پاورپوینت کامل تفسیرهای موجود از وحدت حوزه و دانشگاه در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تفسیرهای موجود از وحدت حوزه و دانشگاه در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفسیرهای موجود از وحدت حوزه و دانشگاه در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تفسیرهای موجود از وحدت حوزه و دانشگاه در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۴
در رابطه با تفسیرهای موجود از وحدت حوزه و دانشگاه چه برداشتی دارید و این تفسیرها را چگونه طبقه بندی می کنید؟
به نظر بنده اگر قبل از پرداختن به تفسیرها نگاهی به بحث ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه داشته باشیم، این بحث روشن تر خواهد شد. به نظر می رسد که دو سه تا محور اساسی هست که ضرورت پرداختن به وحدت حوزه و دانشگاه را روشن می کند. نکته اول این که در حقیقت حیات و ممات تمدّن اسلامی و تمدّن هر جامعه ای و نیز فراز و فرود آن وابسته به گسست یا پیوست نخبگان آن جامعه دارد؛ نخبگانی که در حقیقت پیش برندگان فرهنگ آن جامعه هستند، که مصداق بارز آن جامعه ما دو نهاد مهّم حوزه و دانشگاه است که آنها در حقیقت هم مولّدان علم هستند و هم حاملان اصلی فرهنگ جامعه که می توانند با ترسیم چشم انداز صحیح برای فرهنگ و برای آینده فرهنگی جامعه، کشور را به سمت و سوی اهداف و چشم انداز بلند هدایت کنند.
نکته دوم این است که اگر ما نگاهی تاریخی به این موضوع به ویژه جامعه اسلامی ایران داشته باشیم، خواهیم دید که تحولات کلیدی که در جامعه ما، بخصوص در صد سال اخیر اتفاق افتاده، پیوند و در حقیقت ارتباط جدّی بین حوزه و دانشگاه و نیز افراد کلیدی از این دو نهاد بوده که به عنوان نمونه می توان به نهضت مشروطه، نهضت ملّی نفت و یا پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن اشاره کرد.
نکته سوم این است که در حقیقت سلامت جامعه و نیز ناهنجاری های آن در گرو این پیوند و این ارتباط است.بنا بر این اگر این پیوند و ارتباط به طور صحیحی نهادینه شود، می تواند ضامن سلامت جامعه بوده و به جامعه نیز سرایت کند.و اگر به اختلاف بین این دو نهاد بینجامد و این اختلاف ها و شکاف ها به خصوص به صورت غیر منطقی تعمیم و نفوذ پیدا کند این می تواند نابهنجاری جامعه را به دنبال داشته باشد.با توجه به این سه نکته به نظر من بحث وحدت حوزه و دانشگاه یک امر ضروری و استراتژیک برای جامعه ما است که باید به طور جدّی دنبال شود.
اما در رابطه با تفسیر وحدت حوزه و دانشگاه به نظر بنده اگر بخواهیم این وحدت را تبیین و چیستی آن را روشن کنیم، باید دو واژه وحدت و نیز واژه حوزه و دانشگاه را بررسی و روشن کنیم؛ زیرا اگر مقصود از وحدت نگاه فلسفی به آن باشد، در حقیقت به معنای یکی شدن و یکپارچه شدن است که این می تواند به معنای ادغام و یکی شدن دانشگاه در حوزه، یا حوزه در دانشگاه باشد. بنابراین وقتی می گوییم «وحدت» به
این معنا است که ما نگاه متعادل تری به آن داشته باشیم، که در واقع می تواند وحدت به معنای همگرایی، هماهنگی و یا هم سویی باشد و اگر مراد از وحدت به معنای تفاهم آن باشد، یعنی اینکه ما بتوانیم حرف یکدیگر را بهتر بفهمیم و با هم تعامل داشته باشیم که این هم معنی دیگری از وحدت است. بنابراین معنایی که از وحدت و از این واژه می شود، در یک معنا از یگانگی و یکی شدن تا تفاهم، می تواند مراتب متعدّدی داشته باشد.البته در رابطه با حوزه و دانشگاه هم وقتی صحبت می کنیم، باید یک مقدار دقت بیشتری داشته باشیم، که مقصود ما از حوزه و دانشگاه چیست؟ که حداقل می توانیم سه چیز را در اینجا اراده کنیم.
اوّل این که وقتی می گوییم حوزه و دانشگاه؛ یعنی نظام حوزه و دانشگاه که کلّ ساختار را در بر می گیرد؛ دوم وقتی می گوییم حوزه و دانشگاه مقصود ما حوزویان و دانشگاهیان هستند؛ یعنی اشخاص حقیقی، نه شخصیّت حقوقی حوزه و دانشگاه و سوم اینکه وقتی می گوییم وحدت حوزه و دانشگاه، این وحدت ناظر به علومی است که در این دو حوزه هست و این علوم می تواند در قالب های بسیاری هم چون متون درسی و مقالات ظهور و بروز پیدا کند، لذا باید با توجه به اختلافی که وجود دارد می توان تفسیرهای مختلفی از وحدت حوزه و دانشگاه ارائه کرد که من اشاره ای به آن می کنم و دیدگاه خودم را عرض خواهم کرد.
معنای اوّل: وقتی می گوییم وحدت حوزه و دانشگاه می تواند رقیق ترین آن؛ یعنی وحدت اخلاقی باشد و مقصود ما از حوزه و دانشگاه بیشتر ناظر به حوزویان و دانشگاهیان است؛ یعنی یک نوع تفاهم اخلاقی بین حوزه و دانشگاه، که امری است لازم و ضروری و هیچ وقت کافی نیست، بخصوص اینکه وقتی مبانی متفاوتی داشته باشند. البته این وحدت و تفاهم اخلاقی هم همیشه میسور نیست.
معنای دوم: وقتی می گوییم وحدت حوزه و دانشگاه در حقیقت می تواند به معنای وحدت در عملکرد اجتماعی باشد، یعنی وحدت در کارکردها و تأثیر گذاری های اجتماعی، که آن هم در انواع مختلف اش می تواند بحث های آموزشی پژوهشی، اجرایی فرهنگی را به دنبال داشته باشد. بنابراین وحدت در اینجا، در حقیقت به معنای یک نوع همگرایی هست، که ما به هم نزدیک بشویم و تشریک مساعی داشته باشیم، که این نیز یک امر لازم و ضروری برای پیش برد تمدّن اسلامی و در حقیقت ساختار و اصلاح جامعه است.
معنای سوم: وحدت سیاسی است که بخشی از آسیب ها می تواند ناظر به این باشد. لذا وقتی می گوییم وحدت حوزه و دانشگاه؛ یعنی یک نوع وحدت سیاسی. البته منازعات سیاسی نیز در این قسمت وجود دارد که باید این نوع اختلاف ها و نگرش های سیاسی حلّ شده و به هم نزدیک شوند و در یک حزب و یا مثلا ارگانی سیاسی با هم به یک تفاهم و همسویی برسند، که این نیز گاهی می تواند مطلوب باشد، ولی همیشه مطلوبیت ندارد؛ یعنی اینکه گاهی در بحث های چیز خور این اختلافات می تواند به روشنگری های بیشتری بینجامد؛ اختلاف هایی که به منازعات هم ختم نشود. البته یکی از شاخص های رشد جامعه را همین مسئله می دانند؛ که تضارب آرا و اختلاف ها در حدّ معقول وجود داشته باشد، تا بتوانیم تضارب فرهنگ جامعه را به سمت و سوی بالاتری ارتقاء بدهیم.
مسئله دیگری که بیشتر مورد نظر است، وحدت معرفتی است و مقصود از آن، این است که ما در مبانی، پیش فرضها، روش ها و حتی در روحیه معرفتی و در حقیقت روش تحقیق و آموزش و غیره نیز با هم یکی شده و به هم نزدیک شویم.این هم دیدگاه دیگری است که گاهی مطرح می شود و در حقیقت بر آن تأکید می شود.به نظر بنده این دیدگاه هم به طور کلّی قابل دفاع نیست.به دلیل اینکه اگر ما حوزه و دانشگاه را به عنوان دو تا نهاد ببینیم و نگاه اجتماعی به آن بیندازیم، می بینیم که این دو، خواستگاه متفاوتی دارند.خواستگاه حوزه یک خواستگاه سنّتی و دینی است، که دارای سابقه ای بیش از هزار سال است که بافت های بسیار مستحکمی پیدا کرده، امّا خواستگاه دانشگاه بر تجدّد و علوم جدیدی است که بیشتر آن از غرب آمده، البته تا حدّی از آن بومی سازی شده است، ولی به هر حال دانشگاه یک چنین خواستگاهی دارد، با تاریخ و سابقه ای در حدود صد سال. بنابراین تفاوت های معرفتی زیادی بین این دو وجود دارد که معرفت های حوزه عمدتا معرفت های نقلی و انتزاعی و روش های آن انتزاعی است، امّا معرفت های دانشگاه عمدتا تجربی جزئی نگری و عینی نگری است. این تفاوت ها موجب می شود که ما نتوانیم صحبت از تلفیق و یگانگی داشته باشیم، ولی اینها می توانند با هم تبادل داشته باشند و در حقیقت نزدیکی را ایجاد بکنند.این بود تفاسیر مختلفی که به نظر بنده می رسید که البته همه اینها قابل مناقشه و قابل بحث هست.
پس به نظر حضرت عالی یگانگی بین این دو نهاد هر چند در یک فرایند زمانی ممکن نیست؟
بله، یگانگی این که ما بیاییم تلفیق کنیم حوزه را در دانشگاه یا دانشگاه را در حوزه، نه ممکن است و ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 