پاورپوینت کامل لباس روحانیّت، چراها و بایدها(قسمت دوم) ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل لباس روحانیّت، چراها و بایدها(قسمت دوم) ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لباس روحانیّت، چراها و بایدها(قسمت دوم) ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل لباس روحانیّت، چراها و بایدها(قسمت دوم) ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
پرسش ها و ابهام ها
۱. مانع ارتباط
گاهی گفته می شود، «هنگامی که روحانی با لباس در میان مردم ظاهر می شود، از ابتدا یک امتیاز منفی همراه خود آورده است و این لباس مانند یک حجاب و مانع ارتباطی، قدرت نفوذ او را گرفته و تأثیر کلام او را کم می کند، لذا اگر لباسی هم شکل با دیگران داشته باشد، مردم او را از خود می دانند و او سریع تر می تواند وظایف خود را انجام دهد».
این گفته از دو جهت مخدوش است؛ اول اینکه کلیّت ندارد و در موارد بسیاری، داشتن لباس خود به خود موجب اعتماد مردم است و ارتباط را تسهیل می کند و این به برکت زحمات روحانیانی است که در این لباس، به وظایف علمی و عملی خود، خوب عمل کرده اند.
دیگر اینکه به فرض اگر چنین باشد، غرض از این ارتباط، انتقال انبوهی از معارف و ملکات است که از توان فردی یک نفر بسیار بیشتر است؛ این مبلغ بالاخره باید مخاطب خود را به سرچشمه ای که خود از آن سیراب شده متصل کند و بر سر سفره ای که خود از آن تغذیه کرده بنشاند.
پیامی که او می خواهد انتقال دهد، بسیار کامل تر، اصیل تر، روان تر و زیباتر در منابع اسلامی و آثار اندیشمندان مسلمان آمده است. ظاهر داستان اینگونه است که بدون لباس روحانیت، در مواردی مقبولیت و موفقیت بیشتر است، اما این موفقیت اندک، در نهایت باید به پیوند مخاطب و روحانیت بینجامد تا استمرار داشته باشد و به بار بنشیند؛ پس یکی دیگر از کارکردهای لباس روحانیت این است که موفقیت یک روحانی در ارتباط با مردم، تبلیغ غیرمستقیم این نهاد و جلب اعتماد آن به عالمان دین خواهد بود.
اگر مخاطب ما، از این لباس تصویر نامبارکی در ذهن دارد و احساس چندش یا نفرت می کند، خود را از منبع سرشار معارف دین محروم ساخته و بهترین خدمت به او، ایجاد محبت و جلب اعتماد او به این نهاد است؛ پس راه چاره این نیست که صحنه را ترک کنیم و لباس روحانیت را کنار بگذاریم تا او اندکی جذب شود، بلکه باید با گفتار، کردار و استقامت، بنیاد بدبینی و بی اعتمادی را در وجود او بخشکانیم و برداشت های غلط او را اصلاح کنیم. باید بدانیم که شخصیت ما در نظر دیگران، در نگاه اول به ظواهر و شعائر وابسته است، ولی در ادامه، به اخلاق، رفتار و ملکات ما بستگی دارد؛ گرچه اظهار نظر فوری دیگران نسبت به ما، براساس تیپ ظاهری و ذهنیت های نابجا و غیرمطمئن صورت می گیرد، ولی تحمل این اظهار نظر بدوی، آنها را با لایه های زیرین این ظواهر آشنا می سازد و در درازمدت موجب تغییر ذهنیت آنها می شود.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، به حکم وظیفه روحانیت، مردم را به مبارزه با شهوات و خواسته های نفسانی دعوت می کنیم و به بیان صریح تر، همیشه مزاحم شهوترانی مردم هستیم. این ویژگی، علاوه بر مسئولیتی که برای خود ما در مبارزه مستمر با هوای نفس ایجاد می کند، قطعا در مواردی موجب نارضایتی مردم خواهد شد؛ بنابراین، بعید نیست که فرار طلاب واجد شرایط از پوشیدن لباس روحانیت، گاهی به جهت «اصالت قائل شدن برای رضایت مردم» باشد.
۲. عدم ضرورت
عالمان دین که بدون داشتن لباس مشخص هم می توانند، وظایف خود را انجام دهند، چه نیازی به تمایز آنها از سایر مردم وجود دارد؟
در اینکه عالمان دین بدون داشتن نماد هم می توانند، بخشی از وظایف خود را انجام دهند، شکی وجود ندارد، اما همه بحث گذشته، برای اثبات این مسئله بود که داشتن این نماد، آنها را در انجام وظایف موفق تر می کند.
حتی اگر «لباس روحانیت» ضرورت نداشته باشد، از بهره های فراوان آن نمی توان چشم پوشید و در مجموع، این لباس مورد توصیه است.
۳. تغییر معنای نماد
تمام این فوائد به صورتی مربوط است که لباس روحانیت، نماد علم، دین و تقوی باشد، ولی امروزه به جهت عملکرد تعدادی از روحانیان یا تبلیغ سوء دشمنان، این لباس نماد مفت خوری، تنبلی و پرگویی شده، و افراد کم سواد، پرتوقع و محترم را تداعی می کند.
این گفته از جهات مختلف قابل بررسی است: اول اینکه توده مردم به رغم مشاهده برخی روحانی نمایان بی تقوا و متظاهران بی هویت، به بدنه اصیل روحانیت اعتماد دارند و به حق، این دو را از هم تفکیک می کنند؛ به رغم خیانت دوستان جاهل و تلاش دشمنان مغرض، این لباس هنوز نماد اسلام و تشیع است و پیوند خود را با قرآن و عترت حفظ نموده است، نشان روشن این ادعا در لابلای کلمات مردم مشاهده می شود؛ در این جملات دقت کنید: «از روحانی انتظار نمی رود، آخوند که مدعی خوبی است، نباید مرتکب بدی شود. شما دیگر چرا…». نظیر این عبارات که در فرهنگ عامه ما فراوان دیده می شود، حقانیت و مقبولیت روحانیت اصیل و تفکیک میان روحانیت و روحانی (صنف و اشخاص) را به خوبی نمایان می سازد. با وجود خورشیدهای تابناکی همچون امام، علامه طباطبایی، شهید مدرس، شهید مطهری، شیخ فضل الله نوری، آیت الله بهجت، آیت الله جوادی آملی، رهبر معظم انقلاب و… در میان روحانیت، چه کسی به نور اندک آن روحانی نمایان توجه می کند؟ چگونه می توان باور کرد که شخصیت عظیم این بزرگان که تاریخ و جغرافیای انسان را تحت تأثیر قرار داده، در معنای نمادی که همیشه در بر داشته اند، تأثیر نداشته باشد، اما پاره ای روحانی نمایان رسوا که در استفاده از این لباس مورد انتقاد و اعتراض عصرها و نسل ها بوده اند، به تغییر معنای این لباس موفق شده باشند!
این نگرش، تصور نادرست ناآگاهانی است که تعریف نهاد «روحانیت» را در رفتار یکی دو شخصیت ناپارسای معوج که از روحانیت فقط لباس آن را به تن دارند، جست وجو می کنند. در شب تاریک ناآگاهی، پرتو اندک این کرم های شب تاب، توجه رهگذران را، از فاصله ای بسیار کم و برای مدتی کوتاه، به خود جلب می کند. نوجوانی که تصویر روحانی را از مشاهده عملکرد آخوند کم سواد و پرتوقع دریافت کرده، به زودی با شخصیت روحانیان پارسا و عالمان زمان آگاه و عامل آشنا خواهد شد و اصل را از بدل تشخیص خواهد داد؛ حال چرا ما یکی از آن روحانیان اصیل نباشیم و چرا عمل ما گذار از آن توهم به این حقیقت را آسان و سریع نکنیم؟ معرفی کامل نهاد روحانیت و اهداف و رسالت های آن، موجب محکومیت و خلع لباس روحانی نمایان در اذهان مردم می شود.
اگر ما با گفتار و عمل خود در معرفی جایگاه حقیقی حوزه تلاش کنیم، تصویر نادرست افراد از روحانیت اصلاح خواهد شد و دیگر لازم نیست که لباس علم و دین را کنار بگذاریم و از مشابهت و پیوند با آن همه افتخارات، احساس شرمندگی و سرشکستگی کنیم. شایسته نیست که جهل مردمان موجب پشیمانی ما از ارتباط با حقیقت شود، بلکه ارتباط ما با حقیقت باید ریشه جهل را بسوزاند. پوشیدن این لباس، مشابهت به آن شخصیت های تابناک و ابراز افتخار از حضور در میان آنان است؛ پوشیدن این لباس اعلام وفاداری به رسالت انبیا و قرار گرفتن در مسیر حرکت پیشوایان معصوم(ع) است؛ نباید گوهر گرانبهای هویتمان را با اظهارنظر کودکانه مردم جاهل یا وسوسه مغرضانه دشمن آگاه، سفال بپنداریم!
آن توهم و این توطئه، نباید ما را بفریبد تا دارایی ارزشمند خود را واگذاریم و از دست بدهیم. امروزه ثابت شده است که دشمنان با تدبیر و تلاش و برنامه و دوستانی با سستی و کوتاهی و بی برنامگی در صددند که ابعاد تأثیر اندیشمندان حوزه را محدود نمایند و شخصیت امثال امام، مطهری و بهشتی را مشکوک جلوه دهند.
ثانیا هر نهاد و سازمانی که تأثیر بیشتری داشته باشد، بیشتر مورد هجوم قرار می گیرد و از آن سوء استفاده می شود و این یک واقعیت تجربه شده تاریخی است که در کنار سایر حقایق، باید به جامعه انتقال یابد. عالمان دین به جهت تأثیر گسترده ای که در فرهنگ جوامع و در زمان و مکان داشته اند، مشمول همین قاعده هستند. روحانیت باید برای حفظ اصالت خود و تصفیه روحانی نمایان بی مسئولیت، تمام تلاش خود را به کار گیرد.
اما مردم هم باید بدانند که در میان هر صنفی، کم و بیش، خوب و بد وجود دارد و نمی توان بدون مقدمه انتظار شایستگی صد در صد همه را داشت. به یکی از بزرگان حوزه گفته شد: فلان روحانی دزدی کرده است. ایشان فرمودند: «او پیش از این هم یک چیز از ما دزدیده بود: عنوان روحانی و لباس روحانیت را»!
ثالثا بالاترین تأثیری که وجود این پدیده شوم (نفوذ روحانی نمایان) در جامعه گذارده، این است که لباس روحانیت دو چیز را به موازات هم تداعی کند: نهاد مقدس روحانیت و چهره های ناپاک کرکسان طاووس نما.
نهایت اتفاقی که ممکن است افتاده باشد، این است که این لباس، نماد مشترک یک «صنف» و چند «فرد» باشد، اما از آنجا که تعریف صنف از افراد گرفته نمی شود، همین اشتراک ظاهری نشان محکومیت آن افراد است؛ مثلاً پزشکی یا معلمی شغلی مقدس است، از آن جا که قداست این دو حرفه، با تعریف صنف معلمی یا پزشکی ثابت می شود و هیچ ربطی به پزشکان و معلما ندارد اگر ده ها پزشک یا معلم بی تعهد هم وجود داشته باشد، آسیبی به قداست صنف وارد نمی شود.
وجود صنف روحانی در جامعه، همچون سایر اصناف، بلکه بیش از آنها، ضروری است. مسئولیت این صنف هم مانند سایر اصناف، بلکه بیش از آنها مهم است؛ اگر چنین است چه باک، اگر «کسانی» در این «صنفِ» مقدس نامقدس اند، ما می توانیم به وظیفه خود خوب عمل کنیم. آیا سزاوار نیست که ما هم با خدمت مضاعف و رفتار ارزش مدار، بخشی از عملکرد ناشایست آن عده را جبران کنیم و در اصلاح ذهنیت سوء مردم سهمی داشته باشیم؟
مخالفت مردم با روحانی بر دو گونه است:
الف. موافقت با اصل صنف و مخالفت با بعضی از افراد؛ این مخالفت، مخالفتی به جا و برخاسته از دلسوزی و روشن بینی است؛ ما نیز در میان همین گروه قرار داریم.
ب. مخالفت با اصل صنف و به دنبال آن مخالفت با افراد؛ این گونه مخالفت از نوع مخالفت با روش انبیای الهی است که همیشه در تاریخ وجود داشته است؛ با این گونه مخالفت ها باید با قدرت و استقامت مبارزه کرد و هیچ نرمشی یا ضعفی در مقابل آن نباید نشان داد.
روحانیت نهادی است که در تقسیم کار اجتماعی، مسئولیت تبیین، تحقیق و اجرای دین در سطح جامعه را بر عهده دارد و در هنگامه خطر، به دفاع از دین می پردازد، آنها که این نهاد را تضعیف می کنند، با «دین خدا» مخالف هستند.
۴. تمسخر و هتک قداست
عده ای در میان مردم، بی مهابا این لباس را مسخره می کنند، به آن اهانت می کنند و وجود آن را عامل بدبختی و گرفتاری می دانند؛ آیا پوشیدن این لباس در این شرایط، به سبک شدن جایگاه روحانیت و هتک قداست آن کمک نمی کند؟
اولاً اینگونه اهانت ها اصلاً تازگی ندارد و همه ارزش مداران و حق محوران با این پدیده مواجه بوده اند؛ اگر امروز کسانی روحانیت را عامل بدبختی معرفی می کنند، یک روز به موسای کلیم نیز فال بد می زدند؛ «و ان تصبهم سیّئه یطیروا بموسی و من معه»؛(۱)
ثانیا اگر ما در مقابل این برخورد ابلهانه از خود ضعف نشان دهیم و تحت تأثیر جوسازی مخالفان، صحنه را رها کنیم، آنان را به اهداف خود نزدیک تر ساخته ایم. غرض اصلی آنها از این برخورد، تضعیف انگیزه نیروهای حق و رهایی از مزاحمت آنان است که به آن خواهند رسید. آنها با این کلمات، می خواهند ضعف و تقصیر خود را بپوشانند یا موجه جلوه دهند. ما نباید شریک جرم آنان شویم و زندگی خود را براساس خواسته نابه جای آنان سامان دهیم. شبیه شاگردان درس خوان یک کلاس که از سوی عده ای دانش آموز بی مسئولیت، به پرخوانی متهم می شوند و دائما مورد تمسخر قرار می گیرند. اگر در مقابل این زخم زبان ها مقاومت نمایند، هنگام دریافت کارنامه یا ادامه تحصیل و انتخاب شغل، پاسخ کوبنده ای برای طعنه های آنها خواهند داشت. قرآن کریم نیز پاسخ پیروان انبیا به طعنه های کفار را اینگونه بیان کرده است:
«ان الذین أجرموا کانوا من الذین آمنوا یضحکون… فالیوم الذین آمنوا من الکفار یضحکون».(۲)
«قال ان تسخروا منّا فانّا نسخر منکم کما تسخرون».(۳)
ثالثا وجدان های سالم و فطرت های دست ناخورده، هر چند در مقابل این گونه برخوردها پاسخ آماده ای نداشته باشند و موضع گیری روشنی ننمایند، اما پیش خود روش باطل آنها را ستایش نمی کنند. انسان به فطرت خدادادی خود در مقابل بدی ها و زشتی ها جبهه می گیرد و از اعماق جان زیبایی ها و ارزش ها را می ستاید، هر چند خود اهل عمل نباشد. فألهمها فجورها و تقواها.(۴)
سرّ نامگذاری کارهای خوب به «معروف» همین است که کارهای خوب نزد عقل های سالم به رسمیت شناخته شده و به خوبی معروفند.(۵) حتی دشمنان و معاندان هم به فضایل انسان های وارسته اعتراف دارند و مخالفت و دشمنی آنها به جهت شهوت عملی است، نه شبهه علمی.(۶)
رابعا رفتار اسلامی یک روحانی عامل، تأثیر انبوهی از اهانت ها و تمسخرهای بی منطق را خنثی می نماید.
خامساً برای حفظ قداست امور مقدس، نباید آنها را از صحنه خارج کرد؛ قرآن اگر مقدس است، باید از آن بیشتر بهره گرفت، نه اینکه آن را به بهانه تقدس در یک قاب زرین گرانبها محبوس نمود. شهید اگر مقدس است، باید در متن جامعه سرچشمه الهام و عبرت باشد، نه اینکه به نقطه دورافتاده ای خارج از شهر تبعید شود و از آن یادی در میان نباشد.
روحانیت هم اگر مقدس است، باید این قداست را در راه رسالت های بزرگ خود به کار گیرد، نه اینکه برای حفظ قداست خویش، دست از فعالیت بردارد و از جامعه فاصله بگیرد.
سادسا ما هرگونه روشی برای زندگی خود انتخاب کنیم و هر لباسی که بپوشیم، در نهایت مورد اعتراض گروهی از مردم خواهیم بود؛ هرگز نمی توان رضایت همگان را به دست آورد، اگر چنین است که هست به جای توجه به رضایت و نارضایتی مردم، به رضا و سخط خدای مردم توجه کنیم تا از ولایت و نصرت او بهره مند گردیم. اگر بخواهیم رضای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 