پاورپوینت کامل از بسیجیِ خمینی تا بسیجیِ امروزِ ما ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از بسیجیِ خمینی تا بسیجیِ امروزِ ما ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از بسیجیِ خمینی تا بسیجیِ امروزِ ما ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از بسیجیِ خمینی تا بسیجیِ امروزِ ما ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
mr.aminy@yahoo.com
دنیا محل بلا و ظرف ابتلائات الاهی است، بدان جهت که سره از ناسره، جدا و تمییز گردد. و این خاص عده ای نیست و هیچ فردی و گروهی را در هیچ لباس و مسلک و منصبی یارای فرار از آن نمی باشد. لکن آن چه در این راه انسان غافل را از خطاها می تواند حافظ باشد، انتقاد دل سوزانه ی دوستان است. و من آنان را به ترین دوستان می خوانم. گرچه این سخنان را بارها و بارها نوشته و گفته ایم، اما به دلیل اهمیت موضوع جایی برای خسته شدن وجود ندارد و صرف نشنیدن یا طفره رفتن و مقبول نیافتادن دلیل بر نقدنکردن نمی تواند باشد. فلذا دست به قلم می بریم و امیدواریم که ان شاءالله بتواند راه های انحرافی در مسیر صراط مستقیم را به عزیزان بسیج دانش جویی بنمایاند. چه تلخ باشد و چه شیرین!
*
اولین سئوالی که بایستی پاسخ داده شود این است که دایره و محدوده ی بسیج چیست و تا کجا است؟ و آیا اصلاً می توان محدوده ای برای بسیج قایل شد؟ به بیان واضح و عمیق تر این که آیا بسیجِ فعلی نماینده ی انحصاری «بسیج» است؟
در پاسخ باید گفت بسیجی نه در قالب زمان می گنجد و نه در قالب مکان. بسیج جاودان است. هم چنان که اسلام نه در قالب زمان می گنجد و نه در قالب مکان. بسیج فرزند اسلام است، هم چنان که فرزند زمان و مکان خویش نیز می باشد. لکن تفاوت است میان این دو. نسبت به اولی محاط است و در نسبت به دومی محیط. این نتیجه از آن جا نشأت می گیرد که اسلام نه مرز جغرافیایی می شناسد و نه زمان تاریخی. پس فرزند اسلام باید دارای چنین ویژه گی خاصی گردد تا هم جنس و بل که آینه ی تمام نمای آن شود.
اما این چه گونه ممکن است که هم فرزند زمانه بود و هم محیط بر آن؟ پاسخ بسیار روشن و بدیهی است. بسیج جسم و قالب خشک و مقدس مآب نیست، بسیج روح حاکم بر زمان و مکان است. بسیج فرزند اسلامی است که روح حاکم بر زمان و مکان است. بسیج تفکر خاص است نه تشکل خاص. (البته این سخن به معنای نفی تشکل و سازمان خاص نیست، گرچه در رد نگرش سازمانی و تشکلی هست.) اگر دنیا روزی توانست پای تفکر «اسلام ناب» را ببندد، هم آنا پای بسیج را هم بسته است. و این از محالات عالم امکان است.
*
با این اوصاف بسیجی هم بایستی یک انسان مرگ آگاه و درعین حال متفکر باشد و این دو جزء اساسی ترین ویژه گی های بسیجی است. حضرت روح الله در فرمان تشکیل بسیج دانش جو و طلبه چنین می فرمایند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند. و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست.۱»
و چه گونه است که وقتی امام بسیج را منحصر به ایران نمی داند، ما این نعمت عظیم را منحصر به تشکل ها و پای گاه های مقاومت می دانیم و بین خود و دیگران دیواری به بلندی ارتجاع و ضخامت تعصب بی جا و از جنس نفی و اثبات کشیده ایم؟ این خطراتی است که مجموعه ی بسیج دانش جویی را تهدید می کند. چرا که اگر بسیجی خود را از دیگران جدا کند، متعاقباً مردم نیز احساس غریبی نسبت به او خواهند داشت. آیا می توان چنین بسیجی را بسیجی خواند؟ هرگز! جنس «بسیجیِ خمینی» جنس مردمی است که حضرت اش آنان را «مستضعف» خواند.
شکی نیست در این که برای ظهور و بروز چنین روح و تفکری نیاز به میدان و جولان گه ای هستیم که هر آن چه مورد ادعا است را جامه ی عمل بپوشاند. بی تردید چنین معرکه و میدانی ایستا نخواهد بود، چرا که لازمه ی روح، حرکت است و این درست در مقابل ایستایی است. میدانی که دایماً در حال رشد و تحول و بالنده گی است. در یک کلام، تفکر و روح بسیج تنها و تنها در بستر انقلاب جریان پیدا می کند و بس.
*
اکنون سخن از انقلاب به میان آمده است. جایی که در آن نکته ها و سخن هاست. می توان انقلاب را این گونه تعریف و تصور و حتا باور کرد که «یک حرکت و جوشش سیاسی و فکری ای است که دفعتاً موجب تغییر ترکیب نظام سیاسی و سیاسیون می شود». با چنین تعریف و باوری بسیاری از شورش های خیابانی و تمامی کودتاهای نظامی و غیرنظامی را باید داخل در مفهوم انقلاب دانست. و اگر چنین باشد، انقلاب اسلامی ما را باید با شورش ها و کودتاها و انقلاب های آفریقا و آمریکای لاتین مقایسه نمود. و این قیاسی است مع الفارق. بر فرض «حق»بودن چنین تعریفی از انقلاب، باید ببینیم این انقلاب تا چه حد توانسته است به ارزش ها و شعارهای اصلاحی خویش عمل کند، وگرنه تعیین نظام سیاسی که یک شبه نیز حاصل می شود. باید دید آن ارزش های والا و متعالی که هزاران شهید خون خود را به پای آن ریختند، به تمامی حاصل شده است یا خیر؟ پاسخ این که «اگر کسی در مقابل جوا ن ها ادعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و هم آن قالبی را که اسلام خواسته، ما داریم پیاده می کنیم، گزاف گفته است؛ به هیچ وجه این طور نیست.۲»
اما اگر بگوییم «انقلاب یک دوره است؛ انقلاب یک حرکت مستمر است؛ انقلاب یک چیز دفعی و آنی نیست؛ انقلاب تحولی است که به طور مستمر در طول سالیان دراز انجام می گیرد.۳» آن گاه است که قضیه صورتی دیگر پیدا می کند؛ «بسیج» فرزند طبیعی چنین انقلابی است. انقلابی که در حال صیرورت فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خوداش است. انقلاب اسلامی ما چون مرداب بی حرکت نیست، جاری و سیال و هم واره در حال تکامل است. انقلابی است که چشم به «فتح سنگرهای کلیدی دنیا» دوخته است، انقلابی است که می خواهد «پرچم لااله الا الله را در همه ی قله های رفیع دنیا» نصب کند. انقلابی است که قصد دارد نوای دل نشین توحید را «از ناقوس کلیساها» بنوازد. با چنین باوری از انقلاب اگر بسیج دانش جویی خود را بازبینی نکند، مطمئناً و بی هیچ شکی چیزی جز وبال نخواهد بود.
*
به راستی ما کجا ایستاده ایم؟ این سؤالی است که هر صبح گاهان باید از خویش بپرسیم. ما در کجای این بستر جاری عشق (انقلاب) هستیم؟ آیا بسیج دانش جویی امروز مصداق هم آن «پیش گامان رهایی» است که حضرت امام «دست یک آیک» آنان را می بوسد؟
بسیجی امروز در دانش گاه ها بیش تر به فکر اصلاح دیگران است تا اصلاح خویش. و این دقیقاً مقابل آن چیزی است که بسیجیِ خمینی به دنبال آن بود؛ او خود را در جلوت ها فراموش نکرده بود، به تر بگویم جلوت اش را به خلوت اش پیوند زده بود و خود را به خدا. او ورد نه زبان اش که ورد عمل اش هم ذکر خدا بود. او امام و قول امام را وسیله ی رسیدن به خدا می دانست و این چنین بود که همه ی اعمال اش را با او تطبیق می کرد. او رضایت خدا را در گرو رضایت امام می دید و به این راه عشق می ورزید.
با این دید جای شگفتی برای برخی کارهای خارق العاده اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس نمی ماند. «امام گفته حصر آبادان باید شکسته شود!» هم آن و شکست حصر هم آن. «امام گفته حملات علیه آمریکا باید بیش تر شود» هم آن و تسخیر لانه ی جاسوسی هم آن! اما امام این جمل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 