پاورپوینت کامل شأن طلبگی و سنن اجتماعی ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شأن طلبگی و سنن اجتماعی ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شأن طلبگی و سنن اجتماعی ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شأن طلبگی و سنن اجتماعی ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

۵۴

رفتار و کردار هر فرد در جامعه تعیین کننده منزلت و جایگاه او در جامعه است، لذا بروز کردارهای مقبول و مطابق عرف جاری جامعه، منزلت و جایگاه هر فرد را تثبیت و تقویت می کند و رفتارهای خلاف عرف این جایگاه را متزلزل و تخریب می سازد. پس عرف جامعه معیاری عام برای تعیین جایگاه و منزلت افراد محسوب می شود. اما فراتر از موارد کلی و مصادیق فردی، رفتارهای یک صنف یا طبقه اجتماعی تعیین کننده منزلت اجتماعی آن صنف یا طبقه است و زشت و زیبای رفتارها در خصوص آن طبقه معنایی خاص می یابد. بعضا حساسیت ها در خصوص رفتارها کمتر یا بیشتر و عکس العمل و واکنش جامعه بسته به موقعیت های مختلف متفاوت است. آنچه مهم است، اینکه در واکنش ها و قضاوت های عرفی باید میان زشت و عجیب تفاوت قائل شد. گاهی توده مردم چیزی را زشت یا سبک می شمارند. این موارد خلاف عرف است و موضوع تمام احکام گذشته قرار می گیرد. اما گاهی پدیده یا رفتاری در نظر مردم غیر منتظره و شگفت آور است. در این موارد دلیلی برای پرهیز، وجود ندارد. سبب تعجب عرف، در این امور تازگی و بی سابقگی است و این تازگی و بی سابقگی در گذر زمان از بین خواهد رفت. مثلا رانندگی کردن، استفاده از ساعت مچی، تلفن همراه یا رایانه همراه (نوت بوک)، و نیز پوشیدن عبای به رنگ روشن برای روحانی تا چندی پیش در نظر نوع مردم عجیب بود. این تعجب نشانی از اتهام به سبکی و بی مبالاتی یا زشتی و تنفر نداشته و صرفا از قبیل تعجبِ مواجهه با یک امر بی سابقه است. در مقابل، هریک از این موارد دارای نوعی استحسان عرفی است که با کمی درنگ بر هر ناظر متوسطی آشکار می شود. مثلا مهارت رانندگی نشان توانمندی، داشتن رایانه همراه نشان استفاده از ظرفیت های جدید در نشر معارف الهی و استفاده از رنگ روشن نشان طراوت و سرزندگی تلقی می گردد. در این موارد نه تنها توصیه به پرهیز و اجتناب نمی شود، بلکه توصیه به اقدام و استقبال می گردد. همین موارد است که میان تحجرگرایی و سنت زدگی مذموم از یک سو و احترام ممدوح به سنن اجتماعی از سوی دیگر تمایز ایجاد می کند و راه رشد و خلاقیت و نوآوری را باز می گرداند. بنابراین از کار خوب حکیمانه ای که برای مردم تازگی دارد و باعث جلب توجه آنان می شود نباید صرفا به جهت تعجب عرفی دست کشید(۱).

وقار و پرهیز از رفتار سبک

یکی دیگر از قواعد عمل، رعایت وقار و پرهیز از رفتار سبک است. رفتار سبک رفتاری است که متناسب با حال فاعل آن نیست، از امثال او انتظار نمی رود و شأن او را در نظر دیگران پایین می آورد. یعنی ارزش اجتماعی او را می کاهد و در نظر مردم کوچک و حقیر جلوه می کند. حرمت و ابهت او فرو می ریزد به گونه ای که کلامش مورد توجه قرار نمی گیرد.

از هر کس انتظار می رود به اندازه فاصله ای که از دوره کودکی گرفته، از رفتارهای کودکانه نیز فاصله گرفته باشد. کودک در رفتارهای خود نوعا غرض عقلایی ندارد و کارش بازی و سرگرمی (لهو و لعب) است. بازی (لعب) عملی است که به غایت حقیقی صادر نشده و هدف صحیح یا فایده عقلایی ندارد و از آن تنها یک لذت خیالی انتظار می رود. سرگرمی (لهو) نیز عملی است که انسان را از امور مهم حیات باز می دارد(۲). بازی و سرگرمی از هوس و غریزه نشأت گرفته است. انسان هرچه از دوره کودکی خود فاصله گرفته باشد انتظار می رود که حکیمانه تر و عاقلانه تر رفتار کند، به دنبال فواید و آثار حقیقی باشد و برای تصمیمات خود توجیه قابل قبول و غرض عقلایی داشته باشد.

روشن است که بالارفتن از تیر چراغ برق اگر خطر برق گرفتگی نباشد یا بالا رفتن از درخت اگر آسیبی به درخت و محیط زیست وارد نیاورد حرمت شرعی ندارد. اما بدون شک از نظر عرف برای یک مرد بزرگسال کاری مذموم و سبک تلقی می شود. سر این داوری عرفی این است که این کار برخاسته از یک هوس زودگذر و خواسته ای کودکانه است و غرض عقلایی قابل ذکری برای آن تصور نمی شود. بالا رفتن از درخت یا تیر چراغ برق تنها برخاسته از هوسِ یک تجربه جدید است؛ تجربه ای که داشتن یا نداشتن آن تأثیر قابل توجهی در زندگی انسان ندارد. بنابراین عملی حکیمانه نیست و انتظار نمی رود کسی که از دنیای کودکی فاصله گرفته مرتکب آن شود. بنابراین اگر کسی اقدام به این عمل کند یا کودک پنداشته می شود یا کسی که نتوانسته از دنیای کودکی فاصله بگیرد و هنوز در حال و هوای بچگی به سر می برد. بدین ترتیب وزن شخصیت او در نظر دیگران کم و شأن او در نظر دیگران پایین می آید. از همین قبیل است حرکت در خیابان به صورت لی لی، گذاشتن یک قابلمه بر روی سر، گرداندن مرتب سر یا چشم به اطراف و کنجکاوی بی مورد.

این که گفته می شود این عمل از فلان کس انتظار نمی رود به معنای این است که این عمل خلاف شأن (حال) او است. یعنی اگر او مرتکب آن عمل شود کوچک تر از حال خود پنداشته می شود، حقیر می شود و در عقل و خرد و حکمت او تردید می رود. ارتکاب چنین اعمالی نشان خفت عقل، طیش و سبک سری است.

بدون شک همان طور که ما نباید دیگران را مورد تمسخر، تحقیر و توهین قرار دهیم(۳) نباید کاری کنیم که دیگران ما را مورد تمسخر، تحقیر و توهین قرار دهند. هر کاری که آبرو و شخصیت ما را مخدوش و ما را دست مایه خنده مردم سازد و به هتک احترام و وهن شخصیت ما بینجامد بد است. گاهی این گونه رفتارها نشان از عقده حقارت و ناکامی در جلب نگاه مردم دارد. یعنی برداشت عرفی از یک عمل این است که فاعل آن، در صدد خودنمایی، خودشیرینی، اثبات شخصیت، دعوت به خود یا نوعی برتری جویی است. این ویژگی نیز یک کاستی روحی است که به داوری عمومی غالبا نشان رشد نایافتگی و کودک مزاجی است و از بزرگان انتظار نمی رود.

آشکار است که این توقع عرفی پشتوانه عقلانی و خردپذیر دارد و نمی توان آن را به مسامحه متهم کرد یا برخاسته از نیروی منفعت جویی، لذت طلبی، شهوت خواهی و هوس مداری دانست. این استدلال ها، عرف را در چنین اظهار نظری محق می سازد.

این قاعده، از یک نگاه امتداد طبیعی قاعده پیروی عرف و یکی از مصادیق آن است. زیرا عرف عقلا از مشاهده چنین رفتاری شگفت زده می شود و فاعل آن را به کودک منشی و دون صفتی متهم می سازد. اما از نگاه دیگر می توان گفت حتی اگر بیننده ای وجود نداشته باشد انسان نباید کار لغو انجام دهد. یعنی بدی این رفتارها دائر مدار نکوهش عرف نیست و خود این رفتارها با صرف نظر از حضور ناظر خارجی مذموم است. البته از آنجا که این بحث بر زیّ طلبگی متمرکز شده و تنها بر جلوه های بیرونی و اثباتی زندگی طلبه تأکید دارد به جنبه ثبوتی موضوع نمی پردازد.

دیدگاه های روایی

در بیانات روایی موضوع وقار از زاویه تأثیر اجتماعی و تصویر انسان در دیده دیگران طرح شده است که در اینجا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

امام علی (ع): لتکن شیمتک الوقار، فمن کثر خرقه استرذل(۴)؛ باید وقار و سنگینی خصلت تو باشد زیرا کسی که سبکی اش زیاد است پست و فرومایه شمرده می شود.

کن فی الملأ وقورا و فی الخلأ ذکورا(۵)؛ در میان مردم سنگین باش و در خلوت نیز به یاد خدا.

بالوقار تکثر الهیبه(۶)؛ با رفتار سنگین هیبت و عظمت انسان زیاد می شود.

الامام الصادق (ع): لما سئل عن اجمل خصال المرء وقار بلا مهابه و سماح بلا طلب مکافأه و تشاغل بغیر متاع الدنیا(۷)؛ زیباترین ویژگی های انسانی از امام صادق (ع) سوءال شد، ایشان فرمودند: وقار و سنگینی بدون ایجاد ترس، و بخشش بدون طلب پاداش، و مشغولیت به چیزی غیر از کالای دنیا.

من تَوَقَّرَ وُقِّرَ(۸)؛ کسی که رفتار سنگین داشته باشد سنگین شمرده شود.

این روایات نیز بدون اشاره به جنبه اجتماعی، اهمیت سنگینی و وقار را تأکید می کند؛

امام علی (ع): السکینه عنوان العقل و الوقار برهان النبل(۹)؛ آرامش نشان عقل، و سنگینی دلیل بزرگی و شرافت و ذکاوت است.

یعنی کسی که از آرامش و سنگینی محروم است هنوز در دنیای کودکی به سر می برد و رشد عقلانی کافی ندارد. از نوع رفتار هر کس می توان به رشد عقلی او و میزان بزرگی اش پی برد.

رسول الله (ص): لیس البر فی حسن اللباس و الزیّ ولکن البر فی السکینه و الوقار(۱۰)

خوبی انسان در نیکویی لباس و ظاهر او نیست. بلکه در آرامش و سنگینی است.

جمال الرجل الوقار(۱۱)؛ وقار زیبایی انسان است.

ملازمه الوقار تومن دنائه الطیش(۱۲)؛ همواره با وقار بودن از پستی سبک سری ایمن می دارد.

رسول الله: طوبی لمن توقّر و لمن لم تکن له خفّه(۱۳)؛ خوشا به حال کسی که سنگینی ورزد و سبکی در او نباشد.(۱۴)

در بیانات دینی سکوت عامل افزایش وقار شمرده شده است؛ بالصمت یکثر الوقار(۱۵)؛ یعنی پرحرفی و زیاده گویی شأن انسان را پایین می آورد و شخصیت او را سبک می کند.

ویژگی های عباد الرحمن در این فراز از قرآن کریم نیز بسیار جالب توجه است:

«و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما(۱۶)؛ بندگان خدا بر زمین به آرامی و سنگینی قدم برمی دارند و هرگاه که جاهلان آنان را خطاب کنند به ملایمت و مسالمت سخن گویند».

موءمن در مواجهه با جاهلان از کوره در نمی رود و کم ظرفیتی از خود نشان نمی دهد. چنان بزرگ منش و دریادل و پر تحمل است که با آزار جاهلانه مردم به تلاطم نمی افتد و موج برنمی دارد.

نقطه مقابل صفت وقار در فرهنگ روایی شیعه مفهوم خفّت و خُرق یا سبک سری است. در این روایات خرق به عنوان یک صفت زشت و نشان نادانی عنوان شده(۱۷) و در بیان علت آن آمده است:

وَ قَالَ (ع) لِیکنْ شِیمَتُک الْوَقَارَ فَمَنْ کثُرَ خُرْقُهُ اسْتُرْذِلَ(۱۸)

سنگینی و آرامش، باید سیره تو باشد. زیرا هر کس سبک سریش زیاد باشد پست شمرده می شود.

از این روایت به دست می آید که انجام کارهای سبک انسان را در نظر دیگران خوار می گرداند و موءمن نباید کاری کند که در نظر دیگران جایگاه و بزرگی خود را از دست بدهد. بنابراین انجام کارهای سبک مانند شوخی زیاد(۱۹) یا بازی کردن با ریش(۲۰) برای موءمن زیبنده نیست.

ایاک و ما یستهجن من الکلام فانه یحبس علیک اللئام و ینفر عنک الکرام(۲۱)؛ از کلمات مستهجن بپرهیز که انسان های پست را دور تو جمع می کند و انسان های کریم را از تو می رماند.

مطابق این بیان نورانی، مؤمن باید به گونه ای زندگی کند که انسان های پست به او رغبتی نداشته باشند اما در مقابل، انسان های کریم از انس و مصاحبت و پیوند با او خرسند باشند. بنابراین هرکاری که باعث شود که پست فطرتان و فرومایگان به ما روی آورند و کریمان و بلندهمتان از ما ببرند ناروا است.

امام علی (ع): النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات(۲۲)؛ کسی که فرومایه و دنی النفس است، همواره به کارهای پست می پردازد.

امام علی (ع): اعجز الناس من قدر علی ان یزیل النقص عن نفسه و لم یفعل(۲۳)؛ عاجزترین مردم کسی است که می تواند نقائص خود را برطرف سازد و این کار را نکند.

لازم به تذکر است که در تشخیص مصداق رفتار سبک نباید جمود ورزید؛ گاهی یک رفتار به ظاهر کودکانه، به واقع رفتاری حکیمانه است و مصداق لغو و لهو و لعب قرار نمی گیرد. مثلا باز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.