پاورپوینت کامل شیخ محمد مجاهدی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیخ محمد مجاهدی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ محمد مجاهدی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ محمد مجاهدی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
محمّد مجاهدی تبریزی
آیتالله محمّد مجاهدی تبریزی (سال ۱۳۲۴ه.ق در تبریز – ۱۳۸۰ ه.ق در قبرستان شیخان قم) از فقهاء و مراجع بزرگ شیعه و مدرس حوزه علمیّه قم بود. وی به خاطر مجاهدتها و رشادتهایی که در ارتباط با مبارزه با دودمان قاجار و استقرار نظام مشروطه در تبریز از خود نشان داد، به «مجاهد» معروف گردید. ایشان در نتیجه اعتراض به برنامههای ضددینی رضاخان قُلدر، به تبعید و زندان محکوم گردید. در عمر کوتاه ولی بابرکت خود آثار علمی و قلمی ارزشمندی دارد که متاسّفانه هنوز به چاپ نرسیده و هماکنون تالیفات او در کتابخانه فرزند ارشدش استاد محمدعلی مجاهدی نگهداری میشود.
فهرست مندرجات
۱ – شخصیتشناسی
۲ – نسب
۳ – تولد
۴ – تحصیلات
۵ – تدریس
۶ – شاگردان
۷ – فضائل اخلاقی
۸ – عشق به اهلبیت
۹ – کرامات
۱۰ – فعالیتهای سیاسی
۱۱ – دیدگاه دانشمندان اسلامی
۱۱.۱ – محمّدرضا مجاهدی
۱۱.۲ – محمد شریف رازی
۱۱.۳ – عبدالرحیم عقیقی بخشایشی
۱۱.۴ – سیدجلالالدین آشتیانی
۱۲ – تالیفات
۱۳ – حالات معنوی قبل از وفات
۱۴ – پرواز به سوی معبود
۱۵ – فرزندان
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع
شخصیتشناسی
شناخت، شناساندن و تجلیل از نخبگانِ علمی و فرهنگی جامعه گامی بلند در تعالی بخشیدن ارزشها و رشد دادن فکری پویندگانِ راهِ دانش است. شادروان آیتالله آقا میرزا محمّد مجاهدی تبریزی عالمی اندیشمند و از تبار فرهیختگانی است که به عنوان مُدرسِ حوزه علمیّه قم به تدریس میپرداخت و با اخلاق و رفتار و گفتار خویش به همگان درس دینداری میداد. ما در این نوشتارِ مختصر، صفحات زندگانی و ابعاد شخصیتی این عالم فرزانه را ورق میزنیم تا سرمشقی برای خود و جویندگان راه دانش و فضیلت باشد.
نسب
عالم ربّانی، مجاهد نستوه، مرحوم حاج میرزا علی کبر مجاهد فرزند آخوند ملاسلیمان حسنآبادی از علمای نامدار تبریز و از دلدادگان حضرات ائمه معصومین (علیهمالسّلام) بود. وی به خاطر مجاهدتها و رشادتهایی که در ارتباط با مبارزه با دودمان قاجار و استقرار نظام مشروطه در تبریز از خود نشان داد، به «مجاهد» معروف گردید.
در سایه درایت و تیز هوشی که داشت باقرخان و ستّارخان از دستوراتش اطاعت میکردند و خانهاش محل رتق و فتق امور جاری مردم بود. ایشان در نتیجه اعتراض به برنامههای ضددینی رضاخان قُلدر، به همراه آیتالله میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی، آیتالله حاج میرزا ابوالحسن انگجی و آیتالله حاج سیّدمحمّد مولانا به تبعید و زندان محکوم گردید.
این عالم وارسته از فقهاء و مراجع بزرگ شیعه مانند؛آیتالله ملامحمّد شربیانی، آیتالله زینالعابدین تبریزی (۹ رجب ۱۳۳۸ق)، آیتالله سیّدمحمّدکاظم یزدی طباطبایی، آیتالله محمّدتقی حائری، آیتالله میرزا محمّدحسین نائینی (۱۰ رجب ۱۳۴۷ق)، آیتالله عبدالله مازندرانی نجفی (محرم ۱۳۲۴ق)، آیتالله علی شیرازی (۲۷ رمضان ۱۳۴۷ق)، آیتالله سیّدابوالحسن اصفهانی، آیتالله ملا محمّدکاظم خراسانی (محرم ۱۳۲۳ق)، اجازه امور حسبیّه و از آیتالله علی شیرازی (۲۷ رمضان ۱۳۴۷ق) اجازه نقل حدیث دارد. وی در تبریز به درود حیات گفت و در آنجا به خاک سپرده شد.
[۱] گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۲۱.
تولد
آیتالله آقا میرزا محمّد مجاهدی تبریزی در سال ۱۳۲۴ه”. ق برابر با ۱۲۸۵ه”. ش در بیتِ علم، تقوی و فضیلت، در شهر با صفای تبریز دیده به جهان باز کرد. دوران کودکی و طفولیت را در دامن مادری مهربان و پدری عالم و روحانی پشت سر نهاد و به حدّ رشد و بالندگی رسید.
[۲] مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
تحصیلات
آقا میرزا محمّد دروس ابتدایی و علوم مقدماتی را در زادگاهش فرا گرفت و در سنین جوانی تبریز را به مقصد شهر مقدّس قم ترک گفت. او در جوار مرقد منوّر کریمه اهلبیت، حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) در محافل علمی نخبگانی همچون؛ مؤسس حوزه علمیّه قم، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶ – ۱۳۵۵ق)، آیتالله میرزا محمّد همدانی (۱۳۱۵ – ۱۳۶۵ق)، آیتالله سیّدمحمّد حجّت کوهکمری (۱۳۱۰ – ۱۳۷۲ق) و آیتالله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲ – ۱۳۸۰ق) حاضر گردید و از افادات علمی و معنوی آنها بهره وافی را برد.
آیت الله مجاهدی در سنین جوانی موفّق به دریافت اجازه اجتهاد از آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، آیتالله حاج شیخ عبداالکریم حایری یزدی، آیتالله سیدمحمّدهادی میلانی (۲۵ شعبان ۱۳۶۶ق) و اجازه روایی از آیتالله سیّدمحسن حکیم (۲۰ رمضان ۱۳۷۲ق) و اجازه امور حسبیّه از آیتالله سیّدمحمّد حجّت کوهکمری (۶ رمضان ۱۳۶۶ق) گردید.
[۳] مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
تدریس
آیت الله مجاهدی، پس از کسب کمالات علمی و عملی، در حوزه علمیّه قم شروع به تدریس و تربیت طلاب علوم اسلامی کرد و ۲۰ بار مکاسب و ۱۶ بار جلدینِ کفایه الاصول را تدریس نمود. او استادی مهربان، دلسوز، دقیق، نکته سنج و موشکاف بود و به شهادت شاگردانش، متن کفایه را از حفظ داشت و به صورت دقیق و ریشهای معضلات آن را میشکافت و بیان میکرد.
ایشان در مسجد امام حسن عسگری (علیهالسّلام) و مدرسه حجتیّه تدریس مینمود و جمع بسیاری از فضلاء و محصلین علوم دینی در محفل علمیاش شرکت میکردند. استاد مجاهدی میگوید: «مرحوم آیتالله مجاهدی میفرمودند؛ بیش از ۲۳ حوزه شاگردان من و یا شاگردانِ شاگردان من هستند و شکر خدا به هیچ شهری نرفتم، مگر اینکه شاگردان خود را در آنجا به امر تبلیغ و یا تدریس مشغول دیدم.»
[۴] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.
شاگردان
شماری از شاگردان آن بزرگوار که هماکنون در ردیف عالمان، مُدرسان، واعظان، محقّقان، نویسندگان، فقیهان و مراجع تقلید هستند، اسامی آنها به ترتیب حروف الفباء و با حذف القاب بیان میگردد:
سیدابراهیم میرباقری،
شیخ ابراهیم امینی،
شیخ ابوالفضل سجودی گلپایگانی،
شیخ ابوالقاسم غروی تبریزی،
سیدابوالقاسم کوکبی تبریزی،
میرزا ابوطالب فاضلی خویی،
شیخ احمد دانش آشتیانی،
شیخ احمد پایانی اردبیلی،
سیداحمد فقیه امامی،
شیخ بیوکآقا خلیلزاده (مروّج) اردبیلی،
شیخ جعفر سبحانی تبریزی،
سیدجعفر مرقاتی خویی،
شیخ جعفر شجونی گیلانی،
سیدجلالالدین آشتیانی،
میرزا جواد تبریزی،
میرزا حسین نوری همدانی،
سیدحسین ابطحی گلپایگانی،
شیخ حسین تقوی اشتهاردی،
شیخ زیدالعابدین احمدی زنجانی،
شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد،
شهید سیدمصطفی خمینی،
شیخ صادق احسانبخش،
شیخ صادق خلخالی،
سیدصادق آل محمد اهری،
سیدعباس اعتمادی،
سیّدعبدالطیف قریشی،
میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی،
شیخ عبدالرحیم ملکان،
شیخ عبدالرسول جلیلی،
شیخ عبدالعلی آخوندی اهری،
شیخ عبدالغنی مهدوی صفت،
سید عطاءالله زینیالدینی ارکی،
شیخ علی افتخاری گلپایگانی،
سید علی کبر قریشی ارومیه ای،
شیخ علی اکبرهاشمی رفسنجانی،
شیخ عیسی سلیمپور اهری،
شیخ قدرتالله وجدانی فخر سرابی،
سیدکاظم حسینی،
شیخ مجدالدین محلاتی،
میرزا محسن دوزدوزانی،
سید محمدتقی کشفی،
سیدمحمدحسن علوی عریضی،
سیدمحمد ضیابادی قزوینی،
سیدمحمدعلی روحانی،
سیدمحمدعلی صدرایی اشکوری،
سیدمحمد مصری خویی،
سیدمحمد موسوی واعظ،
شیخ محمدباقر رفیعی،
شیخ محمدباقر ملبوبی،
شیخ محمدحسین خندق آبادی،
شیخ محمد شریف رازی،
شیخ محمدعلی حقی سرابی،
شیخ محمدعلی رسولی اراکی،
شیخ محمد فاضل لنکرانی،
شیخ محمد نصراللهی،
شیخ محمدمهدی احمدی،
سیدمحمدعلی روحانی،
شیخ محمدعلی اجتهادی ارکی،
شیخ محمّدحسن بکایی خویی،
شیخ محمّد آیت اللهی،
شیخ محمّد مؤمن،
سیدمرتضی برقعی،
سید مرتضی محمودی،
شیخ مرتضی بنی فضل،
شیخ موسی سلیمی،
سید مهدی روحانی،
شهید میرزا علی غروی تبریزی،
شیخ ناصر مکارم شیرازی،
سیّدهاشم رسولی محلاتی،
سیّدیوسف مدنی تبریزی،
فضائل اخلاقی
معظم له بسیار مهذّب، وارسته و متقی بود. خوش برخوردی، مواسات با مردم، دستگیری از فقراء، رسیدگی به وضع معیشتی طلاب، تحمّل سختیها و مشکلاتِ زندگی، دوری از گناه، دقّت در مطالعه، فهم درست مطالب علمی، علاقه سرشار به علم و عمل و مهمتر از همه بُعد شجاعت و غیرت دینی ایشان زبانزد خاص و عام بود، اگر در جایی منظرهای میدید که مخالف با شئونات اسلامی است به وظیفه شرعی خویش عمل میکرد و خلاف مقرارات الهی را از هیچ کسی بر نمیتافت.
درِ خانهاش همواره به روی مراجعین باز بود، ولی در عین حال از مطرح شدن میهراسید. فرزندش میگوید: من در طول سالها که به عنوان فرزند ارشد ایشان در خدمتشان بودم، ندیدم که در یکی از اعیاد در خانه بماند که مبادا دو نفر به دیدن ایشان بیاید، از این مسئله کراهت داشتند که مبادا مطرح بشوند و صبح زود از خانه بیرون میرفتند.
آن بزرگوار در نگارش و تحریر مطلب احاطه کامل داشت و خط نسخ و نستعلیق را به خوبی تحریر میکرد. استاد خطش در مورد یکی از نوشتههای ایشان مینویسد: «ماشاءالله نور چشمی آقا میرزا محمد این دو سه سطر را خیلی خوب و بقاعده تحریر کرده قابل تمجید و مرحمت مخصوص است.»
[۵] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
عشق به اهلبیت
عرض ارادت و اخلاص به پیشگاه حضرات معصومین (علیهمالسّلام) و به ویژه محضر والای سرور و سالار شهیدان حضرت ابیعبدالله الحسین (علیهالسّلام) و قرائت دائمی زیارت عاشورا حالات روحانیِ عجیبی در زندگانی ایجاد میکند. یکی از هزاران افرادی که سالها به زیارت عاشورا مداومت داشته آیتالله مجاهدی تبریزی است.
فرزند ارشد ایشان استاد مجاهدی در این خصوص میگوید:
«پدرم علامه نستوه مرحوم آقای آیتالله میرزا محمّد مجاهدی تبریزی (اعلیاللهمقامه) بیش از ۴۰ سال زیارت عاشورایِ شان ترک نشد و به خاطر اشتغالات علمی و حوزه درسی که داشتند، لعن و سلام زیارت عاشورا را هر روز در حین رفتن به تدریس و به هنگام برگشتنِ به خانه میگفتند و از وقت نهایتِ استفاده را میبردند. برخی از شاگردان آن مرحوم که هم کنون از مراجع تقلید و علمای بزرگ حوزه علمیّه قمَاند، پس از رحلت آن بزرگوار از من میپرسیدند که ایشان چه ذکری داشتند که دائماً به گفتن آن مشغول بودند؟ و من برای آنان توضیح میدادم که مرحوم پدرم به زیارت عاشورا مداومت داشتند و لعن و سلام آن را در اثنای راه میگفتند تا از دقایقی که در راهَاند کمال استفاده را برده باشند.»
[۶] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۳۵.
از آثار شگرفی که در اثر مداومت زیارت عاشورا در آدمی ایجاد میشود توجه و عنایت حضرت حسین بن علی (علیهماالسّلام) در طول زندگانی و در لحظات پایانی عمر است. آیتالله آقا میرزا محمّد از جمله کسانی است که در سایه مداومت به زیارتِ شریفِ عاشورا، در روزهای پایانی عمر مورد تفقد آقا امام حسین (علیهالسّلام) قرار گرفت.
استاد محمّدعلی مجاهدی در این زمینه مینویسد: «مرحوم پدرم در روزهای پایانی عمر پربرکت خود حالات عجیبی داشتند بهطوریکه اغلب کادر پزشکی و پرستاری بیمارستان جذب ایشان شده بودند و روزی یک ساعت در اتاق پدرم جمع میشدند و از مطالب نصیحتْ آمیزشان بهره میبردند.
من و آشنایان، بعد از ظهر هر روز اجازه داشتیم که از ایشان عیادت کنیم و مادرم شبها در بیمارستان میماندند. روزی از روزها که به بیمارستان «بازرگانان» رفتم، دیدم که مادرم بسیار متالّم و نارحتاند و برای پدرم اظهار نگرانی میکنند. وقتی که علّت را جویا شدم، گفتند:
دیشب طبق معمول پرستار بیمارستان آمد و شیشه خون را به یک دست و سرم غذایی را به دست دیگر آقا وصل کرد و رفت. معمولاً حدود ۳ ساعت طول میکشید تا خون و سرم تزریقی تمام شود. حدود یک ساعت گذشت و من مشغول تلاوت قرآن بودم. ناگهان تغییر در آقا پیدا شد، به سرعت از جا برخاستند و در حالی که از هر دو دست ایشان خون جاری بود، به نقطهای از اتاق خیره شده و به پهنای صورت اشک میریختند و میگفتند:
السّلامُ علیک یا اَبا عبدالله بِاَبی انتَ و اُمّی یا سَیِّدی و مولای!
من که از دیدن این وضع، شوکه شده بودم و نگران حال آقا بودم، پیش رفتم و سعی کردم ایشان را روی تخت بخوابانم ولی با دست خود اشاره کردند که کاری به کار ایشان نداشته باشم! و من به ناچار رفتم و پرستار را صدا کردم تا بیاید و جلوی خونریزی را بگیرد. ساعتی که گذشت به حال عادی برگشت، به من گفتند: دیگر در این مواقع مزاحم حال من نشوید! وقتی که حضرت سیّد الشّهداء (روحی و ارواح العالمین له الفداء) به عیادت من قدم رنجه میکنند من که نمیتوانم مراتب ادب را به جای نیاورم! این حالات اختیاری نیست و ممکن است از این به بعد هم تکرار شود! سعی کنید از این پس آرامش خود را حفظ کنید و نگران حال من نباشید.»
[۷] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵-۴۴۶.
کرامات
شاعر اهل بیت استاد محمّدعلی مجاهدی از مادرش نقل میکند که روزی مرحوم آقا به من گفتند: «فردا آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیّه قم رحلت میکنند و روز عزای ماست! و همانطور که گفته بودند این حادثه تلخ اتّفاق افتاد. سالها گذشت و روزی بعد از نماز صبح با لحن بغض آلودی به من فرمودند: سه روز دیگر آیتالله حجّت را از دست خواهیم داد! و ایشان در همان روزی که گفته بودند رحلت کردند.
سالها گذشت و روزی پس از استراحت قیلوله (خواب پیش از ظهر) که آماده نماز میشدند انقلاب حال عجیبی را در ایشان مشاهده کردم. وقتی که علّت را جویا شدم از پاسخ طفره رفتند و سرانجام در اثر اصرار من فرمودند: من هفت ماه دیگر بیشتر مهمان شما نیستم و در فلان ماه و در فلان روز خواهم رفت! از شنیدن این حرف دلهره عجیبی پیدا کردم و یادآوری سخن آن مرحوم درباره آن دو مرجع عالیقدر بیشتر ناراحتم کرد. هنگامی که پریشان احوالی مرا دیدند به دلداری من پرداختند و گفتند: مرگ و زندگی همه در دست خداست و در برابر این پرسش که شما این مطالب را از کجا میگویید؟ فرمودند:
مرحوم آیتالله آقا میرزا احمد اهری (رحمهاللهعلیه) از دوستان صمیمی من بود و من پس از رحلت ایشان سالها تکفّل هزینه خانواده آن مرحوم را بر عهده داشتم و به خاطر این خدمت، روح آن مرحوم با من مانوس شده و گاهی در خواب مطالبی را با من در میان میگذارد که بعدها عیناً اتّفاق میافتاد و این سه مطلبی را که با شما در میان گذاشتم از همان مطالب بود!.»
[۸] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۰-۴۴۱.
فرزند ارشد ایشان مینویسد: «بارها شاهد بودم که پدر بزرگوارم به هنگام نماز آیه: «غَیْرِ المَغضوبِ عَلَیْهِمْ وَلاالَضّالینْ» را به طرز خاصّی ادا میکنند. روزی از ایشان پرسیدم: چرا این آیه سوره حمد را این گونه تلاوت میکنید؟ پدرم در حالی که لبخندی به لب داشتند و دست خود را بر سرم میکشیدند فرمودند:
پسرم! تو به این کارها کاری نداشته باش، بعدها علّت آن را خواهی فهمید و بعد آه سردی کشیده و به مطالعه مشغول شدند. پس از رحلت ایشان دفتری را به خطّ آن مرحوم در کتابخانه شخصیشان پیدا کردم که بخشی از آن را به رؤیاهای صادقه خود تحت عنوان «الرؤیا فی سنه ۱۳۶۳ ه”. ق» اختصاص داده بودند.
اوّلین رؤیایی را که مرقوم فرموده بودند این بود: در ماه شعبان ۱۳۶۳ در قریه کرمجگان (قم) در خواب، طلیعه مبارکه حضرت حجه بن الحسن (عجّلاللهتعالیفرجه) را دیدم و آن بزرگوار به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 