پاورپوینت کامل جنبش دانشجویی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنبش دانشجویی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنبش دانشجویی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جنبش دانشجویی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل جنبش دانشجویی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

جنبش دانشجویی در ایران پدیده‌ای است که در بیش از نیم‌قرن اخیر نقش مؤثری در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران داشته است. دانشگاه تهران کانون این جنبش پیش‌گام مبارزه با رژیم پهلوی بوده است که دانشجویان آن در این مبارزه نقش مهمی ایفا کردند و حوادث مهمی از جمله ۱۶ آذر ۱۳۳۲ علیه حضور نیکسون معاون ریاست جمهوری آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد را به خود دیده است.
علاوه بر آن دانشجویان در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بعد از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ نیز نقش به‌سزایی داشته‌اند و به عنوان عناصر فعال در تحریک و سازماندهی حرکت‌های دانشجویی نقش مهمی را ایفا کردند. از این‌رو و با توجه به اهمیت موضوع و نقش حساس و تاثیرگذار دانشجویان دانشگاه تهران در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شمسی، در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با اتکا بر منابع کتابخانه‌ای و اسناد ساواک به بررسی و تحلیل نقش دانشجویان و ارتباط آنها با نهضت امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) پرداخته شود.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – جنبش دانشجویی از آغاز تا نهضت امام خمینی
۲.۱ – سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۱۸ شمسی
۲.۲ – سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ شمسی
۲.۳ – سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۳۲ شمسی
۲.۴ – سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۶شمسی
۲.۵ – سال‌های ۱۳۳۹-۱۳۴۰ شمسی
۳ – نهضت اسلامی امام خمینی
۴ – دانشجویان و حوادث عاشورای ۱۳۴۲
۵ – تظاهرات ۱۴ خرداد
۶ – ۱۵خرداد اوج جنبش دانشجویی
۷ – دانشگاه تهران پس از ۱۵ خرداد
۸ – نتیجه‌گیری
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

مقدمه

سال ۱۳۰۷ش و در زمان وزارت سیدمحمد تدین فکر تاسیس دانشگاه در ایران به وجود آمد ولی اجرای آن به علت فراهم نبودن امکانات و وسایل لازم به تاخیر افتاد. در سال ۱۳۱۰ش طرح تاسیس دانشگاه تهیه و پس از تایید رضاشاه به دولت ابلاغ شد تا به مرحله اجرا گذاشته شود، اما به خاطر تغییر دولت اجرای آن عملی نشد تا این که سرانجام در سال ۱۳۱۳ش قانون تاسیس دانشگاه از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و دانشگاه تهران در روز جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ش به دست رضاشاه افتتاح شد.

[۱] ضیاء ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۳-۱۴.

تا قبل از تاسیس دانشگاه تهران تحصیل آموزش عالی در فرنگ صورت می‌گرفت و این کار بیشتر مختص خانواده‌های ثروتمند بود ولی با تاسیس دانشگاه تهران فرصت مناسبی برای گروه‌های میانی جامعه پیش آمد تا فرزندان خود را برای تحصیل علوم جدید راهی دانشگاه کنند. به این ترتیب یک نیروی جوان، پرانرژی و آرمان‌گرا در یک مکان جمع شده و همین ویژگی‌ها نیز این گروه را نسبت به گروه‌های دیگر احساسی‌تر می‌کرد.
همچنین شرایطی از جمله داشتن فرصت کافی، تامین هزینه‌ها توسط خانواده و دانشگاه، آرمان‌گرا بودن و همچنین خوردن مارک دانشجو به آنها – به این صورت که برای وی یک هویت جدید به وجود آمده و خودش را در قبال آن مسئول می‌دانست – سبب شد که این گروه بیشتر به سمت اصلاح‌گرایی و انقلابی بودن پیش برود. از این‌رو با تاسیس دانشگاه تهران، اعتراضات دانشجویی نیز جزء لاینفک آن شد و در واقع می‌توان گفت که با تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ش سنگ بنای جنبش دانشجویی نیز گذاشته شد.
به این ترتیب دانشگاه تهران به تدریج و بعد از خروج رضا شاه از کشور به کانون شکل‌گیری جنبش‌های دانشجویی تبدیل شد. این جنبش‌ها ابتدا جنبه صنفی داشت ولی بعد از شهریور ۱۳۲۰ش و با باز شدن فضای سیاسی جامعه و ظهور احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و طبع و نشر روزنامه‌های گوناگون با گرایش‌های مختلف، جنبش دانشجویی نیز صبغه سیاسی بیشتری به خود گرفت؛ چنان‌که دانشجویان نسبت به هرگونه رویدادی که در کشور اتفاق می‌افتاد از خود عکس‌العمل نشان می‌دادند.

[۲] علیرضا اسماعیلی و عیسی مجدی، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۲۹-۱۳۵۷، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهار ۱۳۸۰، ج۱، ص۷.

یکی از حوادث مهمی که در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش بود که به گفته حامد الگار «نقطه عطفی در تاریخ نوین ایران است. در این روند بود که پایه‌های رهبری و سخنگویی امام خمینی برای الهام بخشیدن به توده‌های مردم در راه مبارزه بر ضد شاه و اربابان بیگانه او با ایجاد همبستگی از راه تفکر اسلامی ریخته شد و توده مردم تحت رهبری مذهبی اقدام به جنبش می‌کردند.»

[۳] جیمز، بیل، شیر و عقاب، ترجمه: فیروزه برلیان، تهران: نشر فاخته، ۱۳۷۱، ص۲۱۳.

در قیام ۱۵خرداد۱۳۴۲ش تمام گروه‌های جامعه شرکت داشتند که یکی از این گروه‌ها دانشجویان بودند که پابه‌پای بازاریان و دیگر اقشار جامعه دست به تظاهرات و اعتصاب زدند.
نقش و جایگاه دانشجویان دانشگاه تهران در حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش از چند جنبه قابل بررسی است. یکی این‌که حضور دانشجویان در این حوادث با حوادث قبل کاملاً متفاوت بود و زیر لوای مذهب وارد این حوادث شدند. همچنین ارتباط دانشجویان با مردم و بازار و نیز پیوندی که دانشجویان با روحانیون برقرار کردند و این‌که چگونه خواسته‌های خود را با خواسته‌های آنان یکی دانستند حائز اهمیت است.

جنبش دانشجویی از آغاز تا نهضت امام خمینی

رضاشاه به رغم اقداماتی که برای گسترش آموزش‌های جدید در ایران و به ویژه سازماندهی دانشکده‌های پراکنده و تاسیس دانشگاه تهران کرد، همواره نگران این موضوع بود که محصلین و دانشجویان به افکار آزادی‌خواهانه روی بیاورند. وی انتظار داشت دانشجویان از تمدن غرب فقط آموزش‌های صنعتی و آداب فرنگی را یاد بگیرند و چگونگی نظام‌های سیاسی و آزادی‌های موجود در آن جوامع را نیاموزند یا در کشور ترویج نکنند اما در عمل، منع دانشجویان از یادگیری جنبه‌های سیاسی و اجتماعی این تمدن امکان پذیر نبود.

[۴] «دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی» در گفتگو با مهندس مهدی بازرگان، ماهنامه ایران فردا، سال اول، شماره چهارم، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۵۷.

از طرف دیگر دیکتاتوری و خفقان دوره رضاشاه، فقدان آزادی‌های سیاسی، سیاست‌های فرهنگی ضد دینی و غیره زمینه‌های نارضایتی را در بین دانشجویان به وجود آورد. یکی از چشم‌گیرترین حرکت‌های اعتراضی دانشجویان در دوره حکومت رضاشاه در سال ۱۳۱۶ش اتفاق افتاد که دانشجویان دانشکده حقوق در اعتراض به هزینه‌های بیهوده برای آماده ساختن دانشگاه جهت بازدید ولیعهد، در کلاس‌ها حاضر نشدند. به دنبال این حرکت و همچنین اعتراضات دیگر، در همان سال ۲۰ نفر از فارغ‌التحصیلان دانشگاه بازداشت و یکی از آنها اعدام شد.

[۵] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۱۹۲-۱۹۳.

سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۱۸ شمسی

در سال ۱۳۱۸ش بود که دولت وقت تصمیم گرفت برای رفع احتیاجات ارتش تمام فارغ‌التحصیلان دانشکده‌های پزشکی را به خدمت نظام بگمارد، در نتیجه این پیشامد، دانشجویان تصمیم گرفتند علیه این تصمیم غیرقانونی که حتی آزادی شغل را از پزشکان سلب می‌کرد، مبارزه کنند و به دنبال آن از رفتن به کلاس‌های درس خودداری کردند و اعلام نمودند تا از آزادی شغل خود مطمئن نشوند در بیمارستان‌ها و کلاس‌های درس حاضر نخواهند شد.

[۶] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۸-۱۹.

این مقاومت دانشجویان پزشکی در آن سال‌های خفقان به کلی بی‌سابقه و غیرمنتظره بود و دولت که نتوانست اراده دانشجویان را درهم بشکند، به ناچار تصمیم خود را لغو کرد ولی به دنبال این شکست چندین تن از دانشجویان را هنگام امتحان از پشت میز درس به زندان کشاند که تا شهریور ۱۳۲۰ش در آن جا ماندند.

[۷] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۱۹.

پس از سال ۱۳۲۰ش بود که سازمان‌های دانشجویی شکل گرفت. ابوالحسن ضیاء ظریفی از عناصر مارکسیست به نقل از دکتر منصور شمسا که خود از فعالان مبارزات دانشجویی در سال‌های نخست دهه ۱۳۲۰ش بود، در مورد چگونگی تشکیل سازمان دانشجویی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران می‌نویسد: «پس از حوادث شهریور ۱۳۲۰ش با آزادی‌های سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی که در میان آنان تنی چند دانشجو حضور داشتند حرکت‌هایی در میان دانشجویان تهران که در آن زمان شش دانشکده را در بر می‌گرفت آغاز شد که در سال ۱۳۲۳ش دبیرستان‌ها را نیز فرا گرفت. باری در سال ۱۳۲۳ همزمان در سه دانشکده ادبیات، پزشکی و فنی تشکل‌ها شکل گرفتند. در دانشکده پزشکی این کار با رهبری دکتر نصرت‌الله جهانشاهل و از اعضای فرقه دمکرات آذربایجا ن شروع شد. او که در زمره پیروان دکتر تقی ارانی بود و از کلاس دانشکده به زندان برده شده بود، در این زمان سال دوم پزشکی بود.»

[۸] ضیاءظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۶.

سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ شمسی

از سال ۱۳۲۰ش تا ۱۳۳۲ش سه گرایش فکری چپ، مذهبی و ملی بر روی افکار دانشجویان تاثیر گذاشت. گرایش مارکسیستی عمدتاً تابع حزب توده بود. حزب توده با مطرح کردن شعارهای مبارزه با فاشیسم و امپریالیسم، عدالت اجتماعی، رفع مشکلات مربوط به فقر، ایجاد رفاه و پنهان کردن وابستگی خود به شوروی، در میان روشنفکران و دانشجویان از نفوذ زیادی برخوردار شد.

[۹] سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۲.

یکی از مراکز عمده آن سازمان، دانشگاه تهران بود که در تشکیل «اتحادیه دانشجویان دانشگاه تهران» نقش بسیار داشت. تا آن جا که در اواخر سال ۱۳۲۵ش رییس دانشگاه تهران به سفیر انگلیس اعلام کرده بود که اکثر دانشجویان دانشگاه به شدت تحت تاثیر حزب توده هستند.

[۱۰] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۸.

به این ترتیب حزب توده در دانشگاه از نفوذ فراوانی برخوردار شد و با وجود عقب‌نشینی سال‌های ۱۳۲۵-۱۳۲۶ و انشعاب‌های داخلی سال‌های ۱۳۲۶-۱۳۲۷حزب توده همچنان در دانشگاه تهران قدرتمند بود.

[۱۱] آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمد‌ابراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷، ص۴۰۹.

به دنبال سوء قصد نافرجام به جان شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ش و اعلام خبر غیرقانونی بودن حزب توده، از فعالیت سازمان جوانان حزب توده و دیگر سازمان‌های وابسته به آن حزب جلوگیری به عمل آمد و در همان سال نیز دولت، دانشجویان دانشگاه تهران را ملزم به امضای تعهدنامه عدم دخالت در سیاست کرد.

[۱۲] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳.

با وجود غیرقانونی بودن حزب توده، آن حزب در سال ۱۳۲۸ش به تشکیل سازمان دانشجویان کوی دانشگاه اقدام کرد که هدف اولیه آن سازمان رفع مشکلات رفاهی دانشجویان ساکن کوی دانشگاه اعلام شده بود.

[۱۳] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۶۵-۶۹.

همچنین در بهار ۱۳۲۹ش با ادغام سازمان‌های دانشجویی دانشکده‌ها، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران تاسیس شد.

[۱۴] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۸۳.

این سازمان که با انجمن بین‌المللی دانشجویان در پراگ ارتباط تشکیلاتی برقرار کرده بود، در دوران حکومت دکتر مصدق، عمده‌ترین مخالفت‌ها و اعتراض‌های سیاسی و صنفی دانشجویان را بر ضد دولت انجام داد.

[۱۵] سلطان‌زاده، منصور، جنبش دانشجویی ایران رسالت‌ها، تهران: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۴، ص۳۴.

یکی دیگر از گرایش‌هایی که در میان دانشجویان تاثیر گذاشت، گرایش مذهبی بود. نخستین انجمن اسلامی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۳ش توسط دانشجویان دانشکده پزشکی به منظور مقابله با فعالیت‌های گسترده حزب توده و بهایی‌ها در دانشگاه تاسیس شد.

[۱۶] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۶.

مهدی بازرگان، آیت‌الله سید محمود طالقانی و یدالله سحابی از حامیان انجمن اسلامی بودند که فعالیت‌های انجمن سعی داشت تبلیغات ضد اسلامی دانشجویان توده‌ای و بهایی را خنثی کند.

[۱۷] متین، افشین، کنفدراسیون (تاریخ جنبش دانشجویان ایران در خارج از کشور ۱۳۳۲-۱۳۵۷)، ترجمه: ارسطو آذری، تهران: موسسه‌ی نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۷۸ ص۶۳، ۶۴.

شکل‌گیری گرایش‌های فکری و فعالیت‌های ملی‌گرایانه در میان دانشجویان دیرتر از فعالیت انجمن اسلامی دانشجویان شروع شد. از طرف دیگر تفکیک گرایش‌های ملی و مذهبی دانشجویان در دهه ۱۳۲۰ش با توجه به ماهیت و پیچیدگی خاص این دهه و به ویژه در اثر حمایت گروه‌های ملی و مذهبی از نهضت ملی شدن صنعت نفت و نیز مقابله با گسترش نفوذ حزب توده در دانشگاه، متاثر از فعالیت احزاب ایران، ملت ایران، جمعیت مردم ایران و حزب زحمت‌کشان بود.

[۱۸] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۲۴.

به هر ترتیب نیروی ملی در دانشگاه در مقابل «سازمان دانشجویان دانشگاه تهران»، «سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران» را تاسیس کردند که مرکز تجمع و کار مشترک همه نیروهای ملی با‌ اندیشه‌های اسلامی و غیراسلامی به شمار می‌رفت و از جمله فعالیت‌های آنها انتشار روزنامه «دانشجویان» بود.

[۱۹] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷.

سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۳۲ شمسی

جنبش دانشجویی که سال‌های ۱۳۲۰تا ۱۳۳۲ش شکل گرفت دارای ویژگی‌های خاصی بود. یکی این‌که جریان‌های سیاسی که در بیرون وجود داشت آنها را تحت تاثیر خود قرار داده بود و همچنین یک چند پارگی و اختلاف در میان جنبش‌های دانشجویی وجود داشت. به هر ترتیب سیاست دانشجویان در خصوص اوضاع سیاسی کشور و روند رویدادها خواه ناخواه آنها را وارد مناسبات سیاسی و درگیری‌های حزبی این سال‌ها کرده بود.
دانشگاه تهران که در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت یکی از ارکان مبارزه علیه استعمار انگلیس به شمار می‌رفت در جریان‌های سیاسی اوایل دهه ۳۰ و حوادث بعد از کودتا نیز نقش مؤثری در ادامه مبارزه علیه استبداد داخلی و استعمارگران خارجی ایفا کرد. شرکت در قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ش و حمایت از دولت دکتر مصدق، از جمله اقداماتی بود که سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران در مقابله با استبداد از خود نشان داد.

[۲۰] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۷، .

[۲۱] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷ ص۱۷۵.

در دوران پس از کودتای آمریکائی، انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش با توجه به این که فعالیت گروه‌های سیاسی با سرکوب شدید مواجه شدند ولی جنبش دانشجویی همچنان به فعالیت خود ادامه داد. در سال‌های بعد از کودتا، یکی از هفت کمیته نهضت مقاومت ملی را «کمیته دانشگاه تهران» تشکیل می‌داد و آن دانشگاه یکی از مراکز عمده نهضت مقاومت به شمار می‌رفت.

[۲۲] نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴.

کمیته دانشگاهی نهضت مقاومت ملی با فعالیت‌های مؤثر خود جبهه مقابله با استبداد را به عهده داشت و فعالیت‌هایی نظیر راهپیمایی‌ها، اعتراضات خیابانی، اعتصابات و پخش اعلامیه و غیره را رهبری می‌کرد.

[۲۳] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۳۸.

در سال ۱۳۳۲ش با بازگشایی دانشگاه، فعالیت دانشجویان نیز شروع شد. در ۱۶ مهرماه همان سال تظاهراتی از سوی کمیته دانشگاه ترتیب داده شد. در آن تظاهرات وسیع که حدود ۲ هزار نفر از دانشجویان شرکت داشتند، دانشگاه تهران، مدارس و بازار تهران تعطیل شد. همچنین در ۲۱ آبان همان سال نیز دانشجویان در تظاهرتی که منجر به تعطیلی بازار و مراکز آموزشی شد شرکت کردند.

[۲۴] نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۳.

یکی دیگر از حوادث ناگوار جنبش دانشجویی در دهه ۳۰ شمسی به این صورت بود که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به منظور بررسی مستقیم اوضاع ایران به تهران آمد. دانشجویان در شانزدهم آذر همان سال در اعتراض به این سفر، دست به تظاهرات زدند و مردم را به مقاومت فراخواندند. در این اثنا پلیس در صحن دانشگاه به روی دانشجویان آتش گشود و سه دانشجو به نام‌های شریعت رضوی، مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی شهید شدند. این امر موجب بروز واکنش مردم شد و این روز را «روز دانشجو» نام‌گذاری کردند.

[۲۵] صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۳.

[۲۶] ضیاء‌ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران (نگاهی دیگر به پیشینه‌ مبارزات دانشجویی در ایران ۱۳۲۰-۱۳۳۲)، تهران، شیرازه، ۱۳۸۷، ص۲۱۸.

به این ترتیب پس از کودتا، یکی از مکان‌هایی که به مخالفت خود با رژیم ادامه داد دانشگاه تهران بود که با مخالفت‌های خود عملاً رژیم کودتا را از رسیدن به اهدافش باز می‌داشت ولی رژیم با یک برنامه از پیش تعیین شده این مکان را به خون کشید. در هر حال جنبش دانشجویی پس از حوادث سال ۱۳۳۲ش به دلیل فشارهای رژیم هر چند تا حدودی دچار رکود شد ولی به صورت مقطعی فعالیت‌ها و تحرکاتی را از خود بروز می‌داد، از جمله در ۲۹ مهرماه ۱۳۳۲ش دانشجویان در خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران به دلیل انعقاد قرارداد کنسرسیوم تظاهرات کردند.

[۲۷] سرخوش، علی، «جنبش دانشجویی ایران»، ماهنامه ایران فردا، شماره ۴، آذر و دی ۱۳۷۱، ص۶۲.

در این تظاهرات طیف‌های مختلف جنبش دانشجویی مشارکت داشتند.

[۲۸] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۲.

سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۶شمسی

سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۳۶ش با تاسیس ساواک، فعالیت‌های سیاسی گروه‌ها و احزاب تحت نظر گرفته شد که دانشگاه و جنبش دانشجویی نیز از این امر مستثنی نبود و آنان مجبور شدند که فعالیت‌های خود را محدود کنند. در سال ۱۳۳۶ش هنگام حمله اسراییل به کانال سوئز، دانشجویان مخالفت‌های خود را با سیاست‌های تهاجمی آمریکا و دولت‌های حامی اسراییل در صحنه سیاسی با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند و به این ترتیب علاوه بر حضور فعال در مسائل کشور، حساسیت خود را در قبال مسائل بین‌المللی نیز نشان دادند.

[۲۹] صدری، منیژه، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «نگاهی به جنبش دانشجویی در ایرن از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی»، ص۱۵۴.

سال‌های ۱۳۳۹-۱۳۴۰ شمسی

در سال تحصیلی ۱۳۳۹-۱۳۴۰ش دانشجویان در حمایت از خواسته‌های خود مبنی بر تضمین آزادی انتخابات که در مجلس سنا تحصن کرده بودند، در روز ۵ بهمن ۱۳۳۹ش در دانشگاه تهران اعتصاب کردند و شب را در دانشکده ادبیات به صبح رساندند. برخی از منابع تعداد دانشجویان متحصن در دانشکده ادبیات را ۴ هزار نفر ذکر کردند. این اعتصاب در روز بعد با خروج دانشجویان از دانشگاه و تظاهرات آنان در اطراف دانشگاه و با سرکوب پلیس به پایان رسید.

[۳۰] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۴۵.

یکی دیگر از اعتصابات دانشجویان در دهه سی در ۱۳ بهمن ۱۳۳۹ش بود که دانشجویان دانشگاه تهران به عنوان اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات دوره دوم مجلس بیستم به تظاهرات پرداختند و به دنبال آن، در ۴ اسفند اتومبیل منوچهر اقبال (وزیر دربار) را در محوطه دانشگاه به آتش کشیدند و همزمان با افتتاح مجلس، همگام با مردم برای اعتراض به شیوه برگزاری انتخابات دست به تظاهرات زدند.

[۳۱] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۰.

در بهمن سال ۱۳۴۰ش نیز هیئت اجرایی جبهه ملی در جلسه ۲۷ دی ۱۳۴۰ش موافقت کرد که برای اعتراض نسبت به اخراج دانش‌آموزان مدرسه دارالفنون و قطع کمک هزینه تحصیلی دانشجویان سال اول دانشسرای عالی، روز اول بهمن تظاهراتی در دانشگاه تهران برگزار کند.

[۳۲] کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷.

در روز اول بهمن ۱۳۴۰ش هنگام برگزاری تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران با افزایش تعداد دانشجویان، عده‌ای از دانشجویان به سمت مدرسه دارالفنون و وزارت فرهنگ رفتتند که با سرکوب شدید نیروهای دژبان، ژاندارمری و دانشکده پلیس روبه رو شدند؛ که صدها نفر مجروح و مصدوم از طرفین، به ویژه دانشجویان برجا ماند و همچنین خسارت بسیار زیادی به دانشگاه وارد شد.

[۳۳] کاوه بیات، «دانشگاه تهران اول بهمن ۱۳۴۰»، فصلنامه گفت و گو، شماره ۵، پاییز ۱۳۷۳، ص۴۷-۵۰.

به دنبال این واقعه، دانشگاه تهران به مدت ۷۰ روز به حالت تعطیل درآمد و چندین نفر از دانشجویان بازداشت شدند.

[۳۴] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۱۳۴.

نهضت اسلامی امام خمینی

با کناره‌گیری علی امینی از نخست‌وزیری و آغاز کار اسدالله علم، شاه تلاش کرد قدرت را کاملاً به صورت متمرکز در اختیار بگیرد و برنامه اصلاحات مورد نظر آمریکا را اجرا کند. از این‌رو به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که در برگیرنده اقدام‌هایی برای کاهش نفوذ دین در سیاست بود اقدام کرد.

[۳۵] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۷.

به دنبال اعلام تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهرماه ۱۳۴۱ش توسط روزنامه‌ها، امام خمینی ابتکار عمل را در دست گرفت و تلاش کرد تا مراجع با وحدت موضع به رسالت تاریخی خود عمل کنند.

[۳۶] حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۰، ۱۴۱.

و به این ترتیب مرجعیت شیعه که بعد از فوت آیت‌الله العظمی سیدحسین بروجردی، نزدیک بود با بحران خلاء قدرت رهبری مواجه شود، رهبری خود را پیدا کرد. در این زمان تلگراف‌های متعددی از سوی علما به شاه مخابره شد و نسبت به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اعتراضاتی شد. امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) به هدایت جریان اعتراضات حوزه علمیه قم پرداختند و سعی کردند که اعتراض را سراسری کنند و به همین دلیل با نوشتن نامه‌هایی علمای شهرها را به مبارزه فراخواندند.

[۳۷] حسینیان، روح‌الله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۴۲-۱۴۳.

برخلاف تصور حکومت، مخالفت سرسختانه امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) با لایحه انجمن‌ها نشان داد که علمای مذهبی نه تنها جدی‌ترین مخالفان برنامه دولت خواهند بود، بلکه در این مخالفت از حمایت دانشجویان نیز برخوردار هستند که نمونه بارز آن در مراسم چهلمین روز درگذشت آیت‌الله العظمی بروجردی مشهود شد. شرکت جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان انجمن اسلامی دانشجویان در این مراسم و استقبال عده‌ای از روحانیون حوزه علمیه قم از آنان نشان داد که دانشجویان حامی مناسبی برای نهضت نوپای اسلامی به شمار می‌روند.

[۳۸] باقری، علی، خاطرات ۱۵ خرداد، چاپ دوم، جاول، تهران: انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۷.

انجمن اسلامی دانشجویان در آن مراسم با پرچم‌های سیاه و دو پرچم سفید به خط قرمز که شعارهایی به عنوان: «فوت یگانه رهبر شیعیان جهان را به جامعه روحانیت و مردم مسلمان ایران تسلیت می‌گوییم. هدف اسلام آزادی و مساوات است. اجتماع ما نشانه روح ایمان است. به نمایندگی از همه دانشجویان اسلامی.»
روی آن نوشته شده بود، شرکت کردند. همچنین اعلامیه‌ای صادر کردند که در آن ضمن انعکاس تاثر دانشجویان از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، از مراجع مذهبی درخواست شده بود که در امر برگزیدن مراجع و فلسفه اداره امور مسلمین به نکات اصولی و مبانی عقیدتی و حقایق حکومت اسلام توجه شود و به منظور مقابله با مسلک‌های سیاسی و اجتماعی فعال در دانشگاه از حوزه علمیه قم استمداد شده بود که نظام اجتماعی اسلام را به طور روشن در اختیار دانشجویان قرار دهند و موجبات همبستگی حوزه و دانشگاه را فراهم آورند.

[۳۹] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱-۴۳۴.

همچنین در همین جلسه بود که حجت‌الاسلام سیدمرتضی برقعی واعظ از دانشجویان تشکر کرد و از آنان خواست که اصول و مبانی مذهب را رعایت کنند و آلت دست افکار پلید ماجراجویان و معاندین مذهب و مملکت نشوند و ضمناً به آنها گفت که شما سرمایه‌های کشور هستید به شرطی‌که آموخته‌های خود را بر طبق اصول و مبانی شریعت به کار بندید.

[۴۰] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۴۳۱.

از جمله کارهای دیگر دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران این بود که با انتشار اعلامیه‌ای لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را محکوم کردند و به دولت اخطار دادند که: «فکر نکند با عدم توجه به تذکرات خردمندانه علما و مراجع تقلید بتواند راه خود را پیش ببرد. ما دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران تا آخرین لحظه از این نهضت مقدس حمایت می‌کنیم و تا حصول پیروزی از پا نخواهیم نشست و خون خود را برای برقراری حکومت قرآن و قانون اساسی وقف نموده‌ایم و افتخار ما آن است که برای کسب آزادی از دست رفته خود، به اجداد عزیزمان که شهدای راه قرآن و آزادی هستند، بپیوندیم.»

[۴۱] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار۱۳۸۳، ص۲۴۵.

دولت علم به ناچار در دهم آذر ۱۳۴۱ش به طور رسمی لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را لغو کرد.

[۴۲] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول (زمینه‌ها)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران: ۱۳۷۸، ص۲۰.

بعد از لغو این لایحه دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران در اعتراض به نشریاتی که خود را متکی به دانشجویان معرفی می‌کردند و به تبلیغ و جلوگیری از دخالت روحانیت در سیاست می‌پرداختند، اعلامیه‌ای صادر کردند که در آن آمده بود: «این نشریات و منابع الهام آنها باید بدانند که دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، در تمام موارد پشتیبان مراجع تقلید بوده و هرگز عملیات خلاف قانون دولت‌ها را تایید نکرده‌اند و در تمام موارد به دعوت روحانیون پاسخ مثبت داده و با افکار مترقیانه ایشان همکاری نموده‌اند.»

[۴۳] حشمت‌الله سلیمی، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، بهار ۱۳۸۳، ص۲۴۵.

شاه در راستای اجرای برنامه رفرم اجتماعی و اقتصادی و نادیده گرفتن قانون اساسی در ۶ بهمن ۱۳۴۱ش برنامه انقلاب سفید را به همه‌پرسی گذاشت. این برنامه که با حمایت آمریکا در زمینه اصلاحات ارضی، ملی کردن جنگل‌ها، فروش سهام کارخانه‌ها و سهیم کردن کارگران در منافع کارگاهی، لایحه اصلاح قانون انتخابات و تشکیل سپاه دانش صورت گرفت و با وجود ظاهر فریبنده و شعارهای آن، در باطن باعث مشکلات زیادی در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور می‌شد.

[۴۴] کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان ۱۳۸۱، ص۱۵۸.

در این شرایط که حکومت تبلیغات گسترده‌ای برای حضور مردم در رفراندوم اصول شش گانه انجام می‌داد، در ۳ بهمن ۱۳۴۱ش همزمان با تظاهرات روحانیون، بازاریان، کشاورزان و کارگران در تهران، در دانشگاه تهران نیز تظاهراتی علیه رفراندوم انجام شد. در این روز تعدادی از افراد بازداشت شدند که چند نفر از وعاظ از جمله آنها بودند.

[۴۵] منصوری، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، ج۱، ص۵۳۶.

چهارم بهمن نیز دانشجویان با پیوستن به مردم به مخالفت خود ادامه دادند و همبستگی خود را با مراجع اعلام کردند. شرکت دانشجویان دانشگاه تهران در تظاهرات مردمی و همگام با علمای مذهبی موجب خشم حکومت شد و همین امر سبب شد که عده‌ای از چاقوکشان سازمان ساواک در همین روز (۴ بهمن) در حالی‌که سرتیب حکیمی (مسئول انتظامات دانشگاه تهران) در پیشاپیش آنها حرکت می‌کرد با شعار جاوید شاه به دانشگاه یورش ببرند، پلاکاردی را که دانشجویان بالای درب ورودی دانشگاه نصب کرده بودند پایین کشیده و آتش زدند؛ آنگاه به دانشکده‌ها هجوم برده، وسایل علمی آزمایشگاه‌ها را در هم شکستند و دانشجویانی را که در کلاس‌ها بودند به چوب بستند و به شدت مجروح ساختند.
بنابر اعلامیه دانشجویان دانشگاه، بر اثر این حمله تمام سرسراهای دانشکده پزشکی، فنی و علوم از خون پر شده بود و این تراژدی خونین ساعت ۱۲ آن روز پایان یافت و آدمکشان (ساواک) در حالی که عکسی از شاه در پیشاپیش خود حمل می‌کردند، دانشگاه را ترک کردند.

[۴۶] روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، چاپ دوم، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، آذرماه ۱۳۶۱، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۵.

امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) اعلامیه‌ای که جامع مواضع قاطع و سازش‌ناپذیر سیاسی و انقلابی بود، به مناسبت چهلمین روز واقعه مدرسه فیضیه خطاب به ملت صادر کردند و علاوه بر اینکه شخص شاه را مقصر اصلی دانستند حمله نیروهای دولتی را نیز به دانشگاه تهران محکوم کردند.

[۴۷] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد دوم (فیضیه)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی ۱۳۷۸، ص۱۳.

[۴۸] امام خمینی، صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج۱، ص۴۶.

همچنین دانشجویان دانشگاه تهران به مناسبت چهلمین روز واقعه فیضیه اعلامیه‌ای منتشر کردند که در آن سیاست‌های استعماری انگلستان و آمریکا در ایران و سایر کشورهای اسلامی افشا شده بود.

دانشجویان و حوادث عاشورای ۱۳۴۲

ایام محرم بهترین موقعیت برای روحانیون ایران بود تا مبارزه خود را علیه حکومت پهلوی ادامه دهند زیرا دستگاه حاکمه با در دست داشتن کلیه امکانات تبلیغاتی و با جلوگیری از پخش نشریه‌های آزاد، وسیله‌ای برای اظهار نظر و اعتراض مخالفان نگذاشته بود. ولی ایام سوگواری ماه محرم این فرصت را به روحانیون می‌داد تا از طریق منابر، مردم را نسبت به حوادث مملکت آگاه کنند.
محرم سال ۱۳۴۲ شرایط ویژه‌ای داشت، از سویی رژیم نگران انفجار انقلابی بزرگ بود و از سوی دیگر مردم و روحانیون محرم را فرصت مناسبی برای بیان اعتراضات خود می‌دانستند. بر این اساس برای همه مسئولان سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی کشور دستور کارهای ویژه‌ای صادر شد. در بخشی از این دستور کارها آمده بود: «در ایام محرم عده‌ای در صددند با استفاده از تجمع‌هایی که برای تعزیه‌داری و تنظیم شعائر اسلامی از طرف مردم در شهرها و دهات به وجود می‌آید، تبلیغات سوء برای گمراه کردن افراد بی‌اطلاع در موضوع اصلاحات اساسی که در کشور در شئون مختلف و مخصوصاً اصلاحات ارضی شروع شده است بنمایند.»

[۴۹] منصوری، جواد، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸، سند شماره ۱۸ و ۲، ج۱، ص۶۶۹-۶۷۰.

همچنین ساواک جمعی از گویندگان مذهبی را احضار کرد و با تهدید و ارعاب به آنها یادآور شد که در سخنان خود بر ضد شخص شاه مطلبی نگویند، از اسراییل و آنچه مربوط به اسراییل است، مطلبی گفته نشود و نگویند اسلام و قرآن در خطر است و دستگاه را ضداسلامی نخوانند.

[۵۰] قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول زمینه‌ها، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸، ص۲۴-۲۵.

با همه این تدارکاتی که رژیم دیده بود، امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) به منظور مقابله با رژیم و برگزاری هرچه باشکوه‌تر مراسم عزاداری در بیانیه‌ای خطاب به وعاظ و گویندگان، توصیه کرده بود: «فریضه دینی خود را ادا کنید و از سید مظلومان، فداکاری در راه احیای شریعت را فرا گیرید. از توهم چند روز حبس و زجر نترسید. آقایان بدانند که خطر امروز برای اسلام، کمتر از خطر بنی‌امیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا، با اسراییل و عمال آنها همراهی می‌کند. خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید، سکوت در این ایام، تایید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. اگر به واسطه سکوت شماها به اسلام لطمه‌ای وارد آید نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسئول هستید. از اخافه و ارعاب سازمان‌ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید.»

[۵۱] دهنوی، م، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها، پیام‌ها و فتاوی امام خمینی از نیمه دوم ۱۳۴۱ تا هجرت به پاریس، تهران: انتشارات چابخش، ۱۳۶۰، ص۵۴-۵۵.

ژبا صدور این بیانیه تحرک تازه‌ای در میان روحانیون پدید آمد تا در شهرها و روستاها جنایت‌های رژیم را افشا کنند. در شهر قم که جرقه‌های مخالفت و ضدیت با رژیم از آن جا شروع شد، روحانیت آگاه و سازش ناپذیر و در راس آنها امام خمینی (رح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.