پاورپوینت کامل متأسفانه در فقه جایی برای اخلاقیات ندیده اند;گفتگو با حجت الاسلام احمدی تبار ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل متأسفانه در فقه جایی برای اخلاقیات ندیده اند;گفتگو با حجت الاسلام احمدی تبار ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متأسفانه در فقه جایی برای اخلاقیات ندیده اند;گفتگو با حجت الاسلام احمدی تبار ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل متأسفانه در فقه جایی برای اخلاقیات ندیده اند;گفتگو با حجت الاسلام احمدی تبار ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۷۰

اشاره

با حجت الاسلام و المسلمین احمد احمدی در مورد بررسی وضعیت اخلاق در حوزه به گفتگو نشستیم تا از نگاه ایشان بتوانیم مسئله اخلاق در حوزه را واکاوی کنیم. احمدی که از سال ۵۲ وارد حوزه علمیه قم شده ، از شاگردان آیات عظام گلپایگانی، وحید خراسانی، تبریزی، فاضل لنکرانی بوده است. حضور وی در مجامع مختلف دانشگاهی و حوزوی و دقت نظر در تغییرات فرهنگی و اجتماعی کشور نگاه متفاوتی به وی داده است. از این روست که در عین انس با روایات، جامعه را با نگاهی امروزی و واقع بینانه تحلیل می کند. او اگرچه از وضعیت حوزه انتقاد دارد، اما صرفا به انتقاد بسنده نمی کند و برای برون رفت از وضعیت مورد انتقادش راهکار عملی ارائه می دهد.

او برای تمام سوالتمان فرصت داشت و با حوصله پاسخمان را داد…

با بررسی اجمالی وضعیت حوزه در چند دهه گذشته، متأسفانه شاهد نوعی تغییر وضعیت اخلاقی در بین طلبه ها هستیم. به نظر شما چرا چنین مسئله ای پیش آمده است؟

در تحلیل وضعیت طلاب، به هیچ وجه نباید حوزه را به صورت بریده و منقطع از جامعه ارزیابی کرد. حوزه و طلبه ها از متن جامعه برآمده اند و در متن جامعه هستند، بنابراین طبیعی است که با مشکلاتی که جامعه با آن روبرو است مواجه باشند. مسئله ای که درمورد جامعه ایران نباید از یاد برد این است که جامعه ما در مرحله گذار قرار دارد. یعنی یک جامعه کاملا سنتی به سمت مدرن شدن در حال حرکت است. در این گونه جوامع بسیاری از تعاریف دچار تحول می شوند. بسیاری از چیزهایی که تا پیش از این «درست» شناخته می شد، در واقعیت و متن جامعه تغییر کرده و «نادرست» تلقی می شود و بالعکس بسیاری از نادرست ها تبدیل به درست می شود. طبیعی است در این وضعیت خیلی چیزها تغییر کند و ما شاهد تنش های بسیاری باشیم. همانطور که گفتم طلبه های ما هم در چنین وضعیتی به سر می برند و بسیاری چیزها برایشان تغییر کرده است. اما نتیجه یکی است و

این قشر همچون دیگر اقشار جامعه دچار تنش می شوند.

پس حضرتعالی این وضعیت را صرفا ناشی از وضعیت گذار در جامعه می دانید؟

تأثیر و تأثّرات بین جامعه و طلاب یک واقعیت است و نمی توان منکر آن شد، ولی در نگاه به وضعیت طلاب نباید صرفا به این مسئله محدود شد. جدای از وضعیت جامعه، متأسفانه در درون خود حوزه شاهدیم که بحث اخلاق و مباحث اخلاقی جزء بحث های جدی ما نیست. بعلاوه بعضی از عزیزان هم مباحث اخلاقی را در یک خلاء مطرح می کنند، چون واقعیت عینی زندگی را در نظر نمی گیرند. نتیجه این می شود که طلبه در مواجهه با جامعه می بیند آموزه های استاد امکان بروز عملی ندارد. در نتیجه به جای اینکه این مباحث راهگشای عملی در زندگی اش باشد، او را دچار دوگانگی می کند و عملا به نتیجه مثبتی نمی رسد.

ببینید! شاگرد پای درس استاد خیلی چیزها را می آموزد و طبیعتا باید به خوب شدن جامعه بینجامد ولی عملا می بینیم که این طور نیست. جای این سوال هست که چرا آموخته های استاد به نتایج عملی منتهی نمی شود؟

این حرفتان ناشی از این است که به تعریف علم و عالم توجه ندارید. براساس آنچه ما از روایات ائمه معصومین می آموزیم، صرف آموخته ها «علم» نیست و در نتیجه عالم کسی نیست که زیاد می داند.

علم در روایات بر سه پایه استوار است: ۱. انگیزه ۲. فراگیری ۳. عمل. مجموع این سه امر در کنار یکدیگر، علم و همان عنایت الهی می شود که نور است. پس نباید فراموش کنیم که هیچ کدام از این سه بخش به تنهایی علم نیست.

راه شناخت این علم هم آثار آن است. یکی از آثارش خشیت الهی است که خداوند می فرماید: «انّما یخشی الله من عباده العلماء» پس اگر علم خشیت نیاورد آنوقت دیگر نمی توان به آن علم گفت.

ولی یک طلبه تازه کار چطور می تواند این مسائل را دریابد؟

این اشکال وارد است. در حقیقت طلبه های امروز الگویی ندارند که بتوانند براساس آن رشد کنند. در حالی که پیش از انقلاب اینطور نبود. پیش از انقلاب استادها با طلبه می جوشیدند، ولی حالا حتی وقت اشکال شنیدن هم ندارند و خیلی لطف کنند می گویند تماس بگیرید تلفنی مسئله را حل کنیم. اگر دنبال رشد و تعالی طلبه هستیم باید پیگیر مسائلش باشیم.

متأسفانه الان بین استاد و شاگرد رابطه نیست یا اگر هم باشد آنقدر تعارض بین رفتار و سخن استاد هست که شاگرد فرصت رشد پیدا نمی کند و همه اش دنبال حل این تعارض ها است. در حالیکه عملا الگوها هر چقدر قویتر باشند تأثیرشان عمیق تر است. ما نیاز به اساتیدی داریم که به درس، به راه، به تربیت به معنی واقعی مومن باشند و خودشان هم عامل باشند تا بتوانند موثر واقع شوند و افراد مهذّب و متخلّق تربیت کنند.

از نگاه شما قدم اوّل در تهذیب نفس چیست؟

اساس تهذیب به تلقی انسان از خودش باز می گردد. تا تلقی انسان از خودش درست نشود، انتظار تهذیب صحیح نیست. وقتی انسان خود را یک جسم مادی بداند، طبیعتا چنین انسانی تمام تلاش و کوشش رسیدن به رفاه، امنیت و آزادی…. است. بنابراین چنین انسانی همّها علفها (تمام توجهش به ارضاء غرائض مادی خودش) خواهد بود. اما اگر تلقی شما از انسان این بود که انسان موجودی متعالی و دارای روح الهی است، این انسان به دنبال های نیازهایی ورای نیازهای مادی و غریزی خواهد بود.

انسان سرمایه ای در وجودش دارد و بدنبال کمال خودش است و کوشش می کند به آن برسد. اگر تلقی انسان این باشد که صرفا یک جسم مادی است تمام توجهش را به مادیات متوجه خواهد کرد. اما اگر تلقی انسان از خودش این شد که من موجودی الهی هستم و می خواهم به خدا برسم و خلیفه الله باشم، آنموقع این انسان به دنبال ظرفیت هایی می گردد که خود را رشد دهد.

توجه به اخلاق چگونه می تواند راهگشای تهذیب باشد؟

توجه به اخلاق اعم از کتاب های اخلاقی یا اساتید اخلاق در صورتی می توانند در جهت تهذیب نفس قرار بگیرند که فرد اراده جدی برای تهذیب نفس داشته باشد و صرفا بدنبال آموختن معارف اخلاقی نباشد بلکه بدنبال رفتار براساس آموزه های اخلاقی باشد.

روزی با یکی از دوستان آیت الله بهجت را دیدیم که در خیابان ارم ایستاده بودند، دوستمان گفت برویم و نصیحتی از ایشان بگیریم. وقتی پیش ایشان رفتیم ایشان گفتند: «تا کی حرف؟! بروید و براساس آنچه که میدانید عمل کنید».

برای کسانی که اراده جدی برای تغییر وضعیت روحی خود را دارند، آیا علم اخلاق به عنوان یک ابزار برای نیل به این هدف کاربردی دارد یا نه؟

علم اخلاق به دنبال نشان دادن فضایل و رذایل به انسان است. این فضایل و رذایل بسته به هدفی که انسان در زندگی به دنبال آن است تغییر می کند. برای انسانی که به دنبال زندگی الهی است، طبیعتاً این فضایل و رذایل بر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.