پاورپوینت کامل حج خواهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حج خواهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حج خواهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حج خواهران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
حج بانوان
حج بانوان ادای حج یا عمره توسط زنان و دختران است. بر پایه فقه اسلامی، حج بر زنان -همانند مردان- واجب بوده و شرایط استطاعت و وجوب حج برای زنان همان شرایط حج مردان میباشد؛ البته برخی فقها اذن شوهر و وجود محرم را نیز افزودهاند. بانوان، به سبب ویژگیها و شرایط خاصی که دارند، در برخی احکام حج با مردان تفاوت دارند.
به خاطر شرایط خاص بانوان در مواقع خاص مثل عادت ماهانه، نفاس و استحاضه برخی از اعمال و احکام حج تحت تأثیر این شرایط قرار میگیرد. لباس احرام، تلبیه، رمی، سعی، طواف و نماز آن، قربانی، تکبیر، ورود به کعبه، استلام حجر الاسود و … از مواردی است که در برخی از احکام میان مردان و زنان تفاوت وجود دارد.
فهرست مندرجات
۱ – کتابشناسی
۲ – وجوب حج بر بانوان
۳ – استطاعت زن
۳.۱ – هزینه حج
۳.۲ – نفقه
۳.۳ – مهریه
۳.۴ – وعده ضمن عقد
۳.۵ – رجوع به کفایت
۳.۶ – اذن شوهر
۳.۷ – وجود محرم
۴ – احکام حج بانوان
۴.۱ – احرام
۴.۱.۱ – مکان
۴.۱.۲ – نیت
۴.۱.۳ – لباس
۴.۱.۴ – تلبیه
۴.۱.۵ – محرّمات
۴.۱.۵.۱ – پوشاندن صورت
۴.۱.۵.۲ – پوشاندن دست
۴.۱.۵.۳ – انگشتر
۴.۲ – طواف و نماز آن
۴.۲.۱ – وظیفه حائض و نفساء
۴.۲.۲ – وظیفه مستحاضه
۴.۲.۳ – نگرانی از حیض و نفاس
۴.۲.۴ – پوشش در طواف
۴.۳ – رمل
۴.۴ – زمان طواف
۴.۵ – استلام
۴.۶ – ورود به کعبه
۴.۷ – سعی
۴.۸ – وقوف در عرفات و مشعر
۴.۹ – رمی
۴.۱۰ – قربانی
۴.۱۱ – حلق و تقصیر
۴.۱۲ – طواف نساء
۴.۱۳ – تکبیر
۴.۱۴ – جلوگیری از عادت ماهانه
۴.۱۵ – افساد حج
۴.۱۶ – نیابت زن
۵ – فهرست منابع
۶ – پانویس
۷ – منبع
کتابشناسی
در منابع فقهی، مباحث مربوط به حج بانوان، بیشتر در مبحث حج و گاه در مباحثی چون طهارت ذکر شده است. برخی فقیهان نیز بابی جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تاکید بر برخی احکام مشترک میان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهمترین احکام اختصاصی حج و عمره زنان را گرد آوردهاند.
[۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۲، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۲] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۱-۶۲۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۳] حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج۲، ص۸۵، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق.
همچنین در این زمینه، میتوان به کتاب احکام النساء شیخ مفید اشاره کرد که بابی از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تکنگاریهای مربوط به این موضوع نیز میتوان از دو کتاب مناسک حج (ویژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ویژه بانوان) نوشته محمدحسین فلاحزاده یاد کرد.
وجوب حج بر بانوان
از منظر فقه اسلامی، تکلیف به حج به طور یکسان متوجه زنان و مردان است
[۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
؛ زیرا حج یکی از پایهها و ارکان دین اسلام است و قرآن، تعبیر عام «الناس» را برای بیان مخاطبان وجوب حج به کار برده است: «و للهِ عَلَی الناسِ حجُّ البیتِ مَنِ استطاعَ الیه سبیلاً».
[۵] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
از این رو بر هر کسی که توانایی انجام آن را داشته باشد-اعم از زن و مرد-واجب میشود.
[۶] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
در احادیث نیز، ادای حج و عمره برای زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.
[۷] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۴۱، ص۱۰، بیروت، دار الصادر، بیتا.
[۸] ربعی بن ماجه، محمد بن زید، سنن ابنماجه، ج۲، ص۹۶۸، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
[۹] دارقطنی، علی بن عمر، سنن دارقطنی، ج۳، ص۳۴۵، به کوشش منصور بن سید الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
در واقع، وجوب حج بر زنان موجب پدید آمدن فرصتی یکسان برای زنان و مردان است تا همگی، به یکی از بارزترین نمودهای بندگی و پرستش خداوند بپردازند.
در حج و مناسک مختلف آن، به ویژه در هنگام طواف، همانگونه که نژادها و سرزمینها، همه رنگ میبازد، زن بودن و مرد بودن نیز به رغم مرزهای شرعی و حقوقی خویش، به جز حدّ واجب حجاب، از میان میرود و حتی تقدّم و تاخّرهایی که در دیگر عبادات رخ مینماید، در حج کمرنگ میشود؛ تا جایی که اساساً یکی از وجوه نامگذاری مکّه به «بکّه» که در قرآن نیز به همین نام از آن یاد شده
[۱۰] آل عمران/سوره۳، آیه۹۶.
ناشی از همین ویژگی شمرده شده است.
[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۲۶، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
فقیهان امامی
[۱۲] حلبی، ابوالصلاح تقیالدین، الکافی فی الفقه، ص۱۹۲، تحقیق استادی، اصفهان، مکتبه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، ۱۴۰۳ق.
[۱۳] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۵، ص۱۲۷، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۱۴] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۴۵۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
و اهل سنت،
[۱۵] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۲، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
به استناد آیات، احادیث و اجماع،
[۱۶] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۲۲۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[۱۷] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۳۳۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
قائلند که هر کس شرایط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، حج بر او واجب میشود و احکام اختصاصی و متفاوت هر یک از زن و مرد در برخی مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است.
احکام اختصاصی زنان را میتوان در دو بخش کلی دستهبندی کرد: بخشی که مربوط به پیش از حج و شرایط مستطیع شدن زن است و بخشی که مربوط به اعمال و مناسک حج است.
استطاعت زن
به طور کلی، شرایط استطاعت و وجوب حج برای بانوان همان شرایط وجوب و استطاعت برای مردان است.
[۱۸] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
با این حال، زنان در این زمینه احکام ویژهای دارند. مهمترین این احکام عبارتاند از:
هزینه حج
بنا بر نظر فقیهان، هزینه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زنی که خودش هزینه حج را دارد یا با کسب میتواند هزینه خویش را به دست آورد، مستطیع محسوب میشود و باید در نخستین فرصت حج را به جا آورد. حتی اگر به سبب حج رفتنِ این زن، شوهر او برای مخارج زندگی به زحمت میافتد، در صورتی که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگی زن نباشد، مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمیشود.
[۱۹] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۱۲، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
ولی زنی که خودش هزینه حج (یا بخشی از آن) را ندارد، اما شوهر یا پدر او یا شخص دیگر هزینه حج او (یا کمبود آن) را متقبل شود یا او را به حج ببرد و هزینه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و این حج مجزی از حَجّه الاسلام خواهد بود.
[۲۰] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۳۳، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
نفقه
هر چند هزینه سفر حج زن – چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نیست، ولی فقها تصریح کردهاند در مدتی که زن در سفر حج است، چه واجب-حتی اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل نفقه او، اگر در مسافرت نبود، بر عهده شوهر است.
[۲۱] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
در واقع تنها بهاندازه تفاوت هزینه سفر و حَضَر بر عهده خود زن است و اگر تفاوت نداشته باشد، همه بر عهده شوهر است. از این رو به تصریح فقها گاه ممکن است زن بدون این که خود سرمایهای داشته باشد، مستطیع گردد.
[۲۲] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۲۳] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۲۲۱، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
[۲۴] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۸، ص۴۱۷، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
مهریه
به نظر فقیهان، زنی که مهریه او به مقدار هزینه حج یا بیشتر از آن است یا هزینه حج او را کامل میکند، در صورتی که شوهرش توانایی پرداخت مهریه را ندارد، زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع به شمار نمیرود. ولی اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را دارد و تقاضای مهر از شوهر، موجب بروز ناراحتی و مشکلات در زندگی نشود و او حاضر به پرداخت آن باشد، مستطیع محسوب میشود و مطالبه مهر، نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است.
ولی اگر تقاضای مهریه برای زن موجب مشکلاتی در زندگی شود، مطالبه آن لازم نیست و استطاعت حاصل نمیشود. همچنین اگر مردی، به هر علتی، مهریه همسرش را نپردازد، حج بر زن واجب نمیشود و با ترک آن، حج بر او مستقرّ نمیشود. ولی اگر مرد، حاضر به پرداخت بوده و زن مطالبه نکرده باشد، حج بر عهده زن مستقر میگردد.
[۲۵] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۱۱، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
[۲۶] بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، ص۴۵-۴۶، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.
وعده ضمن عقد
بنا بر نظر فقها، اگر مردی ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمیشود. ولی بر شوهرش لازم است به وعدهاش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض این که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهریه است.
[۲۷] بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، ص۴۵-۴۶، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.
رجوع به کفایت
به نظر فقیهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزینه زندگی آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نیست و «رجوع به کفایت» (یعنی اینکه پس از بازگشت از حج، راه درآمدی داشته باشد، به گونهای که برای زندگانی به سختی و حرج نیفتد) برای آنان محقّق است و به بیش از آن نیازی نیست.
[۲۸] هجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، ص۴۵-۴۶، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.
ولی زنی که افرادی را تحت تکفّل دارد و هزینه زندگی آنها بر عهده اوست، مثل زنی که همسرش از دنیا رفته و او مخارج فرزندانش را عهدهدار است، در صورتی مستطیع است که علاوه بر هزینه حج و احتیاجات زندگی، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنین زنی که شوهرش از دنیا رفته و اموالی از ارث به او رسیده که به مقدار هزینه حج است، در صورتی مستطیع است که راه درآمدی پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر میافتد، حج بر او واجب نیست.
[۲۹] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۳۶، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش، ص۱۱.
اذن شوهر
به نظر فقیهان امامی
[۳۰] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۳۱] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۷، ص۸۶، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
[۳۲] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۵، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
و شماری از فقیهان اهل سنت،
[۳۳] ابنقدامه، عبدالله، الکافی فی فقه الامام احمد، ج۱، ص۴۷۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
به استناد احادیث،
[۳۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۰۰، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
حج واجب، مشروط به اذن کسی از جمله شوهر نیست و حتی اگر شوهر اذن ندهد، زن باید به حج برود و شوهر نیز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، میتواند رفتن او را تا آخرین کاروان به تاخیر بیندازد. همچنین ادای حجی که به سبب نذر بر زن واجب شده باشد، منوط به اذن شوهر نیست. البته در صورتی که شرایط وجوب نذر حاصل باشد.
[۳۵] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۷، ص۸۸، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
درباره شرایط نذر برای زن، بیشتر فقها بر آنند که زن شوهردار، باید برای نذر، از شوهر خود اجازه بگیرد و بدون اذن، نذر او صحیح نیست.
[۳۶] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۳۷] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
اما برخی دیگر گفتهاند که اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نیست. بر این اساس، زن میتواند برای ادای حج واجب (حجه الاسلام یا حج نذری)، بر خلاف رضایت شوهر، سفر کند؛ با این حال برای زن مستحب است از همسر خود اجازه بگیرد و رضایت او را جلب کند.
[۳۸] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۸، ص۳۲۵، بیروت، دار الفکر، ۲۱۰.
[۳۹] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۷، ص۸۷، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
به اجماع فقهای امامی
[۴۰] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۴۱] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۴۲] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۵، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
و اهل سنت،
[۴۳] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۳۲۷، بیروت، دار الکتب العربی.
[۴۴] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۸، ص۳۳۲، بیروت، دار الفکر.
به دلیل احادیث
[۴۵] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۰۸، ص۱۱۰، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،
[۴۶] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۹۱، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
[۴۷] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۴۵۹، بیروت، دار الکتب العربی.
ادای حج استحبابی توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصیت کرده و باید نمازهایش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.
[۴۸] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۲۲۱، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
برخی فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهرهمندی جنسی دانستهاند. بنابر این تنها محدود به جایی نمیشود که عملاً این حق شوهر فوت شود، بلکه حتی اگر به دلیل بیماری یا مُحرم بودن یا در سفر بودن، شوهر امکان بهرهمندی عملی از آن را نداشته باشد، باز میتواند مانع حج استحبابی زن شود.
[۴۹] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۳۳۳-۳۳۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
هرچند برخی در این نظر مناقشه کردهاند.
[۵۰] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۹۱، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
به نظر فقیهان، به استناد احادیث، در تمامی احکام مذکور، زنی که در طلاق رِجعی است و عدّهاش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زیرا در طلاق رجعی، مرد حق بازگشت و بهرهمندی از زن را دارد و حج، مانع این حق است.
[۵۱] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۴، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۵۲] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۹۲، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
[۵۳] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۶-۱۴۷، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
ولی در عده طلاق بائن و نیز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- برای زن جایز است و نیازی به اجازه نیست.
[۵۴] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۵۵] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۹۳، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
[۵۶] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۷، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
وجود محرم
به نظر فقیهان امامی،
[۵۷] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۵۸] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۸۹، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
[۵۹] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۳، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
شافعی
[۶۰] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۸، ص۳۴۳، بیروت، دار الفکر.
و مالکی،
[۶۱] طاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۳، ص۴۴۷، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج برای زن نیست؛ چه زن پیر باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد یا نکرده باشد
[۶۲] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۲۳۱-۲۳۲، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
[۶۳] سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج۱۲، ص۱۴۸، مکتبه آیهالله سبزواری، ۱۴۱۶ق.
؛ زیرا شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلی است، داشتن امنیت و اطمینان به سلامت در سفر است.
[۶۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۶۵] حلبی، حمزه بن علی بن زهره، غنیه النزوع، ص۱۹۳، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسّلام)، ۱۴۱۷ق.
[۶۶] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
از این رو اگر زن بتواند به تنهایی به حج برود و بر خود نترسد، شرط نیست که مَحرمی همراه او باشد.
اگر زن امنیت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نیازمند همراهی مَحرم باشد، واجب است یکی از محارم یا فرد مورد اطمینانی را همراه خود ببرد و اگر مَحرمی همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زیرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر این اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نیاز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.
[۶۷] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۶۸] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۸۹-۹۰، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
[۶۹] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۳، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
در مقابل، فقیهان حنبلی
[۷۰] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۲۸، بیروت، دار الکتب العربی.
[۷۱] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۳۹۴، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
و حنفی،
[۷۲] سمرقندی، محمد بن احمد، تحفه الفقهاء، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۷۳] کاشانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۳، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
[۷۴] ابننجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۵۵۲، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
وجود مَحرم را به طور مطلق (به نظر حنبلیان) یا در صورتی که فاصله زن تا مکه بهاندازه سه روز باشد (به نظر حنفیان)، شرط استطاعت شمرده و تصریح کردهاند که از جمله شرایط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پیر باشد-با خود، مرد مَحرمی همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دایی و اگر واجد آنان نباشد، حج برای او واجب و حتی جایز نخواهد بود.
[۷۵] سمرقندی، محمد بن احمد، تحفه الفقهاء، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۷۶] ابنقدامه، عبدالرحمن، شرح الکبیر، ج۳، ص۱۹۰، بیروت دارالکتب العربی.
این فقیهان، برای حکم یادشده، به احادیثی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) استناد کردهاند که زنان را از رفتن به حج یا هر سفر دیگری، بدون حضور محرم، باز داشته است. همچنین آنان برای مَحرم شرایطی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه مَحرم باید مسلمان، بالغ و عاقل باشد.
استناد فقهای امامی برای عدم وجوب همراهی محرم برای زن، عبارت است از:
[۷۷] حلبی، حمزه بن علی بن زهره، غنیه النزوع، ص۱۹۳، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسّلام)، ۱۴۱۷ق.
[۷۸] حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج۱۰، ص۱۰۸، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
[۷۹] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۸۹-۹۰، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
الف) ظاهر آیه استطاعت
[۸۰] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.
که بر وجوب به مجرد استطاعت دلالت دارد و این که در احادیث، استطاعت به توشه و مرکب سفر تفسیر شده است.
ب) عموم روایاتی که بر وجوب حج و ترغیب به آن و هشدار نسبت به ترک آن دلالت دارد و وجوب حج را بر زنان مشروط به وجود مَحرم نکرده است.
[۸۱] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۰۱، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
ج) برخی احادیث خاص که حج رفتن زن را به تنهایی یا همراه با افراد ثقه و مورد اطمینان جایز دانسته است.
[۸۲] صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۳۹، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۸۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۰۱، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
با این حال، برخی فقیهان امامی، به استناد برخی احادیث دیگر،
[۸۴] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۰۸، ۱۰۹، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
این احتمال را نیز مطرح کردهاند که اگر زن، خود مورد اطمینان نباشد و نسبت به هتک حرمت او نیز نگرانی وجود داشته باشد، همراهی مَحرم برای او شرط باشد؛ زیرا حفظ ناموس و آبرو واجب است. به نظر فقیهان، در مواردی که همراهی مَحرم لازم است، بر زن واجب است که مَحرمی همراه خود ببرد؛ هرچند مستلزم هزینه اضافی باشد و هزینه همراهی نیز جزء مخارج حج و در مجموعه شرایط استطاعت به شمار میرود
[۸۵] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۸۶] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۵، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۸۷] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۶، ص۱۰۷-۱۰۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
و اگر زن قدرت بر پرداخت هزینه سفرِ مَحرم را ندارد، حج بر او واجب نمیشود.
[۸۸] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۲۳۲-۲۳۳، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
[۸۹] بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، ص۴۵-۴۶، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.
همچنین، به نظر فقیهان، همراهی زن بر مَحارم او واجب نیست،
[۹۰] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
اما مستحب است شوهر، برای کمک به زن، او را در سفر حج همراهی کند.
[۹۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۹۲] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
نیز برخی فقها، به دست آوردن مَحرم (مثلاً با ازدواج کردن) را بر زن غیر واجب و برخی واجب دانستهاند.
[۹۳] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۳۳۱-۳۳۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[۹۴] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۲۳۳-۲۳۴، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
همچنین در مواردی که وجود مَحرم لازم باشد، شوهر مجاز است تا پیدا شدن و همراهی محرم، مانع سفر زن شود.
[۹۵] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۶، ص۱۰۷-۱۰۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
اما در صورتی که شوهر مدّعی ناامنی در سفر همسرش باشد و همراهی مَحرم را لازم بداند، ولی زن آن را انکار کند، باید به بینه یا قرائن موجود عمل کرد و در صورت فقدان، حرف زن مقدم است.
[۹۶] شهید ثانی، زینالدین بن علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۵۳، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
[۹۷] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۱۴۵، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۹۸] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۳۳۱-۳۳۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
همچنین اگر زن، به رغم ناامنی سفر و نیاز به همراهی مَحرم، بدون مَحرم به حج برود، فقها حج او را صحیح و مجزی دانستهاند.
[۹۹] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۲۳۵-۲۳۶، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
[۱۰۰] سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج۱۲، ص۱۵۰-۱۵۱، مکتبه آیهالله سبزواری، ۱۴۱۶ق.
احکام حج بانوان
احکام اختصاصی مربوط به مناسک حج بانوان را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد: بیشتر این احکام، احکامی عمومی است که مربوط به تمامی بانوان در شرایط مختلف است و پارهای از آنها، مسائلی است که تنها در مواقع اضطراری و موقعیتهای استثنایی و برای گروهی از زنان (مانند زنان دارای عذر در ایام عادت ماهانه) رخ میدهد؛ از جمله احکام مربوط به محل احرام، نیت و طواف. مهمترین احکام ویژه بانوان در حج و عمره عبارتاند از:
احرام
احکام و شرایط احرام بانوان همان شرایط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخی موارد که تفاوتهایی میان آنان وجود دارد؛ از جمله:
مکان
به نظر برخی فقیهان امامی، حجگزارانی که از مدینه به مکه میروند، باید داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزدیک آن باشد، صحیح نیست. اما از آنجا که ورود به مسجد، برای بانوان دارای عذر (شامل زن حائض، یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه است و زن نَفْساء یعنی زنی که پس از زایمان خون میبیند) جایز نیست، آنان یا باید با نذر پیش از میقات (مثلاً در مدینه) محرم شوند یا اگر با نذر محرم نشدهاند، باید در حال عبور از مسجد محرم شوند. ولی نباید در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمیتوانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه یا مُحاذی آن احرام را تجدید کنند.
اگر زنِ دارای عذر، به گمان اینکه احرام بستن برای او ممنوع است، بدون احرام از میقات عبور کند، باید در صورت امکان برگردد و از میقات احرام ببندد و در غیر این صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، باید به بیرون از حرم بازگردد و اگر این هم برای او امکان ندارد، از همان جا مُحرم شود.
[۱۰۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۰۲] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۲-۶۲۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۱۰۳] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۲۲۱، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
زن مستحاضه هم باید داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جایز است. غسل مستحبی زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحیح است
[۱۰۴] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
؛ حتی برخی این استحباب را برای این زنان بیشتر از دیگران دانستهاند.
[۱۰۵] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۲۷۴، بیروت، دار الکتب العربی.
نیت
در صورتی که زن، در میقات حائض باشد و بداند که تا پایان وقت عمره تمتّع پاک نمیشود، به نظر برخی فقیهان، باید به نیت حج افراد محرم شود؛ یعنی با همان احرام به عرفات برود و وقوف در عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد.
سپس برای انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعیم) برود و در آنجا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد. ولی برخی دیگر گفتهاند که چون این یقین، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم میشوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتّع یا حج افراد». پس اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحیح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحیح است.
[۱۰۶] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۶۷، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
لباس
به نظر فقیهان
[۱۰۷] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۸۳، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
و به دلیل احادیث،
[۱۰۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۴۴، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۱۰۹] صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۰، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۱۱۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۷۳-۷۴، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
بر بانوان پوشیدن لباس خاصی به عنوان لباس احرام – چنانکه بر مردان واجب است – لازم نیست و زنان میتوانند در همان لباسی که بر تن دارند، در صورتی که دارای شرایط باشد، مُحرم شوند. برخی نیز پوشیدن لباس احرام را برای زنان مستحب دانستهاند.
[۱۱۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۱۲] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۵۳۸-۵۳۹، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
افزون بر اینها، برخی بر آنند که لباس احرام زن نباید از حریر خالص باشد. نیز پوشیدن لباس رنگی برای زن احرامگزار مکروه و انتخاب رنگ سفید برای لباس احرام او بهتر است.
[۱۱۳] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۱۴] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۸۳، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
تلبیه
از واجبات احرام، تلبیه (لبیک گفتن) است و از مستحبّات تلبیه، به نظر فقیهان امامی
[۱۱۵] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۳۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۱۱۶] نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۳۱۹، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
[۱۱۷] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۲۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
و اهل سنت،
[۱۱۸] سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۶، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
[۱۱۹] رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۲-۲۶۳، دار الفکر.
[۱۲۰] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۴۱۹، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
به استناد احادیث،
[۱۲۱] نسائی، احمد بن علی، سنن النسائی، ج۵، ص۱۶۲، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق.
[۱۲۲] صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۳۲۶، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۱۲۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۹۲، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
بلند کردن صدا هنگام لبیک گفتن است؛ حتی معدودی از فقیهان، قائل به وجوب آن شدهاند.
[۱۲۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۹۲، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
[۱۲۵] نک:نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۲۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
اما استحباب بلند گفتنِ تلبیه اختصاص به مردان دارد و فقهای امامی
[۱۲۶] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۲۷] حلبی، حمزه بن علی بن زهره، غنیه النزوع، ص۱۹۳، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسّلام)، ۱۴۱۷ق.
[۱۲۸] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۵، ص۶۴، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
و اهل سنت،
[۱۲۹] رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۳، دار الفکر.
[۱۳۰] طاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۳، ص۱۴۰، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
[۱۳۱] ابنعابدین، محمدامین، حاشیه رد المحتار علی الدر المختار، ج۲، ص۶۰۳، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
به استناد احادیث،
[۱۳۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۰۵، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
زنان را مشمول آن ندانستهاند. بلکه حتی آهسته گفتنِ تلبیه را برای آنان مستحب شمردهاند
[۱۳۳] حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج۱۰، ص۲۹۵، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق.
؛ زیرا آهسته گفتن، با اصل پوشیدگی درباره زنان متناسبتر است.
[۱۳۴] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۲۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
از این رو برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند که بلند گفتن تلبیه برای زن، بهاندازهای که تنها خودش بشنود، جایز است.
[۱۳۵] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۳۰۵، بیروت، دار الکتب العربی.
همچنین از مستحبات تلبیه، تکرار آن در حال احرام است. به تصریح فقیهان، تکرار تلبیه برای زن حائض و نفساء نیز مستحب است.
[۱۳۶] بهجت، محمدتقی، مناسک حج و عمره، ص۲۱۸-۲۱۹، قم، شفق، ۱۴۲۴ق.
محرّمات
بیشتر محرّمات احرام، برای زنان و مردان، مشترک است. برخی از آنها ویژه مردان است و برای زنان جایز شمرده شده است
[۱۳۷] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۳۸] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۵، ص۴۸۳-۴۸۸، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۱۳۹] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۳۹۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
؛ مانند پوشیدن لباس دوخته،
[۱۴۰] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۴۱] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۲۲۲، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق.
[۱۴۲] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۲، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
پوشیدن لباس ابریشمی،
[۱۴۳] مفید، محمد بن محمد بن نعمان، احکام النساء، ص۳۵، تحقیق مهدی نجف، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
پوشاندن سر،
[۱۴۴] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
پوشاندن پا
[۱۴۵] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۴۳-۵۴۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۱۴۶] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۶، ص۳۰۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
[۱۴۷] خویی، سیدابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۳، ص۲۷۷، به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دار العلم، ۱۴۱۰ق.
و زیر سایه رفتن
[۱۴۸] طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، ج۶، ص۳۳۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
[۱۴۹] نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۲، ص۲۹، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
[۱۵۰] دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۳، ص۳۲۳، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
از این رو زن احرامگزار میتواند با وسیله نقلیه سقفدار یا با قرار دادن چتری بر سر، به طرف مکه رود، اما این کار برای مرد جایز نیست. البته برخی فقیهان خودداری زنان از استظلال را مستحب شمردهاند.
[۱۵۱] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۱، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
همچنین برخی فقها پوشیدن لباس ابریشمی را برای زن ممنوع
[۱۵۲] مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، ص۳۹۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
[۱۵۳] شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۷۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
و برخی مکروه دانستهاند.
[۱۵۴] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
حتی پارهای از محرّماتِ ویژه مردان، گاه برای زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.
[۱۵۵] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۳۱، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۵۶] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۶۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۱۵۷] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۲، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
البته شماری از فقها،
[۱۵۸] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۵۹] حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام، ج۱، ص۴۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
با استناد به اطلاقِ احادیث
[۱۶۰] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۳۸۲، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
و نیز قاعده اشتراک زن و مرد در احکام،
[۱۶۱] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۳۵۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
برآنند که پوشاندن پا بر زن احرامگزار نیز حرام است. ولی فقیهان دیگر، احادیث دالّ بر حرمت پوشاندن پا را مختص به احرامگزار مرد دانسته و قائل به تقییدِ این احادیث به احادیث دیگری
[۱۶۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۴۴، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۱۶۳] صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۳۴۱، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
[۱۶۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۷۲-۷۴، به کوشش سیدحسنموسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
که احرام زن را در هر لباسی جایز شمرده، هستند.
[۱۶۵] مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۶، ص۲۵۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
[۱۶۶] شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۷۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
[۱۶۷] خویی، سیدابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۳، ص۲۷۶، به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دار العلم، ۱۴۱۰ق.
مواردی از محرّمات احرام نیز ویژه بانوان است؛ از جمله:
پوشاندن صورت
به اتفاق فقیهان امامی
[۱۶۸] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۶۹] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۵، ص۱۲۹-۱۳۲، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۱۷۰] یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۵، ص۴۸۹، تحقیق محمدتقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
[۱۷۱] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۳۸۹-۳۹۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
و اهل سنت،
[۱۷۲] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۲-۹۳، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۱۷۳] سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۳۳، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
به استناد احادیث،
[۱۷۴] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۳۴۶، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
[۱۷۵] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۷۴، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
برای زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. در حالی که برای مرد پوشاندن سر حرمت دارد. بنابر این زن احرامگزار نباید صورت خود را با نقاب یا روبند و مانند اینها بپوشاند و صورت او باید به مقداری که در وضو شسته میشود، باز باشد.
[۱۷۶] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۷۷] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۳، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
به نظر برخی فقها، پوشاندن بخشی از صورت نیز حکم تمام صورت را دارد و زن در حال احرام، نباید آن را بپوشاند. ولی به نظر برخی دیگر، پوشاندن بخشی از صورت، به طوری که به آن نقاب و برقع نگویند، جایز است.
[۱۷۸] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی، ج۴، ص۹۳، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
[۱۷۹] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۱۲۰، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
به نظر بیشتر فقیهان، پوشاندن صورت توسط زن احرامگزار، موجب کفاره نیست. ولی برخی فقیهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قربانی کردن گوسفند) دانستهاند.
[۱۸۰] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۸۱] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۲-۹۳، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
همچنین فقهای امامی
[۱۸۲] نجفی، محمدحسین، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۸، ص۳۹۱-۳۹۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[۱۸۳] خمینی، سیدروحالله، مناسک حج، ص۱۲۰، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش.
و اهل سنت،
[۱۸۴] ماوردی، علی بن محمد، الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ج۴، ص۹۳، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
به استناد احادیث، چند مورد را از حکم کلی پوشاندن صورت استثناء کردهاند و جایز شمردهاند: «گذاشتن صورت روی بالش برای خوابیدن؛ گذاشتن دستها بر روی صورت، پایینانداختن چادر یا جامهای که بر سر افکنده تا مقابل چانه، برای حفظ پوشش در مقابل نامحرم».
پوشاندن دست
به نظر فقیهان امامی،
[۱۸۵] طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۲۰، به کوشش محمدباقر بهبودی و سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
[۱۸۶] ابنادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۴۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
[۱۸۷] خویی، سیدابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۱۴۲، به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دار العلم، ۱۴۱۰ق.
مالکی،
[۱۸۸] اصبحی، مالک بن انس، المدونه الکبری، ج۱، ص۴۵۹، روایت سحنون بن سعید التنوخی، قاهره، دار السعاده، بیتا.
[۱۸۹] اصبحی، مالک بن انس، الموطا، ج۱، ص۳۲۸، دار احیاء التراث العربی بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ق.
[۱۹۰] طاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۳، ص۱۴۰، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
حنبلی
[۱۹۱] ابنقدامه، عبدالله، المغنی، ج۳، ص۳۰۸-۳۰۹، بیروت، دار الکتب العربی.
[۱۹۲] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۴۴۷-۴۴۸، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق ۵۲۰، ۵۲۱.
[۱۹۳] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۴۰۷، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
و شافعی
[۱۹۴] رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۴، دار الفکر.
[۱۹۵] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۷، ص۲۵۷، بیروت، دار الفکر.
[۱۹۶] نووی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 