پاورپوینت کامل نهاد سربازی؛ ناپاره ی وجودی در شهر خدا ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نهاد سربازی؛ ناپاره ی وجودی در شهر خدا ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نهاد سربازی؛ ناپاره ی وجودی در شهر خدا ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نهاد سربازی؛ ناپاره ی وجودی در شهر خدا ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

نهاد سربازی، در شکل کنونی آن، برآمده از نگاه متجددانه ی انسان به هستی است و لذا نمی توان آن را بدون درنظرگرفتن این زمینه ی معرفتی و فرهنگی، به درستی فهم کرد و به تلقی درستی از تناسب یا عدم تناسب این نهاد با نگاه غیرمتجددانه دست یافت. البته جهت تحلیل تناسب این نهاد با طرح وجودیِ موردنظرِ یک جهان بینی الاهی برای انسانِ خلیفه الله، نیاز است که در ابتدا شرحی از تبار و تطور نگاه متجددانه به انسان در فرهنگ غرب ذکر شود و در ادامه نحوه ی برآمدن نهاد سربازی در فضای فکری جدید بیان گردد؛ زیرا فقط در پرتو این شناخت فلسفی از مدرنیته و نگاه انسان محور، ماشین مدارِ آن است که می توان به درک صحیحی از آن چه امروزه به طور خودخواسته بخشی از ساحت اجتماعی و نهادهای جامعه ی ما را تشکیل می دهد، رسید و برای ادامه ی این مسیر یا سرباززدن از حرکت در این طرح تصمیم گرفت.

از انسان متعالی تا انسان ماشینی

در باب شکل گیری نگاه و فرهنگ تجددی می توان گفت که اسکلت اولیه و چهارچوب اصلی این بنای غربی در قرون شانزده ام و هفده ام طرح ریزی و تنظیم شده است. درواقع، در خلال سال های ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰، تحول شگرفی در نحوه ی نگرش انسان به جهان صورت پذیرفت. این ذهنیت جدید و درک نوین از جهان، وجهه ای به تمدن غرب بخشید که صفت ممیزه ی عصر کنونی محسوب می شود. این دو – ذهنیت جدید و درک نوین از جهان – شالوده ی فرهنگ غرب، در طول سیصدسال گذشته است.

در اروپا، تا پیش از سده ی پانزده ام، نگرش غالب به جهان، همانند دیگر تمدن ها، نگرشی الاهیاتی بود. صفت ممیزه ی این دوران، هم بسته گی متقابل پدیده های معنوی و مادی به شمار می آمد. چهارچوب علمی این نگرش الاهیاتی به جهان به دو مرجع ارسطو و کلیسا اتکا داشت. در قرن سیزده ام، توماس آکوئینی منظومه ی جامع طبیعت ارسطو را با کلام و اخلاق مسیحی درآمیخت، و با این اقدام، موفق به ایجاد یک مبنای عقلانی شد که در سراسر قرون وسطا بلامنازع باقی ماند. علم در این دوران، هم بر عقل و هم بر ایمان مبتنی بود و هدف عمده ی آن نیز، به جای پیش بینی و مهار اشیا، فهم معنی و اهمیت آن ها بود. دانش مندان قرون وسطا از طریق تأمل در غایات مکنون پدیده های طبیعی، پرسش های مربوط به خدا، روح انسان و اخلاق را که واجد نهایت اهمیت بودند، مورد ملاحظه قرار می دادند. در این طرح، هم چون دیگر جهان بینی های مذهبی، انسانِ مختار، جای گاه مرکزی در جهان خلقت داشت. و البته به اعتبار این اختیار، مسئول بود که جهت آبادانی جهان اطراف بکوشد و با پلیدی ها به مبارزه برخیزد.

اما انقلاب علمی و معرفتی جدیدی با نیکولاس کوپرنیک آغاز شد که بینش زمین مرکزی بطلمیوس و انجیل را که به مثابه ی یک باور جزمی بیش از هزارسال بر اذهان سیطره داشت، واژگون کرد. پس از کوپرنیک، دیگر زمین مرکز عالم نبود، بلکه صرفاً یکی از سیارات متعددی بود که به دور یک ستاره ی «کوچک تر» واقع در لبه ی کهکشان راه شیری در گردش بود. «علی الخصوص انسان که مرکز و محور عالم امکان و کانون جهان انگاشته می شد، تنزل مقام یافت و وابسته به یک سیاره ی سرگردان حاشیه ای گردید» (باربور ۱۳۸۸: ۳۹).

این تحول با گالیلئو گالیلئی صورت کامل تری به خود گرفت. دو جنبه ی کار پیش قدمانه ی گالیله – یکی ره برد تجربی و دیگری استفاده ی وی از تبیین ریاضی در باب طبیعت – به صورت خصیصه ی بارز علم در قرن هفده ام درآمد. فرض مسلم گالیله برای این که یک دانش مند بتواند طبیعت را از راه ریاضی تبیین کند، این بود که وی باید خود را به مطالعه ی اعراض ذاتی اجسام مادی – نظیر شکل، عدد و حرکت – که می توانند مورد سنجش قرار گیرند و کمیت آن ها اندازه گیری شود، محدود نماید. سایر اعراض مانند رنگ، صدا، بو یا مزه، صرفاً واکنش های ذهنی انسان در برابر عالم خارج است که می باید از قلم رو علوم طرد گردند. هم زمان با گالیله، فرانسیس بیکن در انگلستان نظریه ی روشنی از روش استقرایی را صورت بندی کرد و بالصراحه بر روش تجربی علم صحه گذاشت. بیکن با جانب داری از این روش نوین، به مکاتب سنتی تفکر حمله کرد. در قرن هفده ام، در پرتو این روح جدید، ره یافت سنتی به کلی تغییر یافت و به قطب مخالف یا به تعبیری از جمعیت (توحید) به تفرق (انانیت) منتقل شد. از بیکن به این طرف، هدف علم دست یابی به دانشی است که بتوان آن را در تفوق و مهار طبیعت به کار گرفت. نمود کامل این نگاه جدید به دنیا را می توان در واژگان و تعابیر بیکنی در وصف طبیعت جست؛ واژگانی که اغلب به طرز آشکاری بی رحمانه و بددلانه اند. از نظر وی، طبیعت را باید «مانند یک سگ شکاری رام کرد»، «طبیعت محکوم به انقیاد است» و از طبیعت می باید یک «برده» ساخت. طبیعت را باید «در قید و بند محصور کرد» و هدف دانش مند باید این باشد که «با زجر و تعذیب اسرار طبیعت را از وی بیرون کشد» (کاپرا ۱۳۶۸: ۶۹).

تصویر پیشین طبیعت به عنوان عرصه ی تعالیِ انسانِ خلیفه الله و به تبع آن نگاه به انسان، از بنیاد دست خوش تغییر گردید. این تحول که از اهمیت زیادی در تکامل بعدی تمدن غربی برخوردار است، توسط دو چهره ی بلندپایه ی قرن هفده ام، دکارت و نیوتن، آغاز و تکمیل گشت.

فلسفه ی دکارت نیز آینه ی فهم علم گالیله ای است. از نظر دکارت، طبیعت را باید به منزله ی یک ماشین کامل نگریست که قوانین مکانیکی دقیقی بر آن حاکم است. این تحول شگرف و مؤثر در تغییر تصور الاهیاتی به نگاه ماشین انگاری تأثیری نافذ بر ره یافت مردم نسبت به محیط طبیعی باقی گذارد (برت ۱۳۷۴: ۱۰۷-۱۱۲). نگرش الاهیاتی قرون وسطایی به جهان، مشعر بر یک نظام ارزشی بود که مؤدی به رفتار مبتنی بر ارتباط آدمی با محیط گردید. این قید و بند فرهنگی با مکانیکی شدن علم از میان رفت. نگرش دکارتی به جهان به منزله ی یک نظام مکانیکی موجب شد که فتوایی «علمی» برای تصرف و استثمار طبیعت صادر گردد و این به صورت خصیصه ی بارز فرهنگ غربی درآمد. درواقع دکارت در این نگرش بیکنی به طبیعت سهیم است که: هدف علم تفوق و مهار طبیعت است و خود او اذعان داشت که دانش علمی را می توان به گونه ای به کار گرفت که ما را به صورت ارباب و مالک طبیعت درآورد.

بر این اساس، دکارت در تلاش خود برای تأسیس یک علم طبیعی کامل، نگرش مکانیکی خود به ماده را به موجودات زنده نیز تسری داد. در این نگرش، گیاهان و حیوانات نیز صرفاً به عنوان ماشین درنظر گرفته می شدند. تا آن جا که به بدن انسان مربوط می شود، بدن آدمی از یک ماشینِ حیوانی غیرقابل تمیز است و دکارت به تفصیل بیان کرده است که چه گونه حرکات و عمل کردهای مختلف زیستی بدن را می توان به اعمال مکانیکی تحویل کرد. وی با ذکر این مطلب می خواست ثابت کند که موجودات زنده چیزی به جز ماشین خودکار نیستند. دکارت حیوانات را با یک ساعت مقایسه می کند: «ساعت. .. مرکب از تعدادی چرخ دنده و فنر است». وی این مقایسه را به بدن انسان هم تسری می دهد. «من بدن انسان را یک ماشین می دانم.. .. فکر من می تواند. .. یک انسان بیمار را با یک ساعت خراب، و یک انسان سالم را با یک ساعت دقیق مقایسه کند».

نگرش دکارت به موجودات زنده تأثیری قوی بر رشد و توسعه ی علوم زیستی باقی گذارد. عواقب ناسازگار این مغالطه ی تحویل گرایانه[۱]، به ویژه در علم سیاستِ بدن آشکار گردید که در آن به تبعیت از مدل دکارتی، بدن انسان به مثابه ی یک ساعت، طبیبان را از فهم بسیاری از امراض مهمی که امروزه دامن گیر بشر است بازداشت. به عبارتی این تمایز ذهن و جسم باعث شده ما خود را واجد یک بدن ایده آل بدانیم. این تمایز موجب شد اطباء از ملاحظه ی دقیق ابعاد روانی انسان ها در هنگام بیماری سر باز زنند و روان پزشکان از بررسی بدن بیماران خود اجتناب ورزند. نگرش قرون وسطایی به جهان در قرن شانزده ام و هفده ام به طور اساسی دست خوش تحول و تغییر گردید. تصویر جهان به منزله ی یک موجود زنده و روحانی، زایل و تصویر جهان به منزله ی یک ماشین، جای گزین آن گردید.

بدن بی روح به مثابه ی ابژه ی قدرت

در همین عصر که دکارت کتاب انسان – ماشین را متمایز از کالبدشناسی متافیزیکی تألیف کرد، انتشار دفتر انسان تکنیکی – سیاسی[۲] را می توان به ماکیاولی نسبت داد. در این عصر، درک جدید از انسان بر دو اساس مبتنی بوده است؛ یکی فهم و دیگری قدرت. به عبارتی، در ماکیاول، میل به قدرت اصل است، برخلاف دکارت که خواهان فهم بود. این دو دفتر، کاملاً از یک دیگر متمایز بودند، چون در یکی فرمان برداری و بهره وری هدف بود و در دیگری عمل کرد و توضیح؛ بدن مفید، بدن قابل فهم. درواقع بدن به منزله ی ابژه و آماج قدرت در این دوره کشف شد؛ بدنی که توسط دکارت و ماکیاولی پیش از آن استحاله و مسخ گشته بود، اکنون تا سطح ماشینی بی روح، بی اخلاق، و ابژه ای برای اعمال قدرت تنزل کرده بود. میان این دو دفتر، نقاط تلاقی نیز وجود داشت. از این پس به سادگی می توان نشانه هایی از این توجه عظیم به بدن را یافت بدنی که دست کاری و اداره می شود، ساخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.