر بن الحسن علیه السلام: پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش، کنیز آن حضرت بود. او از مدینه همراه عمویش امام حسین علیه السلام به کربلا آمد و بعد از شهادت برادرش قاسم، به میدان آمد و جنگید تا به فیض شهادت نایل گشت.

عبدالله بن الحسن علیه السلام: پدرش امام حسن مجتبی علیه السلام و مادرش، دختر شلیل بن عبدالله می باشد. عبدالله در کربلا نوجوانی بود که به سن بلوغ نرسیده بود و چون عمویش حسین علیه السلام را زخمی و بی یاور دید، خود را به آن حضرت رسانید و گفت: «به خدا قسم از عمویم جدا نمی شوم». در آن هنگام شمشیری به طرف امام حسین علیه السلام روانه شد. عبدالله دست خود را سپر شمشیر قرار داد و دستش به پوست آویزان شد و فریاد زد: «عموجان »! حسین علیه السلام او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: برادرزاده! بر این مصیبت که بر تو وارد آمده است، صبر کن و از خداوند طلب خیر نما، زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می کند. ناگاه حرمله بن کاهل تیری بر او زد و او در دامان عمویش حسین علیه السلام، به شهادت رسید. وی نوجوانی یازده ساله بود.

عون بن عبدالله: پدرش، عبدالله و مادرش حضرت زینب علیهاالسلام است. او در اوائل راه مکه به کربلا، در «وادی عقیق » به امام حسین علیه السلام پیوست. او در روز عاشورا به میدان نبرد تافت و شمشیر زد تا به شهادت رسید. می نویسند: تا خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسید، گفت: «به خدا قسم، شهادت پسرم در رکاب حسین علیه السلام مصیبت مرا آسان می کند…».

محمد بن عبدالله: پدرش، عبدالله و مادرش خوصاء می باشد. او با برادرش «عون » در راه مکه به کربلا در «وادی عقیق » به امام حسین علیه السلام پیوست و در روز عاشورا قبل از برادرش عون به میدان رفت و به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسید، گفت: «اگر چه من توفیق یاری حسین را نیافتم، ولی با تقدیم پسرانم او را یاری کردم».

عبدالله بن مسلم: پدرش، مسلم بن عقیل و مادرش، رقیه دختر حضرت علی علیه السلام می باشد. وی در روز عاشورا در میدان جنگ، سه مرتبه با دشمن کارزار کرد. دشمن به سوی او تیری رها کرد و عبدالله دستش را روی صورت گذاشت تا از اصابت تیر جلوگیری کند. تیر دستش را به پیشانی دوخت. تیری دیگر، قلب او را نشانه گرفت. شهادت او در روز عاشورا این گونه بود. عبدالله، چهارده سال داشت.

محمد بن مسلم: پدرش مسلم بن عقیل و مادرش از کنیزان بود. او در روز عاشورا پس از شهادت برادرش «عبدالله » در حمله دسته جمعی فرزندان ابی طالب به دشمن شرکت کرده، سپس به شهادت رسید. او سیزده ساله بود.

عبدالرحمن بن عقیل: پدرش، «عقیل » برادر علی علیه السلام و مادرش از کنیزان است. وی از عموزادگان امام حسین علیه السلام است. امام حسین علیه السلام فریاد زد: «ای عموزادگان من! صبر و مقاومت پیشه سازید… بعد از این دیگر هرگز سختی و مصیبتی نخواهید دید». وی در روز عاشورا در حمله دسته جمعی فرزندان ابی طالب به دشمن، شرکت کرد و به شهادت رسید.

جعفر بن عقیل: پدرش «عقیل » و مادرش «خوصاء» می باشد «جعفر» در روز عاشورا به میدان جنگ شتافت و در حالی که مادرش جلوی خیمه ایستاده بود و او را نظاره می کرد، به شهادت رسید.

سیف بن الحارث «الهمدانی»؛
مالک بن عبدالله «الهمدانی»؛

شبیب: «سیف » و «مالک » پسر عموی یکدیگر بودند و به همراه غلام شان «شبیب » به سپاه امام حسین علیه السلام پیوستند. روز عاشورا آن دو در حالی که می گریستند، به خدمت حضرت رسیدند. امام-[۱۰] فرمود:

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.