پاورپوینت کامل بت پرستی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بت پرستی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بت پرستی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بت پرستی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ واژه بت در زبان پهلوی و عربی
۲ اسامی بت ها
۳ تاریخچه و ریشهی بتپرستی در ادیان
۴ بتهای معروف در طول تاریخ بتپرستان
۵ انگیزه ها و عوامل بت پرستی
۶ قرآن و بت پرستی
۷ ریشههای اصلی گرایش به بتها
۸ أبعاد ضعف و حقارت بتها از نگاه قرآن
۹ راهکارهای قرآن بر هدایت بتپرستان
۱۰ عاقبت بتها و بتپرستان
۱۱ پانویس
۱۲ منابع
واژه بت در زبان پهلوی و عربی
به احتمال قوی واژه بوت / بود/ بت از صورت سغدی بودایی به زبان دری رفته و به جای واژه اُزْدِس [۲] به معنی «صنم » تعمیم یافته است ، زیرا در متون فارسی میانه زردشتی همه جا واژه ازدس برای بُت به معنی «صَنَم » و «وَثَنْ» به کار رفته و همه ترکیبات آن نیز مانند ازدس زار [۳]، ازدس پرست ، ازدس پرستیه / ازدس پرستشنیه با این واژه ساخته شده است [۴] و این لفظ در متون فارسی دری دیده نمی شود؛ از سوی دیگر به نقل ابن ندیم [۵] از ابن مقفّع و حمزه اصفهانی از زردشت بن آذر خور [۶] زبان فارسی میانه پس از انتقال به مشرق ایران [۷] بیش از همه زبانها و گویشهای شرقی از زبان مردم بلخ واژه به عاریت گرفته است و سرزمین بلخ و بخارا بیش از دیگر نقاط ایران محل نفوذ و گسترش دین بودا و موضع دیرها و بتکده های بودایی بوده است ؛ چنانکه معبد نوبهار بوداییان ، که نزد مسلمانان بسیار مشهور بوده و ابن فقیه مشروحاً آن را وصف کرده و پرده داری آن با خاندان برمکی بوده ، نزدیک این شهر جای داشته است [۸]. با توجه به اینکه در خط سغدی ، که آثار بودایی به آن نوشته شده است ، تنها حروف صامت ثبت می شود و این خط مانند خط پهلوی تاریخی است و حاکی از تلفظی قدیمتر از تلفظ زمان تحریر است ، احتمالاً این واژه در زبان بلخی نیز بوت یا بود خوانده می شده است .
واژه بُت در عربی به صورت بدّ [۹] معرّب شده و به سه معنی متفاوت به کار رفته است [۱۰]: بندرت به معنی بتکده [۱۱]؛ بودا [۱۲]؛ بت [۱۳]. مؤلف اخبار الصّین والهند [۱۴] نیز بتی را بدّ می خواند که در هند پرستیده می شود. دمشقی در کتاب خود به نام نخبه الدهر فی عجایب البرّ و البحر ، بت سومنات [۱۵] را، که نزد مسلمانان شهرت داشته و سعدی در بوستان [۱۶] از آن داستانی خیالی پرداخته است ، بدقت وصف کرده و به تندیس اصلی آن ، مرکّب از دوسنگ ، نام بدّ [۱۷] را داده است که شکل اعضای تولید مثل نر و ماده را مجسم می سازند [۱۸].
اسامی بت ها
بتها، متناسب با جنس و نوع ساخت، اسامی خاصی داشتهاند؛ مثلاً به سنگهای صاف و بیشکل، “انصاب”، به سنگهای تراشیده و منقوش، “اوثان” و به بتهای ریخته شده از زر و سیم یا تراشیده شده از چوب، “اصنام” میگفتند.[۱۹]
تاریخچه و ریشهی بتپرستی در ادیان
بتپرستی ظاهری و مادی، نه بتپرستی به معنای عام که طبق بیان قرآن، شامل پیروی از هوای نفس[۲۰] نیز میشود، از زمان حضرت نوح(ع) رواج یافته است.[۲۱]
در میان قوم حضرت نوح(ع) مردان صالحی (به نامهای “وَدّ”، “سُواع”، “یَغوث”، “یَعوق” و “نَسر”)[۲۲] بودند که مردم به آنها اظهار علاقه میکردند، شیطان از علاقهی مردم سوء استفاده نموده و بعد از مرگ آن مردان، مردم را تشویق به ساختن مجسمهی آن بزرگان و گرامی داشت آن مجسمهها کرد.[۲۳]
مدتی نگذشت که نسلهای بعد، رابطهی تاریخی این موضوع را فراموش کرده و تصور نمودند که این مجسمهها موجوداتی محترم هستند که باید مورد پرستش قرار گیرند، به این ترتیب به پرستش بتها سرگرم شده و مستکبران ظالم آنان را با این طریق إغفال نموده و به بند بتپرستی کشیدند.[۲۴]
یکی دیگر از ریشههای بتپرستی، اعتقاد مشرکان به وجود و خالقیت خدای متعال[۲۵] و ملائکه است که آنها را دارای صورتهای پوشیده از انسان میدانند؛ لذا برای هر کدام صورتی از طلا، نقره و جواهرات تراشیده و آنها را عبادت میکردند. عدهی دیگر ستارگان را در عالم مؤثر دانسته و چون اغلب ستارگان پنهان هستند، صورتهایی برای آنها ساخته و به جای ستارگان، آن صورتهای بتی را عبادت مینمودند.[۲۶]
منشأ دیگر دوگانهپرستی یا چند گانهپرستی در بین اقوام، تنوع موجودات عالم است؛ به دلیل اینکه افراد کوتهفکر باور نمیکردند که همهی موجودات گوناگون و متنوّعی که در آسمان و زمین است، مخلوق خدای واحد است، برای هر نوعی از انواع موجودات، خدایی قائل بودند که از آن تعبیر به “ربالنوع” میکردند؛ مانند:ربالنوع صحرا، باران، آفتاب، جنگ و صلح و…؛ لذا در اعتقاد آنها، این خدایان خیالی که گاه از آنها به عنوان فرشته نیز یاد مینمودند، فرمانروایان این جهان بوده و چون موجودات غیر محسوس بودند، تمثالهایی برای آنها ساخته و عبادت میکردند. این عقاید خرافی از یونان به مناطق دیگر و سرانجام به حجاز منتقل شد؛ ولی اعراب به خاطر توحید ابراهیمی که در میان آنها به یادگار مانده بود، نمیتوانستند وجود «اللَّه»[۲۷] را منکر شوند، در نتیجه این عقائد را به هم آمیختند؛ یعنی در عین حالیکه به وجود خدا عقیده داشتند، اعتقاد به فرشتگانی پیدا کردند که رابطهی آنها با خدا، رابطهی دختر و پدر بود، و بتهای سنگی و چوبی را مظهر و تمثالهایی از آن میدانستند.[۲۸]
بتهای معروف در طول تاریخ بتپرستان
خدای متعال در سوره مبارکه نوح نام بزرگترین بتهای زمان حضرت نوح را ذکر کرده است:
«وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا»
[۲۹]
«و گفتند:دست از خدایان و بتهای خود بر ندارید، (بخصوص) بتهای “ود” و “سُواع” و “یَغوث” و “یَعوق” و “نَسر” را رها نکنید!»
این پنج بت، از جمله بتهایی است که نام آنها در طول تاریخ حفظ شد تا اینکه به عربها منتقل شد؛ یعنی بت “ودّ” که به صورت مرد بود، برای قبیلهی کلب، “سُواع” که به صورت زن بود، برای قبیلهی هَمدان، “یغوث” که به صورت شیر بود، برای قبیلهی مَذحَج، “یعوق” که به صورت اسب بود، برای قبیلهی مُراد و “نسر” که به صورت عقاب بود، برای قبیلهی حمیر به ارث رسید؛ به همین دلیل بعضی اعراب، عبد ودّ و عبد یغوث نامیده شدهاند.[۳۰]
قرآن بت معروف قوم حضرت الیاس(ع) را “بَعل” معرفی کرده[۳۱] و گفته شده:این بت بزرگ، از جنس طلا بوده که چهار صورت داشته و دارای چند خدمتکار و شهر “بعلبک” لبنان نیز منسوب به آن است.[۳۲]
اما سه بت مشهور عرب به نامهای “لات” متعلّق به قبیلهی ثقیف، “عزّی” متعلق به قبایل بنیسلیم، غطفان، جَشم، نضر و سعدبنبکر و بت “منات” برای قبیلهی قدید بود؛ البته بتهای دیگری نیز بودند، مانند:”اساف”، “نائله” و “هُبَل” که مورد پرستش اهل مکّه قرار گرفتند. اعراب بت “اساف” را در کنار حجرالاسود، بت “نائله” را در نزدیکی رکن یمانی و بت “هبل” را که هجده ذراع طول داشت و بزرگترین بت عرب بود، در بالای کعبه نصب کرده بودند.[۳۳]
قرآن کریم در مورد سه بت مشهور اعراب جاهلی میفرماید:
«أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى *وَمَنَاهَ الثَّالِثَهَ الْأُخْرَى»[۳۴]
«به من خبر دهید آیا بتهای “لات” و “عزی” و “منات” که سومین آنها است، (دختران خدا هستند)؟!»
بت پرستان، این سه بت را تمثالهایی از فرشتگان میدانستند و ادعا میکردند که فرشتگان به طور کلی از جنس دختران هستند؛ البته برخی از این بتپرستان، بعضی از بتها را تمثالی از انسانها باور داشتند؛ و همچنین ملائکه را که از نظر آنها ارباب بتها بودند، نیز در دختر بودن (انوثیت) و شفاعت، مستقل میدانستند؛[۳۵] درحالیکه قرآن کریم از ملائکه با عنوان “عبادالرحمن” یاد نموده، نه مونث و نه مذکر، که در مجردات(موجودات غیر مادی)، سخن گفتن از مذکر و مؤنث معقول نیست.[۳۶]
نتیجه اینکه بتپرستان و مشرکان، اشیاء و موجوداتی مانند خورشید،[۳۷] ماه،[۳۸] ستارگان،[۳۹] مجسمههای سنگی و چوبی ساختهی دست خود،[۴۰] و حتی مسیحیت که حضرت عیسی(ع) را به عنوان خدای دیگر خود میدانند،[۴۱] مورد پرستش قرار میدادند که در این مقاله به تعداد زیادی از این بتها اشاره شد.
انگیزه ها و عوامل بت پرستی
مراد از “بت” در اینجا ، بتهای ظاهری و مادی است که در قرآن با دو واژهی “صَنم” و “وَثن” یاد شده است. “صنم” (مفرد أصنام)،[۴۲] جثّه و هیکلی (بت) از جنس نقره، مس یا چوب است که بتپرستان جهت تقرب به خدا، آنها را وسیلهی عبادت قرار میدادند؛[۴۳] و “وثن” (مفرد أوثان)، بتی از سنگ، چوب یا غیر آن است که عبادت میشد.[۴۴]
قرآن کریم بر بت پرستی اقوام پیشین تصریح می کند، بدین معنا که آنها پیکرهایی را به دست خود می تراشیدند و همانها را می پرستیدند. تعبیراتی چون «أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ» [۴۵]؛ « مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ» [۴۶]؛ «قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا» [۴۷] که از زبان پیامبران حکایت شده ، بر وقوع پرستش بتها دلالت دارد. اما به نظر برخی محقّقان و مفسران ، از جمله ابوزید بلخی بنابر نقل فخررازی [۴۸]، با اینکه نادرستی اعتقاد به خداییِ بتها بدیهی است و هیچکس بتی را که از قطعه ای چوب یا سنگ ساخته شده ، خالق جهان نمی داند، این پدیده از دیرزمان در بیشتر نقاط زمین رایج بوده و قرنها استمرار داشته است . ازینرو آنان کوشیده اند انگیزه های آغازین بت پرستی را به گونه ای توضیح دهند که دستِکم با بداهت عقلی ناسازگار نباشد؛ هرچند که بُطلان آن در تحلیل عقلی اثبات شود. مسعودی [۴۹]، فخررازی [۵۰]، ابن قیّم جوزیّه [۵۱]، شهرستانی [۵۲] ومحمود شکری آلوسی [۵۳] بیشتر این وجوه را، که در قرآن کریم به برخی از آنها اشاره شده ، آورده اند، بدین قرار: ابومعشر بلخی بت پرستی را ساخته کسانی می دانسته که به جسم و جا داشتن خدا معتقد بوده اند. به گفته او به اعتقاد بسیاری از بت پرستان ، خدا و فرشتگان جواهری در عرش هستند؛ خدا بزرگترین نور و فرشته ها انواری کوچک در پیرامون او، که از نظر شرف و نزدیکی به خدا با یکدیگر تفاوت دارند.سپس پیکری بزرگ و پیکرهایی کوچک را به صورت آن خدا و فرشتگان می ساختند و در برابر آنها کرنش و ستایش می کردند، ولی در واقع عبادت خود را برای خدا و فرشتگان [۵۴] می دانستند. شهرستانی [۵۵] درباره شاخه ای از ستاره پرستان و اصحاب الرّوحانیّات * ـ که تدبیر عالَم را به دست واسطه هایی میان خدا و خلق و منزّه از جسمانیّت می دانستند ـ می گوید که آنها بتهایی می ساختند تا نمادِ معبودِ غایبشان باشد. این وجه را فخررازی [۵۶] نیز آورده و توضیح داده است که به اعتقاد این گروه ، تدبیر عالَم سُفلی به ستارگان سپرده شد و بنابراین انسانها بنده ستاره ها و آنها بنده خدای بزرگ [۵۷] هستند. آنگاه چون ستارگان طلوع و غروب دارند، بتهایی را بر صورت آنها می ساختند و، به انگیزه پرستش ستارگان ، در برابر آنها کرنش می کردند. وجه دیگر آن است که بتها در حقیقت طلسمهایی بوده اند که معتقدان به انتساب سعد و نحس به ستارگان می ساخته اند؛ یعنی هرگاه در آسمان وضع شگفتی روی می داد که شایسته ساختن طلسم * بود، طلسم آن را می ساختند، آن را بزرگ می شمردند و عبادت می کردند. این طلسمها به شکل یکی از ستاره ها یا برجهای فلکی بود، برای مثال درباره پنج بتِ زمان نوح گفته اند که آنها را به صورت مرد، زن ، شیر، اسب و کرکس ساخته بودند، سپس گاهی از این طلسمها آثار شگفتی بروز می کرد و این توهّم را پدید می آورد که خدا [۵۸] در آنها حلول کرده وبه تبع آن برای آنها نقش خدایی قایل می شدند. گروهی دیگر از بت پرستان خدا را سازنده و روزی دهنده و مدبّر امور عالَم می دانستند، اما با این استدلال که عظمت او از محدوده درک بشر بیرون است و انسانها شایستگی عبادت بیواسطه او را ندارند، بتهایی می ساختند و آنها را می پرستیدند تا از این راه به خدا نزدیک شوند و در واقع او را بپرستند. برخی دیگر بتها را نمادی از فرشتگان و فرشتگان را صاحب مقامی بلند [۵۹] نزد خدا می دانستند، ازینرو با پرستش بتها به پرستش فرشتگان می پرداختند تا به خدا تقرّب جویند. کسانی نیز بتها را قبله خود به سوی خدا می شمردند، چنانکه کعبه نیز قبله ای به سوی خداست . بت پرستانی بوده اند که بر هر بت ، شیطانی را موکّل می پنداشتند و معتقد بودند که پرستش کامل این شیطان سبب گره گشایی از کارهایشان می شود و در غیر این صورت ، آن شیطان به فرمان خدا آنها را گرفتار نکبت می کند. در این تلقّی نیز، شیطان [۶۰] نقش تدبیری در عالَم داشته است . وجوه دیگری نیز مطرح شده که به برخی از آنها در تاریخ بت پرستی اشاره شد.
در بیشتر عقاید یادشده ، هرچند بت جنبه ای نمادین از معبودی نادیدنی یا روحانی یا غایب داشت ، یا تندیس برخی صالحان و گذشتگان و وسیله یادکرد خاطرات آنها یا تبرّک جستن به آنها بود، با مرورزمان ، رفتار احترام آمیز بت پرستان نسبت به این اشیای ساخته بشر، به پرستش بدل می شد و درباره آنها باور خدایی پدید می آمد. آنها در برابر بتها نیز آیین مذهبی اجرا می کردند و قرآن کریم به برخی از آنها که در میان عرب رواج داشت ، اشاره کرده است [۶۱].
قرآن و بت پرستی
قرآن کریم بصراحت و با بیانهای مختلف ، از هرگونه بت پرستی مردم مکّه انتقاد شدید کرده و در بسیاری موارد، از مبارزات پیامبران پیشین با بت پرستی نیز در آن گزارش شده است [۶۲]. در این آیات ، براین نکته که بتها هیچگونه تأثیر مثبت یا منفی درکارهای عالَم و بندگان ندارند تأکید شده است [۶۳] و گفته می شود که بتان تندیسهایی بیروح و غیرقابل پرستش هستند [۶۴]. قرآن خاستگاه بت پرستی را نادانی و پیروی از پندار و هوای نفس می داند [۶۵] و خصوصاً از بت پرستان عرب که از دین حنیف دور شده و در ربوبیّت برای «اللّه » شریک قایل شده بودند، سخت انتقاد می کند [۶۶] و آنها را به سبب آیینهای مذهبی که در برابر بتها به جا می آوردند، می نکوهد [۶۷] و کسانی را که به امید گشوده شدن مشکلات یا برآورده شدن نیاز به سراغ بتان می رفتند چون کسی می داند که با کفِباز [۶۸] آب را به دهان می برد و طبعاً آب به دهانش نمی رسد [۶۹]. حتی از برخی آیات قرآن [۷۰] چنین برمی آید که بت پرستان عرب آمادگی داشتند تا دعوت پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلّم ، را بپذیرند، به شرط آنکه بتان ایشان و آیینهای بت پرستی را نکوهش نکند ولی این ، درخواستی نپذیرفتنی بود، زیرا اساس دعوت اسلام ، نفیِ همه مظاهر بت پرستی است . نکته دیگری که قرآن بر آن تأکید دارد این است که بیشتر بت پرستان تنها به بهانه آنکه نیاکانشان بت پرست بوده اند، از بت پرستی دفاع کرده اند [۷۱] و بدین سبب نیز آنان را بشدّت نکوهش می کند و بر تأمّل و بازنگری در عقاید و آداب دینیشان فرا می خواند.
</ref> در قرآن و منابع اسلامی . در عربی ، اگر بت پیکری از چوب یا فلز و به شکل انسان یا حیوان باشد، «وَثَن »، وچنانکه صورتِ بدون پیکر باشد «صنم » نامیده می شود. واژه های «نُصُب » و «انصاب » نیز برای بت به کار رفته است [۷۲]. راغب اصفهانی [۷۳] از برخی حکما نقل کرده که هر عامل باز دارنده از خدا خود نوعی بت است ، همچنانکه صلیب را نیز وثن خوانده اند. بنابر روایتی که از عدّی بن حاتم نقل شده ،
او با صلیب بر گردن خدمت پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم رسید و حضرت فرمود: «این وثن را از گردن خود دور افکن » [۷۴].
در قرآن ، واژه های «اصنام » [۷۵] پنج بار، «اوثان » [۷۶] سه بار، نصب دوبار، «انصاب » یک بار به کار رفته است [۷۷]. از واژه هایی چون آلهه ، تماثیل ، اولیاء، اَنْداد، م”اتَنْحِتُون [۷۸]، شُرکاء، شُفَعاء، شُهَداء نیز معنای بت اراده شده است [۷۹].
گفتنی است که قرآن کریم ، در انتقاد از بت پرستی ، اساساً منظورش مشرکان عرب بوده ، و از این دیدگاه به ذکر نکاتی از تاریخ بت پرستی نیز پرداخته است . از قرآن کریم چنین برمی آید که گرایش به بت پرستی ، از زمانی نزدیک به عصر حضرت نوح علیه السّلام وجود داشته است ، اما از زمانهای پیشتر سخنی نمی گوید. بنابر آیه ۲۳ از سوره نوح ، قوم او پنج بت ، به نامهای وَدّ، سُواع ، یَغوث ، یَعوق ، نَسْر، داشتند و دربرابر دعوت حضرت نوح علیه السّلام مصرّانه از رها کردن پرستش آنها سرباز می زدند. فخررازی [۸۰] نیز، به نقل از ابویزید بلخی ، قدمت بت پرستی را با استناد به این آیه از زمان حضرت نوح علیه السّلام می داند، اما برخی مفسّران آغاز بت پرستی را به زمانی پس از حضرت آدم و پیش از حضرت نوح علیهماالسّلام و به القای شیطان نسبت داده اند و گفته اند که او این پنج بت را به نام فرزندان آدم ساخت ؛ بدین ترتیب که با مرگ هریک از آنان تندیسی به شکل او برای بازماندگانش می ساخت و همین سبب شد که نسلهای بعد بتدریج به پرستش آنها بپردازند [۸۱]. درباره تسمیه این پنج بت قول دیگری بر آن است که نام مردم عابد و صالحی بوده که در دوره میانه آدم و نوح علیهماالسّلام می زیسته اند و چون مردم در عبادت آنان را سرمشق قرار دادند، شیطان پس از مرگ ایشان مردم را فریفت تا صورتهایی شبیه آنان بسازند، سپس در نسلهای بعد این سنّت را به بت پرستی تبدیل کرد [۸۲]. ابن عباس نیز با اندک تفاوتی شروع بت پرستی را به شیطان و زمان نوح علیه السّلام نسبت داده است . در این میان مسعودی [۸۳] روایتی آورده که پیدایی بت پرستی را در زمانی دیرتر از حضرت نوح علیه السّلام می داند. برخی دیگر از مؤلّفان نخستین پایه های بت پرستی را به یکی از پسران قابیل ، پس از درگذشت آدم علیه السّلام نسبت داده ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 