پاورپوینت کامل مدیریت تحول و متون درسی حوزه ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدیریت تحول و متون درسی حوزه ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدیریت تحول و متون درسی حوزه ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدیریت تحول و متون درسی حوزه ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

اشاره

پس از دیدار فضلا و نخبگان حوزه با مقام معظم رهبری، نشستی به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، با حضور حضرات حجج اسلام و المسلمین اعرافی (رئیس مرکز جهانی علوم اسلامی) و کعبی (عضو حقوقدان شورای نگهبان، و به مدیریت علمی حجت الاسلام رضا اسلامی (عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه) برگزار گردید. که خلاصه ای از این نشست را ملاحظه می کنید.

آقای اسلامی: بسیاری از تحولاتی که در زمینه ادبیات عرب و منطق در حوزه اتفاق افتاد، حساسیتی را به همراه نیاورد، اما وقتی صحبت از تحول در علم اصول فقه می شود، به اوج حساسیت خود نزدیک می شود، چون فقه و اصول فقه، نقطه اصلی و مرکز ثقل در حوزه می باشد. از این رو برای استفاده از سؤالات ونظرات شرکت کنندگان، محورهایی برای هدایت بحث در نظر گرفته شده، که بنده بعضی از آنها را دوباره مرور و بیان می کنم.

در زمینه متون درسی حوزه، شاخصه ها را از نظر زمان، ادبیات (یعنی نقض متون درسی از نظر گستره مخاطبان) را باید طوری ترسیم کنیم، که طلبه ها و مراکز مشابه بتوانند از آن استفاده کنند؛ زیرا توجه به منابع، ساختار و محتوا و تناسب آن با عوامل دیگر، و رعایت اصول استاندارد کتاب های آموزش از نظر مقام علمی معلم از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است، که باید مورد توجه قرار گیرد، چون به خاطر وجود مقام علمی کسانی مانند شیخ انصاری نمی توان به راحتی کتاب ایشان را کنار گذاشت، حتی اگر این کتاب خالی از اشکال نباشد. بنابراین برای تدوین متون حتما باید سراغ اساتید فن و کسانی رفت که جایگاه علمی آنها شناخته شده است، لذا چگونگی استفاده از فضلا و طلاب، تدوین کتاب های درسی و یا استفاده سازمانی برای این کار، سؤالاتی است که در یک جلسه نمی توان همه آنها را طرح کرد. اما از جمله موانعی که برسر راه تحول در حوزه قرار می گیرد، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱. ترس از کاهش توان حوزه برای تربیت صحیح، اصولی و ساده؛

۲. ترس از میان رفتن بعضی معیارهای موجود، مثل پیچیدگی های متن که کمک زیادی به قوی شدن طلبه ها در زمینه متن می کند و باعث می شود که در راه رسیدن به هدف مطلوب، تلاش های لازم را داشته باشند.

با توجه به این نکات و نکات دیگر که مورد توجه اساتید است، بحث تحول در متون درسی حوزه را در محضر اساتید پیگیری خواهیم کرد.

آقای کعبی: بنده در زمینه فقه و اصول یا فقه و حقوق، براساس تجربیات موجود، تحولات صورت گرفته را توضیح خواهم داد، اما قبل از این که وارد این بحث بشوم به صورت فهرست وار در زمینه همین متون آموزشی نکاتی را مطرح می کنم. بنابراین برای تدوین متون آموزشی می توان به آفات و الزاماتی اشاره کرد، که عبارتنداز :

۱. سلیقه ای عمل کردن؛ که این مسئله آفتی بزرگ است و تجربه گذشته نیز همین را نشان می دهد؛

۲. تصمیم به بازنگری اگر به عهده طلبه یا استاد گذاشته شود، آفتی است که مشکلات دیگری را ایجاد خواهد نمود، لذا باید طبق برنامه و تصمیمات الزام آور و نگاه سازمانی حرکت کرد؛

۳. حذف متن درس ها به صورتی که بعضی قسمت ها ابقا و بعضی دیگر برداشته شود، آفتی بزرگ است که بنابراین گونه باشد؛

۴. اگر متون درسی متناسب با سال آموزشی نباشد (یعنی بخش ناتمام داشته باشد) و صرفاً سر فصل نویسی شود، به گونه ای که استاد نتواند، تا پایان سال تمام کند، خود یک آفت مهم به حساب می آید؛

۵. متن درسی به صورت بخشنامه ای و تحمیلی نباشد، متن تحمیلی در حوزه جا نمی افتد، مگر اینکه اقناع در پذیرش متن درسی وجود داشته باشد، همان گونه که تا حالا متون درسی، مثل متن اصول فقه مرحوم مظفر یا حلقات شهید صدر توانسته اند برای خود جایگاهی داشته باشند؛ ۶. اصالت و عمق دروس حوزوی نباید مخدوش شود؛

۷. از اهتمام به مطالعات تخصصی و متون تخصصی بدون پایه علمی پرهیز شود؛ یعنی آن موقع است که ما می توانیم از متون تخصصی دم بزنیم، اما این کار الزاماتی را در پی خواهد داشت که عبارتنداز:

۱. اراده جدی مسؤولان برای این کار (اهتمام جدی به کار و به شکل شبانه روزی)؛

۲. استفاده از همه ظرفیت ها با وقت کافی (دوری از تشریفات و بحث و گفت و گو و پرداختن به کار عملی)؛

۳. ابتدا در محیطی محدود تجربه شود تا اشکالات مورد طرف و سپس تأمین داده شود؛

۴. بایدمتن هدفمند باشد؛

۵. پاسخ گوی نیازهای معاصر در جهان اسلام باشد؛

۶. متن بایدمتناسب با رشته های تخصصی حوزوی تنظیم شود؛

۷. تحول باید براساس برنامه ریزی و مدیریت مسئولان حوزه و با موافقت مراجع و اساتید بزرگ باشد؛

۸. آخرین دستاوردهای پژوهش های علمی بر حسب نوع رشته در متون آموزشی آورده شود؛

۹. در جهت تمدن سازی و باعث توانمند سازی اسلام و امت در همه عرصه ها شود (دانش به علم تبدیل شود و تحقیق به تحول درسطح جامعه بینجامد و اثر میدانی داشته باشد)؛

۱۰. اخلاق اسلامی و تزکیه نفس درآن ملحوظ باشد (چون یکی از مقدمات دروس دینی همین بحث اخلاق و تزکیه نفس است.)؛

۱۱. بینش سیاسی اجتماعی طلاب و معلومات برون متنی به گونه ای درآن دخالت داده شود. (امروز در متون آموزشی به بحث اطلاعات عمومی در کنار اطلاعات تخصصی متن هم توجه می شود)؛

۱۲. مسؤولیت ساز باشد.

به هر جهت نسبت به بحث فقه و حقوق به عنوان یکی از حلقه های مفقوده، که ما به آن نیاز داریم، باید تحول اساسی صورت بگیرد، یکی از پیش نیازهای تحول در فقه و حقوق، تخصصی کردن رشته های فقهی است، که بحمد الله چندین سالی است در مرکز جهانی علوم اسلامی ، در قالب مدرسه تخصصی فقه و اصول این کار در حال اجرایی شدن است و نسبت به تدوین یک نظام آموزشی و رشته های قابل قبول، مثل فقه عبادی، فقه قضایی، فقه خانواده، فقه بین الملل، فقه تطبیقی و امثال اینها و متناسب با این گونه نوشته ها، نه تنها عمق و رسالت دروس حوزوی حذف نشده، بلکه دروس پایه حوزه مثل (مکاسب) در آن محفوظ است. البته این به صورت نظام مند و هدفمند تعریف شده است، به گونه ای که در کنار آن یک روش آموزش با پژوهش محوری نیز پیش بینی شده است، مثلاً اگر کسی بخواهد در فقه و عبادات متخصص شود، از کتاب لمعه، وارد درس کتاب الصلاه می شود، در حالی که در فقه معاملات، بعد از مکاسب وارد فقه معاملات درس خارج می شود، (مثل بحث از حلقات شهید صدر و آن حلقه مفقوده که بعد از کفایه وجود دارد)، ما در بخش های مختلف فقه شاهد این قضیه هستیم، که باید برای آن فکری شود، به صورتی که متون تخصصی همتراز مکاسب در رشته های متناسب با آن، مثل قضا یا خانواده پیش بینی شود، البته تا حدی در این مدرسه، متون تخصصی فقه و اصول پیش بینی شده و از لحاظ شکلی، مفهوم سازی و آشنایی با مفاهیم معاصر و ادبیات حقوقی برای یک محصل فقه و یک دانش پژوه فقه بسیار حائز اهمیت است، مثلا شکوه ای که آیت الله شاهرودی به عنوان رئیس قوه قضاییه داشتند مهم است. ایشان بعد از این که وارد قوه قضائیه شدند فرمودند: نظام حقوقی ما نظام اسلامی است و فارغ التحصیلان حوزه با خواندن صرف مکاسب و رسائل و کفایه و دو سال درس خارج نمی توانند پاسخ گوی نیازهای قضایی باشند ولو با یک دوره شش ماهه یا یک ساله کارآموزی قضایی. از سویی حتی فارغ التحصیلان دانشگاه هم که لیسانس و فوق لیسانس و دکتری گرفته اند، به تنهایی و بدون آشنایی با آموزه های فقهی و علوم اسلامی نمی توانند جوابگوی مسائل قضایی باشند. در این جا برای حل نیاز قضایی و مشکل قضایی که مشکل نظام اسلامی است، تحول در متون آموزشی حوزه، به گونه ای که هم مفاهیم حقوقی و هم عمق حوزوی در آن پیش بینی شود، لازم است. و نیازی که در سطح جهان اسلام احساس می شود، تنها مربوط به ایران اسلامی نیست، لذا متون تدوینی مثل متون فلسفه حقوق، مقدمه حقوق، فقه و حقوق عمومی، فقه و حقوق خصوصی، فقه و حقوق جزا و فقه و حقوق بین الملل و… همه اینها باعث شود، که ما آن اصالت حوزه را از دست بدهیم و وارد بحث های حقوق و مکاسب و امثال اینها بشویم. و این برای ما هدف نیست، بلکه هدف آشنایی با ادبیات حقوقی است که امری الزامی است و ضرورت دارد. در کتاب قصاصی که آقا تدریس کردند، در همان جلسات اول فرمودند: ای کاش می شد ما براساس همین دسته بندی جدیدحقوق (حقوق جزای عمومی، جزای اختصاصی، جزای اختصاصی جامع بر علیه نفس، علیه اموال و علیه امنیت) بحث مان را شروع کنیم، که به دلایلی این گونه نشد، اما از فضلای حوزه خواستند که بحث را براساس سبک های جدید با عمق حوزوی پیش ببرند و بعد مثال زدند به کتاب تشیع آقای عبدالقادر، که البته همان طور که مستحضرید مرحوم سید اسماعیل صدر به کتاب عبدالقادر حاشیه زده یا اینکه شیخ کاشف الغطا مجله عثمانیه را که (براساس فقه حنفی است)، به فقه مدنی دروس داده و متن قابل توجهی نیز می باشد. ایشان فرمودند: این خوب است؛ زیرا هم نویسنده است و هم مجتهد، اما حقوق دان مربوط به نحله و طرز تفکر دیگر است و جا دارد همچنین متونی در حوزه تدوین شود. ما امروز احساس می کنیم که در بخش قضا کتبی که تدریس می شود بیش تر ناظر برقضای غیر حکومتی است، نه قضای معطوف به حکومت؛ و این یک حلقه مفقوده است، علی رغم این که نظام حقوقی اسلام بیش از صد سال است که در کنار نظام های حقوقی در محافل حقوقی جهان به عنوان یک نظام حقوقی مستقل که می تواند تحول گرا باشد در سطح جهان به رسمیت شناخته شده اگر ما بخواهیم در کنار نظام های دیگر تقویت بشویم، متون آموزشی متناسب با آن را می طلبد و این یکی از عرصه های تحول در متون فقهی است که معطوف با ادبیات جدید و با مسائل جدید می باشد.

آقای اعرافی: من نکاتی را یادداشت کرده ام که عرض می کنم.

نکته اول: این که، متن به صورت یک کل است و در درون یک نظام جامع که تانظام جامع آموزشی، که خود آن هم در نظام جهانی قرار می گیرد، به صورت دقیق تعریف نشود، طبعاً نمی توان به صورت کامل و جامع به سخن پرداخت. ۶ سال قبل وقتی مقام معظم رهبری بنده را خواستند فرمودند: یک کاری در قم است این را قبول کنید. من گفتم: اجازه دهید همین طوری شروع نکنیم، بلکه یک کاری انجام شود و لو به صورت غیر عمیق تا نظام جامعی را طراحی کنیم و یک منشوری را داشته باشیم و بر اساس آن کار را شروع کنیم. من فکر می کنم یک یا دو ماه با استفاده از آنچه که در مرکز موجود بود و تجارب دیگری که در مدیریت جاهای دیگر با آن آشنا بودم مجموع آن مطالعه شد و من با قلم خودم چیزی را نوشتم که ادعا نمی کنم خیلی ارزش دارد، ولی به هر حال یک شیوه درستی بود. مجموع مطالعات حاصل شده، سیاست ها و راهبردها را خدمت مقام معظم رهبری دادم و ایشان هم نکاتی را کم و زیاد کردند و نهایتا اسکلت اصلی آماده شد و مبنای حرکت ما قرار گرفت و ما درست یا نادرست آن را طراحی کردیم. به هر حال من در آنجا در محور سیاست ها و خط مشی های کلان نظام آموزشی اخلاقی و تربیتی و نظام پژوهش و نظام ارتباطات و تبلیغ و مسائل پشتیبانی و خدماتی در شش هفت محور و در هر کدام هم ده یا پانزده تا سیاست و راهبرد و خط مشی کلان دیدیم و این اهداف و سیاست ها مبنای حرکتی ما در مرکز قرار گرفت. بنابراین وقتی ما سخن از متن می گوییم، قبل از آنکه نظام جامع تکلیف را روشن کرده باشیم، قطعاً نمی توانیم حرفی بزنیم، از جمله اینکه مثلاً آیا قرار است که ما رشته های تخصصی داشته باشیم یا نه؟ رشته های تخصصی از کجا شروع خواهد شد؟ تمرکز این رشته ها متناسب با کدام یک از اهداف حوزه است. اینها سؤالات کلیدی است، که اگر حل شود، می توانیم در مورد متن سخن بگوییم. به عنوان مثال شاید همین کتاب رسائل و مکاسب از دید من کتاب درسی خوبی باشد، ولی شاید همین کتاب برای فرد دیگری که می خواهد رشته دیگری بخواند مناسب نباشد. بنابراین متن نویسی، تابع نظام آموزشی، تابع رشته، تابع طول دوره تحصیل و تابع اهداف آن رشته و شاخص ها، عناوین و آیتم های مهمی است که روی آن بحث اثر می گذارد. بنابراین هیچ گاه نباید از این نکته غافل باشیم. حاج آقای کعبی اشاره کردند که ما در مدرسه تخصصی فقه و اصول (که زحمات آن را آقایان کعبی و مبلغی کشیدند)، آن چه که طراحی شد، طبعاً یک متنی می خواهد و این متفاوت با آن عزیزی است، که در مدرسه امام خمینی است و در یک رشته دیگری، تحصیل می کند. تفاوت نظام آموزشی، رشته طول دوره و هدف دوره در متن درسی خیلی مؤثر است و لذا نمی توان گفت که این متن باشد یا آن یکی. من فکر می کنم در بعضی از رشته ها و برای بعضی از افراد همین رسائل و مکاسب و بخش هایی از آن باید بطور جدی خوانده شود، ولی برای یک طبقه عام هم لزومی ندارد. این یک بحث مهمی است، همان طور که بحث فقه و اصولی که ما می خوانیم و اینکه چقدر باید بخوانیم، تابع نظام آموزشی و رشته مورد نظر است آن گاه اصول مان تخصصی نشده و قلمروهای مختلف در آن تفکیک نشده است. به هر حال متن و خیلی از عناصر دیگر تابع نظام جامع آموزشی است، که باید به آن پرادخته شود و ما الان در حوزه شاخه به شاخه رشته های تخصصی راه می اندازیم، در حالی که این مسئله یک نگاه جامع می خواهد. این نگاه باید ایجاد شود و این یک مطلب مهمی است که به نظر من خیلی باید به آن توجه شود .

نکته دوم: بحث پیش گیری و روانی یک متن درسی است. به نظرم یک پارادوکسی وجود دارد، که باید مولفان یا گروه مدون یا مؤلف، آن را به زیرکی تمام حل کنند. متن درسی نمی تواند یک چیز روان پیش پا افتاده باشد. مقام معظم رهبری هم به این اشاره کردند، ولی متن درسی هم نباید یک متن پیچیده معما گونه باشد، بین این دو تا باید یک مسیر منسجم و درست پیچیده است. فرمودند: من یک چیز پیچیده تر می نویسم، لذا ایشان مقالات اصول را با این نگاه نوشتند، ولی آنقدر پیچیده است که هیچ وقت متن درسی نمی شود. به هر حال بین پیچیدگی و روانی، تغییر یا سهولت یکی باید انتخاب شود . باید راه میانه ای متناسب با رشته و سطح استعداد افراد انتخاب شود.

نکته سوم: سهولت و ضخامت متن از نظر ادبی است. از نظر ادبی نباید متن درسی خیلی فخیم و فاخر باشد، که در فنون معانی بیان، استعارات و کنایات بیافتد. و از آن طرف هم نباید یک متن کالا بریده از این واقعیت ها باشد و فقط به سهولت تکیه کند. متن باید دقیق و درست نوشته شود.

نکته چهارم: بحث متن محوری یا محتوا مداری است. به نظر من روی این مسئله خیلی بحث است، که ما باید درس مان متن محور باشد یا محتوا مدار. به نظر می رسد که در نظام آموزش حوزه، استنباط از متن خیلی در آن نقش دارد و ما باید به آن توجه کنیم، ولی نه به گونه ای که اسیر متن شویم و فقط بخواهیم این متن را حل کنیم و از عمق محتوایی واقعا فاصله بگیریم، مثلا گاهی در متن به دنبال این هستیم که این ضمیر به کجا بر می گردد، و این ما را از نگاه اجتهادی به موضوع غافل می کند. به هر حال باید متن و محتوا را متناسب با رشته تحصیلی تنظیم کنیم، لذا در کار حوزه متن مهم است، ولی نه به قیمت این که محتوا را تحت الشعاع قرار دهد.

نکته پنجم:این است که متن نباید بر آراء ویژه مولف یا تدبیر ویژه مولف استوار شود، این اشکال در بعضی از متون جدید هست (مثل کتاب های شهید صدر). به هر حال طلبه می خواهد در یک سنت اصولی و فقهی جلو برود و اگر از ابتدا بخواهد با یک تدوین با شهید صدر و با آراء ویژه ایشان انس بگیرد، عملا نمی تواند در مسیر سنت رایج قرار بگیرد و لذا متن باید بر سنت رایج و تدوین رایج استوار شود، که ما آرام آرام این تدبیرها و نظریات جدید را به آن اضافه کنیم . نمی گویم آخرین دستاوردها اضافه نشود، اما باید در یک چارچوبی که طلبه را با سنت حوزه مانوس کند و گسیخته ای از سنت رایج و متداوم نکند، وارد شود و لذا آرای مشهور و ساختارهای متداوم، به خصوص در سطوح اولیه ای که کسی وارد فضا می شود، در متون سطوح یکی و دو مورد توجه قرا بگیرد و آرام آرام و در پایان بحث ها و در سطوح بالاتر به سمت ساختارهای نو و آرای ویژه هدایت شود. این هم نکته مهمی است.

نکته دیگر رابطه با متن این است که ما تنظیم بحث را بر تاریخچه ای تدوین کنیم، بر اساس ترتیب منطقی، انتخاب بین این دو کار دشواری است ، ولی قطعا باید به تاریخچه نیز توجه کرد و در ورودی به بحث یک نگاه جامع و دقیقی داشت.

نکته بعدی ، بحث متن و متون درسی و کمک درسی است، این نکته باید سنت شود که متن، باید به صورت سنجیده، روان ، دقیق و جامع باشد و اضافات آن کنار گذاشته شود. کتب کمک درسی، به عنوان منابع اضافه، هنوز در سنت جا نیفتاد. گرچه به شکلی در سنت قدیم ما بوده است، لذا باید این سنت را نوسازی کرد. این هم نه به شکل خودآموزهای روان کننده ای که بحث را ضایع می کند، بلکه باید

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.