پاورپوینت کامل بگو مگو;حوزه دانشگاهی؛ دانشگاه حوزوی ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بگو مگو;حوزه دانشگاهی؛ دانشگاه حوزوی ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بگو مگو;حوزه دانشگاهی؛ دانشگاه حوزوی ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بگو مگو;حوزه دانشگاهی؛ دانشگاه حوزوی ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
۴۷
طلبه: به نظر شما وحدت حوزه و دانشگاه دست یافتنی است؟
دانشجو: این بیشتر یک شعار زیبا است. البته از نگاه من که یک فرد مذهبی هستم و گرنه از دید بعضی ها خنده داره!
طلبه: بعضی ها اگر منطقی باشند و اهل علم و مطالعه، حتما به اهمیت وحدت پی می برند.
دانشجو: اون بعضی ها اصلا حوزه و روحانیت را قبول ندارن که بخوان، وحدت داشته باشن و برای خود شون هم دلایلی دارند. اما از نظر من حوزه و دانشگاه، دو محیط علمی هستن که در دو مقوله مختلف؛ یعنی دین و علم کار می کنند، حالا چرا می خوان این دو رشته یا دو مرکز رو با هم مخلوط کنن، نمی دونم. اگر قرار بود یکی باشن چرا جدا هستن؟! مثلا چه مفهومی داره بگیم وحدت رشته پزشکی و مهندسی!
طلبه: درسته اما باید دید ما چرا به وحدت نیاز داریم. وقتی ما دشمنان مشترکی داریم باید متحد باشیم و اتحاد دانش پژوهان یک کشور چه در حوزه و چه در دانشگاه، اهمیت پیدا می کند.
دانشجو: مسئله همین جاست. دشمن مشترک از نگاه شما وجود داره، اما آیا همه دانشجوها این دشمن مشترک شما رو قبول دارند؟ حالا اگه فرض کنیم همه طلبه ها قبول داشته باشن، تازه همون بعضی که گفتم شاید با دشمن مشترک شما، دوست باشن!
طلبه: این درست که همه وجود دشمن را درک نمی کنند، اما واقعیت این است که دشمن وجود دارد و دشمنی می کند. انتظار از قشر فرهیخته و دانش مند این هست که آگاه تر از سایر اقشار به اطراف نگاه کند و تاریخ را هم مطالعه کند. دشمنی با اسلام، دشمنی با ملت ایران و دولت هایی که به نفع مردم قدم برداشتن، چیزی نیست که بشود آن را انکار کرد.
دانشجو: من که گفتم این وحدت رو به عنوان یک شعار زیبا می پذیرم، اما واقعیت اینه که همه موافق من نیستن.
طلبه: حالا چرا فکر می کنید اتحاد حوزه و دانشگاه یعنی اتحاد دو رشته تحصیلی؟
دانشجو: خب اگر منظور وحدت گروهی از انسان ها در برابر دشمن باشه که در جامعه اتفاق می افته مثل وحدت دانشجو و کارگر، معلمان و هنرمندان و غیره.
طلبه: اما دانشجو و طلبه خصوصیت های منحصر به فرد دارند. هر دو جوان هستند، در راه تحصیل علم تلاش می کنند، آینده علمی عملی کشور را می سازند، شغل های آینده را اداره می کنند، در مقطع خاصی از
زندگی هستند که جنب و جوش و تحرک بسیاری دارند.
دانشجو: به هر حال این اتحاد باید بین همفکران حوزوی و دانشگاهی اتفاق بیافته نه ساختمان دانشگاه و حوزه.
طلبه: منظورت را می فهمم. مراد از وحدت حوزه و دانشگاه، تلفیق اداری یا علمی این دو نهاد نیست. منظور همگرایی دانشجویان و حوزویان است.
دانشجو: همگرایی وقتی پیش می یاد که همه یک سرچشمه داشته باشند، مثلا بگیم اتحاد بین ایرانی ها با فارسی زبان ها، اما وقتی روحانیت در حال آموزش دین هست و دکتر و مهندس در حال آموزش علم که از اون ور آب می رسه، چه نقطه اشتراکی وجود داره برای اتحاد؟
طلبه: اولا دانشجوها هم دین دار و مسلمانند. طلبه ها علم دین را برای غیر دانشجوها که نمی خوانند. دین برای هدایت همه اقشار جامعه است، نه تنها بی سوادها. ثانیا تفاوت محتوای کتب درسی حوزه و دانشگاه می تواند مانعی برای اتحاد باشد؟
دانشجو: همین که دانشجو ببینه، طلبه ادعای هدایت اون رو داره، نمی تونه باهاش متحد بشه.
طلبه: بحث را عوض نکنیم. پزشک هم همه اقشار را مداوا می کند. اگر قرار باشد این گونه به بحث نگاه کنیم، هیچ مهندس و آخوندی نباید مطب برود یا مریض شود. یک روحانی کارشناس دین است و وظیفه او آموزش و هدایت همه مردم است.
دانشجو: من قصد اهانت نداشتم، اما این طوری جا افتاده، مسائل سیاسی هم وجود داره.
طلبه: اتفاقا اگر درست تحلیل کنیم، مسائل سیاسی و پیروزی انقلاب اسلامی و جریان سیاست اسلامی، ما را به اتحاد تشویق می کند و گر نه وجود رژیم سابق در پی منزوی کردن حوزه و به فساد کشاندن دانشگاه بود.
دانشجو: به هر حال با عوض شدن حکومت و مسئولیت چند روحانی در دانشگاه و رفت و آمد حوزویان به دانشگاه و دانشگاهیان به حوزه، اتحادی شکل نمی گیره.
طلبه: اصلا وحدت، یک مسئله بخش نامه ای نیست که با انتصاب و انتخاب مسئول یا رفت و آمد ایجاد شود. وحدت باید عملی باشد.
دانشجو: در دو رشته متضاد امکان وحدت وجود نداره. من درسم را می خوانم، نماز هم می خوانم. حالا اگه قرار شد مشکلی هم داشته باشم از یک روحانی می پرسم، اما هیچ کجا اتحاد تعریف نشده و نیازی هم دیده نمی شه. یعنی در طول تحصیل من، هیچ وقت پیش نمی یاد که به اتحاد با روحانیان فکر کنم.
طلبه: مسئله همین جاست. ما را تقسیم کرده اند. جدایی حوزه و دانشگاه نتیجه جدایی فیزیک و متافیزیک است. گفتند علوم مادی را یک دسته بخوانند، علوم معنوی را هم عده ای دیگر. حالا اگر دسته دوم بیمار شد یا خواست خانه بسازد، به دسته اول مراجعه کند، دسته اول هم اگر احساس نیاز معنوی و دینی کرد به دسته دوم رجوع کند.
دانشجو: گسترش رشته های علمی باعث می شه که هر کس در یک رشته و گرایش تحصیل کند و متخصص بشه، بقیه نیازهایش رو از متخصصان دیگه تأمین کنه.
طلبه: این جا دو نکته هست. یک: تخصص دو: نیاز. ما به چه قیمتی در یک رشته متخصص می شویم و نیاز ما چیست؟ آیا تخصص در رشته دینی باید به معنی جدا شدن از علم و تکنولوژی باشد و آیا متخصص شدن در رشته های علمی به معنی پذیرفتن هر نظریه و مخالف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 